خودمان را از مردم پنهان نکنیم
گفتگو با سعید پیردوست
جام جم: سعید پیردوست، بازیگری را از 40 سال پیش شروع کرده است. او کولهباری از خاطرات مختلف را با خود به همراه دارد، البته پیردوست از زمانی بیشتر شناخته شد که در مجموعههای طنز مهران مدیری ظاهر شد.
از کارهای این بازیگر پیشکسوت میتوان به فیلمهای مزاحم، چهره، دندان مار و ... اشاره کرد. آشنایی او با سیروس الوند به سالها پیش برمیگردد. زمانی که در دبیرستان بدر به مدیریت مرحوم الوند درس میخوانده است. آن هم کنار افراد دیگری مانند مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان. او اکنون در سریال «خستهدلان» ایفاگر نقش بهبودی است. به همین مناسبت با او به گفتگو نشستیم.
از چه زمانی به گروه سازنده سریال خستهدلان پیوستید؟
سال 87 این کار کلید خورد و قرار بود کار 5 ماه طول بکشد، اما به خاطر شرایط مکانی و زمانی تصویربرداری خستهدلان نزدیک به یکسال طول کشید و در این فاصله توانستم تنها در یک تلهفیلم به نام «شکر و قهوه» به کارگردانی علیرضا امینی بازی کنم.
در فیلم آقای «هفترنگ» هم بازی داشتید. درست است؟
بله. آن کار هم به من پیشنهاد شد و در 2 پلان آن بازی کردم، اما به دلیل حضورم در سریال خستهدلان از آن کار هم انصراف دادم، چون آقای الوند اصرار داشتند من در کنار کار حضور داشته باشم، چون متنها را شب مینوشتند و ما صبح کار میکردیم.
اما فیلمنامه را محمدهادی کریمی نوشته و گویا شما با فیلمنامه کامل سرصحنه رفتهاید؟
بله، اما بازنویسی نهایی متنها را خود الوند انجام میداد. برای همین ممکن بود موقعیت داستان، تعداد پرسوناژها و کلا شرایط تغییر کند، بنابراین حضور تکتک افراد الزامی بود.
شاید حساسیت زیاد به این دلیل بوده که سیروس الوند کارگردان سینماست و وسواس خاصی در کار دارد؟
درست است. خستهدلان اولین تجربه الوند در زمینه ساخت یک مجموعه تلویزیونی بود. به همین دلیل خیلی حساس شده بود و سعی میکرد برای کار سنگ تمام بگذارد، به طوری که همه ما فکر میکردیم مقابل دوربین 35 هستیم و همه چیز هم کاملا سینمایی بود، از دکور گرفته تا نورپردازی.
چند کوپه اصلی داشتید؟ چون بیشتر کوپهها شبیه هم هستند؟
ما 5 کوپه اصلی داشتیم که در منطقهای از سعادتآباد و در یک سوله آن را ساخته بودند. این قطار ساخته شده یک راهروی اصلی و یک رستوران داشت. یک کوپه متعلق به بهداری بود و یکی هم برای رئیس قطار. یادم است نورپردازی در آن راهروی تنگ بسیار کار مشکلی بود، آن هم با توجه به تعداد پرسوناژها. برای همین گاهی وقتها ما فقط روزی دو سه دقیقه تصویربرداری میکردیم، اما میدانستیم که یک کار خوب ارائه خواهیم کرد و برای همین خستگی از تنمان در میرفت.
آشنایی دیرینه شما با کارگردان خستهدلان چقدر در حضورتان در این سریال موثر بود؟
من سالهاست با خانواده الوند آشنا هستم. پدر آقای الوند مدیر دبیرستان بدر بودند و من آنجا تحصیل کردم و خود الوند را هم از زمانی میشناسم که فیلمنامهنویس و روزنامهنگار بود؛ اما سیروس الوند آنقدر که به نقشهای فیلمنامهاش فکر میکند، به رفاقتهایش فکر نمیکند و هیچگاه از سر دوستی نقشی را به کسی واگذار نکرده و وقتی میخواهد کاری را بسازد، چشمش را روی تمام رفاقتهایش میبندد؛ بنابراین من به خاطر آشناییام با او در این کار بازی نکردم، بلکه این نقش مثل همه نقشهای دیگر به من پیشنهاد شد و سپس آن را پذیرفتم.
خودتان نقش بهبودی را چقدر دوست داشتید؟
خیلی زیاد. به نظرم بهبودی شخصیت بامزهای داشت. به قول الوند، بهبودی چاشنی شیرین این سریال است.
بهبودی جزو نقشهای اصلی و حساس نیست، اما خیلی خوب دیده شده است؟
بله. البته ابتدا نظر کارگردان این بود که چون او زیاد حضور ندارد بهتر است با من جلسهای قرارداد ببندند، اما آقای الوند اصرار داشتند من در طول کار باشم، چون معتقد بودند نقش من در طول کار زیادتر خواهد شد. به هر حال من هم سعی کردم این نقش را شبیه شخصیت طنزهای 90 شبی اجرا نکنم و اگر شیرینیای در آن کاراکتر وجود دارد، ناخودآگاه است که بیشتر از طریق حرفها و نگاههایش شکل میگیرد. به نوعی میشود گفت من در این نقش غرق شدهام، به طوری که وقتی مقابل در قطار میایستادم مردم عادی از من میپرسیدند که کدام کوپه را باید سوار شوند.
