دیدار با «فیتیلهایها»
دیدار با «فیتیلهایها» در انتهای الوند
زمانی که پیشنهاد تهیه گزارشی از پشت صحنه برنامه تلویزیونی «فیتیله» به تهیهکنندگی مجید قناد داده شد، با ذوق کودکانه و بدون چون و چرا پذیرفتم و خوشحال بودم که قرار است گروه فیتیله را همراه با بچههای حاضر در استودیو که یک دنیا شور و نشاط با خود به همراه دارند از نزدیک ببینم؛ گروه تلویزیونی که هرجمعه با صفای وجودشان به کانون خانواده گرما میبخشند و نکته جالب اینکه علاوه بر کودکان، بزرگترها را نیز با خود همراه میکنند؛ بر همین اساس ساعت 7 صبح یک روز جمعه با وجود خستگی یک هفته کار فقط به عشق برنامه «فیتیله جمعه تعطیله» از خانه بیرون زدم تا بدون دیرکرد به قراری که با گروه فیتیله در انتهای خیابان الوند گذاشته بودم، برسم.
خیابان الوند نامی آشنا برای تمام بچههایی است که به عشق نشان دادن نقاشی یا خواندن نامههای خود از تلویزیون، پاکتها را با هزار امید و آرزو به نشانی میدان آرژانتین انتهای خیابان الوند، شبکه دو، گروه کودک و نوجوان میفرستادند؛ پاکتهایی که شاید هیچ وقت باز نمیشد یا اگر شانس یار بود نقاشی و یا نامهها تنها یک بار برای لحظاتی کوتاه نمایش داده میشد یا اسامی کسانی که نامه ارسال کرده بودند توسط مجری برنامه خوانده میشد؛ بخوبی به یاد دارم شیرینی خاطره خواندن اسمم توسط مجید قناد از برنامه «بازی شادی تماشا» با کاراکتر محبوب این برنامه «قلقلی» که شهرام لاسمی با هنرمندی تمام آن را بازی میکرد و 5 سال روی آنتن شبکه 2 سیما جا خوش کرد؛ خلاصه اینکه سربالایی تیز خیابان الوند که درست مانند کوهنوردی انرژی میگیرد را بسختی بالا رفتم و در حالی که به فیتیله فکر میکردم به آخر خط یعنی همان نشانی معروف انتهای خیابان الوند رسیدم.
دخترخانمها و آقاپسرهای خردسال در حالی که لباسهای رنگین به تن داشتند و بعضا با لباسهای محلی که نشان از قومیتهای مختلف چون کرد و لر داشت با دستههای گل و شیرینی همراه با بزرگترهای خود مقابل در ورودی سازمان در انتظار نشسته بودند تا هرچه زودتر به عموهای فیتیلهای خود سلام کنند و ساعاتی را با آنها خوش باشند؛ شلوغی سالن انتظار برای ورود بچهها و سوالهایی که از بزرگترهای خود میپرسیدند و جالبتر از همه جاگیری برخی از بزرگترها برای نشستن مقابل تلویزیون صفای خاصی را به ذوق کودکانه بچهها و چشمان پر اشتیاق پدر و مادرها بخشیده بود.
ساعت از 8 صبح گذشته بود و حدود یک ساعت به آغاز برنامه زمان باقی بود. از حیاط گذشتم و به راهرویی سوت و کور با درهایی سفید که بیشتر شبیه کارگاههای دکور بود رسیدم، انتهای راهرو، پلههای چوبی انتظار مهمانهای خود را میکشیدند؛ پلههایی که به زیرزمینی نیمهتاریک منتهی میشد. از پلهها پایین رفتم و بار دیگر به راهرویی رسیدم که باید آن را تا انتها طی میکردم. آخرین در درست در بنبست این راهرو استودیوی شماره 25 شبکه 2سیما با ظاهری فرسوده خودنمایی میکرد.
