شاید تا به حال نشنیده باشید که محمدرضا شجریان خواندن را ابتدا نزد حاج مهدی، پدرش و در جلسات قرائت قرآن آغاز کرد.
پدر محمدرضا هم صدای خوش را از پدرش حاج آقا سید علی اکبر طبسی یکی از مالکان مشهور طبس به ارث برده بود.
حاج مهدی شش فرزند داشت که دو فرزند وی محمدرضا و سیامک به حرفه آوازخوانی روی آوردند.
محمدرضا سال 1340 و در بیست و یک سالگی با خانم فرخنده گل افشان ازدواج کرد خانم گل افشان هم مثل خود شجریان معلم دبستان بود و هر دوی آنها در شهر قوچان تدریس می کردند که در همین شهر هم پای سفره عقد نشستند.
شجریان آواز میخواند و ساز میساخت و به باغبانی علاقه داشت و خانم گل افشان ، به گل سازی میپرداخت.
پس از دو سال فرزانه اولین فرزند محمدرضا شجریان متولد شد. دومین فرزند هم به نام افسانه در سال 1344به دنیا آمد.
مژگان سومین فرزند این خانواده هنرمند در سال 1348 به دنیا آمد و آخرین فرزند محمدرضا شجریان و فرخنده گل افشان هم همایون بود که روز 31 اردیبهشت سال 1354 به دنیا آمد.
شجریان در سال 1371 با کتایون خوانساری ازدواج کرد که ثمره آن رایان دوازده ساله است. کتایون خوانساری در سال 1344 در تهران به دنیا آمد . پدرش از بنیانگذاران هنر گرافیک در ایران بود.
فرزند دوم شجریان، افسانه با پرویز مشکاتیان آهنگساز و سنتور نواز برجسته موسیقی ایران ازدواج کرد. ثمره ازدواج پرویز مشکاتیان با و افسانه دو فرزند به نام های آوا و آیین است . مژگان شجریان که در رشته نقاشی مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد ارتباط تصویری (گرافیک) را دارد.
همسر او محمدعلی رفیعی مدیر برگزاری کنسرتهای شجریانهای پدر و پسر است که ثمره ازدواجشان سه فرزند است. دخترشان مهر سیزده ساله است و پیانو مینوازد. پسران دوقلوی آنها هم سام و سپهر هستند که مادرشان از استعداد خوب آنها در پیانو نوازی می گوید.
همایون فرزند آخر همسر اول استاد از سال 1370، پدر و گروه آوا را کنسرتهای مختلف در سراسر جهان با تنبک همراهی کرد و از سال 1378 به بعد در صحنه کنسرتها با پدر همخوانی کرد. همایون چند سال پیش با خانم گیتا خوانساری ازدواج کرد که ثمره این ازدواج هم یاسمین است که دو سال دارد.
متن کامل این مطلب در هفته نامه ایراندخت شماره71 به چاپ رسیده است.
پارلماننیوز: به رغم توصیه نخبگان و افراد خاص اجتماعی در مورد کنار گذاشتن کینه ها و اتهام زنی های دو ماه اخیر و پس از انتخابات ریاست جمهوری، صداوسیما در رویه ای جالب بیش از 100 تن را به صورت مستقیم و غیرمستقیم شامل ممنوعیت تصویری و فعالیت در این سازمان کرده است.
به گزارش آینده، پس از ممنوع شدن فعالیت و تصویر چهره هایی مانند سید جواد هاشمی، ساعد باقری، سهیل محمودی، عبدالجبار کاکایی ساختار این محدودیت ها دو ماه پس از انتخابات چهره دیگری به خود گرفته است.
البته براین اساس، پخش مجموعه های تلویزیونی و تله فیلم و فیلم های سینمایی از افراد هنری برشمرده که پیش از این تولید شده یا در حال تولید است، بلامانع است، اما فعالیت جدید آنها در قالب برنامه های سازمان صداوسیما تا اطلاع ثانوی ممنوع است و درباره دیگر چهره های فرهنگی و هنری، دعوت از آنها به برنامه ها و پخش اخبار آنها فعلا ممنوع شده است.
