دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1812445
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
روایتی تازه از ماجرای زندان کهریزک و گفتاری از سه ولی دم
من نسبت به شخص خاصی شکایت ندارم، بلکه همه کسانی که در این ماجرا مسئول هستند، باید مجازات شوند و لذا خود نظام باید پیگیر پرونده شود و افراد مجرم این پرونده، در هر رده و مقامی که باشند و هر مسئولیتی که در کشور داشته باشند را به‎سزای عملشان برساند. ... فکر می کنم انتظار جامعه هم از قاضی پرونده همین باشد که ضمن حمایت از خانواده های قربانیان این حوادث، با کسانی که سبب شدند خونی به ناحق ریخته شود، برخورد قضایی صورت گیرد.
هفته نامه پنجره در شماره این هفته خود به بررسی و واکاوی ماجرای تأسف برانگیز کهریزک و تبعات سوء آن و نیز اقدامات انجام شده برای پیگیری موضوع پرداخته است.

به گزارش "تابناک" در این پرونده ضمن گفت و گو با دکتر عبدالحسین روح الامینی نجف آبادی، آقایان علی جوادی فر و علی کامرانی، دو تن دیگر از اولیاءدم جان باختگان نظرات خود را در قالب یادداشتهایی بیان کرده اند.

علی جوادی‎فر پدر مرحوم امیر جوادی‎فر از جان‎باختگان جنایات کهریزک در یادداشت کوتاهی نوشته است:

پاسخ به انتظار جامعه

چندی پیش با رییس بازداشتگاه کهریزک ملاقات داشتم که این دیدار به درگیری لفظی و فیزیکی انجامید. عکس فرزندم را نشانش دادم و گفتم: «این عکس را میشناسی؟ او همان کسی بود که چون در سایه نشسته بود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادی.»

چند روز پیش هم با رییس دادسرای انتظامی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به موضوع است دیداری داشتم و قاضی پرونده مرا در جریان جمع آوری مستندات و مدارک پرونده قرار داد و قول داد که مسئله را با جدیت و قاطعیت پیگیری می کند و دادگاه کهریزک به‎زودی برگزار می شود.

به‎نظر من چون مقام معظم رهبری دستور صریح بر پیگیری موضوع داده، فکر می‎کنم که حتما موضوع پیگیری می شود. چون موضع گیری ایشان تأثیر زیادی برای تسریع در رسیدگی به موضوع و برخورد با آمرین و عاملین این اتفاقات داشته است.

من در لایحه ای که تنظیم و به دادگاه ارایه شد، اعلام کرده‎ام که خواهان برخورد و محاکمه تمامی آمرین، عاملین و مجریان حوادث کهریزک و کسانی که سبب مرگ فرزندم شده اند، هستم. چون از گروهبان جزء تا آخرین رده نظامی در این مسئله سهیم هستند و لذا فرد خاصی مد نظرم نیست.

فکر می کنم انتظار جامعه هم از قاضی پرونده همین باشد که ضمن حمایت از خانواده های قربانیان این حوادث، با کسانی که سبب شدند خونی به ناحق ریخته شود، برخورد قضایی صورت گیرد.

خوشبختانه درباره وقایع کهریزک و آن‎چه در آن‎جا روی داده، افراد زیادی هستند که به ما مراجعه و ماجراها را شرح داده‎اند و اعلام کرده‎اند که در صورت اعلام مراجع قضایی و با این شرط که مشکلی برای آنان پیش نیاید، حاضرند در دادگاه شهادت دهند.

علی کامرانی پدر مرحوم محمد کامرانی از قربانیان جنایات کهریزک نیز در یادداشتی نوشته است:

درخواست من قصاص است

عملا بعد از زمانی‎که در مجتمع قضایی حاضر و اظهارات خود و همسرم را به‎عنوان شاکی اعلام و مکتوب کردیم، نسبت به روند کاری که انجام شده، چیزی به اطلاع ما نرسیده است. اگر هم اقداماتی درخصوص این پرونده شده باشد، من هنوز در جریان امر قرار نگرفته‎ام. این آگاهی مستلزم این است که متهمان اقرار کرده و من هم از روند آن مطلع شوم.

ما به مقاماتی که با آنان در خصوص کهریزک دیدار و گفت‎وگو کردیم، اعلام داشتیم که باید این پرونده به سرانجام برسد و ما جز به‎قصاص عامران و مجرمان راضی نمی‎شویم. واقعیت این است که فرزندم کشته شده و من فقط با قصاص عاملان آن راضی خواهم شد؛ این درخواست بی‎کم و کاست من و دیگر شاکیان پرونده است.

من نسبت به شخص خاصی شکایت ندارم، بلکه همه کسانی که در این ماجرا مسئول هستند، باید مجازات شوند و لذا خود نظام باید پیگیر پرونده شود و افراد مجرم این پرونده، در هر رده و مقامی که باشند و هر مسئولیتی که در کشور داشته باشند را به‎سزای عملشان برساند.

در حال حاضر، پرونده خانواده هایی که فرزندانشان در کهریزک جان باخته و نیز کسانی که در این بازداشتگاه نگهداری شده‎اند، همگی در یک مجتمع قضایی در دست بررسی است و آقای روح‎الامینی پس از ملاقاتی که با قاضی پرونده داشت، به‎صورت تلفنی به من اعلام کرد که پرونده از پیشرفت خوبی برخوردار است.

 به نظر من باید این دادگاه علنی برگزار شود تا چهره خاطیان برای مردم آشکار و حقایق برای همه بیان شود وگرنه ممکن است متهمان در دفاع از خود به دروغ متوسل شوند.

گفت و گو با دکتر روح الامینی

رئیس سابق انستیتو پاستور ایران نام غریبی برای بسیاری از افراد به ویژه نخبگان و چهره‎های سیاسی و علمی نبود، اما حادثه‎ای تلخ پس از انتخابات باعث شد تا وی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

عبدالحسین روح‎الامینی اگرچه شصت روز از فوت ناگهانی و تلخ فرزندش گذشته است، اما رخت سیاه از تن نکنده و هنوز عزادار فرزندی است که مرگ او در کنار سایر درگذشتگان مظلوم، حقایق کهریزک را آشکار کرد. وی قاطعانه پیگیر ماجرا و جمع‎آوری مستندات حقوقی است تا در دادگاهی که قرار است برای آمرین و متخلفین بازداشتگاه کهریزک برگزار شود با دلایل محکم خونخواهی کند. این مصاحبه در آخرین فرصتی که برایمان باقی بود تا مطالب به این شماره نشریه برسد، در دفتر دکتر روح‎الامینی در دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران و پس از اصرارهای فراوان انجام شد.

هرچند ممکن است برای شما سخت باشد، اما لطفا ابتدا کمی از محسن (فرزندتان) بگویید.

شهید محسن روح‎الامینی، تنها بیست‎وپنج سال داشت؛ با این‎که دانشجوی کامپیوتر در دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، چون تحصیل صرف او را ارضا نمی‎کرد، تحصیل رسمی را رها کرد و به‎‎طور آزاد به برنامه‎نویسی کامپیوتر روی آورد و به‎قول همکلاسی‎هایش «مفید ساکت» بود. او همیشه با روحیه آزادگی و کنجکاوانه در جست‎وجوی حقیقت بود. اقناع او مثل سایر جوانان و نسل جدید همیشه کار سختی بود، چون جوابهای کلیشهای نسل ما برای او کفایت نمیکرد. پسرم اساسا با بی‎صداقتی و دورویی مشکل داشت. فرد خالص و شفافی بود، حوادث اخیر موجب شد تا بیش از گذشته عاطفی شود و نگران سرنوشت کشور و مردم بود. محسن نیز مانند بسیاری از جوانان این کشور دغدغه اعتلای ایران و حل مشکلات مردم را داشت و آزارش به کسی نمیرسید.

شما به‎عنوان چهره سیاسی مورد قبول نظام شناخته شده‎اید. نظرتان راجع به اتفاقاتی که بعد از انتخابات در خصوص افرادی نظیر فرزندتان رخ داد، چیست؟

ابتدا باید به این نکته تأکید کنم که خون فرزند من از دیگر قربانیان و آسیب‎دیدگان این حوادث رنگین‎تر نیست و شاید مظلومیت آنان به‎دلیل محروم بودن از ارتباط با مسئولان نظام و رسانه‎ها بیشتر از خانواده‎های ما باشد که در این‎جا باید به شهید جوادی‎فر اشاره کنیم که در مظلومیت مطلق مراسم دفن و ترحیمش توسط پدر داغ‎دیده‎اش برگزار شد و پیگیری‎های من تنها از طرف خودم نیست بلکه از طرف خانواده های داغداری است که دستشان کوتاه است. بالاخره نمیشود که صورت مسئله این حوادث را پاک کرد، اگرچه ساده‎ترین راه حذف صورت مسئله است. باید گفت زمانی که فتنه بروز می‎کند و فضا غبار آلود میشود اظهار‎نظر کردن و قضاوت را سخت و پیچیده میکنند، اما می‎توان در همین زمان هم با روندهایی که در اداره جامعه وجود دارد، مسایل و مشکلات را بررسی کرد اما همان‎گونه که رهبری انقلاب تصریح کردند، حوادث رخ داده نمی‎تواند مجوزی برای رخ دادن جنایت و تضییع مال و جان مردم باشد، باید بپذیریم که بسیاری از معترضان از جنس مردم بودند اما برخی خودسری‎ها و افراط و تفریط‎ها موجب شد، حوادث به بدترین شکل مدیریت شود و ذائقه جامعه را تلخ کرد.

