دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1812697
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
بامیراث قدوسی، بهشتی، مطهری،رجایی وباهنرچه کردیم؟
خانواده شهید قدوسی: قدوسی زنده بود، هرگز اجازه نمی‌داد به بهانه مصلحت این امور را تحمل کنیم.در جریان فرار بنی‌صدر پیشنهاد شد همسرش دستگیرشود تا بنی‌صدر مجبور شود خود را تسلیم کند و با شدت مقابل آن ایستاد
خانواده شهید آیُت‌الله قدوسی، دادستان انقلاب کشور که به دست منافقین به شهادت رسید، با صدور بیانیه‌ای تند، ضمن انتقاد از برخی اقدامات به اسم نظام از لغو و مراسم سالگرد شهید قدوسی خبر دادند.

در این بیانیه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم
اطلاعیه خانواده آیت اله شهید قدوسی دربارة لغو مراسم سالگرد
مردم رنج کشیده و شهید پرور ایران

نزدیک به سه دهه از شهادت شهید عدالت، پارسایی، قضاوت و راستگویی، آیه الله شهید قدوسی سپری شده است. شهیدی که در تمام عمر خود ذره‌ای از مسیر دیانت خارج نشد و در طول زندگی خود پیش و پس از پیروزی انقلاب فشارها و سختی‌های فراوانی را تحمل نمود تا در مقابل موج‌های باطلی که در لباس دیانت یا انقلاب او را تهدید می‌کردند تسلیم نگردد و در نهایت نیز زندگی خود را در این مسیر فدا نمود. آنچه قدوسی، بهشتی و هزاران شهید گلگون‌کفن ایران و اسلام می‌خواستند حرکت یکپارچه تمامی این مردم و نسل‌های پیر و جوان این مرز و بوم در جهت اهداف والای دینی و معنوی بود. اهدافی که مولای متقیان امیرالمومنین (ع) در حکومت کوتاه و تاریخی خود در آن مسیر حرکت کرد و در نهایت نیز برای آنکه ذره‌ای از این ارزش‌ها و اصول والا دست برندارد، حکومت خود را فدا نمود.

اکنون بیش از سی سال از عمر این نظام می‌گذرد. سال‌هاست که همه امور به دست خودی‌هاست، همه امکانات بی‌نظیر کشور را به دست گرفته‌ایم، دستگاه‌های فرهنگی و تبلیغاتی بی‌سابقه‌ای به راه انداخته‌ایم، هزاران مبلغ، خطیب و برنامه‌های تلویزیونی را بسیج کرده‌ و ادعای فتح هزاران قله فکری را در جهان تکرار کرده‌ایم، اما براستی در نگاه فرزانگان، ناظران مستقل، خانواده‌های شهیدان و نسل‌های جوان در چه وضعیتی هستیم؟ آیا نتیجه این تلاش‌ها، تقویت صداقت و عدالت و ارزش‌های برآمده از نهج البلاغه است، و یا اینکه ارزش‌ها و اصول شیعی را که صدها سال و در زیر ظلم و زنجیر برآن ایستادگی کردیم فدا می‌کنیم تا نظام حکومتی را با عنوان مصلحت حفظ نمائیم. زمانی به حق می‌گفتیم که اگر ساعتی تلویزیون رژیم شاه را در اختیار ما گذارید چنین و چنان خواهیم کرد. اما اکنون پس از سی سال که دستگاه عظیم و بی‌نظیر رادیو و تلویزیون در اختیار ما بوده است آیا نتیجه‌ای در خور گرفته‌ایم؟ به واقع دستگاه‌های رسانه‌ای و فرهنگی چه سهمی در رشد یا انحطاط جامعه داشته‌اند؟ آیا جوانان ما مسئولین و دست اندرکاران را الگویی برتر و کامل تر می‌دانند و یا اینکه از آنان روی برگرفته و رو به سوی دیگر گذاشته‌اند؟ سی سال پیش امام شهیدان خمینی بزرگ، در بی‌سابقه‌ترین استقبال تاریخ بر مزار شهیدان گام گذاشت. اکنون پس از سی سال آیا او را سرافراز و سربلند کرده‌ایم و یا اینکه هر روز جام زهری تازه به او خورانده‌ایم و بر این نوشاندن، پایکوبی کرده و جشن گرفته‌ایم؟

مگر فرهنگ اسلامی از چنان جوهره و صلابت فکری برخوردار نبود که در صدر اسلام سرباز خود را با قدرت و اقتدار میان کاخ‌ها و انبوه دشمنان فکری خود می‌فرستاد و یک تنه و پیروز این میدان بازمی‌گشت، آیا ما نسلی تربیت کرده‌ایم که چنین فکور و مقتدر و بی‌نیاز باشد و یا برعکس چنان ترسان و لرزان سر در لاک دفاعی خود فرو برده‌ایم که با اندک پرسش فکری یا تبلیغاتی و یا رسانه‌ای چنان وحشتی بر ارباب رسمی اندیشه و فرهنگ مستولی می‌شود که غیر از برخورد فیزیکی، حذف رسمی و دفاعی سست راهی ندارند؟

نتیجه این سیر وارونه و میراث این کارنامه نامطلوب ایجاد وضعیتی است که اکنون همه شاهد آنند و بنیان گذاران انقلاب و شهیدان و مردم شهید داده هرگز تصور آنرا نمی¬کردند، این وضعیت چنان غیر قابل قبول است که بدون تردید بزرگانی چون قدوسی، بهشتی، مطهری، رجایی و باهنر اگر تصور می‌کردند هرگز بسوی آن گام برنمی‌داشتند. ما را چه شده است و چه کرده‌ایم که وارث این وضعیت شده‌ایم؟ تشنجات اجتماعی، فرهنگی و فکری جامعه را در برگرفته است، نیروهای انقلاب دچار انشقاقی دردناک و غیرقابل جبران شده‌اند، التهاب سیاسی فراگیر شده و سفله پروری، ناراستی و تهمت، سکه رایج بازار شده و با اصرار به ارزش تبدیل می‌شود.

