دیروز روزنامه «خبر» گزارشی داشت از قبرستان تهران بزرگ و اینکه اختلاف قیمت قبرهای اغنیا و فقرا چیزی حدود 17 میلیون تومان است. یعنی تقریبا 8، 9 برابر وام ازدواجی که صندوق مهررضا اعطا میکند. طبیعتاً این قیمتها مربوط به قطعههای عمومی است و ربطی به مقبرههای خصوصی و خانوادگی ندارد. تفاوت قطعات عمومی و مقبرههای خصوصی از تفاوت قیمتهای حمام عمومی و نمرههای قدیم هم بیشتر است و قیمت بعضیهایشان آنقدر صفر دارد که خواندن عددش از سواد ما خارج است.
به هر حال اختلاف طبقاتی اموات موقعیتهای گوناگون و جالبی را پدید میآورد.
موقعیت اول: بهشت زهرا
زریخانومجون: اینجا بودا. دقیقاً همینجا. من که میگم وضع خونوادهشون توپه. قبر باباش اقلاً 20 میلیون میارزه.
پریخانومجون: تو چقدر سادهای خواهر؟! هنوز این ثریارو نشناختی. اینا نون ندارن بخورن. غصهشون بود که چرا باباشون بعد مردن باد کرد، کفنش نیممتر چلوار بیشتر برد.
زریخانمجون: به جون خودم، همینجا از ماشین ما پیاده شد. آقاجوادم گفت این جا قطعه مایهداراس. دو، سه تا از کلهگندههای مملکتم این جا دفنن.
پریخانومجون: این ثریا فیلمیه که نگو. یه دفه ما داشتیم میرسوندیمش. دم یه برج باکلاس پیاده شد. کوچه رو عوضی رفتیم، برگشتیم که دور بزنیم، دیدیم توی کوچه پایینی دم یه دونه از این آپارتمانای قدیمیه لونه موشی داره کلید میندازه توی در. این باباش طبقه اول یکی از همین قبرای دوطبقه 320 هزار تومنی دفنه. الکی دم قطعه پولدارا پیاده شده.
موقعیت دوم: آرایشگاه
شهینجون: عکسشم دارم. جوون رعنا و خوشتیپیه. درسم خونده.
مهینجون: خب بده ببینم شاید قسمت بود.
شیرینجون: بعله، علف باید به دهن بزی شیرین باشه.
مهینجون: دستت درد نکنه. حالا دیگه من شدم بُز؟! آخ! شیرینجون تورو خدا دقت کن. پوست صورتمو کندی با این بندانداختنت.
شهینجون: ایناهاش ببین.
مهینجون: چه خوشتیپه!
شیرینجون: ببینم.
مهینجون: آخ! تو چرا امروز دستت این جوریه؟ باز گاز گرفت. برو نخت رو عوض کن نمیخواد توی نخ عکس شوهر آینده من باشی.
شهینجون: شوهر آینده؟ پس قبول کردی خدارو شکر.
مهینجون: حالا وضعش چهطوره؟
شهینجون: هرچی از مال و منالشون بگم کم گفتم. باباش توی قطعه 20 میلیونتومنییا دفنه.
مهینجون: راس میگی؟! بگو پنجشنبه بیان خواستگاری. آخ! شیرین چیکار میکنی آخه؟!
منبع : خبر آن لاین