شما به‎عنوان یک شاکی پرونده کهریزک آیا حاضرید که از حق خود بگذرید؟

من قطعا از خون به ناحق ریخته شده پسرم نخواهم گذشت و از پایمال شدن خونش جلوگیری خواهم کرد. تا به نتیجه رسیدن و قصاص عاملین جنایت پیگیر موضوع هستم چون معتقدم حال که محسن از پیش ما رفته باید محسنهای مردم را دریابیم. البته من مسیر متفاوتی نسبت به سایر معترضین در پیش گرفتم و ان شاء‎ا... به نتیجه هم خواهم رسید. مسیر من قانونی است و ما باید در چهار چوب اعتماد به ارکان مستحکم قضایی که به آن معتقد هستیم و قوانینی که وجود دارد، پیگیر موضوع شویم. اما از پیگیری حقوق محسن و حق محسنهای مردم، صرف نظر نمی‎کنم و بدون این‎که مسئله احساساتی باشد و خدایی ناکرده موجب سوء‎استفاده شود، پیگیر خواهم بود.خانواده ما پیگیر جدی پاسخ این سؤال هستند؛ که چرا امثال این وقایع باید پیش بیاید و چگونه تدبیر می‎شود که در آینده شاهد چنین حوادثی نباشیم.

آیا این ادعا که حوادث اخیر و به‎ویژه ماجرای کهریزک، موجب سلب اعتماد از گروهی از نیروهای معتقد به نظام شده است را قبول دارید؟

از بین رفتن اعتماد ما به اصل نظام و رهبری صحیح نیست، ما به این نظام اعتماد داریم؛ برخلاف بسیاری که با کمترین مصیبتی به‎جای این‎که خودشان را کنترل کنند، سراغ اصل نظام می‎روند. من به نظامی که با خون صدها هزار شهید و جانباز و آزاده به‎دست آمده است معتقدم. اما این‎که اعتماد به کفایت، سلامت و صداقت بسیاری از مسئولان انتظامی، قضایی و امنیتی با آسیب جدی مواجه شده است سخن درستی است و باید برای حفظ اعتماد مردم به نظام، عوامل بی‎اعتمادکننده را کنار بگذاریم نه این‎که برای حفظ بعضی نورچشمی‎ها، نظام را قربانی کنیم. البته باید این نظام را در مسیری اداره کرد که وضعمان بهتر از وضعیت فعلی باشد. خدای نکرده نباید عقب‎گردی در حرکت نظام صورت گیرد. بعضی از این فتنهها و بعضی از این بیتدبیریها و سوءتدبیرها که لطمات جدی به ما می‎زند، نباید ما را از مسیر اصلی منحرف کند.

برخی تلاش می‎کنند پرونده کهریزک را به کل نظام گره بزنند و زیر سؤال رفتن عملکرد مسئولان یعنی آمران و کسانی که حکم بازداشت، انتقال و نگهداری و ضرب و شتم دستگیرشدگان در کهریزک را صادر کردند را تضعیف نظام تلقی کنند. آیا این دیدگاه از نظر شما پذیرفتنی است؟

این‎که با چنین جنایت‎ها، کژرفتاری‎ها و سوء‎تدبیر‎ها و برخی مسایلی که لطمه جدی می‎زند به نظام باید برخورد شود؛ شکی نیست که نمی‎توان بیعرضگیهای برخی، ناتوانیهای برخی دیگر و سوء‎تدبیریهای عدهای را به حساب نظام بگذاریم.
ما اعتقاد داریم که خون محسن مظلوم شهید ما راهی را باز می‎کند برای این که بعضی از این گرفتاری‎ها و گره‎های اجتماعی سیاسی و سوء مدیریت‎ها چه فردی و چه سیستمی اصلاح و پالایش شوند و این‎ها جلوی مسیر پیشرفت، ترقی و سعادت مردم و کشور ما قرار نگیرند. همه مردم این کشور یک خانوده بزرگ هستند و دل در گرو اعتلای کشور دارند و محسن ما هم یکی از آنان بود. بی‎تدبیری یک عده را که نباید به حساب نظام، انقلاب و رهبری بگذاریم. حتما ظرفیت بالاتر و بهتری برای اداره کشور وجود دارد. ما بی‎عرضگی‎ و بی‎تدبیری‎هایمان را نباید به‎حساب نظام و رهبری بگذاریم. این‎ها باید تفکیک شوند. وقتی عرضه نداریم یک معادله چندمتغیری را حل کنیم، در خودمان تجدید نظر کنیم؛ در افراد تجدید‎نظر کنیم. چرا معادله را ساده و بعد صورتش را پاک می‎کنیم. البته نحوه عمل و رسیدگی به پرونده کهریزک نشان خواهد داد که نظام در مسیرش اهل معامله نیست؛ اگرچه برخی از مقصران و عاملان جنایت‎ها قصد دارند با عنوان کردن این‎که مخالفان نظام از برخورد با آن‎ها سوءاستفاده می‎کنند خود را به حاشیه امنیت ببرند و باز هم آبروی نظام را برای خودشان هزینه کنند اما با تصریح رهبر انقلاب بر این‎که حتی خدمات درخشان این افراد و نهادها هم مانع رسیدگی به تخلفات نمی‎شود، از مسئولان قضایی انتظار می‎رود عاملان جنایت کهریزک و امثالهم در هر پست و مقامی و با هر سابقه و هرگونه حمایتی را به مجازات شرعی و قانونی خود برسانند.

فکر می‎کنید مظلوم اصلی درحوادث بعد از انتخابات چه کس یا کسانی بودند؟

بزرگترین مظلوم این ایام، نظام جمهوری اسلامی است که باید در رفع مظلومیت آن کوشید. متاسفانه در بسیاری از مسایل، افرادی در سطوح پایین مساوی با نظام دیده می‎شوند و یا عدهای آن‎چنان به پست‎های خود چسبیده‎اند که گویا جدا شدن آنان از این جایگاهها و پست‎ها ثلمهای به کشور وارد میکند. مشکل این است که کلمه «عذرخواهی» واژه کم استفاده‎ای برای ماست و البته به نظر می رسد کاربرد آن در بین شرقیها به‎خصوص ژاپنی‎ها بیش از ما باشد. اگر در ژاپن اتفاقی در تحت مسئولیت یک فرد بیافتد، اولین و حداقل کاری که فرد مسئول انجام می‎دهد، استعفا از مقام خود است. یا مثلا در کشورهای غربی اتفاق افتاده که قطاری از ریل خارج شده و چند نفر در این حادثه جان باخته‎اند، اما فردی که نفر دوم یا سوم حادثه بود مسئله را به‎عهده گرفته و استعفا داده است. این‎ها نگفته‎اند که اگر من در این سمت نباشم ثلمه‎ای به کشور وارد می‎شود، اما متأسفانه برخی از مسئولان کشور چنین رفتاری را دارند.

فکر می‎کنید گام نخست برای رفع این مظلومیت از نظام چیست؟

ما شاهد هستیم که برخی از مقصران تلاش می‎کنند تا با برهم‎زدن شرایط و مبهم کردن آن و همچنین از بین بردن آثار جرم و مدارک از مجازات بگریزند در حالی‎که تنها راه برای رفع مظلومیت نظام مجازات مقصران است. ابتدا باید باز تعریفی صورت گیرد که روشن شود نظام جمهوری اسلامی مساوی با چه هست و مساوی با چه نیست و کمی هم باید توجه خود را روی سرمایه‎های اجتماعی معطوف کنیم و این‎که چطور میتوانیم با حرکات و رفتارهای خود نظام را تقویت و یا موجب سلب اعتماد از نظام شویم. واقعیت این است که ولایت فقیه، اسلام، قرآن و جمهوریت، عناصر و مؤلفه‎های نظام هستند که باید به‎خوبی تعریف شوند. بعضا دیده می‎شود که برخی کیلومترها با رهبری نظام فاصله گرفته‎اند؛ گروهی گرفتار تحجر شده‎اند و گروهی هم به تعبیر مناجات شعبانیه زاهق شده و به ملازمت با عمود خیمه نظام یعنی رهبری و ولایت فقیه توجه نمی‎کنند. باید توجه داشت که نظام و مردم دو مقوله جدا از هم نیستند و جمهوریت و اسلامیت و رهبری نظام مقوله‎های به هم چسبیده‎ای نیستند، بلکه یک نوع در هم تنیدگی بین آن‎ها وجود دارد، اما در فتنه اخیر که پیچیدگی‎های خاص خود را هم داشت، نظام مظلومیت‎های مضاعفی را پیدا کرد.