سیروس الوند آنقدر که به نقشهای فیلمنامهاش فکر میکند، به رفاقتهایش فکر نمیکند و هیچگاه از سر دوستی نقشی را بهکسی واگذار نمیکند
حفظ راکورد حسی، آن هم در طول یک سال برایتان سخت نبود؟
خیر، چون وقتی یک بازیگر سه چهار ماه مداوم یک نقش را بازی میکند دیگر آن نقش ملکه ذهنش میشود و شاید اگر یک سال بعد هم دوباره در آن شرایط قرار بگیرد باز بتواند آن نقش را ایفا کند؛ البته ارتباط برقرار کردن با نقش هم بسیار مهم است.
فکر نمیکنید اگر داستان خستهدلان به صورت دنبالهدار روایت میشد در جذب مخاطب موفقتر بود؟
خیر، چون اساسا قصه این کار جا برای دنبالهدار شدن نداشت و اگر غیر از این بود. قطعا برای مخاطب خستهکننده میشد، ولی حالا وقتی یک اپیزود تمام میشود مخاطب یک نفس راحت میکشد و دیگر ذهنش درگیر نمیشود.
جاهایی جدیت بهبودی بیشتر از رئیس قطار است چرا؟
چون بهبودی حکم ناظم قطار را دارد و اوست که باید بر همه چیز نظارت داشته باشد، اما رئیس تنها باید روی قوانین کنترل داشته باشد. به هر حال بهبودی سعی میکند خودش همه چیز را رفع و رجوع کند پیش از این که رئیس قطار بخواهد دخالت کند.
خودتان کدام قسمت خستهدلان را بیشتر پسندیدید؟
قسمت استاد را خیلی دوست داشتم. آقای نصیریان در این قسمت فوقالعاده بازی کردند.
آیا در سریال خسته دلان از بداهه هم استفاده کردید یا به دیالوگهای متن وفادار بودید؟
اصلا فیالبداهه چیزی را نمیگفتیم و همه چیز باید طبق فیلمنامه پیش میرفت و حتی یک واو را هم نباید جا میانداختیم. کارگردان تاکید داشت درست و منطبق با فیلمنامه کار کنیم.
آیا شما میدانید چرا نام خسته دلان را برای سریال انتخاب کردهاند؟
به نظر من اسم خوبی برای این سریال انتخاب شده است، چون در این کار ما با آدمهایی روبهرو هستیم که هرکدام گرفتاری بخصوصی دارند و به دنبال راه حل هستند برای رهایی از مشکلات.
در سریال «قهوه تلخ» به کارگردانی مهران مدیری هم بازی دارید. از نقشتان در این سریال برایمان بگویید؟
قهوه تلخ یک طنز هر شبی است. من در این کار نقش یک قهوهچی را دارم به نام پهلوان مشیر. در قدیم رسم بر این بوده که وقتی پهلوانی بازنشسته میشده، قهوهخانهای درست میکرده که محفل مردم باشد. به هر حال میتوانم بگویم این کار یکی از استثناییترین کارهای مهران مدیری خواهد بود.
آقای پیردوست چرا بجز مهران مدیری با دیگر کارگردانهای طنزساز همکاری نمیکنید؟
چون به مدیری و گروهش اعتقاد دارم و ترجیح میدهم تنها با این گروه همکاری کنم. هر چقدر هم که نقشم کوتاه یا بلندباشد.
خودتان چقدر روحیه طنز دارید؟
در خانواده و میان دوستان همیشه به عنوان آدمی خندهرو معروف بودهام و اگر روزگار سرستیز با من نداشته باشد، آدمی هستم که دیگران از مصاحبتم لذت خواهند برد.
ماندگاری چقدر جزو دغدغههایتان است؟
من زیاد راجع به این مسائل فکر نمیکنم. همیشه سعی کردهام ارتباط مستقیم و خوبی با مردم داشته باشم. یک بازیگر نباید خودش را از مردم پنهان کند، چون آنها مشوق ما هستند. در هر حال سعی میکنم با اعمال و رفتارم ماندگاریام را تثبیت کنم.
کار با کدام کارگردان برایتان لذت بخشتر است.
هر کدام برای خودشان ویژگی خاصی داشتهاند. مثلا مهران مدیری و سیروس الوند 2 کارگردان خوب هستند. ولی تم کاریشان با یکدیگر متفاوت است و نمیتوان گفت کدام خوب است و کدام خوب نیست.
ارزیابیتان از روزهای آینده و حرفه بازیگریتان چیست؟
چون مرغ بر این کنگره تا چند توان خواند
یک روز نگه کن که بر این کنگره خشتیم
منبع : فردا