رنگهای فیتیله
وارد شدم و بالاخره عموهای فیتیلهای را با لباسهایی به رنگ زرد لیمویی، آبی آسمانی و نارنجی پرتقالی دیدم که در فضایی پر از رنگ با دکوری بسیار ساده و در عین حال زیبا مشغول مرور آیتمهای مختلف برنامه بودند. هنوز از بچهها خبری نبود و همه مشغول به کاری بودند. گروه طراح صحنه سنگینترین کار را در لحظه به عهده داشتند و باید برای 3 قسمت برنامه که با حضور 3 دسته از بچهها آغاز و انجام میشد وسایل مورد نیاز را تهیه میکردند که البته این تهیه و تولید زیر نظر محمد مسلمی کارگردان مجموعه صورت میگرفت.
رنگ زرد دیواره دکور با در عنابی، نردههای آبیرنگ، پنجرههای کوچک و دست آخر صندلیهای صورتی آهنی که جایگاهی امن برای بچهها در 80 دقیقه برنامه را فراهم کرده بود، زیبایی و نشاط خاصی را به فضا بخشیده بود و این فضاسازی با نورپردازی گروه تصویربردار دوچندان شده بود.
برنامه تلویزیونی فیتیله ویژه کودکان کار خود را از حدود 6 سال پیش با پخش زنده آغاز کرد که در آن زمان با نام «سارا و دارا» از شبکه 2 سیما پخش میشد. پس از آن با طراحی جدید به «فیتیله جمعه تعطیله» تغییر نام داد و شکل و شمایل برنامه از شکل نمایشی بهگونهای که در حال حاضر موجود است خارج بود و تنها یک صندوق بود که نمایشهای کوتاه همراه با کارتونهای میانبرنامه در زمانی 30دقیقهای از آنتن شبکه 2 سیما پخش میشد.
اما دانستن کم و کیف حضور برنامه فیتیله ویژه کودک پس از 6 سال اجرای زنده از زبان حمید گلی که یکی از سه عموی فیتیلهای است خواندنی است: دقیقا 6 سال از آغاز برنامه فیتیله و جا خوش کردن آن روی آنتن میگذرد و اجرای آیتمهای مختلف در هرهفته از این 6 سال برای گروه سراسر عشق و خاطرهانگیز بوده است. ما از روز اول سعی کردیم هرهفته متفاوتتر از هفته گذشته باشیم و البته این تفاوت اینگونه نبوده که هفته به هفته خیلی متفاوت باشد، بلکه سعی کردیم در هرهفته شعری جدید و مباحثی تازه مطرح کنیم و آنچه در توان داریم را تا آنجا که بضاعت فنی سازمان اجازه میدهد روی دایره بریزیم. در واقع در طول کار همواره نگاهی رو به جلو داشتهایم اما در حال حاضر در مرحلهای قرار داریم که تنها نگاه ما مهم نیست، بلکه خود سازمان و شبکه 2 سیما هم باید امکانات این حرکت رو به جلو را هم از نظر فنی و هم از جهت تامین بودجه فراهم کنند تا ما با خیالی آسودهتر کار انجام دهیم.
این عموی زردپوش در ادامه به فرسودگی تجهیزات فنی و استودیو اشاره کرد و گفت: برنامه فیتیله در استودیویی انجام میشود که از نظر فنی عمری 40 ساله دارد. در واقع دستگاههای فرسوده سرعت کار و استرس مضاعف ایجاد میکند که همین کمبودها باعث میشود بسیاری از آیتمهایی که میخواهیم انجام دهیم را به دلیل همین مشکلات فنی کنار بگذاریم و طبیعتا این ضعف روی کیفیت کار گروه هم تاثیر میگذارد؛ من فکر میکنم بعد از 6سال اجرای موفق یک گروه کودک حالا وقت آن رسیده که مسوولان نگاه ویژهتری به برنامه کودک داشته باشند که این تغییر به اقتصاد و نوع نگاه مدیریت هم برمیگردد. در واقع زمانی که یک برنامه آن هم برنامهای ویژه کودک تا این اندازه موفق است، انتظار میرود دیگر دستاندرکاران هم در این موفقیت خود را سهیم بدانند.