برخی بر این باورند که بین گرفتن حق شان از حکومت و تبعیت از نظام منافاتی وجود دارد. نظر شما چیست؟

برخی فکر می‎کنند که وقتی از نظام دفاع می‎کنیم، از حق خود می‎گذریم چنین نیست و بلکه باید گفت که خونخواهی در خصوص عزیزان از دست رفته ما، به‎عهده نظام است و نظام در خونخواهی ایشان بر ما مقدم است، زیرا به تعبیر قرآن در قصاص و خونخواهی حیات نهفته است، یعنی خونخواهی همان حیات جامعه است. من امیدوارم که روحیه پاسخگویی، احساس مسئولیت، عذرخواهی در رده‎های مختلف تعریف شود تا به جایی برسیم تا دشمنان از ما ناامید شوند و بدانند که آب در هاون می‎کوبند. خدمت حضرت آیت‎ا... جوادی آملی که رسیدیم، ایشان برای تسلی خاطر ما اظهار داشتند که «اگر بگویند به من‎چه و به توچه، کسی (با اشاره به بالا) هست که بگوید هم به من‎چه و هم به توچه.» و لذا پیگیری موضوع از سوی حکومت نافی تکلیف و وظیفه ما نیست. پیگیریهای ما معطوف به نتیجه است، ما تکلیف خود را به‎گونه‎ای دنبال کردیم که به نتیجه برسیم، نه مثل عده‎ای که سنگ ادای تکلیف را به سینه می‎زنند، اما به نتیجه مطلوب نمی‎رسند.

شما به همراه سایر اساتید دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتید، نگاه ایشان به دیدگاه شما چه بود؟

من در آن جلسه اعلام کردم که باید رویه‎ها اصلاح شود تا کمتر از این حوادث رخ رهد و در آینده مظلومیت مضاعف پیش روی نظام نداشته باشیم که حضرت آقا نیز آن را تصدیق کرده و فرمودند که در این سالها گاهی اتفاقی افتاده و تخلفی از کسی سر زده که عده‎ای معتقد بودند باید به‎خاطر خدماتش، از او گذشت، اما من معتقدم که باید تخلف را در وزن و اندازه خود محاسبه کنیم. آثار تخلف را بر آن بیافزاییم و در جای خود از خدماتش هم تقدیر کنیم. ما هم معتقد به ایستادن در موضع قانون و حق هستیم و چنانچه در مجموعه منتسب به نظام جنایتی صورت گیرد، باز باید بر موضع قانون ایستادگی کرد.

با خانواده قربانیان دیگر کهریزک هم ملاقاتی داشتهاید؟ نظر آن‎ها راجع به موضوع چیست؟

بله. با هم ملاقات داشتیم. همه ما به نظام اعتماد کرده و پیگیر موضوع هستیم .

با توجه به این‎که در آستانه برگزاری نخستین جلسه دادگاه عوامل حوادث کهریزک هستیم، ارزیابی شما از نتیجه و عاقبت این دادگاه‎ها چیست؟

ان‎شاء‎ا... امیدوارم که این دادگاه به نتیجه برسد و اکنون روال خوبی برای پیگیری پرونده حاکم است. ما امیدواریم که با عوامل اصلی و پشت صحنه پرونده برخورد می‎شود و فقط به مجازات این چند نفر عناصر سطح پایین و محلی جنایت بسنده نشود، عدالت واقعی زمانی اجرا می‎شود که آمران و مجوز دهندگان انجام این جنایت که در پست‎های بالای کشوری، قضایی و دانشگاهی قرار دارند، مجازات شوند. این نه از سر ساده لوحی است و نه خوش‎بینی افراطی، بلکه به این خاطر است که در مسیری حرکت کرده‎ایم که منتج به نتیجه بوده است و به دور از هیاهوی سیاسی و رسانه‎ای که برخی به راه انداختند، ما آرام حرکت کردیم و به نتایج خوبی هم رسیدیم و ‎ای‎کاش بقیه کسانی که وارد این ماجرا شدند نیز مسیرهای قانونی را می‎رفتند.

آیا قبول دارید که افراد متخلف در این پرونده بدون اجازه یا دستور مقامات مافوق خود به چنین جنایاتی دست نمی‎زدند؟ در این صورت چرا با مقامات ما فوق آن‎ها که نقش تعیین‎کننده‎ای داشته‎اند، برخورد نمی‎شود؟

تصور ندانستن مسایل کهریزک برای مقامات ما فوق قضایی و انتظامی غیر‎ممکن است. در این‎گونه مسایل باید مجازات شرعی و قانونی برای دست‎اندرکاران این حادثه در نظر گفته شود. در غیر این صورت هم ضعیف‎کشی می‎شود و هم روندهای معیوب اصلاح نمی‎شود که در نهایت باعث نومیدی افکار عمومی می‎شود. در حالی‎که برخورد با عوامل اصلی نشاط و امیدواری را به جامعه برمی‎گرداند اما این نگرانی وجود دارد که با جابه‎جایی این افراد و حتی ارتقای آنان به مسئولیت‎های بالاتر این‎گونه القا شود که با آن‎ها برخورد شده؛ در حالی‎که درهجدهم تیر شاهد بودیم با وجود آن‎که تنها یک نفر کشته شده بود فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده تهران بزرگ دادگاهی شدند، در حالی‎که در کهریزک چندین نفر کشته شده‎اند و ده‎ها نفر ضرب و شتم شده و آسیب‎دیده‎اند بنابراین برکناری و محاکمه علنی مقامات قضایی کشوری و انتظامی عاملین این جنایت‎ها حداقل انتظار خانواده‎های آسیب‎دیده است.

به جز دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی با دیگر مقامات و شخصیتها هم برای پیگیری مسئله دیداری داشته
اید؟

بله با رئیس قوه قضاییه و رئیس مجلس دیدارهایی انجام شد، ضمن این‎که به دیدار آیت‎الله جوادی آملی نیز رفتیم که ایشان خونخواهی را وظیفه نظام اسلامی دانستند و گفتند که نظام برای خونخواهی اولی‎تر به ولی دم است.

شنیده شده که هفت نفر از افراد مرتبط و چند مقام قضایی درخصوص کهریزک بازداشت شده‎اند.

تعداد آن‎ها هفت نفر اعلام شده، اما ظاهرا بیشتر هستند. باز هم تأکید می‎کنم، نباید عوامل این پرونده را به تعدادی خاص در سطوح مباشرت یا معاونت محدود کرد. مطلعین و مسئولان مافوق رده‎های قضایی، انتظامی و کشوری هم باید پاسخگو باشند.
منبع : تابناک
دسته ها : گفتگو - سیاسی
شنبه بیست و هشتم 6 1388
عید فطر و ضرورت تفکر و خود ارزیابی
حقیقت رمضان و عبادت شریفی چون روزه با تحول و دگرگونی در جان و روان و رشد و کمال معنوی امتزاج یافته است و رفعت جایگاه و منزلت مقام آن با همین آثار پیوند می یابد به گونه ای که اگر این تحول و تبدل و شتاب یافتن در حرکت رو به رشد معنوی را از رمضان جداکنیم فلسفه خود را از دست می دهد و ثمردهی و تحول زایی نمی آفریند.

اینکه فرهنگ و معارف اسلامی رمضان را فیض بزرگ الهی و عاملی برای تمهید زمینه های صیرورت ـ یعنی حرکت برای عبور از رکود و سکون به سوی « شدن » ـ می داند و اگر ائمه دین (ع ) از کسانی که در پایان رمضان به آمرزش الهی نمی رسند اظهار شگفتی می کنند و آنان را از رحمت و سعادت دور می دانند همه اینها نشان از فرصت کمیاب رمضان و فضای معطر و ایام ولیالی سرشار از طراوت و نورانیت آن دارد که باید به بهره برداری های شایسته برسد تا حرکت انسان از تنگنای خاک تا فراخنای افلاک سرعت گیرد و هدف مقدسی چون نیل به « تقوا » در ابعاد و جلوه های فردی اجتماعی فرهنگی سیاسی اقتصادی و حکومتی تحقق یابد و در پی آن مقصد اعلای « تقرب به درگاه الهی » قابل دسترس گردد.

