دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1757612
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
سخنان تامل برانگیز مسئولی درباره رژیم اسراییل!
در مراسمی که صبح امروز جمعه در دانشگاه ... برگزار شد ، مقایسه ای عجیب در مورد سطح علمی کشور ایران و "کشور اسرائیل" (؟!) از سوی مسئول تازه منصوب شده ای در دانشگاه های یک استان صورت گرفت که موجب تذکر مسئولان حاضر در جلسه شد.

به گزارش خبرنگار مهر ، مسئول فوق با اشاره به برخی نقاط ضعف دانشگاه های کشور، عنوان کرد: کشور ایران در جدول سهم بندی علمی و فرهنگی جهان پایین تر از "کشور اسرائیل" قرار دارد!

وی سهم بندی علمی و فرهنگی را یکی از عوامل موفقیت در هر جامعه ای دانست و بیان داشت: تمام دنیا تلاش می کنند خود را در ردیف بالاتری از سهم بندی علمی و فرهنگی قرار دهند و برای رسیدن به این مهم هزینه های کلانی مصرف می کنند.

وی که به تازگی به مسئولیتی در سطح یکی از دانشگاه های این استان منصوب شده ، با ارائه اطلاعاتی غلط به مقایسه رتبه ایران در جدول سهم بندی علمی و فرهنگی جهان با کشورهای دیگر پرداخت و در این قیاس مجددا ضمن یاد کردن از رژیم جعلی اسرائیل با اطلاق نام "کشور" به این رژیم غاصب، یادآور شد: متاسفانه کشور آمریکا در این سهم بندی رتبه اول را دارد، کشور چین رتبه ششم را دارد و کشور اسرائیل (!) با رتبه یازدهم بالاتر از کشور ایران که در این سهم بندی زیر خط قرمز قرار دارد، قرار گرفته است.

سخنان و مقایسه غیر منطقی مسئول فوق موجب تذکر نماینده شهر یاد شده در مجلس شورای اسلامی شد.

نماینده مذکور در اقدامی قابل تقدیر پس از سخنان وی با رفتن به پشت تریبون نسبت به اطلاق نام "کشور" به رژیم صهیونیستی و به رسمت شناختن این کشور از سوی این مسئول بشدت انتقاد و عنوان کرد: وی باید در صحبتهای خود فقط از عنوان رژیم غاصب صهیونیستی استفاده می کرد.

توجه لازم در انتصاب برخی مسئولان مهم دانشگاهی ضروری به نظر می رسد.
منبع : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی
جمعه سیزدهم 6 1388
نگاهی به بیشترین و کمترینهای کابینه دهم
امروز پنجمین و آخرین روز بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی دولت دهم توسط مجلس شورای اسلامی بود که بر اساس رای گیری نهایی 18 وزیر از 21 وزیر پیشنهادی موفق به کسب رای اعتماد از مجلس شدند.

به گزارش ایرنا، بیشترین و کمترین آرا موافق، مخالف و ممتنع بدین شرح است؛

**بیشترین رای موافق
احمد وحیدی، گزینه پیشنهادی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروی های مسلح با 227 موافق، سیدمرتضی بختیاری، وزیر پیشنهادی دادگستری، 225 موافق، و پس از آن سیدشمس الدین حسینی، وزارت اقتصادی و دارایی با 224 موافق، به ترتیب بیشترین آرا موافق را به خود اختصاص دادند.

**بیشترین رای مخالف
بیشترین رای مخالف به ترتیب به سوسن کشاورز، وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش با 209 مخالف، فاطمه آجورلو، وزیر پیشنهادی رفاه و تامین اجتماعی، با 181 مخالف و محمدعلی آبادی، وزیر پیشنهادی نیرو با 117 مخالف، اختصاص یافت.

**کمترین رای مخالف
در بخش کمترین آرای مخالف کسب شده، سیدمرتضی بختیاری، وزیر پیشنهادی دادگستری با 36 مخالف، علی نیکزاد وزیر پیشنهادی مسکن و شهرسازی با 40 مخالف، و سیدشمس الدین حسینی، وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی با 41 مخالف به ترتیب اول تا سوم شدند.

**کمترین موافق
همچنین، سوسن کشاورز وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش با 49 موافق، فاطمه آجورلو وزیر پیشنهادی رفاه و تامین اجتماعی با 76 موافق و محمدعلی آبادی، وزیر پیشنهادی نیرو با 137 موافق کمترین رای را به دست آوردند.

**بیشترین و کمترین ممتنع ها
احمد وحیدی، وزیرپیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروی های مسلح کمترین ممتنع یعنی 5 رای و مهدی غضنفری وزیر پیشنهادی بازرگانی و محمد عباسی وزیر پیشنهادی تعاون، 37 رای ممتنع را به خود اختصاص دادند.
منبع : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی
پنج شنبه دوازدهم 6 1388
مجلس:تقلب کنید، می بریم کهریزک!
اخذ رای برای وزرای پیشنهادی دولت نهم در مجلس شورای اسلامی یک رویداد ویژه داشت.‏

به گزارش خبرنگار آینده، در گرما گرم اخذ رای اعتماد مجلس، یکی از نمایندگان ضمن مراجعه ‏به لاریجانی با لحنی طنزگونه از زمان اعزام صندوق های سیار به مناطق صعب العبور ‏از وی پرسید. ‏

اما پیش از اینکه رئیس مجلس به این شوخی جواب دهد، همزمان یکی از اعضای هیات رئیس با ابراز نکته جالبی گفت: "تقلب نمی شود ها".

وی در ‏ادامه با خنده گفت: "تقلب کنید، می بریم کهریزک ها!"‏

پخش این صحبت ها از مجلس به صورت زنده بر روی شبکه یک و شبکه خبر سیما، شبکه ‏فرهنگ رادیو و سرویس های اینترنتی صداوسیما دردسر آفرین شد.‏

چون به فاصله چند دقیقه یکی دیگر از نمایندگان مجلس با مراجعه به دکتر لاریجانی در ‏مورد پخش اظهارات چند دقیقه قبل آنها روی آنتن تلویزیون و تماس تلفنی با وی تذکر ‏می دهد.‏

بلافاصله تصاویر شبکه یک قطع شد و "شجاعی مهر" که در انتظار شروع برنامه خانواده ‏این شبکه بود، با حالتی بدون مقدمه روی آنتن آمد و نکاتی در مورد انتخاب ‏وزرای دولت نهم گفت.‏

همزمان صدای مجلس توسط رادیو فرهنگ هم قطع شد و مجری پخش این رادیو متذکر ‏شد، ارتباط ما با مجلس شورای اسلامی قطع است و به محض برقراری ارتباط در ‏خدمت شما هستیم.
منبع : آینده
دسته ها : خبر سیاسی
پنج شنبه دوازدهم 6 1388
روایت فاتح از اشک موسوی برای رهبری
در پی انتشار اظهارات فرمانده محترم سپاه پاسداران ، ابوالفضل فاتح جوابیه ای را به این شرح برای آینده ارسال کرد:

بسمه تعالی
از قول فرمانده ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آمده است که «محمد علی ابطحی در اعترافاتش گفته است که خاتمی، فاتح و مهدی هاشمی می گفتند برنده شدن در این انتخابات خیلی با انتخاب های دیگر فرق دارد، در این وسط جریان اصول گرا و رهبر دیگر نمی توانند سرشان را بلند کنند و این به معنای یکسره کردن کار است.»

