حکمیانه ترین موضع درباره حوادث تلخ عاشورا
اما دردمندانه باید دست بر پیشانی کوبید که در عاشورای 88 تهران ، شکستن حرمت این روز ، فقط به کف و سوت عده ای ، محدود نشد و علاوه بر آن ، خون هایی بر زمین ریخت ،خانواده هایی برای همیشه عزادارشدند و حرمت ماه حرام شکست.
عصرایران نوشت:
حوادث روز عاشورا در تهران که به درگیری های گسترده در خیابان های پایتخت ، کشته و زخمی شدن تعدادی از هموطنان و هتک حرمت روز شهادت امام حسین (ع) توسط عده ای انجامید ، محمل مناسبی برای گروه های سیاسی شده است که از وقایع این روز ، به نفع خود بهره گیرند و با تفسیرهای دلخواه خویش که عمدتاً مبتنی بر بزرگ نمایی برخی زوایای وقایع این روز بود ، کام گیری سیاسی نمایند.
هر چند زاویه دید گروه های سیاسی مختلف و گاه متخاصم نسبت به وقایع این روز ، بسیار متفاوت بوده ، اما نکته مشترک اغلب آنها ، یکجانبه نگری و تنها به قاضی رفتن بوده است که با توجه به عیان بودن مواضع طرف های مختلف قضیه ، نیازی به باز کردن بیشتر مساله نیست.
در این میان اما ، فقیهی فرزانه که گاه و البته به ندرت در امور سیاسی سخن می گوید ، حکمیانه ترین و منصفانه ترین موضع را اتخاذ کرده است تا این امید همچنان در دل ها زنده بماند که انصاف و عدالت ، هنوز در جامعه نفس می کشد.
آیت الله جوادی آملی در تبیین وقایع عاشورای تهران ، در دام یکسویه نگری نیفتاده و دو نکته را در این باب ، مختصر و مفید بیان داشته و گفته اند: «نکته اول اینکه اهانت به مقدسات برای همیشه محکوم است مخصوصا در روز عاشورا و اهانت کنندگان به مقدسات برابر قانون باید مورد مواخذه قرار بگیرند.
دوم این که در این جریانها اگر به یک بی گناهی آسیبی رسید، آن هم خسارتش ترمیم بشود. تا برابر آیه «وامتازوا الیوم ایها المجرمون» مجرم از غیر مجرم جدا بشود.»
واقعیت این است که تعدادی از کسانی که در روز عاشورا با پلیس تهران درگیر شدند ، برخلاف شأن و حرمت این روز که حتی غیر مسلمانان نیز آن را پاس می دارند ، در مقاطعی که به پلیس و مثلاً خودروهای آن آسیبی می رساندند ، بی توجه به این که در ظرف زمانی عاشورا قرار دارند ، به شادمانی می پرداختند و کف می زدند و سوت می کشیدند.
این در حالی است که عاشورا ، روز حزن شیعه و اهل بیت است و تظاهر به شادمانی و دست یازیدن به نمادهای سرور و شادمانی ، در تضاد کامل با باورهای اعتقادی و احساسات فردی و مذهبی جامعه ایران است.
این مساله ، به اندازه ای مهم و جا افتاده است که حتی اقلیت های مذهبی نیز حرمت عاشورا را حفظ می کنند و نه تنها در این ایام مراسم جشن مانند عروسی و تولد و ... برگزار نمی کنند ، بلکه بعضاً به همراه مسلمانان ، به عزاداری برای سیدالشهداء(ع) نیز می پردازند.
از این رو ، ولو آن که تعداد کسانی که در روز عاشورا کف و سوت زدند ، اندک باشد ، باز هم جامعه عزادار حسین(ع) نمی تواند از کنار این بی احترامی با بی تفاوتی رد شود چه آن که اگر این حرمت شکنی ها باب شود ، آن وقت دیگر هیچ حرمتی در جامعه محفوظ نخواهد ماند.
لذا در محکوم کردن این هتک حرمت ، جای هیچ تردیدی نیست و هیچ فرقی هم نمی کند که چه کسی و با چه انگیزه هایی روز عاشورا را به صحنه شادمانی تبدیل کرده است.
البته باید گفت - و به تلخی هم باید گفت - هتک حرمت عاشورا ، به همین مورد کف و سوت زدن ختم نمی شود بلکه در این روز ، تهران، شاهد بی احترامی های دیگری نیز به ساحت عاشورای حسینی بوده ایم که متاسفانه ، صدا و سیما آن را به حاشیه کف و سوت های حرمت شکنانه برده و کوچکترین اشاره ای به آن نمی کند.