وقتی رمضان از راه رسید همه دلسوختگان اسلام و حامیان نظام مسرور شدند و دل خوش ساختند که رایحه های دل انگیز معنویت از بوستان سرسبز و پرطراوت این ماه بزرگ چنان مشام جان ها را معطر می نماید و افراد و گروه ها را از « خود » بی خود و به سوی « خدا » متوجه می کند که همه نفسانیت ها رنگ می بازند و سیئات به حسنات تبدیل می شوند و مناجات و عبادات نه به سوی بیت نفس که به سوی کعبه عشق انجام می گیرد و حاصل این خلوص و وارستگی رفع کینه ها و بداخلاقی ها و حرمت شکنی ها و نیل به مودت و محبت است . اما جای تاسف و تحسر است که با گذشت شب ها و روزها و در حالی که در آخرین لحظات وداع با رمضان قرار داریم نه تنها رذایل اخلاقی در میان برخی از گروه ها و جناح ها و وابستگان حزبی و مطبوعاتی آنان به فضایل اخلاقی تبدل نیافت که همچون گذشته شاهد ظهور و بروز بداخلاقی ها در عرصه فعالیت های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و رسانه ای هستیم . همچنین نه تنها پایه های بنای اختلاف و افتراق متزلزل نگشت و عمود خیمه های اقتدار و اتحاد استحکام نیافت که تنازع و تشتت تقویت شد و شتاب گرفت و آفت و آسیب آفرید و در نقطه مقابل وحدت و همبستگی در معرض تهدید قرار گرفت و میدان های تاخت و تاز به حریم آبروی افراد وسعت یافت و چه بسیار قدم ها که در بیراهه های عداوت شتاب گرفتند و چه فراوان قلم هایی که مرکب فتنه بر کاغذها ریختند و چنان که شاهد بودیم هر روز از گوشه ای تیر تهمتی برخاست و انسان های فکور و خدومی را نشانه رفت تا آنجا که با شگردهایی که فقط در مطبوعات و رسانه های استکباری قابل انتظار است و دور از منزلت مطبوعات و رسانه های جامعه ای است که با حکومت دینی اداره می شود با دستبرد تاریخی و جا به جا کردن زمان وقوع برخی از رخدادها بی گناهان رامتهم به ترور عناصر جبهه خودی کردند و این گناهی است که خداوند از آن نمی گذرد. در کنار این تحرکات مخرب دشنام ها هتک حرمت ها دروغ و نیرنگ ها و ایجاد تضاد و تنش برای فریب افکار عمومی و نیل به اهداف سیاسی نه تنها فروکش نکرد که رو به فزونی رفت . با این وصف چه جای انتظار است که در ضیافتگاه الهی به نحو شایسته ای وارد شده و آداب و شرایط آن را که در نگاه نظام اخلاقی اسلام « ترک گناهان » ـ به صورت اصل و قانون عام و فراگیر در گستره رمضان و برای همه اقشار مردم و تمام مسئولان و دولتمردان و جریان های فکری و احزاب سیاسی وظیفه و مسئولیت و واجب عینی می باشد ـ رعایت کرده باشیم و نیز چه انتظار است که به « فطر » که عید پیروزی بر نفسانیت های گوناگون فردی و اجتماعی و سیاسی می باشد برسیم و اعمال ما در ضیافتگاه الهی موجب جلب رضوان و خشنودی خدا و مقبول درگاه کبریایی او باشد !

این سخنان را از آن پیشوای الهی ـ که منفصل از « خود » بود و متصل به « خدا و در عین حال که رهبر کبیر انقلابی سترگ و بنیانگذار نظام سیاسی و حکومتی اسلام در این عصر پرآشوب بود عاشقی دلبسته و عارفی وارسته به شمار می رفت و در اوج سلوک معنوی به سر می برد و عامل به همه جلوه های فردی اجتماعی اقتصادی سیاسی و حکومتی « اخلاق » و الگوی کاملی برای همه رهبران و زمامداران بود ـ به گوش جان بسپاریم که در دیدار با مسئولان کشوری و لشکری شخصیت های روحانی اصحاب قلم و مطبوعات وسایر اقشار جامعه به صراحت فرمود : « در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد » و « عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست بیاورد درون خود را اصلاح کند » .

اکنون شایسته است که همه افراد و گروه ها مسئولان و دولتمردان اصحاب و رسانه های گروهی به ویژه مطبوعات در آستانه ورود به عید سعید فطر در خلوتگاه دل بنشینند و به حسابرسی و خود ارزیابی بپردازند و همه مصادیق و جلوه های پندارها گفتارها کردارها موضع گیری ها و کنش های گوناگون در حوزه های مدیریت های کلان سیاسی و حکومتی و نیز در عرصه های فرهنگ هنر قلم و طبع و نشر و همچنین صحنه های تلاش های حزبی و جناحی را با ترازوی دین و اخلاق به سنجش در آورند و به مصداق اصل « حاسبواقبل ان تحاسبوا » به حسابرسی دقیق و کامل از خویش بپردازند و بدون تاثیرپذیری از وسوسه های نفسانی خاصی که در این گونه مواقع از انسان نفی خطا و گناه می کنند و بر همه رفتارها و عملکردهای ناصواب آدمی مهر تایید می زنند و همچنین فارغ از تعصب های اعتقادی نسبت به جریان های فکری گوناگون و نیز به دور از جانبداری های بیجا از احزاب و جناح های سیاسی خطاها بداخلاقی ها معاصی و صفات و عملکردهای نکوهیده خویش را بیابند و دست نیاز به درگاه حضرت بی نیاز بگشایند و به توبه و استغفار و بازگشت به معنویت زلال و خلوص و تقوایی که سپر بازدارنده از گناهان است روی آورند.

نباید فراموش کنیم که آنچه از تفکر در خویش و حسابرسی و خود ارزیابی به صورت عزم جزم برای پرهیز از گناهان در همه عرصه های فعالیت و مدیریت به دست می آوریم نباید مقطعی و زودگذر باشد و فقط به عید فطر و مدتی پس از آن محدود گردد. زیرا در این صورت اولا به عمق و ژرفای عمل حسابرسی و خود ارزیابی نفوذ نکرده ایم . ثانیا به این ادراک فکری و واقعیت عینی نرسیده ایم که فطر جشن پیروزی بر نفسانیت های فردی و گروهی است و این اصل با طی مراتب بالائی از تقوا و خویشتن داری از گناه که حاصل بهره برداری صحیح از ضیافتگاه الهی می باشد محقق می گردد. ثالثا اجتناب از معاصی که حامل نهایی خود ارزیابی در عید فطر است باید خاستگاهی چون تحول و دگرگونی اساسی در روح و روان داشته باشد و در این صورت است که پرهیز از گناهان در طول سال استمرار می یابد و همه فعالان و تلاشگران در تمام صحنه ها و عرصه ها را به مراقبت مداوم از خویش وامی دارد و ملکه اخلاقی خود نگهداری از گناه را در جان و روحشان تثبیت می نماید. رابعا با به وجود آمدن این حالت تقوا و خویشتن داری از معاصی همه روزها در طول سال برای همه افراد و گروه ها « عید » محسوب می شود و این کلام معصوم (ع ) که « هر روزی که در آن خداوند معصیت نشود عید است » تحقق می یابد.

اکنون این ما هستیم که باید بیندیشیم و خویشتن را در مقابل این پرسش اساسی قرار دهیم که : آیا همه مراحل این حسابرسی و خودارزیابی دقیق را طی کرده ایم.

منبع: جمهوری اسلامی
دسته ها : مذهبی - مقالات
شنبه بیست و هشتم 6 1388
اس ام اس و پیامک عید سعید فطر  
 

پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر را به حضور تمام شما عزیزان تبریک عرض می کنیم و امیدواریم ماه مبارک رمضان و همچنین عید سعید فطر بر تمامی شما مبارک باشد. در ادامه چند اس ام اس عید فطر را تقدیم شما می کنیم.

عیدرمضان آمدوماه رمضان رفت ..  صدشکرکه این آمدوصدحیف که آن رفت


خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یکماه ی خود را در رمضان، از این به بعد هم حفظ کنیم.(آمین)

و چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم… اللهم عجل لولیک الفرج

با پایان یافتن ماه رمضان، درهای رحمت خداوند بسته می شوند، مواظب باش لای در گیر نکنی!

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود ………. صد حیف از این بساط که برچیده می شود


در این بهار رحمت و غفران و مغفرت ………. خوشبخت آن کسی ست که بخشیده می شود


شهر صیام رفت و توبه نمودم ولی چه باک ؛ با رؤیت هلال روی تو افطار می کنم.


چه زود رفت این رمضان عمر ما …… پس ، بر لب جوی نشین و گذر عمر بین .


تا ز رویت گرفته ام روزه ، جز به یادت نکرده ام افطار


عید فطر مبارک. الان جلوی آینه بودم ماهو دیدم


با خوردن اگر حال تو جا می آید
خوش باش که ایام صفا می آید
آماده به حمله باش در این شب عید
وقتی که صدای ربنا می آید


حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک باد!


عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد


این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام تبریک و تهنیت عرض می نمایم.


عید سعید فطر بر شما مبارک باد


استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان

منبع : بازیاب
دسته ها : پیامک
شنبه بیست و هشتم 6 1388
فردا ،احتمالا یوم‌الشک است
برای اعلام عید فطر از سوی مقام معظم رهبری باید گزارش‌های موثقی وجود داشته باشد و بر همین اساس با توجه به مشکلات هوا احتمال دارد که فردا یوم‌الشک اعلام شود.
عضو کمیته علمی ستاد استهلال گفت: ممکن است با توجه به ابری و غبارآلود بودن هوا هلال ماه رؤیت نشود و فردا یوم‌الشک اعلام شود.