اجرای طرحهای گروهی تا اندازه زیادی به همبستگی اعضای گروه در قبول نظرات یکدیگر برمیگردند. حمید گلی در ادامه به چگونگی انتخاب موضوعات مختلف اشاره کرد و گفت: از آنجا که کار ما گروهی است، طی جلسات مختلفی که در طول هفته داریم نظراتی را رد و بدل میکنیم و پس از نهایی شدن طرحها نویسنده و شاعرانی که با گروه همکاری میکنند آیتمها را مینویسند و برای نظارت نهایی به محمد مسلمی به عنوان نویسنده و کارگردان سپرده میشود اما اغلب موضوعات را از پیشنهادهایی که داده میشود، شرایط اجتماع یا حتی اخباری که به ما میرسد انتخاب میکنیم و از هیچ موضوعی رویگردان نیستیم. یعنی هر موضوعی که احساس کنیم با بچهها ارتباط برقرار میکند و پیامی در آن نهفته است را روی آنتن میبریم ولی به هرحال باید دید شرایط اجرا در آخر هفته چگونه است. بعضی وقتها به ما خرده میگیرند که چرا اینقدر پیام میدهید. به همین دلیل ما باید بینابین حرکت کنیم تا برنامهای آموزشی، اخلاقی و سرگرمکننده و در عین حال جذاب را ارائه کنیم و خب طبعا جمع همه این موارد در یک برنامه 80 دقیقهای کاری دشوار است.
زنگ خطر
زنده بودن برنامه در عین حساس بودن کار، جذابیتها و حتی خلاقیتهایی را به همراه دارد، بهگونهای که بسیاری از گروههای برنامهساز اجرای زنده را یکی از امتیازهای مثبت کار خود ارزیابی میکنند اما باید این نکته را در نظر داشت که اجرای یک برنامه زنده که برای گروه کودک و نوجوان با این حجم روی آنتن میرود این حساسیت و درعین حال امتیاز را دوچندان میکند. گلی در پاسخ به چگونگی کنار آمدن با مشکلات احتمالی در اجرای زنده برنامه فیتیله گفت: همانطور که اشاره کردید، اجرای برنامه زنده مسائل و مشکلات خاص خودش را دارد که اگر تجربه این نوع اجرا وجود نداشته باشد، کلیت مجموعه با افت کیفی مواجه میشود که باید جوابگو بود. منتها همکاری گروه پس از سالها با هم بودن و البته اتفاقات اجرای این نوع برنامهها ما را به پختگی رسانده که اگر در لحظه مشکلی پیش میآید ما سعی میکنیم بهگونهای مشکلات را رفع و رجوع کنیم. اما بعضی وقتها اجتنابناپذیر است که مخاطب به بزرگی خود این اشکالات که معمولا فنی است را بر ما میبخشد.
عقربهها به ساعت 9 نزدیک میشدند. اولین گروه از بچههای وارد شدند و با چشمانی کنجکاو فضا و عموهای خود که همیشه از پشت جعبه جادویی نظارهگر آنها بودند را میکاویدند و بعضا از شوق دیدارشان با لبانی خندان آنها را میبوسیدند و انصافا عموهای زرد، آبی و نارنجیپوش به گرمی حضور سبزشان را مورد استقبال قرار میدادند. اما عمو قناد، مردی که کودکی بسیاری از جوانان امروز با جوانی او در اجرای برنامههای مختلف سپری شده مثل همیشه با رویی گشاده و لبی خندان در حالی که وسایل مورد نیاز در صحنه را چک و آیتمها را مرور میکند به کودکانی که سر جای خود نشسته بودند سلام گرمی میکند و بچهها هم به همان گرمی و با صدایی بلند جواب دادند، هنوز برنامه شروع نشده بود. عموهای فیتیلهای مشغول بستن سر و کمر خود با دستارهایی که یادآور لباسهای مردم کردنشین بود، میشوند.