بی تردید ، بروز رفتارهای شادمانه در روز حزن اهل بیت(ع) به هر دلیلی که باشد ، قابل توجیه نیست چه آن که این اقدام ، علاوه بر حرمت شکنی ، جریحه دار کردن احساسات دینی مردم نیز هست ، اما بی گمان ، کشتن و ریختن خون انسان ها در روز عاشورا که در «ماه حرام» نیز واقع شده است ، بی احترامی محض به عاشورای حسینی است.
البته نیروی انتظامی در اطلاعیه های خود تصریح داشته که قتل های عاشورای تهران ، کار نیروهای رسمی نبوده است زیرا آنها سلاح گرم نداشته اند ؛ ما نیز در این مقال به دنبال قاتلانی که خون چند انسان را در این روز غمبار بر خیابان های تهران ریختند نیستیم چه آن که مانند برخی رسانه ها ، نه ادعای کارآگاهی داریم و نه آن قدر بی پروا و بی تقوا شده ایم که این و آن را به گناهی بزرگ مانند قتل نفس متهم کنیم و "کک" مان هم نگزد!
اما دردمندانه باید دست بر پیشانی کوبید که در عاشورای 88 تهران ، شکستن حرمت این روز ، فقط به کف و سوت عده ای ، محدود نشد و علاوه بر آن ، خون هایی بر زمین ریخت ،خانواده هایی برای همیشه عزادارشدند و حرمت ماه حرام شکست.
آیا کسانی که در این روز ، به سمت پدر دو فرزند تیر شلیک کردند و او را کشتند (و پلیس نیز این اقدام را تروریستی و مشکوک خواند) ، یا بر سینه دیگری چاقو زدند و یا با اتومبیل از روی جوان مردم رد شدند ، عاشورای حسینی را هتک حرمت نکردند؟ مگر اعلام نشده که این قتل ها مشکوک و حتی کار تروریست ها بوده است؟پس آیا جا ندارد حرمت شکنی کسانی که در ماه حرام و روز عاشورا مرتکب گناه آدم کشی شدند نیز محکوم شود؟
انتظاری که از دستگاه قضایی - که در رأس آن عالمی مجتهد قرار دارد - می رود این است که تمام حرمت شکنان عاشورای حسینی را چه آنان که در این روز به شادمانی پرداختند و چه کسانی که مرتکب قتل نفس شدند ، به جزای اعمال شان برساند تا دیگر کسی جرأت نکند مقدسات دینی مردم را این چنین هتاکانه و بی شرمانه زیر پا بگذارد و در این مسیر ، حتی عاشورای حسین (ع) را نیز حرمت نگه ندارد. اینجا ، دیگر جای مسامحه و تعارف نیست چه آن که اگر جلوی این حرمت شکنی در همین جا گرفته نشود ، دیگر امیدی به حفظ احترام مقدسات مردم نیست و این ، آغاز بلوایی مستمر در جامعه خواهد بود.
تعقیب حرمت شکنان عاشورا ، نکته ای است که آیت الله جوادی آملی نیز به درستی و صراحت به آن اشاره داشته و بر «مؤاخذه قانونی» این افراد تاکید کرده اند.
اما نکته دومی که در سخن آیت الله جوادی آملی وجود دارد ، این است که باید "مجرم از غیرمجرم تفکیک شود".
متاسفانه باید گفت که در پی حوداث تلخ عاشورای تهران ، گروهی بر آنند که همه معترضین را ضد حسینی معرفی کنند. این درحالی است که باید حساب حرمت شکنان را از بقیه معترضین غیر معاند ، جدا کرد و تر و خشک را با هم نسوزاند.
لذا همان طور که آیت الله جوادی املی نیز گفته اند،باید "مجرم از غیرمجرم تفکیک شود" تا خدای ناکرده ، به گناه یکی ، دیگری مجازات نشود همان طور که اگر به فرض ، یک مامور پلیس مرتکب خطایی شود ، مجازات همه ماموران و همه شان را خطاکار دانستن ، به هیچ روی منبطق با عدالت و انصاف نخواهد بود.
و مخلص کلام همان سخن فقیه فرزانه است: هتاکان مواخذه شوند ولی گناه عده ای معدود به حساب دیگران نوشته نشود.
منبع : تابناک