۲۸ دی ۱۳۸۸ | |
به گزارش مهر، محققان دانشگاه کارنگی ملون با ترکیب تکنیکهای تصویرنمایی مغز و آلگوریتمهای یادگیری ویژه رایانه، این مکانیزم را کشف کردند. این محققان در این خصوص اظهار داشتند: "ما کشف کردیم که فرهنگ لغات مغز چگونه تدوین می شود. در حقیقت مغز بر اساس حروف الفبا و یا ابعاد و رنگ اشیا آنها را دسته بندی نمی کند، بلکه سه ویژگی پایه وجود دارد که مغز با کمک آنها برای شرح و طبقه بندی نامهای مشترک استفاده می کند." این سه کد بنیادی بر اساس سه روش انتخاب می شوند. اول براساس روشی که انسان با استفاده از آن روش با آن شیء واکنش نشان می دهد. برای مثال می تواند آن را در دست نگه دارد. دوم اینکه براساس روشی که با آن با عملکردها ارتباط برقرار می کند، مثل محافظت کردن و یا دفاع کردن و سوم براساس روشی که با آن عمل خوردن انجام می شود، مثل گاز گرفتن، چشیدن، بلعیدن. بر اساس این کشف دانشمندان، هر یک از این سه فاکتور رمزگذاری شده در سه تا پنج فضای مغزی از طریق یک الگوریتم رایانه ای شناسایی و شباهتهای آنها در فعالیتهای مغزی یک گروه از داوطلبان جستجو شد. از این افراد خواسته شد که 60 نام را با اشیای فیزیکی مرتبط با آنها نشان دهند. برای مثال، واژه خانه به شدت تمام پنج فضای رمزگذاری مغزی را فعال می کند، درحالی که واژه "چکش" تنها کد مربوط به تعامل فیزیکی را در کورتکس حرکتی فعال می کند. براساس گزارش ساینس دیلی، این نتایج نشان می دهد که معانی نامها در تمام شرکت کنندگان به یک روش رمزگذاری می شوند. این نشان می دهد که وقتی دو نفر به واژه چکش و یا خانه فکر می کنند، الگوهای فعالیت مغزی آنها مشابه یکدیگر است. در این تحقیق، داوطلبان با تصاویر اشیا به طور غیر مستقیم و با واژگانی که با آنها این اشیا طراحی می شوند به طور مستقیم تحریک شدند و سپس الگوهای فعالیت مغزی آنها بررسی شد. |
منبع : بازیاب
سوار سبز پوش من ...
ای که چون نور در آئین زمین مشهوری!
زرد شد بیتو همه باغچهها از دوری
کم کن این فاصله را، وقت شکیبایی نیست
یک هزاره ست که دل میبری و مستوری
روزها میگذرد بیتو غریبانه و سرد
در فراسوی کدامین شبِ غم محصوری؟
عطر کندوی لبت میوزد اینجا، امّا
شهد باید که رَوَد از سر ما مخموری
رودی از ابر دعایت به اجابت برسان
تا بیفتد به تن خشک درختان شوری
عاشقی شیوة رندان بلاکش باشد
چقدر صبر؟ چه اندازه غم مهجوری؟
آسیه رحمانی
|
شکفتن بر دار
احمد زارعی |
تلاقی صخره با دریا
دلم شکستهتر از شیشههای شهر شماست
شکسته باد کسی کاینچنینمان میخواست
شما چقدر صبور و چقدر خشمآگین
حضورتان چو تلاقی صخره با دریاست
به استواری، معیار تازه بخشیدید
شما نه مثل دماوند، او به مثل شماست
بیا که از همة دشتها سؤال کنیم
کدام قله، چنین سرفراز و پابرجاست؟
به یک کرامت آبی نگاه دوختهاید
کدام پنجره اینگونه باز، سوی خداست؟
میان معرکه لبخند میزنید به عشق
حماسه چون به غزل ختم میشود، زیباست
شما کهاید؟ صفی از گرسنگی و غرور
که استقامت و خشم از نگاهتان پیداست
اگر چه باغچهها را کسی لگد کرده
ولی بهار فقط در تصرف گلهاست
تخلص غزلم چیست غیر نام شما؟
ز یمن نام شما خود زبان من گویاست
سهیل محمودی
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، به اظهارات روز گذشته اسفندیار رحیممشایی، رئیس دفتر رئیسجمهور واکنش نشان داد.