اولین آیتم برنامه سلام و احوالپرسی به زبان کردی بود. صدای موسیقی که قرار بود این بازیگران با آن اجرای برنامه کنند در استودیو میپیچید و آنها هم مشغول تمرین میشوند هیاهویی به پا میشود. عمو قناد به بچهها نکاتی را تذکر میدهد، گروه صحنه وسایل موجود برای اجرای این نمایش را بررسی میکنند تا چیزی از قلم نیفتد، اتاق رژی آماده است. ناظران فنی، نور، صدا و مانیتورهای موجود در سالن را آزمایش میکنند. شمارش معکوس آغاز میشود و با اشاره کارگردان، مجید قناد به صحنه وارد میشود و به کودکان حاضر سلام میکند، آنها هم سلام بلندی میدهند و با دست و جیغ بچهها، عموها وارد میشوند و به زبان کردی سلام میکنند و متن نمایش را همراه با موسیقی در حالی که در استودیو پخش میشود، لبخوانی میکنند؛ در همین حین صدای سالن قطع میشود و هیچ صدایی از موسیقی و شعر در استودیو شنیده نمیشود. محمد مسلمی همراه با دو بازیگر دیگر در حالی که سعی میکنند خونسردی خود را حفظ کنند، به اجرای خود در شرایطی پر از استرس ادامه دادند. مسلمی در همان حال علت را با نگاه پرسشگرانه خود جویا شد. هریک از عوامل فنی در پی حل مشکل برآمدند تا اینکه صدا برگشت و کار به پایان رسید.
پس از پایان این آیتم محمد مسلمی کارگردان از فشار زیادی که در اجرا از شدت استرس به او وارد شده بود لحظهای آرام و قرار نداشت، اما حال و روز قناد به عنوان تهیهکننده نیز بهتر از او نبود و مدام در پی چرایی به وجود آمدن این مشکل بود و از عوامل فنی مساله را میپرسید؛ از فرصت استفاده کردم و سراغ قناد رفتم تا دلیل اصلی چنین اتفاقی را در برنامهای پر مخاطب و در اجرایی زنده جویا شوم و مجید قناد در پاسخ به فرسودگی استودیوی شماره25 اشاره کرد و گفت: این استودیو قدیمی است و یا باید مشکلات فنی آن رفع شود که زمان میبرد یا استودیوی دیگری برای کار در اختیار گروه قرار دهند؛ به هر حال این برنامه حاصل یک کار گروهی است و ما تنها یک بخش از آن را به عهده داریم. بخشهای دیگر آن به عهده همکاران فنی و البته مسوولان است. بنابراین همه باید دست به دست هم دهند تا یک برنامه تولید شود.
وی در ادامه متذکر شد: ما گروهی حرفهای هستیم که 6 سال هر هفته و اعیاد مختلف اجرای برنامه داریم بنابراین به فوت و فن اجرا وارد هستیم و باید بهگونهای مسائل را حل کنیم که لطمهای به شاکله کلی برنامه وارد نشود. اما وقتی صدا در سالن قطع میشود این نقیصهای است که مخاطب از آن اطلاع ندارد و کار گروه را با مشکل مواجه میکند. در نتیجه مخاطب هم بدون اینکه علت را بداند دچار نوعی شوک از چرایی خرابی کار میشود. برنامههایی از این دست چون اجرای زنده دارند فرصت جبران اشتباه نیز وجود ندارد و واقعا انصاف نیست که به دلیل فرسودگی وسائل فنی کار گروه و اعتبار تک تک بچههای همکار زیر سوال برود.
