دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1812106
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 

ناگفته‌های مهم و تلخ از کهریزک

 
    3  


هفته‌نامه پنجره به مدیر مسئولی علیرضا زاکانی در شماره آخر خود نوشت:

افشای اسنادی از سابقه کهریزک توسط رییس کل دادگستری استان تهران، در مرداد ماه می‎توانست به رمزگشایی از این بازداشتگاه مخوف بیانجامد، اما سعید مرتضوی دادستان سابق تهران در آخرین روزهای تصدی این مسئولیت به ‎سرعت وارد عمل شد و آن اسناد افشاگرانه را از خروجی خبرگزاری و سایت‎های اینترنتی حذف کرد، اما وارد شدن رهبر معظم انقلاب به موضوع و مطالبه مجازات عاملان جنایت کهریزک از ایشان توسط عبدالحسین روح‎الامینی پدر یکی از قربانیان در دیدار اساتید دانشگاه با مقام معظم رهبری فضا را برای رسانه‎‎ای کردن موضوع مهیا کرده است.

کهریزک کجاست؟
سوله یا کمپ کهریزک نام بازداشتگاهی مخوف در شهرک «سنگ» بود که در جنوب شرق تهران، از توابع شهرستان ری واقع است. این زندان که پس از پاکسازی محله خاک سفید تهران، برای تأدیب و مجازات معتادان و اوباش سابقه‎دار و حرفه‎ای ساخته شد؛ جایی‎که از همان ابتدا هیچ امکاناتی نداشت که بتوان نام بازداشتگاه یا زندان برای آن گذشت و ظاهرا حتی سازمان زندان‎ها آن را در حد بدترین زندان‎های فعلی کشور هم ندانسته و مسئولت رسمی آن را به‎عهده نگرفته بودند.

وقتی سردار رادان طرح امنیت اجتماعی را در تهران اجرا کرد، این‎جا را محلی برای مجازات گردن‎کشان و اراذل و اوباش سابقه دار در نظر گرفت تا هوای جهنمی بالای چهل درجه جنوب تهران و فقدان امکانات اولیه بهداشتی برای زندانیان و محدودیت‎ها و شرایط سخت بدنی، آن‎ها را به‎خود آورد.

برخی شنیده‌ها حکایت از آن داشت که اولین گروه بازداشت‎شدگان حوادث اخیر که به این محل منتقل شده‌اند، در تجمع بیست‎وپنجم خرداد دستگیر و روز بعد جهت مجازات به کهریزک برده شدند. پیش از هجده تیر مرتضی تمدن، رییس شورای تأمین استان، هشدار برخورد قاطع با تجمع‎کنندگان این روز را داد. حال روزشمار وقایع کهریزک را مرور میکنیم تا ابعاد موضوعی که رهبر انقلاب از آن به عنوان جنایت یاد کرد بهتر روشن شود. جنایتی که تاکنون چهار قربانی رسمی داشته است: محسن روح‎الامینی، محمد کامرانی، امیر جوادی‎فر و رامین آقازاده قهرمانی، جوانانی بودند که در اثر حوادث و رخدادهای این بازداشتگاه مخوف به قتل رسیدند.

بازداشتی‎های کهریزک
بیست‎وششم خرداد: شنیده‌های غیررسمی حاکی از آن است که گروه بیست‎ودو نفره دستگیر شدگانی که در حوادث بعد از انتخابات دستگیر شدند، در این روز به کهریزک برده شده‎اند.

هفدهم تیر: استاندار تهران که ریاست شورای تأمین استان را نیز بر عهده دارد، اعلام کرد که اگر افرادی بخواهند با گوش دادن به فراخوان شبکه‎های ضد انقلاب، تحرک ضد امنیتی داشته باشند، زیر گام‎های ما «له» خواهند شد.

هجدهم تیر: نیروی انتظامی ضمن برخورد و پراکنده نمودن با افرادی که در این روز مقابل دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، تعدادی از آنان را دستگیر کرد.