در پاسخ دکتر علی مطهری که برای «تابناک» فرستاده شده، آمده است:
سخنان آقای مشایی درباره اظهار نظر اینجانب مبنی بر لزوم عذرخواهی آقای احمدینژاد از مردم به خاطر رفتار انتخاباتی خود، که گفته اند از طریق معاونت حقوقی ریاست جمهوری شکایت خواهیم کرد، حاکی از آن است که ایشان تحمل قبول حق و اجرای عدالت را ندارند. امام علی علیه السلام میفرماید: حق، وسیعترین میدانهاست در مقام توصیف کردن و تنگترین میدانهاست در مقام انصاف دادن، یعنی ممکن است کسی درباره حق ساعتها سخنرانی کند، اما در مقام عمل و آنجا که باید حق را بگوید و قضاوت منصفانه داشته باشد ناتوان باشد. عدالت نیز همین طور است، زیرا عدالت عبارت است از اینکه «حق هر ذیحقی را به او بدهیم» و ارتباط وثیقی با حق دارد. بنابراین عدالت نیز در مقام توصیف کردن و سخنرانی میدان وسیعی دارد اما در مقام عمل، کمتر افرادی سربلند بیرون میآیند.
آقای مشایی هم گرچه دم از حق و عدالت میزند، اما در مقام قبول حق و اجرای عدالت درباره دوست و مرید خود ناتوان است و تحمل آن را ندارد، لذا انکار بدیهی میکند. این یک امر بدیهی است که رئیس جمهور محترم با مناظرههای انتخاباتی خود خصوصاً مناظره با آقای موسوی، زمینه این فتنه را فراهم کرد و عدالت حکم میکند که علاوه بر عذر خواهی سران معترضان از مردم، ایشان نیز از مردم عذر خواهی نماید گرچه تقصیر این افراد یکسان نیست، و چنانچه از عذرخواهی سر باز زدند و بنا بر محاکمه شد، همه آنها به طور همزمان توسط قوه قضائیه به عنوان مدعی العموم محاکمه شوند و البته اعمال مجازات احتمالی آقای احمدینژاد به بعد از دوره ریاست جمهوری ایشان موکول خواهد شد.
بنابراین اظهارات اینجانب، بر خلاف تصور آقای مشایی، سرپوش گذاشتن بر روی جرم سران معترضان نیست. و البته همان طوری که آقای مشائی گفته اند مردم بیشتر از همه میفهمند و قضاوت آنها تعیین کننده است. همچنین ایشان گفته اند «این نوع اظهارات دور از انتظار است» ولی باید بدانند که حق جویی و درخواست اجرای عدالت ـ که این بحران تنها از این طریق حل خواهد شد ـ دور از انتظار نیست بلکه امری است منطبق بر فطرت انسانها.
اتفاقاً مطرح شدن آقای احمدینژاد به عنوان زمینه ساز این بحران، لازم و ضروری است زیرا ایشان مانند رانندهای است که باعث تصادف دو خودروی دیگر شده و از صحنه گریخته است و باید او را به صحنه بازگرداند. توهینهایی که در طول این چند ماه توسط افراد ضد اسلام به رهبر انقلاب شد، بخش عمده آن ناشی از اقدامات آقای احمدینژاد بود. لذا عملکرد ایشان باید رسیدگی شود.
آقای مشایی هم بهتر است به انکار ضروری مذهب یعنی عصمت انبیاء ادامه دهند و درباره نقص مدیریت انبیا سخن بگویند. اگر برخی انبیا موفق به اجرای کامل عدالت نشدند به خاطر وجود افرادی مانند آقای مشایی بوده که عدالت پذیر نبودند و مصلحت دوست و رفیق را بر مصلحت جامعه ترجیح میدادند، بلکه ولایتپذیر نبودند و با علم به اینکه رهبری از تصدی پست حساس حکومتی توسط ایشان ناراضی است، پست ریاست دفتر رئیس جمهور را غصب میکردند. بهتر است آقای مشائی به تلاشهای خود برای دوستی با مردم اسرائیل و بازگشت ایران به ایران باستان و ایران قبل از اسلام ادامه دهند و وارد معقولات نشوند.