چنین سخن و اتهامی نه تنها کذب محض و افترایی گزاف که جفایی نابخشودنی است. بر آقای ابطحی حرجی نیست. اما فرمانده ی محترم سپاه آقای جعفری چرا؟ بهتانی تا این اندازه زشت و بی پایه در کدام دادگاه منصف به اثبات رسیده است که که اینک مستند ادعای خطیر و موهوم اخیر شده است؟ چنین اشتباهی از افراد معمولی نیز پذیرفته نیست چه رسد به مقامی در این حد و اندازه. وا حسرتا اگر مبنای همه ی ادعاها و تحلیل ها چنین بی اساس و سست باشد و وا مصیبتا اگر چنین تحلیل هایی مبنای عمل نیز قرار گرفته باشد که متاسفانه در موارد بسیاری چنین شده است. جای تامل دارد که چرا فرمانده ی محترم با همه ی دسترسی ها به سیستم امنیتی و اطلاعاتی به جای ارائه ی مدارک متقن و مستند برای اثبات چنین ادعای خطرناکی به سخنان منسوب به دوران بازجویی فردی آن هم در شرایط خاص استناد می کنند.

در حیرتم که چقدر ناصواب بهتان می زنند. عرض می کنم که در طول ماه های حضور در ایران و منتهی به انتخابات هرگز ملاقات یا مجالستی با آقای ابطحی نداشته ام به ویژه آن که ایشان در ستاد حجت الاسلام والمسلمین کروبی فعالیت داشته و موافقتی هم با آقای مهندس موسوی نداشته اند. یکی دو بار هم که صحبت تلفنی به میان افتاد، جز مطالب جزیی مطلبی گفته نشد. همینطور نه با ایشان و نه با هیچکس دیگری در این مقولات و نظایر آن سخن و هم صحبتی نداشته ام و به مخیله ام نیز چنین داستان هایی خطور نکرده است. در این حال به عنوان ذره ای کوچک از ملت شریف ایران و علاقمند به نظام و انقلاب به آنچه در طول انتخابات ریاست جمهوری انجام داده ام افتخار می کنم و به تهمت زنندگان عرض می کنم که اگر نمی خواهند به حقیقت برگردند و بنا دارند بر این نمط برانند، باید تهمت های دیگری وضع کنند چرا که این تهمت ها بسیار ناچسب تر، رسواکننده تر و ظالمانه تر از انتساب رنگ سبز و ستاد به بیگانه است .

ما همواره اندیشه های حضرت امام را به عنوان یک کل واحد دیده، به آن اعتقاد داشته و عشق ورزیده ایم . آنها که مرا می شناسند می دانند که حفظ حرمت و اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از اصول ، ارزش ها و سنت هایی بوده است که همواره در خفا و علن به آن اهتمام و التزام داشته ام. ایمان به مبانی حضرت امام دلیل بنیادین و ارادت و عواطف شخصی نسبت به معظم له دلیلی مضاعف بوده و هست. همینطور طبیعی است که خاستگاه خود را چپ خط امام دانسته، استقلال فکر و عمل خود را داشته و در صحنه ای چون انتخابات به حمایت از شخصیتی خط امامی چون مهندس موسوی برخیزم. شیرینی زندگی کوتاه سیاسی خود و راه درست را نیز در این می دانم، اگرچه از این بابت از سوی افراطیون طرد شده، تهمت ها شنیده و زخم ها خورده ام.

از ابتدای حضور در انجمن اسلامی دانشگاه تهران و سپس ایسنا و در همین دوران انتخابات اخیر همه ی تلاشم متوقف بر پیشگیری از واگرایی ها و تقویت همگرایی ها، حمایت از گفت و گوی ملی و دفاع توامان از جمهوریت و اسلامیت بوده است. همیشه اعتقاد داشته ام که وقتی باب های گفت و گو بسته می شود باب های خشونت باز می شود. صد افسوس که عده ای نان خود را در تنور واگرایی ها و خشونت می پزند و از رهگذر همین واگرایی هاست که برای خود مقام و منصبی دست و پا کرده اند. آنها به هر قیمتی ولو آبروی نظام در صدد جا انداختن تحلیل های نادرست و واگرایانه ی خود هستند و به ماموران خود فرصت می دهند تا دور از چشمشان فتنه ها و ظلمها روا دارند و مدعی اند که هدف شان هم دفاع از کیان نظام و انقلاب و رهبری بوده و هست .

به رغم تهمت زنندگان، معتقدین اصیل به انقلاب و نظام را در یاران صادق انقلاب و همین مجموعه ی خط امام می دانم نه آنها که در برابر اندیشه های آن امام یگانه ایستاده و شهره ی شهر به میراث خواری اند. به خوبی به یاد دارم که آخرین باری که خدمت حجت الاسلام والمسلمین خاتمی رسیدم، نگرانیشان اساس نظام بود و غمگنانه می گفتند که این جریانات متعدی و متحجر روزی شخص رهبری را هم نشانه خواهند رفت. آخرین روزها آقای مهندس موسوی به من می گفت "در زمان نخست وزیری اصرار داشتم که حتما برخی افراد که شهره به علاقه مندی به آیت الله خامنه ای بودند در تیم همکارانم حضور داشته باشند. یکی از دلایل که شما را نیز در این منصب و حلقه ی اول خود قرار داده ام همین علاقه و اعتقاد شما به نظام و شخص آیت الله خامنه ای است". شاید کمتر کسی بغض و اشک مهندس میر حسین را دیده باشد، اما به یاد دارم که به هنگام خداحافظی حضوری بغض گلویش را فشرد و با چشمانی پر از اشک گفت "فلانی من هرگز نگران خودم و موقعیتم نیستم. تنها نگرانی من نظام جمهوری اسلامی است که از این رفتارها آسیب می خورد. من تمام تلاش خود را کرده ام که سطح مجادله به رهبری کشیده نشود، اما افسوس که آنها عامدانه چنین می کنند". آری این عقیده ی ما ، مکتب ما و سنت ماست. حال نامش را هر چه می خواهید بگذارید.

به یاد دارم که در طول بازجویی، بازجویان چگونه تلاش می کردند که به جای حقیقت، برای تحلیل های غلط شواهد و قراین بیابند و بزرگان را متهم به خیانت و براندازی کنند. بلافاصله در مصاحبه ای عرض کردم که این بازجویی ها کارخانه ی ضد انقلاب پروری و خود کانونی برای توطئه است نه کشف آن. انشاء الله خداوند روزی روشن خواهد ساخت که چه کسانی با چه ترفندها و دروغ ها و توطئه هایی حیثیت نظام و سرمایه هایش را نشانه رفتند و چه کارنامه ی سیاهی از رفتار ناصواب خود را به نام نظام ثبت نمودند.

به یاد می آورم و قسم می خورم که هرگز برای شب ها و روزهای پس از انتخابات برنامه ای نداشتیم . و از آنچه رسانه های رقیب از آشوب و درگیری پس از انتخابات می گفتند حیران بودیم.