نوزدهم تیر: مشخصات کامل محسن روح‎الامینی اعم از نام و نام خانوادگی، آدرس، و شماره‎های تماس منزل پدر و بستگان و سایر مشخصات در کهریزک همانند سایر قربانیان و بازداشتی‎ها ثبت و وی به این محل منتقل شد. بهداری کهریزک نیز تایید کرد که او بیماری عفونی ندارد و به ‎لحاظ جسمی نیز مشکلی ندارد. سایر بازداشت شدگان مثل کامرانی نیز در بدو ورود همین‎گونه بوده‎اند. خانواده جوادی‎فر در همین روزها بود که فرزندشان را که بینی‎اش شکسته بود، با هماهنگی کلانتری در بیمارستان تحویل می‎گیرند و برای سی‎تی‎اسکن به بیمارستان منتقل می‎کنند و بعد از مداوای اولیه و اطمینان و اعتماد به دستگاه ناجا پس از آن دوباره به کلانتری باز می‎گردانند.

بیستم تیر: سرهنگ مهدی احمدی، رییس مرکز اطلاع‎رسانی فرماندهی انتظامی تهران، در گفت‎وگو با فارس رسما اعلام کرد که «تعداد ‎اندکی» در ناآرامی‎های روز هجدهم تیر دستگیر شده‎اند که همگی جزو تخریب‎کنندگان اموال عمومی بودند. وی گفت: «در هجدهم تیر تعدادی از تخریب‎کنندگان اموال عمومی و آشوبگران توسط پلیس دستگیر شدند که پس از بررسی اولیه تحویل مراجع قضایی شدند.» برخی خبرهای غیررسمی از دستگیری حدود دویست‎وهفتاد تن در هجده تیرماه حکایت دارد و گفته می‎شود که صدوچهل‎وپنج تن از آنان در روز جمعه نوزده تیرماه به کهریزک و بقیه به اوین منتقل شده‎اند.

بیست‎ودوم تیر: خبر نگهداری بازداشت‎شدگان در کنار اراذل و اوباش و ضرب و شتم آن‎ها به رهبر معظم انقلاب رسیده و ایشان با فراخوان دبیر شورای عالی امنیت ملی دستور می‎دهند هیچ‎کس حق ضرب و شتم بازداشت‎شدگان را نداشته و می‎فرمایند همان روز باید بازداشتگاه کهریزک تعطیل و در صورت نیاز بازداشت‎شدگان همگی به زندان‎های رسمی منتقل گردند. در این روز با تماس دبیر شورای عالی امنیت ملی با دادستان تهران دستور رهبر انقلاب به ایشان ابلاغ و بعد از طفره رفتن آقای مرتضوی و استدلال نامبرده در عدم جا در سایر زندان‎ها به وی ابلاغ می‎گردد که در صورت نداشتن جا در سایر زندان‎ها، بازداشت‎شدگان همین روز آزاد گردند. متأسفانه این موضوع را دادستان تهران عمل نکرده و فردای آن روز بازداشتگاه تعطیل و بازداشت‎شدگان منتقل می‎گردند.

بیست‎وسوم تیر: این روز مصادف بود با انتقال بازداشت شدگان کهریزک پس از چند روز نگهداری در شرایط بد آب و هوایی، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی، غذایی، آشامیدنی و دارویی مناسب و از ضرب و شتم بازداشتی‎ها توسط مأموران و اراذل و اوباش حکایت دارد. ضمن این‎که بازداشت‎‎شدگان ناباورانه در کنار اراذل و اوباش نگهداری می‎شدند.

در حین انتقال بازداشت‎ شدگان به زندان اوین، یکی از آنان به‎دلیل صدمات وارده دچار تشنج میشود، اما کسانی که دست‎اندرکار انتقال آنان بودند، ابتدا به موضوع توجهی نکرده و سپس یکی از آن‎ها با مافوق خود تماس گرفته و مقرر می‎شود که فرد مذکور به کهریزک بازگردانده شود و نامش هم از لیست بازداشتیهای انتقالی به اوین حذف شود. این در حالی است که در مسیر انتقال یعنی از کهریزک تا اوین بیمارستان‎های متعددی اعم از فیروزآبادی، لقمان و سایر درمانگاه‎ها و بیمارستان‎های جنوب تهران قرار داشتند و آنان می‎توانستند اورژانس را خبر کنند، اما هیچ کدام از این تمهیدات ‎اندیشیده نشد و فرد مذکور پس از جان دادن به کهریزک منتقل می‎شود.

وقتی کاروان به اوین رسید، مسئولان اوین به خاطر اوضاع بد جسمی و ضعف بازداشت شدگان و بوی تعفن و صدمات بدنی که به برخی از آن‎ها وارد شده بود، ابتدا از پذیرش بعضی از آنان امتناع می‎کنند، اما در نهایت این افراد پذیرش می‌شوند.

