حضرت امام، رضوانالله علیه، توجه ویژهای نسبتبه ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقاتهای خودشان را در ماه رمضان تعطیل میکردند و به دعا و تلاوت قرآن و... میپرداختند. و خودشان میگفتند: «خود ماه مبارک رمضان، کاری است».
در این ماه، ایشان، شعر نمیخواندند و نمیسرودند و گوش به شعر هم نمیدانند، دگرگونی خاصی متناسب با این ماه در زندگی خود ایجاد میکردند، به گونهای که این ماه را سراسر به تلاوت قرآن مجید و دعا کردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری میکردند.
حضرت امام رحمهالله درباره رمضان چنین میسرایند:
ماه رمضان شد، میو میخانه بر افتاد / عشق و طرب و باده به وقتسحر افتاد. افطار به می کرد برم پیر خرابات / گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد.
با باده وضو گیر که در مذهب رندان / در حضرت حق این عملتبارور افتاد.
از جمله برنامههای ویژه حضرت امام، رضوانالله علیه، در ماه مبارک رمضان، عبادت و تهجد بود. امام، عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی میدانستند و به صراحتبیان میکردند که در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیلهای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد.
اکثر آشنایان امام نقل میکنند که از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزو برنامههایشان بود.
بعضی از نزدیکان ایشان میگفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام میشدند، میدیدند که با خضوع و خشوعی خاص، نماز میخواندند و قیام و رکوع و سجود را بهجا میآوردند که حقاً وصف ناپذیر بود.
یکی از اعضای دفتر ایشان، در این باره میگوید: پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی روی تختبیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.
امام، توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمیکردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرمای شدید، ماه مبارک رمضان را روزه میگرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشا را به همراه نوافل بهجای نمیآوردند، افطار نمیکردند! و شبها تا صبح، نماز و دعا میخواندند و بعد از نماز صبح، کمی استراحت میکردند و صبح زود برای کارهایشان آماده میشدند.
خانم زهرا مصطفوی میگوید:
راز و نیاز امام و گریهها و نالههای نیمه شبش، چنان شدید بود که انسان را بیاختیار به گریه میانداخت.
یکی از اساتید قم نقل میکرد: شبی مهمان حاج آقا مصطفی بودم. ایشان خانه جداگانهای نداشتند و در منزل امام زندگی میکردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و نالهای شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقی افتاده است؛ حاجآقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صدای امام است که مشغول تهجد و عبادت است»
در ماه مبارک رمضان، این شب زندهداری و تهجد، وضعیت دیگری داشت. یکی از محافظان بیت میگوید در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان، نیمه شب، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام زار زار گریه میکردند! هقهق گریه امام که در فضا پیچیده بود، واقعاً مرا تحتتأثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب با خدای خویش راز و نیاز میکند.
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضانهای دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام، همیشه، برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارک رمضان، حولهای را نیز همراه بر میداشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شبشان، از آن استفاده کنند!
امام خمینی، رضوانالله علیه، توجه خاصی به قرآن داشتند، بهطوری که روزی، هفتبار قرآن میخواندند!
امام در هر فرصتی که بهدست میآوردند، ولو اندک، قرآن میخواندند. بارها دیده شد که امام حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره - که معمولاً به بطالت میگذرد - قرآن تلاوت میکنند! امام، بعد از نماز شبش تا وقت نماز صبح، قرآن میخواند.
یکی از اطرافیان امام میگوید:
امام در نجف چشمشان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: «شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشمتان استراحتبدهید». امام، خندیدند! و فرمودند: «دکتر، من چشم را برای قرآن خواندن میخواهم! چه فایدهای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.»
و در ماه رمضان یکی از همراهان امام در نجف اظهار میکرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن میخواندند؛ یعنی در هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکردند.
علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان دستور میدادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود، قرائتشود.
امام در ماه رمضان توصیه میکردند:
از کردار و رفتار ناشایسته خود، استغفار کنید. اگر خدای نخواسته، گناهی مرتکب شدهاید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه کنید. زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید. مبادا در ماه مبارک رمضان از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی با نعم الهی و در مهمانسرای باری تعالی آلوده به معاصی باشید.