به یاد می آورم آنچنان به رسانه ها و شخصیت های خارجی حساس بودیم و آنچنان بر آنان سخت گرفتیم که متهم به کارشکنی در برنامه های مهندس موسوی شدیم. نه ایشان و نه هیچیک از اعضای اصلی ستادشان با هیچ مقام خارجی ملاقاتی برگزار نکرد. در تمام مدت انتخابات جز یک مورد آن هم از سوی فردی خارج از ستاد اصلی حتی یک مصاحبه به رسانه های فارسی زبان داده نشد. هیچیک از اعضای اصلی ستاد آقای مهندس موسوی با رسانه های خارجی جز چند استثنا مصاحبه ای نداشتند و عدد مصاحبه های خارجی آقای مهندس موسوی به انگشتان دو دست نرسید. در این حال ستاد رقیب در ارتباط پیوسته با رسانه های خارجی بود، حتی به صدای آمریکا مصاحبه می داد. در سفرها ، رسانه های خارجی را به همراه می برد و در روز های آخر تایمزانگلستان و س ان ان آمریکا همراه و یار و غارشان بود. نمی دانم اگر ما هم شهروند بعضی از کشورها بودیم و به جای ستاد آقای مهندس موسوی به ستاد رقیب می رفتیم آیا باز هم متهم به چنین اتهاماتی می شدیم ؟

ایمان دارم که هیچ ستادی به اندازه ی ستاد مهندس موسوی متکی به مردم و با دست خالی به میدان نیامد، کمترین هزینه و بهترین استقبال را داشت. دستش از بیت المال کوتاه بود و از دروغ ارتزاق نکرد، اما بیشترین دروغ به آن نسبت داده شد.

ایمان دارم یکی از ریشه های اصلی تهاجمات ناجوانمردانه ، جنگ قدرت و یکی از اهداف آن مایوس کردن فرزندان امام از نظام و حتی خالی کردن اطراف رهبری معظم از حامیان صادق و مستقل با هدف شوم یکسره کردن کار نظام از سوی متحجرین است. بنابراین به طراحان آن مظنونم و امید دارم که ایشان با تیزبینی مانع از این روند ناصواب شوند.

فرمانده محترم جناب آقای سردار جعفری نگران ما نباشید. دوستان اشتباه گرفته اند. نگرانی، رفتارهای ناصواب نظیر کوی و کهریزک و ... است که خواسته و ناخواسته کیان کشور را هدف گرفته و اتفاقا بیشترین زیان را متوجه مردم، نظام و رهبری ساخته و معلوم نیست که باید شکایت آن را به کدام محکمه برد. نگرانی آن است، بعضی کسانی که باید حافظ جان و مال و ناموس و آبروی مردم باشند خود را مالک آن می دانند و خود متعدی آن شده اند. نگرانی همین دروغ هاست. این اتهام ها برای چون منی استخوان سوز و جگرسوز است. گلایه مندم، اما در همه حال به رغم این همه ناروایی ها عرض می کنم حاشا و کلا فرزندانی که در دامان کرامت و آقایی امام (ره) پرورش یافته اند از ایمان خود دست بردارند و آنچه نباید بگویند، بگویند. به قول حافظ "آشنایان ره عشق گرم خون بخورند ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم".
دسته ها : خبر سیاسی - نامه
پنج شنبه دوازدهم 6 1388

وزیر پیشنهادی کار: آمار موسوی، کروبی و رضایی درباره بیکاری درست بود

 
 

روزنامه اعتماد نوشت: دیروز پرونده عبدالرضا شیخ الاسلامی روی میز نماینده ها آمد. صلاح دیده شد مسوول دفتر احمدی نژاد وزارت کاریابی جوانان را در دست بگیرد. اما وقتی نماینده ها داشتند «وعده نامه» وزیر پیشنهادی را مطالعه می کردند به یک کشف بزرگ رسیدند. در برنامه شیخ الاسلامی آماری آمده بود که می گفت میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی در مورد آمار بیکاری درست می گفتند و این محمود احمدی نژاد بوده که نمودارهای بیکاری را جلوی رسانه ملی برخلاف واقعیت نشان می داده؛

عبدالرضا شیخ الاسلامی حواسش نبود و در برنامه کاری اش آماری از بیکاری آورد که شبیه آمارهایی بود که رقبای احمدی نژاد در زمان مناظره ها ارائه داده بودند. احمدی نژاد می گفت بیکاری را در این چهار سال خیلی کاهش داده اما وزیر پیشنهادی کارش که از قضا پیش از این مسوول دفترش بوده و انتظار نمی رفت چنین کند، تمام صحبت های رئیس کابینه اش را زیر سوال برد؛ شاید او فکر می کرد نماینده ها زیر برنامه هایش نمی شوند و نمی بینند این «اعتراف بزرگ» را؛ اما ترابی نماینده شهرکرد احمدی نژاد و شیخ الاسلام را گرفتار کرد؛ آقای مسوول دفتر سابق رئیس جمهور؛ لطفاً صفحه 15 برنامه خود را بیاورید. شما گفته اید در طول چهار سال دولت احمدی نژاد آمار شاغلین کاهش یافته است. دوربین ها روی چهره شیخ الاسلامی رفتند؛ او سر به زیر انداخته بود و گویا می دانست چه اشتباهی کرده و دیگر لازم هم ندید جزوه اش را باز کند. ترابی کشف جدیدش را این طور ادامه داد که وزیر احمدی نژاد خبر داده آمار جمعیت شاغل در سال 84 برابر 20میلیون و 614هزار و 698 نفر بوده و پس از چهار سال در سال 87 به 20میلیون و .. نفر رسیده؛ یعنی نزدیک به 322 هزار شغل از بین رفته است.

نماینده ها سریع خاطره هایشان یادشان آمد؛ شب مناظره کروبی ـ احمدی نژاد؛ «نرخ بیکاری در بهار 84 نرخ بالا بود، از ابتدای84 نرخ بیکاری رو به کاهش است به طور مستمر...» البته شیخ الاسلامی خواسته جبران کند و قول داده اگر نماینده ها او را وزیر کار کنند جبران مافات خواهد کرد و 914 هزار شغل جدید به وجود می آورد؛ اما مجلس شگفت زده از این مچ گیری های اقتصادی بود.کشف دوم؛ نسبت بیکاری جوانان به بیکاری کل کشور بود؛ باز هم نکته سنجی نماینده شهرکرد در پیدا کردن یک سوء تفاهم دیگر وزیر جدید و رئیس کابینه، باز هم برخی از نماینده ها و مردمی که ا ین آمار را می شنیدند یادشان آمد آن وقت اضافه یی که در آستانه انتخابات به احمدی نژاد دادند تا بیاید و جدول هایش را بیاورد؛ او آنجا گفته بود این نسبت هم کم شده و اصلاً با دولت خاتمی قابل مقایسه نیست، ...تا به این ترتیب موضوع مخالفت با وزیر پیشنهادی کار تبدیل شود به رو شدن آمارهایی که احمدی نژاد می داد و هر قدر بانک مرکزی و کارشناسان می گفتند واقعی نیست، از دولت اصرار بود از شهروندان بیکار، انکار؛

مجلس تصور کرد با این برگ برنده شاید شیخ الاسلامی پشیمان شود از جوابی که به موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد داده بود؛ این نماینده می گوید از آقای شیخ الاسلامی در فراکسیون کارگری پرسیدم چرا این پیشنهاد را قبول کردید؟ شما که می دانید تجربه و تحصیلاتی در این زمینه ندارید و او این طور پاسخ می دهد؛ «من هم تمایل نداشتم؛ اما این کار شد و حالا سعی می کنم بتوانم موفق باشم.»
منب : فرارو
دسته ها : خبر سیاسی
پنج شنبه دوازدهم 6 1388

نماز جماعت مجزا برای حامیان احمدی‌نژاد و طرفداران میرحسین

مطالب دیگران  - اخبار رسیده حاکی از آن است که در یکی از دادگاه‌های زیر مجموعه قوه قضاییه دو نماز جماعت ظهر و عصر همزمان در یک ساختمان برگزار می‌شود.