قاسم رستمی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی فارس با بیان این‌که بر اساس اعلام سازمان هواشناسی بین ظهر تا بعد از ظهر در اکثر نقاط کشور هوا نیمه ابری است، افزود: باتوجه به این‌که در این فصل غبار زیاد است احتمال رؤیت هلال ماه کم‌تر از 50 درصد است.

وی با تأکید بر این‌که اگر قرار باشد ماه رؤیت شود تا یک ساعت قبل از غروب خورشید رؤیت می‌شود، گفت: محدوده زمانی رؤیت هلال ماه از ساعت یک و نیم تا 6 بعد از ظهر است.

عضو کمیته علمی ستاد استهلال در پاسخ به این پرسش که اگر امروز ماه رؤیت نشود، فردا چه وضعیتی دارد، اظهار داشت: برای اعلام عید فطر از سوی مقام معظم رهبری باید گزارش‌های موثقی وجود داشته باشد و بر همین اساس با توجه به مشکلات هوا احتمال دارد که فردا یوم‌الشک اعلام شود.
منبع : تابناک
دسته ها : مذهبی - خبر - علمی
شنبه بیست و هشتم 6 1388
ناگفته‌هایی از زندگی استاد شهریار
فرزند استاد شهریار با بیان اینکه پدرم را هیچ کس در عصر خود نشناخت، گفت: شهریار شخصیتی معنوی و سخاوتمند داشت.

مریم بهجت تبریزی امروز در گفتگو با فارس در تبریز گفت: فیلمی که برای بزرگداشت مقام پدرم با نام «شهریار» ساخته شد، شخصیت معنوی و سخاوتمندی وی را اصلاً نشان نداد، شهریار در این موارد همچنان برای جوانان ناشناخته و گمنام مانده است.

دختر استاد شهریار در خصوص ناگفته‌هایی از استاد شهریار افزود: پدرم فرد سخاوتمندی بود به طوری که حقوق دانشگاهی خود را به جنگ زده‌ها اهدا می‌کرد.

وی درباره ناگفته‌هایی از سخاوتمندی استاد شهریار اظهار داشت: برادر پدرم فوت کرده بود و پدرم هنوز ازدواج نکرده بود و فرزندان برادرش را نگه می‌داشت و آخر سر هم خانه برادرش را به اسم برادرزاده‌هایش کرد.

بهجت تبریزی در پاسخ به سئوال خبرنگار فارس که پرسید خاطره‌ای ناب از استاد بیان کنید، بیان داشت: دکتر هیئت که دوست پدرم بود، می‌گفت: برای استاد شهریار در سال 56 در تهران خانه‌ای زیبا می‌دادند، آن زمان استاد در تهران چون منزلی نداشت، خانه‌ای برای وی تدارک دیده بودند که استاد قبول نکرده و می‌گوید به جای این کار و برای خدمت به من مجوز چاپ اشعار ترکی من داده شود تا در اختیار مردم قرار گیرد.

دختر استاد می‌گوید: الآن نامه و مستندات واگذاری این خانه موجود است.

بهجت تبریزی در پایان ابراز داشت: کتاب‌های چاپی پدرم سرشار از غلط‌های چاپی و تایپی است و همچنین مطالبی که از زبان ما در روزنامه‌ها چاپ می‌شود، غلط‌های بسیاری وجود دارد.

سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار شاعر ایرانی بود که شعرهایی به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی دارد، از شعرهای معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» به فارسی و «حیدر بابایه سلام» (به معنی سلام بر حیدربابا) به ترکی آذربایجانی اشاره کرد، روز وفات این شاعر در ایران روز ملی شعر نام‌گذاری شده‌ است.

هنر بزرگ «شهریار» گذشته از استادی در سرودن غزل، قصیده، مثنوی، قطعه و... در چهار مورد است، به عنوان نمونه مناجات «علی ای همای رحمت » در ابداع تابلوهای رنگین و توصیف دقیق شاعرانه از قبیل تخت جمشید، در استخدام استادانه زبان و مصطلاحات و تعبیرات عامیانه و زبان محاوره در شعر نظیر شاهکار آذربایجانی «حیدر بابایه سلام» و چهارم در ابداع و آفرینش آثار عاطفی بسیار عمیق مانند وای مادرم و قطعه حیدر بابا.

قطعه «حیدر بابایه سلام» یا « سلام بر حیدر بابا » از معروف‌ترین آثار شهریار است و هیچ یک از دیگر آثار اعم از غزلیات، قصائد، قطعات و تابلوی استاد به تنهایی این حد شهرت و قبول عام نیافته است.
شاید این موفقیت بیش از هر چیز مرهون جاذبه فولکلوریک و قالب دل انگیز زبان مصطلح عامیانه و توجه و اقبال مشتاقانه آشنایان به زبان کنونی آذربایجان باشد و بدیهی است که برخورداری این قطعه از حد اعلای احساس، دلاویزی و از دل برآمدگی بر دلکش‌ترین و لطیف‌ترین تعبیرات، اصطلاحات، تخیلات خاطره‌انگیز و زندگی سرشار از لطف و صفای کودکی شاعر در دامن طبیعت که احساس مشابه در هر خواننده و شنونده‌ای بیدار می‌کند نیز در توفیق آن کاملاً مؤثر بوده است.

«حیدر بابایه سلام» از احساس قوی و تأثری بی‌تکلف و تخیلی شیرین و برجسته بهره‌مند است و اگر چه به جامه فاخر زبان ادبی و مصنوع شعر کلاسیک و وزن عروضی آراسته نیست ولی در عوض به زبان دل مردم است که سرشار از هزاران اشاره و نکته باریک‌تر از مو و لبریز از بدایع، نکات، تعبیرات و نادرترین اصطلاحات محلی است، یعنی به زبانی که از هر زبان ادبی و شیوه‌های مصنوع آن رنگین‌تر و دل‌کش‌تر و در نتیجه برای عموم آشنایان به این لهجه اعم از عوام و خواص رساتر و دل‌انگیزتر است، ناگفته نباید گذاشت که برخلاف آنچه گروهی می‌پندارند، شعر استادانه سرودن بدین شیوه و نمایش هنرمندانه تخیلات و تاثرات با زبان طبیعی مردم و در قالب وزنی روان و گوارای هجائی به مراتب دشوارتر است و عرصه توفیقی بیش از آن که در سرودن قطعه «حیدر بابا» نصیب شهریار شده است، متصور نیست.

«سلام بر حیدر بابا» شامل دو قطعه شعر منفصل است که قطعه دوم در واقع تجدید مطلعی از قطعه اول و مکمل و متمم آن به شمار می‌رود، هر دو قطعه از نظر زمینه، موضوع و مطلب از یک سرچشمه که تجدید و تثبیت خاطرات ایام کودکی و تجسم تصویر زندگانی ساده و شیرین و بی‌پیرایه دامنه نشینان کوه حیدر بابا است.

ولی نباید گمان کرد که استاد بدین مناسبت مدیون «حیدر بابا» است، بلکه در حقیقت شهریار است که «حیدر بابا» را از حضیض گمنامی به اوج نامداری رسانیده و قرض‌دار خود ساخته است.

نخستین شعر شهریار در سن چهار سالگی به زبان مادری شاعر با این مضمون «روقیه باجی، باشیمین تاجی، اتی آت ایته، منه وئر کته» سروده شده است و دیوان نسبتا کامل وی با مقدمه ملک‌الشعرای بهار در سال 1310 شمسی به چاپ رسیده است.

استاد «شهریار» در طول حیات پربارش با سرودن ده‌ها غزل، قصیده، قطعه و مثنوی به زبان‌های فارسی و آذری درخششی نوین در ادبیات معاصر این مرز و بوم ایجاد کرد.

منظومه ترکی «حیدر بابایه سلام» اثر بی‌نظیر این شاعر بزرگ به عنوان یک شاهکار ادبی مورد توجه ادب دوستان قرار گرفته و تاکنون به بیش از 90 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

شهریار به مذهب تشیع و پس از آن به انقلاب اسلامی دلبستگی عارفانه و شاعرانه خاصی داشت و این دلبستگی علت اصلی مظلومیت او در میان شاعران مسلمان و دگراندیش بود، اما شهریار با آثاری که از خود برجای گذاشت به هر دو گروه نشان داد که سیر صعودی را از زمین به آسمان آغاز کرده بود که مذهب تشیع و انقلاب اسلامی همچون دو بال به یاری او شتافتند.

قدرت شعری شهریار در دو قطعه معروف «مرغ بهشتی» و «هذیان دل» به حد زیبایی جلوه کرده است.
استاد سخن معاصر، بیش از 28 هزار بیت شعر به زبان فارسی و در حدود 3 هزار بیت به زبان ترکی آذری سروده‌ است، شهرت وی مرزهای داخلی کشورمان ایران را در نوردیده و اکنون در اغلب کشورهای جهان شخصیتی شناخته شده است به طوری که اکنون در جماهیر ماورای قفقاز و آسیای مرکزی خیابان‌ها، سالن‌های نمایش، پارک‌ها و دیگر اماکن عمومی به نام شهریار نام‌گذاری می‌شوند و در حال حاضر منظومه «حیدربابایه سلام » در اکثر دانشگاه‌های جهان از جمله دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده ‌آمریکا مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است و برخی از موسیقیدانان همانند «هاژاک»، آهنگساز معروف ارمنستان آهنگ جالبی برای آن ساخته است.