گلههای صاحبکار
و اما نباید از محمد مسلمی که مانند اسپند روی آتش بالا و پایین میپرید تا مشکل را همراه با عوامل فنی رفع و رجوع کند غافل ماند. او در اعتراض به شرایط پیش آمده گفت: این استودیو برای این تعداد از جمعیت با توجه به حجم کار مناسب نیست. اینجا به درد یک کار پلاتو مجری و اجراهای کم کارآکتر میخورد، ولی متاسفانه این مشکلات شبکه است و مدتهاست قول همکاری دادهاند. 4 سال است که قول دادهاند این استودیو بازسازی شود، 3 سال است که قرار شده یک باند خوب در اختیار گروه قرار دهند تا صدای خوبی داشته باشیم و در نهایت یکسال است که مدام قول امروز و فردا میدهند.
ما به جای اینکه تمرکز بر انجام یک کار خوب داشته باشیم، مدام دلهره خرابی وسایل فنی مثل صدا، نور و غیره را داریم و اگر اینگونه پیش برود، رفته رفته فیتیله برنامه فیتیله را باید پایین بکشیم و آن را تعطیل کنیم چون واقعا نمیتوان به این روند ادامه داد چرا که 20 سال آبرو و اعتبار خود را پشت این کار گذاشتهایم و هدف هم این است که هر هفته برنامه جدیدی داشته باشیم و نیازمند به یک تولید قوی و حمایت جدی هستیم. البته ناگفته نماند که شخص آقای ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما و آقای فرجی مدیر شبکه 2 سیما همواره حامی تیم فیتیله بودهاند و چه خوب است که این عزیزان یک جلسه مهمان ما باشند و از نزدیک مشکلات کار را ببینند.
این کارگردان در ادامه گفت: فیتیله خیلی بهتر از آنچه الان روی آنتن میرود میتواند اجرا شود، منوط به اینکه همه دستاندرکاران در سطح مدیریتی تا عوامل اجرایی دست به دست هم دهند تا این 60 درصد مخاطب راضی باشند و انجام این امر رسالتی بزرگ است ولی متاسفانه در عمل اینگونه نیست و به نظر میرسد چون کار کودک است باید کودکانه هم به آن نگاه کنند درصورتی که تولید چنین برنامهای بودجهای در سطح یک سریال درجه یک تلویزیونی میخواهد؛ حساسیت این کار زمانی بالاتر میرود که میخواهیم برنامه برای بچههای امروز و آیندهسازان فردا بسازیم و حالا با توجه به این حساسیت این سوالات پیش میآید. چرا باید بودجه یک کار کودک با کار بزرگسال زمین تا آسمان فرق کند. چرا الان که ماه شهریور است هیچ یک از همکارانی که از بیرون با ما همکاری میکنند پولی دریافت نکردند؟ آیا نویسندهها و شاعرانی که قلب تپنده یک مجموعه پرمخاطب مثل فیتیله هستند باید 6 ماه هیچ پولی دریافت نکرده باشند؟
با همه این اوصاف اگر این مشکلات برطرف شود، درجه فیتیله خیلی بالاتر میرود و میتواند به عنوان یک برنامه موفق الگو باشد کما اینکه همین الان هم الگویی برای برنامههای کودک همه شبکههاست. من امیدوارم به جایی نرسیم که فیتیله ناخواسته تعطیل شود.
اصول شیرین قناد
از تمام این گلهگزاریها که بگذریم، صحبت از کودکان خوشتر است. در واقع به نظر میرسد بخشی از رونق فیتیله جدا از کارکشتگی گروه حضور بچهها در هر صبح جمعه است. مجید قناد هم این مطلب را تایید میکند و قبل از هر موضوعی به چرایی نامگذاری این برنامه با عنوان فیتیله اشاره میکند: یکی از اهداف برنامه ما این است که بچهها را با پدیده سنتهای ایرانی آشنا کنیم و به این دلیل نام فیتیله را برای این برنامه انتخاب کردیم که یادآور آرامش و استراحت باشیم. زیرا در زمان قدیم کسبههای بازار از آغاز هفته فانوسی را روشن میکردند تا شب پنجشنبه و جمعه که در این دو روز کاملا خاموش بود و این به معنای تعطیلی بازار و همراهی با خانواده بود به همین دلیل اسم برنامه را فیتیله جمعه تعطیله گذاشتیم.