به گزارش جهان یک نماز جماعت را طرفداران میرحسین و نماز جماعت دیگر را طرفداران دولت برگزار می‌کنند و دو روحانی با گرایش به هر یک از این جریانات سیاسی مسولیت امام جماعت را بر عهده دارند.

با وجود رایزنی‌های گسترده مسولان این نهاد موفق نشدند از بروز این پدیده جلوگیری کنند و با توجه به تعداد بالای نمازگزاران در ایام ماه مبارک رمضان مسولان تصمیم‌گیری در این خصوص را به ماه‌های آتی موکول کرده‌اند.

جالب توجه اینکه مراجعه‌کنندگان به این مرکز قضایی نیز از وقوع چنین ماجرایی آگاه هستند و بر اساس گرایش خود اقدام به حضور در یکی از این نمازها می‌کنند.

دسته ها : خبر سیاسی
پنج شنبه دوازدهم 6 1388
قذافی و یک نقطه سیاه در 40 سال حکومت
علی امامی
این روزها طرابلس و سایر شهرهای لیبی آکنده از انواع پوسترهای تبریک تبلیغاتی به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی معمر قذافی در سرنگونی خاندان پادشاهی لیبی است. معمر قذافی طی کودتایی در اول سپتامبر 1969 سلسله پادشاهی «ادریسی» لیبی را سرنگون کرد و قدرت را در لیبی به دست گرفت.

وی پس از به قدرت رسیدن، خود را مخالف صهیونیسم و امپریالیسم جهانی خواند و در میان کشورهای عربی به عنوان سرباز و مجاهد مخالف غرب مشهور شد او از دیرباز به لبنانبه عنوان کشور آمال و آرزوهای خود می‌نگریست و داعیه مالکیت این کشور را در سر داشت.

قذافی فعالانه در امور داخلی لبنان که تنها چند سال از استقلال آن نگذشته بود، دخالت می‌کرد و تلاش می‌کرد مسیحیان لبنان را از این کشور خارج کند و لبنان را به یک کشور سرتاسر مسلمان با حاکمیت اهل سنت تبدیل کند و این آغاز تفکری خطرناک در بیرون راندن امام موسی صدر از صحنه سیاسی و اجتماعی لبنان بود. امام موسی صدر تلاشی فراگیر را در وحدت اقوام لبنان آغاز نموده بود و موفقیت‌هایی نیز به دست آورده بود و این موفقیت‌ها خوشایند کودتاگر جوان لیبی نبود.

در سال 1978 و در پی وخامت اوضاع داخلی لبنان، امام موسی صدر تصمیم گرفت که از رهبران کشورهای عربی بخواهد برای برون رفت لبنان از ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی چاره‌اندیشی کنند.

امام موسی صدر برای اجرای این ایده خود، سفر به چهار کشور عربی سوریه، اردن، عربستان و الجزایر را آغاز کرد و در جریان این سفر، «هواری بومیدین» رئیس جمهور الجزایر پیشنهاد کرد که به لیبی نیز سفر کند و اختلاف نظرهای سیاسی لیبی و لبنان را نیز حل کند و همزمان با این پیشنهاد، معمر قذافی دعوتنامه رسمی برای امام موسی صدر ارسال کرد و از ایشان برای شرکت در مراسم نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی دعوت کرد. این دعوتنامه را کاردار لیبی در لبنان به «امام» تقدیم کرد و به دنبال آن، امام موسی صدر اعلام کرد که روز 25 اوت به لیبی سفر خواهد کرد و پس از گفت‌وگو با مقامات لیبی و شرکت در مراسم اول سپتامبر، طرابلس را به مقصد فرانسه برای عیادت همسر بیمارش ترک کند.

روز جمعه 25 اوت 1978 امام موسی صدر به اتفاق دو نفر از دستان صمیمی‌اش به نام شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین رئیس خبرگزاری لبنان با یک فروند هواپیمای خطوط هوایی «الشرق الاوسط» از بیروت به طرابلس وارد شد و برخلاف انتظار، هیچ کدام از رسانه‌های لیبی این خبر را در آن روز مخابره نکردند و امام موسی صدر در سکوت خبری به لیبی وارد شد.

بر پایه اسناد موجود امام صدر، آخرین بار در 31 اوت در طرابلس دیده شده است؛ بعدها یک شاهد لبنانی مقیم هتل اقامت امام موسی صدر فاش کرد که او در ظهر 31 اوت به چشم خود کاروان خودروهای اختصاصی و مقامات تشریفاتی وزارت امورخارجه لیبی را دیده است که امام صدر و همراهانش را با خود سوار کرده تا به دیدار قذافی بروند.

لیبی اول سپتامبر، نهمین سالگرد انقلاب را جشن گرفت؛ اما امام موسی صدر در جایگاه مهمانان دیده نشد و این سرآغاز فصل ناپدید شدن یکی از چهره‌های موثر در صحنه سیاسی و اجتماعی جهان اسلام است و از آن پس، جدال دیپلماتیک بین لیبی و لبنان آغاز شد که همچنان ادامه دارد.

روز ششم سپتامبر مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان با سفارت لیبی تماس گرفته و جویای وضعیت امام موسی صدر شدند که با پاسخ مناسبی روبه‌رو نشدند و ظهر روز بعد سفارت لیبی در بیروت اعلام کرد، امام موسی صدر و همراهان روز 31 سپتامبر طرابلس را با یک هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا به شماره پرواز 881 به مقصد رم ترک کرده است ادعایی که هیچگاه ثابت نشد.

در سال 2002 میلادی اجلاس سران کشورهای عربی در بیروت پایتخت لبنان برگزار شد و مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد، اگر قذافی می‌خواهد در این اجلاس شرکت کند باید امام صدر را «زنده یا مرده» با خود بیاورد و قذافی با ارسال یادداشتی به دبیرخانه اجلاس سران، خواستار تغییر محل اجلاس شد و هرگز در این اجلاس شرکت نکرد.