استاد مسلم شعر فارسی سرانجام در آذر ماه سال 1366 به علت بیماری ریوی به بیمارستان مهر تهران منتقل شد و پس از یک دوره طولانی بیماری در شهریور ماه سال 1367 جان قدسی‌اش از کالبد تنش به سرای دوست پر کشید و پیکرش در مقبره الشعرای تبریز که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار است به خاک سپرده شد.

استاد شهریار سرانجام پس از 83 سال زندگی شاعرانه پربار و پرافتخار در 27 شهریور ماه 1367 به ملکوت اعلا پیوست.

«شهریارا، تو به شمشیر قلم در همه آفاق/ به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی»
منبع : تابناک
دسته ها : گفتگو - فرهنگی
شنبه بیست و هشتم 6 1388
پاسخ رهبرانقلاب به استفتائات در مورد رویت هلال ماه شوال
پاسخ رهبرمعظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله تعالی) به استفتائات در باره رویت هلال ماه شوال در پایگاه اطلاع رسانی معظم له منتشر شد.

متن پرسش های مردم و پاسخ های معظم له که در پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری منتشر شده به شرح ذیل است:

س: همانطورکه‏مى‏دانید، وضعیت هلال‏در آخر یااول‏ماه به‏یکى از حالت‏هاى‏زیر است:
1 - غروب هلال قبل از غروب خورشید باشد.
2 - غروب هلال مقارن با غروب خورشید باشد.
3 - غروب هلال بعد از غروب خورشید باشد.
امیدواریم بیان فرمائید که کدامیک از حالات سه گانه فوق را مى‏توان به وسیله برنامه‏هاى محاسبه کننده الکترونیکى دقیق براى دورترین نقاط عالم محاسبه کرد؟ آیا استفاده از این محاسبات براى تعیین اول ماه قبل از حلول آن امکان دارد یا اینکه حتما باید ماه با چشم رؤیت شود؟
ج:معیارِ اول ماه، هلالى است که بعد از غروب خورشید غروب کند و رؤیت آن، قبل از غروب ممکن باشد، و محاسبات علمى اگر موجب یقین براى مکلف نشود، اعتبار ندارد.

س: آیارؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین CCD و انعکاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، براى اثبات اول ماه کفایت مى‏کند؟
ج: رؤیت با وسیله، فرقى با رؤیت به طریق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رایانه که درآن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.

س: اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولى تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافى است یا تحقیق بیشترى واجب است؟
ج: اگر مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقیه باشد، کافى است و نیازى به تحقیق نیست.

س: اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سى روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا براى ما که در ژاپن زندگى مى‏کنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج: اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که یک افق دارند، و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود، باید احتیاط کرد تا اول ماه ثابت شود، و رؤیت هلال در ایران که در غرب ژاپن واقع است، براى کسانى که مقیم ژاپن هستند، اعتبار ندارد.

س: آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج: رؤیت هلال در شهرهائى که در افق متحد و یا نزدیک به هم هستند و یا در شهرهائى که در شرق واقع شده‏اند، کافى است.

س: مقصود از اتحاد افق چیست؟
ج:منظور از آن، شهرهائى است که در طول خط واحدى واقع شده‏اند. بنابراین اگر دو شهر در یک خط طولى باشند (مراد از طول، طول در اصطلاح علم هیئت است)، گفته مى‏شود که آنها در افق متحد هستند.

س: اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا براى افرادى هم که در شهرى مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکى نیست.
ج: به طور کلّى اگر اختلاف بین افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤیت هلال در یکى، هلال در دیگرى قابل رؤیت نباشد، رؤیت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى که خورشید در آنها قبل از شهرهاى غربى غروب مى‏کند، کافى نیست، بر خلاف عکس آن.

س: اگر بین علماى یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟
ج: اگر اختلاف دو بیّنه به صورت نفى و اثبات باشد، یعنى یکى مدعى ثبوت هلال و دیگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، این اختلاف موجب تعارض دو بینه و تساقط هر دو است، و وظیفه مکلّف این است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن یا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نماید. ولى اگر بین ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به این صورت که بعضى از آنها مدعى رؤیت هلال باشند و بعضى دیگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤیت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و باید از آن متابعت کند، و همچنین اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نماید، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفین است و باید از آن پیروى کنند.

س: اگر شخصى هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال براى حاکم شرع شهر او به هر علتى ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج:اعلام بر او واجب نیست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.

س: همانگونه که مى‏دانید اکثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رساله‏هاى عملیه خود بیان کرده‏اند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنابراین چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مى‏کنند؟ شخصى که از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمى‏کند، چه تکلیفى دارد؟
ج: تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعیّت دیگران از وى کافى نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.

س: اگر ولى امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید براى تمامى نواحى کشور ثابت مى‏شود یا فقط براى شهرهایى که ماه در آنها دیده شده و شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مى‏گردد؟
ج:اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعا براى همه شهرها معتبر است.

س: آیا کوچکى هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب مى‏شود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سى‏ام ماه قبلى بوده است؟ اگر عید براى شخصى ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضاى روزه روز سى‏ام ماه رمضان را باید به جا آورد؟
ج: مجرد کوچکى‏و پائین بودن‏هلال یا بزرگى‏و بالا بودن‏و یا پهن‏یا باریک‏بودن آن‏دلیل شرعى شب‏اول یا دوم بودن‏نیست، ولى‏اگر مکلّف‏از آن‏علم به چیزى‏پیدا کند باید به مقتضاى علم خود در این زمینه عمل نماید.

س: آیا استناد به شبى که در آن ماه به صورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل براى محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یوم الشک معلوم شود که مثلا روز سى ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلا بر کسى که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاى روزه شود و کسى هم که به دلیل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برى‏ء الذمّه باشد؟
ج: امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نیست، ولى اگر مفید علم به چیزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نماید.

س: آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفائى است یا احتیاط واجب؟
ج:استهلال فى نفسه واجب شرعى نیست.

س: آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت مى‏شود یا با تقویم، هر چند ماه شعبان سى روز نباشد؟
ج: اول یا آخر ماه رمضان با رؤیت شخص مکلّف یا با شهادت دو فرد عادل یا با شهرتى که مفید علم است یا با گذشت سى روز و یا بوسیله حکم حاکم ثابت مى‏شود.

س: اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیارى علمى براى ثبوت هلال سرزمین‏هاى دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامى بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتى اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج: ملاک‏در این‏مورد، حصول‏اطمینان به‏رؤیت در منطقه‏اى‏است که نسبت‏به مکلّف کافى محسوب‏مى‏شود.
منبع : تابناک
دسته ها : مذهبی - فتوی
شنبه بیست و هشتم 6 1388
معیار پاداش
امام على (علیه السلام):
ثَوابُ العَمَلِ عَلَی قَدْرِ المَشَقَّةِ فیهِ.
پاداش کار به اندازۀ رنج و زحمتى است که در راه آن متحمل می شوند.
The reward for any work is proportionate to the toil of performing it.
غرر الحکم، ص 4690
دسته ها : مذهبی - احادیث
شنبه بیست و هشتم 6 1388
۲۸ شهریور ۱۳۸۸

خدایا مرا سرشار از مهر و رحمتت فرما
کسب مهر و رحمت الهی و پاکی از تیرگیهای تهمت در دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان مورد توجه قرار دارند .
دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان:

اَللّـهمّ غَشّنى فیه بِالرّحْمَة وَارْزقْنى فیه التّوْفیقَ
وَالعِصْمَة وَطَهّر قلْبى مِنْ غَیاهب التّهمة
یا رَحیماً بِعِبادِهِ المؤمِنینَ

خدایا فراگیر مرا در این ماه به مهر خود و روزیم کن در آن به توفیق خود
نگهدارى و پاک کن دلم را از تیرگیهاى تهمت
اى مهربان نسبت به بندگان مؤمن خود


گفتار نور:

قال الصادق (ع): للصائم فرحتان فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه

امام صادق (ع) فرمود :  براى روزه دار دو سرور و خوشحالى است : هنگام افطار و هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قیامت) .