سرم را نیست سامان جز تو، ای سامان من بنشین
حریم جان مصفا کردهام، در جان من بنشین
ز اوج آسمان آرزوها، سر بر آوردی
کنون این مهر روشن، در دل ایمان من بنشین
دو چشمم باز اما، غیر تاریکی نمیبینم
شب تاریک من بشکاف و در چشمان من بنشین
بیا کز نور روی تو، چراغ دل بر افروزم
بیا تا بشنوی اندوه بی پایان من بنشین
دل هر ذره لبریز است، از نور جهانگیرت
امید من بیا در باور پنهان من بنشین
به خوابم آمدی کز شوق رویت دیده نگشایم
سحر چون عطر گل آهسته بر مژگان من بنشین
مرا عهد تو با جان بسته دارد رشتة الفت
تو نیز ای دوست لختی بر سر پیمان من بنشین
مرا هرگز نشاید تا تو را در شعر بسرایم
طبیبا، غمگسارا، از پی درمان من بنشین
سپیده کاشانی
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، دانشجو وزیر علوم و تحقیقات روز گذشته در همایش مدیران روابط عمومی دانشگاهها، پژوهشگاهها و پارکهای علم و فناوری به جای دعوت حاضرین به قرائت فاتحه برای شهید علی محمدی حاضرین را به یک دقیقه سکوت دعوت کرد.
بنابر این گزارش سکوت یک دقیقه ای برای درگذشت افراد ، رسم مسیحیت است و دعوت به سکوت حاضرین به مدت یک دقیقه برای یک متوفی معمولی نیز تا کنون داخل کشور سابقه نداشته است .
منبع : خبر آن لاین
دعاى چهل و هشتم صحیفه:
حضرت در این دعا به صراحت از مسایل زیر که جنبه سیاسى دارد یاد مىکند:
الف) مقام خلافت مخصوص خلفا و اصفیاى الهى است .
ب) مقام خلافت مورد یورش و غصب قرار گرفته است .
ج) احکام خدا تبدیل گشته و کتاب خدا مورد غفلت قرار گرفتهاست .
د) واجبات الهى تحریف شده است .
ه) سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) متروک گشته است .
متن دعا چنین است: «... اللهم ان هذا المقام لخلفائک و اصفیائک و مواضع امنائک فى الدرجهة الرفیعه التى خصصتهم بها قد ابتزوها و انت المقدر لذلک لایغالب امرک ولا یجاوز المحتوم من تدبیرک کیف شئت و انى شئت و لما انت اعلم به غیر متهم على خلقک و لا لارادتک حتى عاد صفوتک و خلفاوک مغلوبین مقهورین مبتزین یرون حکمک مبدلا و کتابک منبوذا و فرائضک محرفه عن جهات اشراعک و سنن نبیک متروکه اللهم العن اعداءهم من الاولین و الاخرین و من رضى بفعالهم و اشیاعهم و اتباعهم اللهم صل على محمد و آل محمد انک حمید مجیدک صلواتک و برکاتک و تحیاتک على اصفیائک ابراهیم و آل ابراهیم و عجل الفرج و الروح و النصره و التمکین و التاییدلهم ... .»
خدا اطاعت از ائمه را واجب ساخته است
دعاى چهل و هفتم:
در زمانى که اهلبیت(علیهمالسلام) در فشار به سر مىبردند و امیرمومنان(علیهالسلام) بر فراز منبرها لعن مىشد، حضرت در دعاى چهل و هفتم(دعاى روز عرفه) به مسایل مهم زیر اشاره مىکند:
الف) مقام امارت و رهبرى از آن اهلبیت(علیهمالسلام) است.