و اینک بیش از 3 دهه از ناپدید شدن امام موسی صدر و همراهان این عزیز جهان اسلام می‌گذرد و معمر قذافی همچنان از مسئولیت خود در این فاجعه جهان اسلام طفره می‌رود.
منع : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی
دوشنبه نهم 6 1388
علت فوت روح الامینی بیماری نبود + نظریه پزشک قانونی
این منبع آگاه در خصوص محل حادثه نیز گفت: مرحوم محسن روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک زندانی بوده و در شرایط نا مناسب جسمانی در حال انتقال به زندان اوین بوده که با توجه به تشدید حالت بد جسمانی از میانه راه به بیمارستان منتقل شده و متاسفانه فوت نموده است. بدین ترتیب وی اصولا در زندان اوین پذیرش نشده بود.
پزشکی قانونی کشور هر گونه ابتلای مرحوم محسن روح الامینی به مننژیت را رسما نفی و طی گزارشی رسمی دلایل فوت وی را اعلام کرده است.

یک منبع آگاه در گفتگو با مهر، افزود: کمیسیون پزشکی قانونی کشور در تاریخ 25/5/88 نتیجه نهایی و نظریه رسمی خود در باره علت فوت محسن روح الامینی را به مراجع قانونی و طرفین ذیربط ارائه نموده است.

وی افزود: بر اساس این گزارش، مرگ ناشی از استرس های فیزیکی، شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و نیز اصابت جسم سخت به سر و بدن عنوان شده و قویا ابتلای آن مرحوم و فوت به علت بیماری و مننژیت نفی شده است.

این منبع آگاه در خصوص محل حادثه نیز گفت: مرحوم محسن روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک زندانی بوده و در شرایط نا مناسب جسمانی در حال انتقال به زندان اوین بوده که با توجه به تشدید حالت بد جسمانی از میانه راه به بیمارستان منتقل شده و متاسفانه فوت نموده است. بدین ترتیب وی اصولا در زندان اوین پذیرش نشده بود.

در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر دانشجویان با ایشان، تاکید فرمودند که با تخلفات و جنایات صورت گرفته در جریان بازداشتها از جمله در بازداشتگاه کهریزک بدون هر گونه مماشاتی برخورد قانونی و عوامل آن شناسایی و مجازات خواهند شد، امروز برخی رسانه های رسمی دلیل فوت محسن روح الامینی را ابتلا به بیماری عنوان کرده اند!

منبع فوق به مهر گفت: با توجه به حساسیت های ارزنده مسئولان عالی رتبه نظام در پیگیری تخلفات صورت گرفته، هر گونه پیش داوری و انتشار اخبار کذب می تواند تلاشی برای انحراف از واقعیت و ضربه به روند قانونی مورد نظر مسئولان کشوربرای احقاق حق و اقامه عدالت ارزیابی شود. وی خواستار پیگیری این خبرسازی ها از سوی مراجع مسئول شد.

به گزارش مهر، رهبر معظم انقلاب در پی اولین گزارشاتی که از برخوردهای غیر قانونی با بازداشت شدگان در بازداشتگاه کهریزک منتشر شد، دستور تعطیلی آن بازداشتگاه و برخورد با عوامل خودسر و خاطی را صادر کردند. در این راستا کمیته های ویژه ای از سوی مجلس و شورای عالی امنیت ملی نیز طی ملاقاتهای مختلف با آسیب دیدگان در حال پیگیری موضوع هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای شب گذشته نیز در دیدار اساتید دانشگاه تاکید کردند که نظام اسلامی در برخورد با تخلف و جنایت مجامله و گذشت نخواهد داشت.
منبع : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی
دوشنبه نهم 6 1388
خواهرزاده امام موسی صدر:قطعا ایشان زنده اند
وقتی این خبر از قول الجزیره تایمز منتشر شد، برای من تعجب‌آور نبود؛ چرا که اطلاعات ما و جمع بندی خانواده نشان می‌دهد که امام در لیبی و در قید حیات است و طبیعتا این 32 سالی که از زندانی‌شدنشان می گذرد باعث ضعف و پیری ایشان شده است
« شایعات و خبرهای حساب‌شده‌ای که پس از ربوده شدن امام موسی صدر منتشر شد، مبنی بر این‌که امام موسی صدر کشته شده است و قذافی طرف‌های فلسطینی را مسئول قتل وی اعلام کرد، غیرواقعی بوده و امام موسی صدر کماکان زنده است و تاکنون ده‌ها کتاب تالیف کرده و در این سی سال به شدت پیر شده است.»

این خبری بود که پایگاه خبری الجزیره تایمز به تازگی به نقل از یک شخصیت سیاسی جداشده از تشکیلات "معمر القذافی " رهبر لیبی اعلام کرد. او تاکید کرده بود که امام موسی صدر، رهبر ربوده‌شده شیعیان لبنان زنده است و توسط نیروهای ویژه امنیتی در مکان ویژه‌ای نگهداری می‌شود.

این دیپلمات گفته است تنها راه بستن پرونده امام موسی صدر فشار فراوان کشورهای عربی و اسلامی بر لیبی است تا مانند پرونده‌ لاکربی و سایر پرونده‌ها این موضوع نیز خاتمه یابد.

31 آگوست 1978 امام موسی صدر به همراه شیخ " محمد یعقوب " و "عباس بدرالدین " رونامه‌نگار لبنانی در سفر به لیبی برای دیدار با معمرالقذافی ربوده شدند و از آن زمان تا کنون از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.

شهریور 1387 بود که مجلس عدالت لبنان، طی حکمی معمر قذافی رهبر کودتای لیبی را به اتهام ربودن امام موسی صدر و دو همراه وی محکوم به اعدام کرد. در حکم صادره از سوی قاضی الحاج، شش تن از معاونان معمر قذافی که در تاریخ دوم آگوست 2007 حکم بازداشت آنها صادر شده بود نیز به اعدام محکوم شده‌اند؛ اما این امر هنوز به مشخص‌شدن قطعی سرنوشت این فرزند جهان اسلام منجر نشده؛ چنان‌که پی‌گیری‌های خانواده ایشان از جمله « مهدی فیروزان» داماد و خواهرزاده امام موسی صدر هم‌چنان ادامه دارد...

***

در سی و یکمین سالروز ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی، مهدی فیروزان، خواهرزاده امام موسی صدر در گفت‌وگو با ایسنا، در مورد اخبار اخیر منتشرشده مبنی بر زنده بودن امام موسی صدر گفت: « در طول این سال‌ها از این گونه اخبار بسیار منتشر شده است؛ اخباری که گاه از سوی منابع مطبوعاتی و گاه از سوی منابع اطلاعاتی، امنیتی و یا افرادی که ارتباطاتی با زندانیان لیبیایی داشته‌اند بسیار منتشر شده است. وقتی این خبر از قول الجزیره تایمز منتشر شد، برای من تعجب‌آور نبود؛ چرا که اطلاعات ما و جمع بندی خانواده نشان می‌دهد که امام در لیبی و در قید حیات است و طبیعتا این 32 سالی که از زندانی‌شدنشان می گذرد باعث ضعف و پیری ایشان شده است.»

وی افزود: « در هر صورت شرایط بحرانی است؛ اما نوع خبر برای ما و هیچ کدام از اعضای درگیر این مساله و حتی برای دوستان ما در وزارت اطلاعات و دولت هم جدید نیست؛ چون مسوولان بیش از هر کسی این اطلاعات را در اختیار دارند که امام موسی صدر در لیبی زندانی و در قید حیات و سالم است.»