وقتی مسئولان زندان اوین در حال پذیرش کهریزکی‎ها بودند، حال یکی از آن‎ها بد و نقش زمین می‎شود که این موضوع نیز با بی‎تفاوتی مأموران رو‎به‎رو می‎شود. به این ترتیب فرد مذکور با حدود یک ساعت تأخیر روانه بیمارستان می‌شود. در ساعت پانزده‎وسی دقیقه، محسن روح‎الامینی به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و با عنوان «مجهول‎الهویه» پذیرش می‎شود.

بیست‎وچهارم تیر: ساعت شش‎وده دقیقه صبح است که محسن در بیمارستان فوت می‎کند و مسئولان بیمارستان گواهی فوت او را با عنوان «مجهول‎الهویه» صادر می‌کنند.

بیست‎وچهارم تیر: شکایت حضوری دکتر روح‎الامینی به وزیر اطلاعات از یک کارچاق‎کن که تقاضای چهار میلیون تومان برای ملاقات با محسن پیشنهاد داده بود! در حالی که چند روز است پیکر وی در سردخانه نگهداری می‎شود.

سی‎ویکم تیر: خبر فوت محسن به خانواده‌اش اعلام می‌شود. با اعلام این مطلب که یک هفته است که دنبال شما می‎گردیم!؟ برخی نزدیکان پدرش آن‎گونه که به ایشان اعلام شده بود و حسین علایی در سایت خود اعلام کرده است، علت مرگ محسن را ابتلا به مننژیت اعلام کرده‎اند!؟

اول مرداد: درج آگهی تسلیت، گام نخست رسانه‎ای شدن کهریزک است. برخی شخصیت‎های سیاسی و مسئولان پیام تسلیتی را در این روز، برای عبدالحسین روح‎الامینی در روزنامه جام‎جم منتشر می‎کنند. پیش از این برخی بازداشتی‌هایی که آزاد شده‌اند، شکواییه خود را نزد رهبر انقلاب برده‌ا‌‌ند و اکنون موضوع در دست رسیدگی است.

سوم مرداد: می‎گویند داستان مننژیت از نامه محرمانه‌ای آغاز شده که در این روز رییس بازداشتگاه کهریزک به دادستان ارسال و شیوع مننژیت و ابتلای برخی بازداشت شدگان به این بیماری را اعلام می‎کند.

پنجم مرداد: در فاز دیگر ماجرای سناریو‎سازی مننژیت، در چنین روزی کاظم جلالی سخنگوی کمیته ویژه مجلس برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر، در گفت‎وگویی با خبرگزاری مهر گفت که قاضی مرتضوی دادستان تهران، در جلسه‎ای با این کمیته علت مرگ روح‎الامینی و کامرانی را بیماری مننژیت اعلام کرده است. در همین روز سهراب سلیمانی مدیرکل زندان‎های استان تهران در مصاحبه‎ای با ایسنا اعلام کرد که روح‎الامینی و کامرانی مننژیت داشتند و به همین خاطر بعد از فوت آنان به همه زندانیان اوین واکسن زده شده است.

سلیمانی، مرگ کامرانی را این‎چنین روایت میکند: «کامرانی پس از آن که در صف پذیرش زندان حالش به هم می‎خورد و به بیمارستان لقمان منتقل می‎شود و قبل از فوت آزاد می‎شود و وقتی زنده بوده شبانه تحویل خانواده‎اش شد، اما به‎دلیل بیماری روز بعد در بیمارستان مهر فوت می‎کند.»

سیزدهم مرداد: خبر ساخت بازداشتگاهی جدید به‎جای کهریزک که سردار احمدی‎مقدم فرمانده نیروی انتظامی آن را اعلام می‌کند، خیلی زود در رسانه‌ها منتشر می‌شود. «قرار است بازداشتگاهی مدرن و مطابق استانداردها که زیر نظر سازمان زندان‌ها اداره شود، جای کهریزک را بگیرد.» برآوردها از هزینه سه‎میلیارد تومانی ناجا برای ساخت بازداشتگاه جدید در کهریزک است که البته این تصمیم انتقاد برخی فعالان سیاسی را به‎دنبال دارد، زیرا معتقدند که ساخت یک بازداشتگاه دیگر درست در محلی که کهریزک قرار داشت، آبرویی برای نظام نمی‎گذارد.