در حالی که نام مولای متقیان بر تارک این کشور حک شده است چه اندازه از سیره او تبعیت می کنیم؟ همان سیره‌ای که در برابر درآوردن خلخالی بی‌ارزش از پای زنی غیرمسلمان فریاد سر می‌دهد. چگونه است که امروز از پس سنت هزارساله تفکر شیعی و علوی حق مردم اینگونه مورد تردید و هجوم است و متضاد با حق خداوند قلمداد می‌شود درحالیکه مولای موحدان به مالک اشتر می‌فرماید:"بدان مالک تو را به سرزمینی می‌فرستم که قبل از تو حاکمان عادل یا ظالمی بوده‌اند و مردمان در کار تو نگریسته و برای تو همان می‌گویند که تو برای حاکمان قبلی می‌گویی. همانا آنچه که می‌گویند خداوند بر زبان آنان جاری کرده و نیکوکاران را به آن بازخواست می‌کند". کجا رفت سنت هزارساله عالمان و فقیهان و دانشمندان در پاسداشت سنت حسینی امر به معروف ونهی از منکر حتی به قیمت بذل جان و اسارت خاندان نبوت و از بین رفتن حکومت و قدرت؟ چگونه است که پس از سی سال و فداکردن بزرگانی چون قدوسی و بهشتی به جای آنکه در عدالت و قضاوت الگوی دیگران باشیم، همگان ماتمزده فاجعه‌ای چون بازداشتگاه کهریزک هستند، مگر ارشاد ونهی از منکر تنها برای جوان بیچاره‌ای است که تار مویی را بیرون گذاشته ولی ما از آن استثنا هستیم؟ اگر شهید قدوسی و امثال او زنده بودند هرگز اجازه نمی‌دادند که به بهانه مصلحت وحفظ نظام این امور را تحمل کنیم. مگر در جریان فرار بنی‌صدر هنگامی که به او پیشنهاد کردند که همسر وی را دستگیر کنیم تا بنی‌صدر مجبور شود خود را تسلیم کند با شدت و قاطعیت در مقابل آن ایستادگی نکرد؟

ایستادگی آن شهید بزرگوار بر طریقه عدالت علوی و حق مردم از هر قشر و گروهی، تا آنجا بود که در مقابل فشار افراطیون و متعصبین در مصاحبه تلویزیونی برآشفت و گفت اگر مرا هم به مسلسل ببندید تسلیم نخواهم شد.

این دادستان کل انقلاب بود که با دیدن خانواده یک زندانی، خواب از چشمانش ربوده می‌شد. بزرگان ما که داعیه تربیت و مربی‌گری داشتند اینگونه بودند. اکنون ما چگونه‌ایم و نسل جوان و نوجوان ما داعیه‌داران تربیت و هدایت را چگونه می‌بینند؟ اکنون نسل جدیدی از جوانان و نوجوانان به میدان آمده است که کارنامه همه ما را به بوته نقد کشیده، میدان عمل را قبضه کرده و بردستورات ما توقف نخواهد کرد. این نسل بجای کلام و شعار بدنبال کارنامه عملی ماست. مبادا که این نسل، پرچم دیانت و صداقت برافرازد اما ما توجیه‌گر ناراستی‌ها باشیم. باید تا دیر نشده و فرصت از دست نرفته به خود آییم و سقف توهم و خودشیفتگی را بشکافیم و طرحی نو در اندازیم.

ما در آستانه بیست و هشتمین سالگرد شهادت آیت الله قدوسی با پاسداشت ارزش‌ها و اهداف وی و تمام شهیدان این مرز و بوم، با اظهار تاسف شدید از آنچه شاهد هستیم و با توجه به تشنج‌های موجود در جامعه راهی برای برگزاری شایسته مراسم نداریم و برای جلوگیری از تکرار آنچه که در مراسم مشابه صورت گرفته است از برگزاری آن خودداری می‌کنیم و به عنوان کمترین و بی‌ارزشترین افراد این ملت بزرگ و مقاوم، همه مردم و مسئولین را به رجعتی صادقانه، عمیق و کامل به سنت‌ها و ارزش‌های اسلامی و شیعی و علوی دعوت می‌کنیم و یادآوری می‌کنیم که بزرگی از برترین شاگردان علامه بزرگوار سید محمدحسین طباطبایی اخیراً و در آخرین روزهای عمرش فرمود که هیچ زمانی مانند اکنون نبوده است که نام اسلام بسیار و واقعیت آن اندک باشد.

آنچه آن بزرگ فرموده نه در جهت نفی انقلاب و نظام که در جهت دعوت تمام نسل‌های این مرزوبوم برای نگاهی دوباره به اسلام وجوهره آن و پرهیز از ظاهری پرادعا و محتوایی اندک است.
با درود به روان پاک امام و شهیدان انقلاب
بیت شهید آیت الله قدوسی

بنیاد شهید آیت الله قدوسی
منبع : آینده

دسته ها : سیاسی - بیانیه
يکشنبه پانزدهم 6 1388
X