تموم شد ترانه
به پایان رسیدم
اگر گریه کردم
اگر دل بریدم
تموم شد ترانه
قلم را شکستم
به کنجی خزیدم
به ماتم نشستم
نوشتم سکوت و
صدا می شنیدی
به هر خط شکستم
تو گفتی ندیدی
می تونستی از تب
ترانه بسازی
دلی رو که بردی
دوباره ببازی
می تونستی ماهُ
به خوابم بیاری
رو پیشونی شب
ستاره بذاری
اگر بی اجازه
تو شعرم نشستی
چرا دل بریدی
چرا دل نبستی
تموم شد ترانه
چشات غرق خوابه
سؤال من از تو
هنوز بی جوابه
اهورا ایمان