دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1759608
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
به احترام انسانیت حرف بزن
یکی از کاربران "تابناک" در پیامی آورده است:

آدم‌ها را باید در بزنگاه شناخت، این که آدم “می‌زند” یا نه، می‌تواند معیار خوبی برای شناخت باشد، امروز دیدم که علی‌رضا قزوه، کسی که انتظارش را نداشتم زده، حرف را می‌گویم. علی‌رضا قزوه حرف زده است، حالا شاید از چیز دیگری ناراحت باشد اما حرفش انسانی است و این غنیمت است در این وانفسا.

همه‌مان “انسان” هستیم و این وجه مشترکی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. چه فرق دارد که درباره‌ی مفهوم مشروعیت و مقبولیت در نظام جمهوری‌ اسلامی چگونه می‌اندیشیم؟ همه‌مان “جان” داریم و از اصول انسانیت است که “جان” حرمت داشته باشد.

این‌که به کی رای داده‌ایم مهم نیست وقتی که حرمت “جان” به مخاطره افتاده. اصول‌گرایی به ما حکم می‌کند که پاس‌دار حرمت‌ها باشیم. پیش‌ از این ‌که اصول‌گرا باشیم یا اصلاح‌طلب، انسانیم و انسانیت اصولی دارد. سخنم با اصول گرایان است؛ آیا در آنچه که شما اصول‌گرایی می‌نامیدش اصول انسانیت هم جایگاهی دارند؟

دیروز مطلبی خواندم از فرزند شهید مطهری که از جمله‌ی الطاف خداوند در حقشان این بود که ایشان را در برابر آزمون خطرناک گفتن یا نگفتن در زمانه‌ای که هم مسلکان به حرمت “جان” تعرض می‌کنند قرار نگرفت. دیروز دیدم که فرزند ایشان از این آتش به سلامت گذشته و نام پدرش را نیز به سلامت از این آتش عبور داده است.

بسیاری از دوستان من با شادمانی این حرکت را نشان از حقانیت ما و عمل‌کردمان گرفتند. من هم مانند آنها برای راهم حقانیت قائلم اما معتقدم جفاست که انسانیت آقای مطهری و انسانیت بسیاری دیگر که از منافع گروهی‌شان چشم پوشیدند و حرف زدند خرج هدف سبز رنگ ما شود. این جور مطالب هدف والاتری دارند.

این‌ها اعتراضاتی هستند از یک انسان درباره‌ی به محاق رفتن انسانیت. اینجای سخنم با سبزهاست؛ مبادا با هیجان بی‌هوده انسان‌ها را در تنگنا قرار دهیم. مبادا کاری کنیم که از ترس سواستفاده‌ی دیگران انسان‌ها ننالند از این که حرمت جان به بازی گرفته شده است. ما باید بنالیم زیرا که انسانیم، باید بنالیم از جان‌های جوانی که جسم‌شان حالا زیر مشتی خاک است. همه‌ی ما باید بنالیم زیرا که همه‌مان انسانیم.
دسته ها : دل نوشته ها.. - ادبی
جمعه نهم 5 1388

من

   به آمار زمین 

                 مشکوکم ...

اگر این شهر

             پر از آدم هاست

پس چرا

           این همه دلها

                           تنهاست ؟؟؟.....

دسته ها : دل نوشته ها.. - ادبی
جمعه نهم 5 1388

ستاره ها

    وقتی میشکنن

                   میشن    شهاب

ولی ...

            دلی که میشکنه

                       میشه 

                            یه سئوال    بی جواب ....

دسته ها : دل نوشته ها.. - ادبی
جمعه نهم 5 1388
مرثیه ابراهیم حاتمی کیا برای سیف الله داد
این روزها کمتر می‌دیدمش، پیامک‌های انتخاباتی بیش از خود مفهوم پیامش، حضور با معنی وجودش بود.
ابراهیم حاتمی‌کیا در پی درگذشت سیف‌الله داد متنی را منتشر کرد.

به گزارش ایسنا این کارگردان سینما در این متن آورده است:«از خلوتش بگویم. از هم قدمی فراوان در کنار رود راین که گاهی به‌ نرمه اشکی از غربت حضور شیرین می‌شد. او هم‌سفری بود که اگر نبود، کرخه من به راین نمی‌رسید.

از مسئولیش بگویم. او بلندتر از مسئولیتش بود و به نظرم جفا بود که عمرش را بجای ساخت فیلمهای فاخرانه در اسارت ساختار هزار توی مدیریت گرفتار کند.

از دوران تخت‌نشینی او بگویم که وقت ملاقاتش همه گرداگرد او بازنده بودیم و او برنده. چنان سخن می‌گفت که ما از خودمان خجالتزده می‌شدیم.

از صدایش بگویم که گویی پرده‌ای از مخمل حجب و مهربانی بر آن کشیده بود.

این روزها کمتر می‌دیدمش، پیامک‌های انتخاباتی بیش از خود مفهوم پیامش، حضور با معنی وجودش بود.

ای کاش فیلم تهران سیف‌الله ساخته می‌شد.

ای کاش با تلفن خبر نمی‌شدم. ای کاش آماده بودم. ای کاش این خبر شوخی بود. روحش با اولیاء خدا شاد.»
منبع : تابناک
چهارشنبه هفتم 5 1388

عید آمد و عید آمد

       وان بخت سعید آمد

            برگیر و دهل می زن

                      کان ماه پدید آمد

 

 

     حلول ماه معظم شعبان

               ماه رسول گرامی اسلام

                           و

                   فرا رسیدن اعیاد و موالید مبارک شعبانیه

                          بر شما مبارک باد .

        التماس دعا

پنج شنبه اول 5 1388

من دلم می خواهد

   خانه ای داشته باشم پر دوست

       بر درش    برگ گلی می کوبم ....

            روی آن      با قلم سبز بهار     می نویسم :  

                     خانه دوستی ما اینجاست .

تا که سهراب نپرسد هرگز

                       خانه دوست کجاست  ؟ ؟

   

دسته ها : دل نوشته ها.. - ادبی
سه شنبه سیم 4 1388

از با تو بودن دل عادتی ساخت

که

هیچ وقت بی تو بودن را 

                              باور نکرد ...........

دسته ها : دل نوشته ها.. - ادبی
دوشنبه بیست و نهم 4 1388

اگر یادت کنم دیوانه میشم

    فراموشت کنم بیگانه میشم

         اگر ترکت کنم میمیرم از غم

                فراموشت کنم می پاشم از هم ......

دسته ها : دل نوشته ها.. - ادبی
دوشنبه بیست و نهم 4 1388
مبعث پیامبر خاتم

     محمد امین

           رحمته للعالمین

                      بر پیروان و دوست دارانش تهنیت باد  .

يکشنبه بیست و هشتم 4 1388
سالروز شهادت مظلومانه هفتمین امام شیعیان تسلیت باد.
شنبه بیست و هفتم 4 1388

خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز ...

چگونه مردن را

خود

خواهم آموخت ......

                          دکتر علی شریعتی

شنبه بیست و هفتم 4 1388
X