فیتیله تجربه اجرا بدون حضور بچهها را دارد، اما واقعیت این است که تا زمانی که بچهها نبودند استودیو رمق نداشت، ولی به محض اینکه بچهها آمدند شور و حال دیگری به برنامه هدیه کردند و همه یک تحرک بیشتری پیدا کردند. در واقع بدون بچهها برنامه سوت و کور است و لطفی ندارد؛ کما اینکه برنامه فیتیله برای شبکه برون مرزی بدون حضور بچهها برگزار میشود و طبعا شور و هیجانی که در برنامههای داخلی با وجود بچههای ایران حاکم است در آن برنامه دیده نمیشود؛ من دنیای کودکان را دوست دارم و اگر خدا به من قوت دهد تا جایی که میتوانم در خدمت بچههای سرزمین، این درهای گرانبها و آیندهسازان ایران عزیزم خواهم بود.
قناد همچنین نقش بزرگترها را در موفقیت این برنامه مهم ارزیابی کرد و گفت: ستون اصلی برنامه علاوه بر بچهها بزرگترها هستند که بخوبی از ما حمایت میکنند و در سایه این حمایت است که ما میتوانیم کار کنیم.
دستهبندی موضاعات اجتماعی، اجرای مناسب و به روز بودن مباحث از جمله نکات مثبت است. مجید قناد درخصوص چگونگی انتخاب این موضوعات گفت: بر خود واجب میدانم به همکاران نویسنده و بازیگران بابت انتخاب موضوعات تبریک بگویم که اگر موفقیتی در دستهبندی موضوعات است، حاصل تلاش و تفکر آنهاست که به زبان کودکانه مینویسند و اجرا میکنند. اما آنچه برای همه ما اصل است به روز بودن موضوعات اعم از آموزههای دینی، اخلاقی و اجتماعی است.
دوستدار کودکان خاص
اما محمد مسلمی علاوه بر به روز بودن موضوعات بحث کارشناسی و تحقیق را پیش میکشد و معتقد است قبل از هر عنوانی برای نوشتن هر موضوعی ابتدا تحقیق میکند: سعی ما بر این است که استانداردهای یک برنامه کودک را رعایت کنیم و تحقیق روی موضوعات مختلف جزءجدایی ناپذیر این استاندارد است. در حال حاضر تحقیاتی در رابطه با موضوعات فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی و خانوادگی داریم که هریک از این تحقیقات را از نظر روانشناسی نیز بررسی میکنیم و رفته رفته به این کارشناسی بودن موضوعات در برنامه بیشتر میرسیم؛ به لطف خدا ششمین سال از برنامه فیتیله را پشت سر میگذاریم و فیتیله امسال عید و فصل بهار پرمخاطبترین برنامه 5 شبکه اعلام شد. افراد زیادی از نویسندههای کودک، شاعران و آهنگسازان تا عوامل اجرایی و فنی برای این برنامه زحمت میکشند تا فیتیله به شکل مطلوبی انجام شود.
کودکان معلول به عنوان بچههای ایرانی هم سهمی از این برنامه دارد که به نظر میرسد این سهم تنها پای تلویزیون خلاصه میشود و حالا این سوال پیش میآید که بچههای معلول کجای فیتیله قرار دارند. محمد مسلمی در پاسخ به این سوال گفت: هم در رابطه با کودکان برنامه داشتیم و هم برای آنها. به عنوان مثال آیتمی داشتیم که نمایش بیکلام برای ناشنوایان بود و هم یک نفر از معلولان را میآوردیم تا برای آنها سخنرانی کند.