ب) ائمه(علیهمالسلام) از هر پلیدى پیراسته و شایسته وساطت بین خالق و خلقاند .
ج) دین به وسیله امام منصوب از سوى خداوند تقویت مىشود .
د) خدا اطاعت از ائمه را واجب ساخته است .
فرازى از دعاى عرفه آن حضرت چنین است: «رب صل على اطائب اهل بیته الذین اخترتهم لامرک و جعلته مخزنه علمک و حفظه دینک و خلفائک فى ارضک و حججک على عبادک و طهرتهم من الرجس و الدنس تطهیرا بارادتک و جعلتهم الوسیله الیک و المسلک الى خبتک ...»
«... اللهم انک ایدت دینک فى کل اوان بامام اقمته علمال عبادک و منارا فى بلادک بعد ان وصلت حبله بحبلک و جعلتة الذریعه الى رضوانک و افترضت طاعته و حذرت معصیته و امرت بامتثال اوامره ... و اته من لدنک سلطانا نصیرا وافتح له فتحا یسیرا ... .»
دعاى چهاردهم:
این دعا سراسر شکوه از ستمگران است که در نظر آن حضرت مصداقى جز حکام وقت ندارد .
دعاى بیستم: (دعاى مکارم الاخلاق)
حضرت در این دعا از خداوند مىخواهد او را از سلطه ستمگران نجات بخشد و پیروزش سازد: «اللهم صل على محمد و آل محمد واجعلنى یدا على من ظلمنى و لسانا على من خاصمنى و ظفرا بمن عاندنى و هب لى مکرا على من کایدنى و قدره على من اضطهدنى ... .»
دعاى چهل و نهم:
حضرت در این دعا از فراوانى دشمنانش و از برنامههاى حساب شده آنان جهت آزار و حتى قتل امام به خدا شکوه مىکند: «فکم من عدو انتضى على سیف عداوته و شحذلى ظبه مدیته وارهف لى شباحده و دافلى قواتل سمومه و سدد نحوى صوائب سهامه و لم تنم عنى عین حراسته و اضمر ان یسومنى المکروه و یجر عنى زعاق مرارته فنظرت یا الهى ... .»
بار خدایا ! چه بسا دشمنى که شمشیر عداوت آخت و بر من تاخت و براى کشتن من خنجر خویش تیز کرد و با دم برنده آن آهنگ جان من نمود و زهر کشنده به آب من بیامیخت و خدنگ جان شکار خویش در کمان نهاد و مرا نشانه گرفت و چون پاسبانان همواره بیدار، دیده از من برنمىگرفت و در دل داشت که مرا گزندى سخت رساند و شرنگ کینه خویش به کامم ریزد؛ آنگاه اى خداوند من! دیدى که ... .»
"غلامحسین اعرابى"
منبع : بازیاب
باز کبوتر دلم، پر زده در هوای تو
می کشدم ز هر طرف، جاذبة وفای تو
در سفری دوبارهام، سوخته چون ستارهام
آه که آتش درون، شعله زد از نوای تو
گر چه جوان دویدهام، پیر به تو رسیدهام
تا به کجا کشد مرا، غربت ماجرای تو
ساز دل شکستهام، مویه ز داغ میکند
بغض زمان گرفته از، گریة بی صدای تو
در شب بی خروش من، چنگ غریب عشق کو
تا به نوای غم زند نغمة آشنای تو
بر سر سجدهگاه دل، سوختهجان نشسته ام
تا دم آخرین نفس، بر لب من دعای تو
قصة ناتمام دل با تو تمام میشود
شاخة سبز آرزو، گل دهد از صفای تو
دست خیالی خرد، خوشة گل سبدسبد
چیده ز باغ آسمان، شب همه شب برای تو
عطر ترانههای تر، شعر نگفتة سحر
داشت نسیم خوشخبر، از گل گفتههای تو
ای همه آرزوی من، خوب فرشتهخوی من
شاخ بهشتی غزل، ریخته گل به پای تو
«من که ملول گشتمی، از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی میکشم از برای تو»
نصر الله مردانی