وسائل الشیعه، ج 7 ص 290

منبع : بازیاب
دسته ها : مذهبی - دعا
شنبه بیست و هشتم 6 1388

حرمت «السابقون» انقلاب حفظ می‌شود؟

خلیل رضوی در سرمقاله آرمان نوشت:

یکی از پدیده‌های زشت و صدالبته مذموم، حوادث قبل و بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، تلاش بعضی‌ها برای موشکافی در تاریخ 1400 ساله اسلام، به‌خصوص تاریخ دو سه قرن صدر اسلام و آغاز تشیع در جهت یافتن متشابهات تاریخی از وجود انسان‌ها و تعمیق آن با بعضی از افراد در حوادث اخیر بود. تشبیهاتی بسیار نسنجیده

و مصادره شده برای امیال جناحی و باندی که چون عاری از صداقت گفتاری و نوشتاری بود، مطمئنا باعث تحریفات و به تبع آن باعث تحریکاتی هم شده بود که اخبار اعتراضات برخی از برادران اهل تسنن را در برخی از کشورها شنیدیم و خواندیم. هدف از نگارش این مقال، واکاوی چگونگی و چرایی این پدیده مذموم و یا نکوهش و ستایش تشبیه‌کنندگان و تشبیه‌شدگان نیست که افرادی از هر دو جناح، افرادی از هر دو جناح را با شلاق آن تشبیه نوازش داده‌اند.

هدف تطهیر برخی از انسان‌های وارسته و برخی از ارکان نظام اسلامی است که ایهام و بمباران غیرمسئولانه توپچی‌های هر دو جناح، فضایی مبهم برای مردم درخصوص این ارکان ایجاد کرد که مهمترین این افراد و شخصیت‌ها، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، با آن سابقه درخشان مبارزاتی قبل از انقلاب و مسئولیت‌های خطیر بعد از انقلاب بود.این فضا با آن کلمات مبهم آن قدر مسموم شده بود که رهبر فرزانه برای راحتی استنشاق مردم با بیان این جمله «معمولا در خطبه‌ها از کسی نام نمی‌بریم» برای رفع «توهم» از کسانی که آن تهمت‌ها را زدند و در جامعه اشاعه دادند، ضمن شرح سابقه ایشان، جمله ماندگار و تاریخی «هاشمی بارها تا مرز شهادت پیش رفتند» را برای ثبت در اوراق پس از تشبیهات درست و نادرست تاریخ بر زبان آوردند.

آیت‌الله خامنه‌ای در آن خطبه تاریخی پس از تقبیح تلاش‌های مرموز بعضی‌ها برای القای وجود اختلافات بنیادین بین معظم له و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، از سابقه حضور تاثیرگذار هاشمی برای عبور دادن کشور از گردنه‌های بسیار پیچیده مانند شورش‌های تجزیه طلبانه، تحرکات منافقات، اقدامات لیبرالیست‌ها، افراط و تفریط‌های گروهک‌ها، جنگ تحمیلی 8 ساله، خرابی‌های پس از جنگ و عقب‌ماندگی‌های چند قرنه و مهمتر از همه از قرابت فکری 50 ساله خویش با ایشان گفت که اگر قرار باشد آن سابقه و آن قرابت را با ادبیات قرآنی شرح و بسط دهیم، باید بگوییم که آن جملات در آن شرایط، ترجمانی دیگر از آیه «السابقون السابقون اولئک المقربون» است.


دو کلمه «السابقون» و «مقربون» از کلمات کلیدی قرآن برای اثبات حقانیت مبارزان صدر اسلام بود که گروهی در برهه‌های خاص تاریخی، مخصوصا در زمان حیات پربرکت پیامبر (ص) به بهانه‌های مختلف سعی در جدا کردن آنها از پیامبر (ص) داشتند تا پس از بریدن شاخه‌ها، ساقه درخت نوپای اسلام را نیز از پای درآورند.نگاهی از سر تامل به این دو کلمه در قرآن نشان از «علیم به ذات‌الصدور» بودن خداوندی و دوراندیشی رسول مکرم اسلام برای پاک و منزه داشتن سوابق و قرابت مبارزان اسلامی در طول تاریخ با رهبران اصیل اسلامی است.بی‌جهت نیست قرآنی که در طول 23 سال از لوح محفوظ – به تدریج یا یکباره – بر قلب نازنین پیامبر (ص) نازل شده است، در کنار همه مسایل ضروری برای اداره یک جامعه محدود آن روزی و جامعه نامحدود امروزی، با تاکیداتی آنچنانی که حتی در ادبیات عرب نیز کم سابقه است، از قرابت السابقون می‌گوید.


اگرچه آوردن مصادیق زمینی برای کلمات و آیات آسمانی قرآن امری درخور است، اما با علم به این حقیقت مطلق که قرآن برای راهنمایی انسان‌ها در همه اعصار و ازمنه آمده است و با توجه به فضای مبهمی که این روزها به خاطر تشبیهات نارسا و ناساز برخی از شخصیت‌های موجه و غیرموجه صدر اسلام با بعضی از شخصیت‌های انقلاب اسلامی به وجود آمده و همچنین برای تزکیه بیشتر نفس با استفاده از آیات قرآن در ماه مبارک در ذیل به آیاتی از حبل‌المتین و عروه الوثقی اشاره می‌شود که دو کلمه «السابقون» و «مقربین» در آنها تکرار شده‌اند:
- آیه 100 سوره توبه: والسابقون الاولون من المهاجرین و الانصار
- آیه 61 سوره مومنون: اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون
- آیه 45 سوره آل عمران: وجیها فی‌الدنیا و الاخره و من المقربین


اگرچه باید در بیان مصداق زمینی برای آیات آسمانی از عبارت معترضه – بلاتشبیه – استفاده کرد.
با این توضیحات، واقعا هدف کسانی که پس از ترور فیزیکی نافرجام سال 1358 و ترور شخصیتی نافرجام سه دهه، این بار با لطایف الحیل در جهت حذف ایشان از دایره نظام هستند، چه هدفی را دنبال می‌کنند؟! اصلاح‌طلبان و اصولگرایان امروز اگر ذره‌ای دلسوزی برای این ملت و مملکت در هر دو بعد اسلامیت و ملیت داشتند و داشته باشند،

باید از تفسیر به رای خود درباره مصداق «السابقون السابقون، اولئک المقربون» کتاب قطور انقلاب اسلامی، یعنی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بپرهیزند و اگر قرار باشد دایره تشبیه را از زمان پیامبر (ص) به زمان کربلا بکشانیم، نباید فراموش کنیم که دین گم کردگان لشگر یزید، خیلی خوب می‌دانستند که تنها راه استیلای نامشروعشان بر امام حسین (ع)، حذف فیزیکی علمدار با وفایش ابوالفضل العباس است که در آن صورت تشنگی بر خیام و لشگریان مستولی می‌شود و دیدیم و در تاریخ هم خواندیم که پس از ناامیدی در القائات شیطانی شبانه برای جدا کردن حضرت عباس از اردوگاه امام، با دسیسه‌ها و کمین‌های آنچنانی، آن وجود مبارک را از لشگریان اسلام گرفتند و ناله جانسوز امام حسین (ع) برای همیشه در تاریخ بلند شد که «والله ان کسر ظهری»

منبع : آینده

دسته ها : مقالات - سیاسی
جمعه بیست و هفتم 6 1388
مقاومت 44 روزه شیعیان یمن
کریم جعفری
شش هفته از زمان حمله همه جانبه ارتش یمن برای سرکوب شیعیان معترض به سیاست‌های دولت یمن در مناطق کوهستانی شمال این کشور می‌گذرد، اما بر خلاف آنچه که دولت مرکزی این کشور و افسران ارتش این کشور ادعا کرده‌اند، نه تنها ارتش موفق به شکستن اراده مبارزان مقاومت الحوثی نشده، بلکه آنها ناکامی‌های بسیاری نیز داشته‌اند.

مبارزان جنبش زیدی الحوثی که از سال 2004 و پس از بارها هشدار به دولت مرکزی و در پی حمله سازمان‌های اطلاعاتی یمنی به مراکز خود آواره کوه و بیابان شدند، امروز به جریانی مستحکم تبدیل شده که در ششمین جنگ صورت گرفته میان طرفین، علی رغم استفاده همه جانبه ارتش از تمام امکانات هوایی، زرهی، توپخانه و موشکی و همچنین دریافت کمک‌های نظامی، مالی و سیاسی از برخی از کشورهای عرب منطقه موفق به پیروزی نشده است.

این جنگ از ابعاد گوناگونی قابل بررسی است که به برخی از نکات آن در ذیل اشاره می‌شود:

1- دلیل اصلی دولت یمن از برافروختن آتش جنگ، اعاده حاکمیت خود بر خاک خود است، این مساله در ابتدا مساله قابل قبولی است؛ اما اگر در نظر بگیریم که شیعیان یمنی به چه دلیل دست به قیام علیه دولت مرکزی زده‌اند، آن وقت بهانه دولتی‌ها برای حمله و سرکوب آنها جایی نخواهد داشت.

در طول حدود نیم قرنی که دولت امامان زیدی مضمحل شدند، شیعیان در بدترین وضعیت انسانی زندگی می‌کنند تا جایی که استان صعده به عنوان مرکز اصلی حضور آنها کمترین توسعه را شاهد بوده‌ است و به گونه‌ای که اگر خودرو و برق چند ساعته در این منطقه نباشد، هیچ تفاوتی با یکصد سال پیش ندارد.