به نظر میرسد یک اجرای برنامه ویژه کودکان معلول کمترین کار ممکن باشد، اما تهیه کننده فیتیله با تولید چنین برنامهای مخالف است و دلایل مخالفت خودش را نیز بازگو میکند: برنامههای موردی در این رابطه داشتهایم، ولی من با اجرای ویژه برنامه موافق نیستم چراکه اگر یک معلول خودش را در میان بچههای سالم ببیند بهتر است، چراکه این بچهها باید در بین کودکان سالم باشند تا بدانند فرقی با بقیه ندارند.
نزدیک اذان ظهر بود. دعای پایانی برنامه با دستان کوچک بچهها که رو به آسمان گشوده شده بود خوانده شد وقت رفتن بود و بچهها با همان شوقی که صبح زود به برنامه آمده بودند و با چهرهای شاد از روزی که گذرانده بودند استودیو را ترک کردند و یک دنیا حرف از تجربه با فیتیلهایها بودن را برای بزرگترها به همراه بردند.
دوست دوربین و بچهها
علی فروتن شاید یکی از بازیگرانی است که شیطنت در رفتار و گفتار او بسیار دیده میشود. این بازیگر در ابتدا به سابقه همکاری خود با حمید گلی و محمد مسلمی اشاره کرد و گفت: حدود 19 سال است ما 3 نفر با هم کار میکنیم و حرفه اصلیمان هم تئاتر است. دلیل موفقیتمان بعد از لطف خدا و حمایت مردم، این است که از تئاتر آمدیم و به هم پیوستیم. آقای قناد هم در ابتدا در چند برنامه تهیهکننده ما بود و بعد همراه با ما سه نفر به عنوان تهیهکننده و مجری آیتمهای نمایشی همکاری کرد. اما زحمت بیشتر به عهده محمد مسلمی کارگردان، نویسنده و ناظر بر بخشی از نوشتههاست و به عقیده من موفقیتی که در طول این سالها افتاده، مرهون همدلی و تلاش گروه است.
پرداخت به موضوعات اجتماعی و روایت آن به زبان کودکانه ازویژگیهای مثبت این برنامه است. علی فروتن علاوه بر این مطلب به روز بودن مباحث را دلیل اصلی این موفقیت عنوان کرد. دنیا به سمتی حرکت میکند که بچهها با همه مسائل ازطریق وسایل ارتباط جمعی آشنا میشوند و حالا خوب است در این شرایط بچهها مطالب را به شکل درست درک کنند بنابراین احساس کردیم که اگر قرار است بچهها مطلبی را بدانند، بهتر است آن را درست بشناسند. به همین دلیل باید از بهترین داشتههای علمی و فرهنگی استفاده کرد. داشتههایی که کم هم نیست. ما از موسیقیهای قدیمی، اشعار و ملودیهای ایرانی بهترین استفاده را میکنیم و خوشبختانه قالبهایی را که انتخاب کردیم، به دلیل تئاتری بودن گروه، انعطاف بالایی دارند و بخوبی میتوانند حق مطلب را ادا کنند.
یکی از ویژگیهای بازی فروتن ارتباط برقرار کردن با دوربین است. این بازیگر در این خصوص گفت: یکی از دلایلی که جلوی دوربین راحتم، این است که من دقیقا عین بچهها فکر میکنم و کودکانه مسائل را بررسی میکنم و به همین سبب است که با بچهها خیلی راحت ارتباط برقرار میکنم. تفاوت این برنامه با سایر برنامههای کودک این است که ما ادای بچه در نمیآوریم، بلکه مثل او فکر میکنیم؛ خود من ادا درنمیآورم و واژههای کلامی پسر کوچکم را به کار میبرم؛ واژهای که ملموس و باورپذیر است.
پریسا ساسانی
منبع: جام جم