فیروزان با بیان این‌که « واکنش به این مساله در رسانه‌های داخلی و سطوحی از مسوولان برای من جالب بود» خاطرنشان کرد: « در جلسات گوناگون، اخبار جمع‌آوری شده از زندانیانی را که از لیبی آزاد شدند در اختیار مسوولان گذاشتیم. اخبار دستگاه اطلاعاتی فلسطینی و منابع قابل اعتماد عربی را به اطلاع دولتمردان ایران رساندیم که به نظرمی‌رسد آنها نیز همین جمع‌بندی را دارند؛ اما باید پرسید آقایان چرا تعجب کرده‌اند؟ در حالی که به لحاظ عقلی هم ایجاب می‌کند خبری که منتشر می‌شود تا زمانی که خبر بعدی با همان قدرت و اسناد منتشر نشود، نمی شود خبر قبلی را نقض کرد و هیچ روایتی غیر از این وجود نداشته است که امام موسی صدر در لیبی ربوده شده است.»

وی تاکید کرد: « دستگاه قضایی ایتالیا، لبنان و ایران، مذاکرات بین مقامات ایرانی و لبنانی چه در دوره آقای خاتمی و چه در دوره آقای احمدی‌نژاد همه نشان می‌دهد دولت لیبی اعتراف کرده است که امام موسی صدر در لیبی است؛ بنابراین جای تعجب است که احساس کنیم خبر جدیدی بوده است. قسمتی از این خبر که دال بر ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی است، خبری قدیمی است و همیشه وجود داشته است. قسمتی که از حیات امام موسی صدر می‌گوید هم برای ما تعجب‌آور نیست؛ چون این موضوع را هم همه آقایان می‌دانند.»

داماد امام موسی صدر در ادامه گفت‌وگوی خود با ایسنا با اشاره به آنچه نزدیک‌ترشدن روابط ایران و لیبی در دولت نهم خواند، از نحوه تعامل ایران و لیبی در سال‌های اخیر انتقاد کرد و گفت: «هر قدم که دولت ایران عقب‌نشینی کرده، دولت لیبی یک قدم پیش‌روی کرده است.»

وی در ادامه با انتقاد از دیدارهای انجام‌شده میان مقامات ایرانی و لیبیایی اظهار کرد: « بسیاری از چارچوب‌ها شکسته شده‌اند. تا پیش از این مقامات ایران همیشه از سفر به لیبی ابا داشته‌اند، اما در دوره اخیر سفرها روابط رسما اعلام و روبوسی‌ها در تلویزیون پخش می‌شود.»

فیروزان در ادامه درباره روند پیگیری پرونده امام موسی صدر در کشورهای دیگر از جمله ایتالیا گفت: « قسمتی از نظام ایتالیا به دلارهای گازی لیبی آلوده شده است. به خاطردارم یکی از دادگاههای ایتالیا چندی پیش در مورد پرونده امام موسی صدر نکته‌ای را اعلام کرد که مطبوعات این کشور به آن دادگاه انتقاد کردند و پرسیدند آیا از روابط نفت و گاز لیبی و ایتالیا بهره‌مند شده‌اید که این‌چنین احکامی را صادر می‌کنید؟ طبیعتا هم در لبنان و هم در ایتالیا پرونده سال‌هاست که پی‌گیری شده است و نیاز تداوم پی‌گیری‌های قضایی نیز هست. لازم است آن چه در دادگاه لبنان صادر شده تقویت شود. کار حقوقی در ایتالیا و لبنان حتما باید پی‌گیری شود. احکامی که در لبنان صادر شده، احکام قطعی و نهایی و دال بر حکم دستگیری قذافی و 17 تن از متهمان این پرونده است که حکمی جهانی است و باید نسبت به آن اقداماتی صورت گیرد؛ به همین دلیل پی‌گیری این پرونده به سبب توقف مذاکرات سیاسی از سوی ایران راه ثمربخشی است.»

این عضو خانواده امام موسی صدر هم‌چنین گفت: « حکم از سوی دادگاه لبنان صادر شده است و دادگاه بیشتر از این کاری نمی‌تواند بکند؛ اما پی‌گیری پلیس بین‌الملل و ارسال نتایج آن به مراجع دیگر نیازمند پی‌گیری بیشتر است. هم‌چنین ابلاغ آن به پلیس بین‌المللی تابع مقرراتی است که باید با طی مراحل قانونی آن صورت گیرد که آن هم در حال انجام است. طبیعتا کار حقوقی پیچیده است، آن هم زمانی که در یک سوی پرونده یک خانواده است و سوی دیگر یک دولت با امکانات وسیع سیاسی، تبلیغاتی و مالی و با لابی‌های فراوان. هم‌چنین برنامه‌ریزی که برای ادامه پی گیری قضایی این پرونده انجام می‌شود باید با دقت صورت گیرد. نمی‌توان هیجانی و یا مطالعه‌نشده به آن پرداخت و طبیعی است که این مسئله زمان‌بر است.»

فیروزان در ادامه با انتقاد از اظهارنظرهایی که از سوی برخی رسانه‌ها و یا مسئولان مبنی بر ربوده شدن امام موسی صدر در جایی غیر از لیبی بیان می‌شود، ابراز عقیده کرد : « گمان می‌کنم هر کس پس از این 30 سال، در مورد اخبار ربوده شدن در لیبی و یا سلامت ایشان هر قسمتی را انکار کند، یا مستقیما عامل لیبی است و یا چنان ساده‌لوح است که تحت تاثیر تبلیغات لیبی قرار گرفته است. بیان این حرف که امام موسی صدر در لیبی ربوده نشده است، یعنی انحراف اذهان و افکارعمومی از کانون جرم؛ لیبی در این 30 سال بسیار تلاش کرد به شیوه‌های مختلف بگوید این حادثه در این کشور اتفاق نیفتاده؛ حتی پرونده‌سازی کرد و دو نفر را به همراه چمدانی به هتلی در ایتالیا فرستاد؛ سناریوهایی ساخت و گفت قبایل و یا فلسطینی‌ها او را ربوده‌اند.»