2- دولت علی عبدالله صالح در حال حاضر با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده است؛ شورش در مناطق یمن جنوبی سابق و حضور پررنگ القاعده در این کشور که آن را به عنوان مرکز فعالیت خود در شبه جزیره عربستان تبدیل کرده‌اند، به همراه مشکلات اقتصادی ناشی از ارزان شدن قیمت نفت؛ این دولت را با چالش‌های جدی مواجه کرده است، تا جایی که سرمایه‌ گذاری‌های صورت گرفته به صفر رسیده و دولت برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات خود به فرافکنی روی آورده است. دولت یمن انتظار دارد که با موفقیت در سرکوب شیعیان بتواند دیگر گروه‌های مخالف را هم به اطاعت وادار کند.

3- آقای صالح به عنوان رئیس جمهور یمن، بیش از دو دهه است که قدرت را رها نکرده و برای سومین بار متوالی با تغییر قانون اساسی به عنوان رئیس جمهور یمن انتخاب شد. این انتخاب که با تقلبات گسترده همراه بود، بسیاری از مردم این کشور را ناراضی کرده و احزاب مخالف مانند حزب اصلاح را به شدت نگران کرده است که مبادا صالح نیز مانند حسنی مبارک در صدد موروثی کردن قدرت افتاده باشد. به همین دلیل آقای صالح به دنبال راه فراری بود تا سر مردم را به موضوعی دیگر گرم کند.

4- بدون هیچ تردیدی می‌توان به نقش پررنگ و اساسی کشورهای عربستان سعودی و مصر در ماجرای حمله ارتش یمن به شیعیان این کشور اشاره کرد. عربستان که نمی‌تواند حضور شیعیان را در مرزهای خود برتابد – چرا که اقلیتی از شیعیان هفت امامی در منطقه نجران هم‌مرز با یمن زندگی می‌کنند – دیگر آنکه وهابیت حاکم بر عربستان می‌تواند اصولا تفکر شیعیی را تحمل کند، بنابراین لابی قدرتمند وهابی‌ها در ساختار حکومتی عربستان دست به کار شد تا دولت صنعا را متقاعد به حمله به شیعیان کند. بر اساس گزارش‌های موثق علاوه بر آنکه عربستان حاضر به پرداخت هزینه‌های این جنگ شده، در عملیات نظامی نیز مشارکت داشته و تجهیزات متعلق به ارتش سعودی توسط مبارزان یمنی کشف شده است.

دیگر دلیلی که می‌توان در مورد دخالت عربستان آورد به دیدار مقرن بن عبدالعزیز وزیر اطلاعات این کشور با مقامات لیبی اشاره کرد که از آنها خواسته بود تا به شیعیان زیدی یمن کمک نکرده و تلاش‌های آنها را برای سرکوب این جریان بر باد ندهند. دیگر کشوری که در این درگیری‌ها دخالت مستقیم دارد، مصر است که یه صورت کمک‌های فنی، تسلیحاتی و هم‌چنین سیاسی به پشتیبانی دولت صالح آمده است. برای مصری‌ها سرکوب شیعیان بسیار مهم ارزیابی شده و آنها از هر تلاشی در این زمینه فروگذار نمی‌کنند.

5- موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد، مقاومت عجیب مبارزان جنبش الحوثی در برابر ارتش دولتی باز می‌گردد. بر اساس آنچه که شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌کنند و آنچه که در بیانیه ارتش یمن آمده است؛ نظامیان یمنی از تمام امکانات خود در این تهاجم استفاده می‌کنند. بمب‌افکن‌ها و بالگردهای نظامی، توپخانه سنگین، نیروی زرهی، موشک‌انداز و هر آنچه که در ارتش یمن موجود است را می‌توان در این نبرد نابرابر دید، اما در برابر این تجهیزات پیشرفته، افراد جریان الحوثی با کمترین امکانات در برابر ماشین جنگی دولتی ایستادگی می‌کنند و بر خلاف آنچه که رسانه‌های دولتی و برخی از شبکه‌های خبری عرب‌زبان می‌گویند، نه تنها هنوز ساختار نظامی و سیاسی جریان دست نخورده باقی مانده است، بلکه بر اساس اخبار موجود آنها همچنان مقاومت سرسختانه‌ای دارند.

6- ما در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه شاهد تلاش کشورهای عربستان، مصر و اردن برای سرکوبی جریان‌های نزدیک به ایران بودیم، در این دو جنگ سیاست‌ این کشورها در پی مقاومت مردمی در لبنان و فلسطین شکست خورد، امروز آنها با این توهم که ایران در پشت جریان الحوثی قرار دارد، تلاش دارند تا مقاومت این جریان را در هم شکسته و راه را برای تحقیر ایران فراهم کنند، اما مقاومت 44 روزه شیعیان زیدی در یمن نشان از آن دارد که این سیاست نیز راه به جایی نخواهد برد. اگر استان صعده و دیگر مناطقی شیعیان در آن به فعالیت می‌پردازند، در محاصره نبود، آنگاه می‌شد میزان مقاومت را سنجید.

7- تا زمانی که دولت یمن به سیاست‌های سرکوب و ارعاب خود در قبال اقلیت بزرگ - شیعیان 25 درصد جمعیت یمن را دارند – تغییر ندهد و تقسیم سرمایه‌گذاری در کشور نکند، شورش‌ها در شمال و جنوب ادامه خواهد داشت. اتهام زدن به کشورهای دیگر مبنی بر رساندن کمک‌های نظامی و تسلیحاتی چیزی جز فرافکنی نیست و همه می‌دانند که در بازارهای یمن قیمت یک عدد نارنجک از یک قرص نان کمتر است و بنابراین دستیابی مبارزان الحوثی به سلاح چندان سخت نیست. لازم به یادآوری است که در پی دستیابی مبارزان جریان الحوثی به مراکز نظامی ارتش یمن؛ آنها به سلاح و امکانات نظامی بسیاری دست یافته‌اند که مقاومت چند ماهه آنها را باعث می‌شود.

8- در پایان باید گفت حتی اگر ارتش یمن به نسل کشی شیعیان در استان‌های شمالی خود روی آورد از این سفره چیزی عایدش نخواهد شد. تجربه نشان داده است که جریان‌های مقاومت مبتنی بر پشتیبانی مردمی می‌تواند برای سال‌ها دوام داشته باشد و در صورت سرکوب موقت، در صورت عدم اصلاح روش حکومت بار دیگر و با شدت بیشتر ظهور خواهد یافت. از این رو است که به دولت یمن توصیه می‌شود به جای گلوله و خون به سراغ گفت‌وگو و مذاکره‌ای برود که پیش از این به میزبانی قطر برگزار شده بود و طرفین هم به توافق‌هایی رسیده بودند..
منبع : تابناک
دسته ها : مقالات - سیاسی
جمعه بیست و هفتم 6 1388
سفیدی مو برگشت پذیر نیست  
 
دکتر «امیرهوشنگ احسانی» متخصص پوست و مو و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت وگو با ایسنا با اشاره به اینکه فاکتورهای ایجادکننده سفیدی مو تاکنون دقیقاً مشخص نشده است، گفت؛ «در مورد نقش عواملی همانند استرس، تغذیه بد، کم خونی و کم کاری تیروئید در سفیدی زودرس مو، اتفاق نظر وجود ندارد ولی افرادی که دچار مشکلاتی نظیر کم خونی یا کم کاری تیروئید هستند، در صورت درمان به موقع بیماری، می توانند روند سفیدی زودرس را متوقف کنند.» وی در خصوص برگشت پذیر بودن سفیدی مو به حالت طبیعی خاطرنشان کرد؛ «جز در مواردی که سفیدی مو به علت مصرف دارو یا عوامل خارجی باشد، برگشت سفیدی مو امکان پذیر نیست.» عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به تبلیغاتی که اخیراً در مورد تاثیر مصرف انواع لوسیون ها و ترکیبات مو، در برگشت رنگ مو صورت می گیرد، تاکید کرد؛ «متاسفانه این تبلیغات فاقد هرگونه پایه و اساس علمی بوده و مصرف این نوع محصولات هیچ تاثیری در برگشت دائمی رنگ اولیه مو ندارد.» وی در ادامه افزود؛ «مصرف این نوع ترکیبات فقط به عنوان نوعی رنگ مو با اثر دائمی تر (نسبت به رنگ موهای موقت) عمل می کند که قطعاً با شست وشوهای مکرر، رنگ مو به رنگ قبل از استفاده از این نوع ترکیبات برمی گردد.» دکتر «احسانی» در خصوص تاثیر استرس در سفیدی زودرس مو گفت؛ «به رغم اینکه از استرس به عنوان عامل ایجادکننده سفیدی مو بسیار صحبت شده است، ولی تاکنون نقش استرس در ایجاد سفیدی مو کاملاً به اثبات نرسیده است.»
منبع : بازیاب
دسته ها : خبر - علمی
جمعه بیست و هفتم 6 1388
X