این راه امشب مرد کم دارد
این چاه امشب درد کم دارد
این کوچه های ساکت و تاریک
یک خیّر شبگرد کم دارد
لبخند و نان گرم هر شب را
این خانه های سرد کم دارد
مرغ سحر دیگر نمی خواند
انگار یک همدرد کم دارد
بعد از تو، ای تنهاترین عاشق!
این شهر، آری، مرد کم دارد.
حمیدرضا شکارسری