حضور عشقم ...
سلام ...
هرچه کردم
از هر وبی رفتم
نتونستم برای تمام نوشته های عالیت نظر بگذارم ...
پس
با عشق
تقدیم به حضور نازنینت...
این واژگان هر آنچه که دارند می دهند
تا شعر ها مرا به تو پیوند می دهند
حتی برای کشتنم این دشمنان هنوز
تنها مرا به جان تو سو گند می دهند
با این گدازه ها چه کنم ؟دردهای من
بوی گدازه های دماوند می دهند
از مادرت بپرس که در وادی شما
یک قلب واژگون شده را چند می دهند؟
دیوانگی مجال غریبی است عشق من!
زنجیرها مدام مرا پند می دهند ...
مهتاب بازوند