پانزدهم مرداد: نیروی انتظامی برای تبرئه خود اطلاعیه‎ای را عصر روز پنج شنبه در خصوص کهریزک منتشر و ضمن آن که اعتراف می‎کند آن‎جا محل نگهداری موقت و تأدیب اراذل و اوباش با شرایط زیستی سخت‎گیرانه بوده، اعلام می‎کند که تعدادی از دستگیرشدگان هجدهم تیر به‎دلیل محدودیت پذیرش در اوین به کهریزک منتقل شده‎اند که با توجه به شرایط آن‎جا اصولا اعزام بازداشتی‎ها به آن‎جا صحیح نبوده است. این اطلاعیه در تناقض آشکار با اظهاراتی بیستم تیر یکی مسئولان نیروی انتظامی است که تعداد دستگیرشدگان هجدهم تیر را بسیار کم برشمرده بود.

این اطلاعیه می‎افزاید: «محدودیت پذیرش بازداشتگاه و اضافه شدن دستگیر شدگان هجدهم تیر، باعت تراکم جمعیت در بند بازداشتی‌ها شد و شرایط نامساعد زیستی و بهداشتی موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم کرد.»

هجدهم مرداد: حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران، در اولین واکنش به اطلاعیه نیروی انتظامی اعلام می‎کند که چون تعدادی از جوانان این کشور در کهریزک از بین رفته‎اند، لذا باید ناجا پاسخگوی اقدامات صورت گرفته در این خصوص باشد. قانون مربوط به قتل مشخص است و این‎که به‎جای برخورد با جانی بخواهند چند افسر را بازداشت کنند، نه فرزندان خانواده‎ها زنده می‎شوند و نه توهینی که به نظام شده پاک خواهد شد. 

در همین روز فرمانده نیروی انتظامی در مراسم تودیع رویانیان با پذیرش مسئولیت اتفاقاتی که در کهریزک افتاده، اعلام کرد که هیچ یک از فوت شدگان بر اثر ضرب و شتم فوت نکرده‎اند، بلکه علت مرگ بیماری آن‎ها بوده است.

نهم شهریور: ادعای فرمانده نیروی انتظامی درباره مننژیت جان باختگان کهریزک دیری نپایید و چند روز بعد خبرگزاری مهر خبری را درخصوص نظر پزشکی قانونی به نقل از یک منبع آگاه منتشر می‌کند. در این خبر کمیسیون پزشکی قانونی کشور در تاریخ بیست‎وپنجم مرداد، علت مرگ محسن روح‎الامینی را مرگ ناشی از استرس فیزیکی، شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد اعلام و قویا ابتلای آن مرحوم و فوت به‎علت بیماری و مننژیت منتفی اعلام می‌شود.

پانزدهم شهریور: بخش خبری بیست‎وسی تلویزیون برای پاسخ به سؤالات متعددی که در این مدت نزد افکار عمومی مطرح شده است، گزارشی سفارشی از کهریزک تهیه و پخش می‎کند. این گزارش تنها گوشه کوچکی از حقایق و حوادث کهریزک را به نمایش میگذارد، اگرچه برای اولین‎بار است که تصاویری از بیرون و درون بازداشتگاه به مردم نشان داده می‎شود. این تصاویر نشان می‎داد که این مکان نه یک بازداشتگاه متعارف بلکه مجموعهای از سوله‎ها و بناهای احداث شده در یک محیط بیابانی بوده است. در این برنامه سردار تشکری رییس بازرسی کل نیروی انتظامی از مردم عذرخواهی و صراحتا اعلام می‎کند که کسانی که این جنایت را رقم زدند نیروهای رسمی ناجا اعم از درجه دار تا سرهنگ بودند. وی حتی متذکر شد که برخی قضات نیز در اعزام متهمان به کهریزک مرتکب تخلف شده‎اند که پرونده آن در دست بررسی است. وی اعتراف کردکه این افراد به این خاطر به کهریزک منتقل شدند که جایی برای نگهداری آن‎ها نداشتند! رییس جدید دادسرای نیروهای مسلح نیز در این فیلم به صراحت گفت که شرایط و رفتارهای صورت گرفته عامل مرگ تعدادی از بازداشت شدگان بوده و نه بیماری قبلی یا عللی از این دست. در این گزارش تشکری اظهار می‎کند که در یک فضای هفتاد متری صدوچهل‎وپنج نفر از بازداشتی‎های هجده تیر به همراه بیست‎وپنج نفر از اراذل و اوباش نگهداری می‎شده‎اند که در میان آن‎ها ده نفر دانشجو نیز وجود داشته است در حالی که مطابق با ضوابط دانشجویان بازداشتی باید به زندان‎های رسمی منتقل می‎شده‎اند.