وی افزود: « در طول این 30 سال به تمام این صحنه‌سازی‌ها پاسخ داده شده است و در نهایت قذافی در سال 2001 اعتراف کرد که امام موسی صدر در لیبی ربوده شده است؛ بنابراین هر کسی امروز بگوید امام موسی صدر در لیبی ربوده نشده است یا ساده‌لوح و بی‌خبر است و یا این‌که تئوری قدیمی لیبی را دنبال می‌کند. هر کس بگوید امام موسی صدر در قید حیات نیست نیز سیاست لیبی را در ایران دنبال می‌کند تا مسئولان ایران را از پیگیری قضیه منصرف کند تا بلایی که سر شهید تندگویان آمد در مورد امام موسی صدر اتفاق بیفتد. »

فیروزان تاکید کرد: « امروز به صراحت به تمام افراد حقیقی و حقوقی اعلام می‌کنم بیان هر چیز کذبی در مورد ربودن امام موسی صدر دقیقا همان چیزی است که قذافی می‌خواهد و ما در این مساله تکلیف روشنی داریم. ربودن امام موسی صدر قضیه حقی است و بر اساس وظیفه شهروندی دولت شهروندمدار باید این مساله را پی گیری کند. بر مبنای وظیفه قانون اساسی، مجری قانون اساسی باید آن را پی‌گیری کند و بر مبنای وظیفه دینی هم مراجع عظام تقلید به عنوان متولیان حوزه‌های دینی باید از آن دفاع کنند. در این مورد وظیفه علمی هم وجود دارد که امام موسی صدر فرزند دانشگاه‌ تهران است و دانشگاه‌ها باید در مورد این مساله پی‌گیر باشند. مساله عمومی هم وجود دارد و آن اخلاق ایرانی است که هم‌پیمان با ارتباطات عاطفی است. اخلاق ایرانی حکم می‌کند قضیه امام پیگیری شود. حتی اگر جایگاه علمی و دینی و خدمات ایشان را کنار بگذاریم، سکوت در این قضیه به هیچ گونه توجیه‌پذیر نیست.»

وی افزود: « اگر ثمره 30 سال پی‌گیری دولت ایران در مورد امام موسی صدر آزادی اوست پس همه کارهایی که صورت گرفته، درست و صادقانه است. اما وقتی امام موسی صدر آزاد نشده، پیداست همه کارهای گذشته ناموفق، ناکافی و حتی ناشایست بوده است.»

فیروزان در پایان درباره عملکرد مجلس در قبال این مساله و تشکیل جلسه‌ای با حضور تعدادی از نمایندگان، با تشکر و قدردانی از اعضاء کمیته پی‌گیری مجلس ابراز امیدورای کرد که این کمیته مانند مجلس در دوره هفتم پی‌گیر این پرونده باشد و افزود: « با توجه به تعداد و ترکیب اعضایی که در کمیته شرکت کرده‌اند امیدوارم مثل مجلس هفتم فعال باشند و به نتیجه درخوری برسند؛ هر چند مصوبات مجلس را کافی نمی‌دانم؛ چون به هر حال باید آن را دستگاه اجرایی اجرا کند.»
منبع : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی - گفتگو
دوشنبه نهم 6 1388
واکنش وکیل پدر امیر جوادی‌فر به سخنان سردار رجب‌زاده

سرمایه، شکوفه آذر: پس از انتشار اظهارات سردار رجب زاده در مورد کشته نشدن کسی در بازداشتگاه کهریزک، صالح نیکبخت وکیل دادگستری و سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان، ضمن تاکید بر اینکه «آقای رجب زاده در چنین مواردی باید سعی کنند مستند و قانونی سخن بگویند»، گفت: «غیر از اینکه سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان هستم، وکیل پدر امیر جوادی فر که در آسایشگاه کهریزک فوت یا کشته شده نیز هستم.»

 نیکبخت گفت: «براساس سوابق موجود و مدارکی که در اختیار ما است، امیر در ساعت شش بعدازظهر 18 تیر 88 در تقاطع خیابان شهدای ژاندارمری و دانشگاه، توسط افراد لباس شخصی دستگیر شده و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و به وسیله همین افراد هم به کلانتری 148 تهران در خیابان انقلاب نرسیده به وصال شیرازی منتقل شد. به دلیل اینکه حال او در اثر ضرب و شتم وخیم بود، ماموران کلانتری او را در ساعت 9 شب به بیمارستان فیروزگر منتقل کردند. در همین موقع خانواده او نیز از موضوع مطلع می شوند. در بیمارستان فیروزگر از امیر، اسکن مغزی گرفته می شود و عملیات لازم جهت بررسی خونریزی داخلی انجام و مشخص می شود هیچ علائمی دایر بر مشکل خونریزی مغزی داخلی مشاهده نشد.»

این وکیل ادامه می دهد: «تنها در عکس های متعددی که از امیر جوادی فر گرفته می شود مشخص می شود امیر از ناحیه آرنج، فک و بینی دارای آسیب دیدگی اساسی است. حدود ساعت 12 همان شب، بیمارستان فیروزگر امیر را ترخیص می‌کند و با اصرار خانواده و همکاری کلانتری مذکور، امیر به بیمارستان خصوصی لاله واقع در شهرک غرب تهران منتقل شده و در ساعت دو بامداد روز 19 تیر در آنجا بستری و تحت مداوا قرار می‌گیرد. در ساعت 9 صبح مجدداً امیر توسط متخصصان مغز، اعصاب، داخلی، گوش، حلق، بینی و چشم ویزیت می شود و با توجه به عکس های او مشکل خاصی تشخیص داده نمی شود. متخصصان او را تنها با مجوز مصرف داروی مسکن و یک قطره چشم مرخص می کنند.»

صالح نیکبخت با تاکید بر اینکه تمامی مدارک پزشکی بیمارستان لاله مبنی بر سلامتی امیر جوادی فر موجود است، ادامه می دهد: «در ساعت یک بعدازظهر 19 تیر امیر از بیمارستان مرخص می شود و همراه با ماموران کلانتری 148 و خانواده مجدداً به کلانتری تحویل داده می شود. در این کلانتری عنوان می شود که شکایتی از طرف پایگاه مقاومت ف...غ که مقتول توسط آنان دستگیر شده بود، به دست آنان رسیده است.»

صالح نیکبخت می افزاید: «با توجه به این شکایت، در کلانتری 148 از آزادی امیر جوادی فر خودداری می شود و در این کلانتری نامه ای تنظیم می شود که در پی آن امیر در همان تاریخ 19 تیر همراه با ماموران و خانواده اش به پلیس امنیت تهران منتقل می شود. در پلیس امنیت تهران، امیر پس از 15 دقیقه به پلیس پیشگیری واقع در ضلع جنوبی میدان انقلاب اعزام می شود. در نتیجه امیر در همان روز در حالی که بر اساس اسناد پزشکی به جز دررفتگی آرنج و فک- که نتیجه ضرب و شتم لباس شخصی ها بود- در سلامت کامل تحویل پلیس پیشگیری تهران می شود اما با پیگیری های خانواده مشخص می شود در همان روز تا ساعت شش بعدازظهر دستگیر شدگان به زندان اوین یا جایی دیگر منتقل شده اند. خانواده امیر فردای آن روز به زندان اوین می روند اما نام امیر را در لیست 90 نفره دستگیرشدگان 18 تیر که به این زندان منتقل شده بودند، نیافتند.»