هفدهم شهریور: گزارش صدا و سیما از سوی فرمانده نیروی انتظامی هم تأیید می‎شود. احمدی مقدم که در سیستان و بلوچستان به سر میبرد اعلام می‎کند که نیروی انتظامی اخیرا در راستای پاسخگویی، مسئولیت‎پذیری و شفاف‎سازی، گزارشی جامع با همکاری رسانه ملی برای آگاهی مردم پخش کرد. وی همان‎جا اعلام کرد که همه چیز پرونده کهریزک شفاف، روشن و آماده بررسی در دادگاه است و در اختیار مراجع قضایی است؟!!

چند ادعای ثابت نشده و سؤال‌های بی‎پاسخ
در حالی‎که ابتدا گفته شد تعداد کسانی که در هجدهم تیر دستگیر شده‎اند، ‎اندک هستند، چطور زندان‎های رسمی کشور ظرفیتی برای نگهداری آنان نداشتند پس احتمال و شنیدههای غیررسمی که تعداد آنان را حدود دویست‎وهفتاد نفر اعلام می‎کند، رقمی نزدیک به واقعیت است. حتی برخی در برابر این توجیه مقامات نیروی انتظامی می‎گویند، در شهر بزرگی مثل تهران و در فصل تابستان که همه مدارس تعطیل است، آیا نمی‎شد بازداشت شدگان را در یکی از مدارس یا مکان‎های سرپوشیده داخل شهر اسکان داد؟

برخی از خانواده‌ها از این نگران هستند که نکند پرونده کهریزک به سرنوشت کوی دانشگاه تهران که ابتدا با شیب تند از سوی مسئولان پیگیری شد، اما در نهایت سنگین‎ترین حکمی که برای عوامل دخیل در آن صادر کردند، دزدیدن یک ریش‌تراش توسط یک سرباز جزء بود، مبتلا شود. در حالی‎که رهبر انقلاب حادثه کهریزک را جنایت و بر لزوم برخورد با عاملان اصلی آن تأکید دارند، برخی مقامات انتظامی و قضایی آن را حادثه دانسته و ناشی از تخلف نیروهای خودسر بر میشمرند. آن‎هم در شرایطی که اختیارات رهبری در مورد نیروی انتظامی به وزیر کشور (که رییس شورای امنیت کشور نیز هست) تفویض شده است.

آمران و کسانی که در این موضوع مقصر شناخته شده‎اند در ردههای درجه دار، استوار، ستوان، سروان و سرهنگ هستند در حالی‎که انتظار مردم برخورد با همه کسانی است که در وقوع این ماجرا مشارکت یا مسئولیت داشته‎اند.

برخی پیش‎بینی‎ها حکایت از آن دارد که ممکن است سردار «ر» نیز به‎زودی سمت خود را به دیگری واگذار کند. با توجه به این‎که پس از ماجرای کهریزک و ریاست آیت‎ا... آملی لاریجانی دادستان تهران نیز از سمت خود کنار گذاشته شد، این سؤال مطرح میشود که آیا صرف جابه‎جایی و تغییر پست و عناوین برای افرادی که در این ماجرا دخیل بودند کار درستی است و می‎توان با این شیوه افکار عمومی را اقناع کرد؟

همان‎طور که آیت‎ا... جوادی آملی نیز بیان داشت، خونخواهی وظیفه نظام اسلامی است و نظام در پیگیری این موضوع نسبت به مردم و اولیای دم اولویت دارد و لذا انتظار میرود که با توجه به در پیش بودن دادگان نخست کهریزک، دستاندرکاران این پرونده سلسله عواملی که موجب شد تا این فاجعه رخ دهد را بیش از هرچیز مد نظر قرار دهند و در توارد سلسله علل، سبب اقوی از مباشر فراموش نشود.

منبع : فرارو
دسته ها : خبر - سیاسی - حوادث
سه شنبه سی یکم 6 1388
X