نیکبخت ادامه داد: «در پیگیری های بعدی به آنها خبر داده می‌شود کسانی که از پلیس پیشگیری منتقل شده‌اند یا به زندان اوین برده شده‌اند یا به بازداشتگاه کهریزک. با مراجعه خانواده به دادگاه انقلاب متوجه می شوند که نوشته ای در بیرون دادگاه نصب شده مبنی بر اینکه خانواده افراد دستگیر شده در روز 18 تیر، 10 روز دیگر مراجعه کنند. آنها مجدداً در تاریخ 23 تیر به زندان اوین مراجعه می کنند و متوجه می شوند که در فهرست افرادی که در این تاریخ از کهریزک به اوین منتقل شده‌اند نیز نامی از امیر نیست. سرانجام با پیگیری های خانواده از تاریخ 28 تیر تا سوم مرداد که 10 روز از دستگیری امیر گذشته بود، در ملاقات با قاضی مستقر در دادگاه انقلاب به خانواده امیر گفته می‌شود که به زودی بازجویی او تمام می‌شود و با قرار صادر شده توسط قاضی آزاد خواهد شد. پدر امیر با امید به آزادی او به خانه می‌رود اما در صبح روز سوم مرداد ناگهان در خانه خود با ماموری مواجه می‌شود که از او می خواهد به پلیس امنیت شهرری مراجعه کند. پس از مراجعه پدر، او را جهت شناسایی جنازه امیر به پزشک قانونی کهریزک هدایت می‌کنند. در سالن پزشکی قانونی کهریزک جنازه امیر توسط خانواده شناسایی می شود و مشخص می شود جنازه امیر روز 23 تیرماه یعنی فقط چهار روز پس از اینکه امیر به پلیس پیشگیری تحویل داده شده بود، به این سالن تحویل داده شده است و ظاهراً در این مدت به هر دلیل به خانواده خبر کشته شدن امیر را 10 روز پس از فوت اعلام می‌کنند.»

نیکبخت ادامه داد: «در برگ پروانه دفن امیر آمده که علت مرگ تحت آزمایش است و در برگ گواهی فوت او قید شده که علت فوت نامعلوم است.» در ادامه، خانواده امیر، اجازه برگزاری مراسم سوگواری نیافتند و پدر امیر به مراکز مختلفی احضار می شود و در آنجا جریان کشته شدن پسرش را توضیح می دهد. سرانجام درباره پرونده امیر جوادی فر سوال این است که اگر امیر تحویل کهریزک نشده، در فاصله روز اعزام از پلیس پیشگیری تا روز تحویل جسد او به پزشکی قانونی کهریزک، امیر کجا بوده است؟ زیرا در روند عادی هر بازداشتی که از یک مرکز پلیس انتظامی به مرکز دیگری منتقل می شود، با نامه رسمی اعزام و در موقع تحویل نیز رسید ارائه می شود، هرچند خانواده امیر جوادی فرد اسناد و مدارک دیگری هم دارند که موید مرگ فرزندشان در کهریزک است.»

صالح نیکبخت وکیل دادگستری با سابقه در انتها به سردار رجب زاده فرمانده پلیس تهران توصیه می‌کند: «براساس مستندات درباره کشته شدن امیر جوادی فر و افراد دیگری مانند روح الامینی، سردار رجب زاده باید مستند و قانونی سخن بگویند زیرا سخنان ایشان با مستندات پرونده امیر جوادی فر و دیگران همخوان نیست. ضمناً باز تاکید می کنم که تمامی اسناد پزشکی امیر جوادی فر دال بر سالم بودن ایشان در بیمارستان فیروزگر و لاله موجود است.»

 

منبع : پارلمان نیوز

دسته ها : خبر سیاسی - گفتگو
دوشنبه نهم 6 1388
                                   جزئیات دیدار خانواده غنیان با رهبر انقلاب
قصد اولیه غنیان از دیدار با رهبر انقلاب، ارائه اطلاعات به زعم وی « درست» بود؛ اما در خلال جلسه خویش با رهبر انقلاب متوجه شد که ایشان از تمامی زوایای مسائل و حاشیه های آن با خبر بودند.
خانواده یکی از آسیب‌دیدگان حوادث پس از انتخابات در مشهد مقدس با رهبر انقلاب دیدار کردند.

به گزارش «فردا»، در پی سفر چند هفته پیش مقام معظم رهبری به مشهد مقدس، خانواده یکی از آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات در مشهد، توانست با رهبر انقلاب دیدار کند.

حاج محمدتقی غنیان که از جمله اشخاص «ریش‌سفید» و سرشناس مشهد مقدس می باشد، پس از اطلاع از سفر غیررسمی رهبر انقلاب به مشهد مقدس، با ایشان دیدار نمود.

غنیان که فرزندش مصطفی را در حوادث اخیر از دست داده است، از جمله اشخاصی بوده است که پیش از انقلاب، در مسجد کرامت مشهد مقدس، همسنگر حضرت آیت الله خامنه ای بوده است.

بنابراین گزارش، قصد اولیه غنیان از این دیدار، ارائه اطلاعات به زعم وی « درست» خدمت رهبر انقلاب بود؛ در حالی که در خلال جلسه خویش با رهبر انقلاب متوجه شد که مقام معظم رهبری از تمامی زوایای مسائل اخیر و حاشیه های آن بویژه درگذشت مصطفی غنیان و دیگر افراد با خبر بودند.

رهبر انقلاب در این دیدار که پس از سالها انجام می شد، پس از شنیدن ناملایمات برخی افراد نسبت به خانواده غنیان در مسائل اخیر، متاثر شده و ابراز تاسف نمودند.

فضای این دیدار بسیار احساسی بوده، به حدی که حاضران می توانستند احساس غم شدید رهبر انقلاب را همزمان با گریه های محمدتقی غنیان را مشاهده نمایند.

در همین حال، رهبر انقلاب در ادامه از تلاش های برخی افراد و جریانات سیاسی برای سوء استفاده از فضا نیز گلایه نمودند.

گفتنی است که تاکنون، هیئت منصوب رهبر انقلاب در رابطه با رسیدگی به حوادث پس از انتخابات و آسیب‌دیدگان آن، بارها با خانواده هایی همچون خانواده غنیان دیدار کرده و گزارش آن را خدمت رهبر انقلاب ارائه دادند.

همچنین چند روز پیش، مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان بر لزوم برخورد قاطع با هرگونه تخلف و جرم در جریان حوادث پس از انتخابات تاکید فرمودند.

حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: در حوادث پس از انتخابات تخلفات و جنایاتی صورت گرفته است که بطور قطع با آنها برخورد خواهد شد.

ایشان با تأکید بر لزوم پرهیز از کارهای صرفاً تبلیغاتی در موضوع برخورد با عاملان کوی دانشگاه و حوادث مشابه افزودند: کار تبلیغاتی لازم نیست اما از اولین روزها دستور اکید داده شد که ضمن مراقبت و دقت لازم با اینگونه مسائل برخورد قاطع شود.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: در حادثه کوی دانشگاه تخلفات بزرگی انجام شده که پرونده ویژه ای برای آن تشکیل شده تا مجرمان بدون توجه به وابستگی سازمانی، به مجازات برسند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تشکر و تقدیر از خدمات پلیس امنیت، پلیس انتظامی و بسیج خاطرنشان کردند: این خدمات بزرگ نباید موجب رسیدگی نکردن به برخی جرائم شود و اگر کسی با وابستگی به هر کدام از این سازمانها، تخلف و جرمی مرتکب شده، باید کاملاً رسیدگی شود.

ایشان با تأکید بر رسیدگی به آسیب دیدگان در مسئله کهریزک و همینطور بررسی موضوع معدود کسانی که در این مسئله جان باخته اند افزودند: البته اینگونه مسائل نباید با مسئله اصلی بعد از انتخابات خلط مبحث شود.
منبع   : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی
يکشنبه هشتم 6 1388
X