حالا محدودیت به نام هایی رسیده که معروف ترین آنها سیدرضا میرکریمی، مجید مجیدی، حسین پاکدل، احمدرضا درویش، فاطمه معتمدآریا، محمد رحمانیان، سید محمدرضا بهشتی، هوشنگ توکلی، لیلی رشیدی، بهاره رهنما، کیومرث پور احمد، کمال تبریزی، هما روستا، مهتاب نصیرپور، مرضیه برومند، لادن مستوفی، داریوش مهرجویی، عزتالله انتظامی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز،محمد رحمانیان، مهدی کرمپور، محسن مخملباف، مازیار میری، محمد احصایی، احمد مسجد جامعی، معصومه ابتکار، علیرضا رئیسیان، منوچهر محمدی، علی معلم، حسین زمان، حبیبالله صادقی، فرشته طائرپور، مرتضی رزاق کریمی، سامان سالور، پگاه آهنگرانی، پانته آ بهرام، منیژه حکمت، رویا نونهالی، امیر جعفری، منوچهر شاهسواری، عبدالحسین مختاباد، حسام الدین سراج، مسعود کیمیایی، گوهر خیراندیش، مسعود رایگان، رویا تیموریان، محمدرضا فروتن، ابوالفضل جلیلی، اسرافیل شیرچى، مهرشاد کارخانی، شاهین فرهت، محمد وافری، فاطمه راکعی، داوود رشیدی، هدیه تهرانی، باران کوثری، خزر معصومی، بیژن امکانیان، بزرگمهر حسینپور، داریوش فرهنگ، لیلا حاتمی، علی مصفا، سعید ابوطالب، جمشید بایرامی، حسین خسروجردی، علیرضا قاسم خان، احمد اسفندیاری، محمدرضا عارف، نجفقلی حبیبی، مجید انصاری، حسن بلخاری، مهدی منتظرقائم، محمود نجاتی حسینی، محمدعلی خلیلی اردکانی، کامپوزیا پرتوی، محمدعلی نجفی، قاسم افشار، مجید کیانی، علی ژکان، ابراهیم حقیقی، سیروس تسلیمی، حمید فرخ نژاد، داریوش پیرنیاکان، امیر جغتایی، محبوبه بیات، محمدرضا اصلانی، همایون امامی، ابراهیم حسن بیگی، افشین علاء، رضا رییسی، فیروزه زنوزی جلالی، جعفر ابراهیمی، محمود دولت آبادی، یوسفعلی میرشکاک، جمال میرصادقی، علی باباشاهی، عماد افروغ، سید مهدی شجاعی، احمد پورنجاتی، محمد بهشتی، عاتقه صدیقی(رجایی)، عیسی کلانتری، الهه کولایی، محمد ستاری فر، صادق زیباکلام، رخشان بنی اعتماد، ناصر تقوایی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، ناصر چشم آذر و علیرضا شجاع نوری می باشد.
جالب این است که در اسامی اعلام شده نام مرحوم سیف الله داد نیز مشاهده می شد که با فوت این کارگردان و مدیر موفق سینمای کشورمان نام وی از این لیست حذف شد.
بدتر از همه آن که نام برخی چهرههای سرشناس فرهنگ و هنر دینی نظیر سیدرضا میرکریمی، مجید مجیدی، حسن بلخاری، عماد افروغ و سید مهدی شجاعی هم در این لیست قرار گرفته و معلوم نیست با این حساب صداوسیما چگونه میخواهد رسالتهای مهم خود را انجام دهد؟!
سوال اینجاست، آیا سازمان صداوسیما که برای لفظ "رسانه ملی" غش و ضعف می کند، چنین رفتاری را دال بر ملی بودن تلقی می کند یا عقده گشایی با سلیقه های مختلف در انتخابات ریاست جمهوری؟!
آیا با چنین رفتاری که با فرهیختگان و هنرمندان و چهره های فرهنگی انجام می شود، می توان در انتخابات های آینده کشور مشارکت این طبقه پرمخاطب جامعه را مدنظر داشت؟
چرا متولیان این رسانه بزرگ کشورمان بدون اینکه روی تاثیر مستقیم یک حرکت و تصمیم خود ارزیابی درستی داشته باشند، وارد ماجرا شده و کمر نظام را از هزینه های خود ساخته خم می کنند؟
متاسفانه در کنار بحران ممنوعیت تصویر و فعالیت چهره های برشمرده به نظر می رسد برخورد با بدنه صداوسیما هم شروع شده که اخراج زن و شوهر شاغل در رادیو گفتگو و اخراج سردبیر شجاع رادیو جوان در صدر آن است و در ادامه تعدادی از عناصر فنی و اداری شاغل در این سازمان به دلیل شرکت در راهپیمایی ها یا تجمع های مختلف از خدمت معلق شده اند.
این لیست و اسامی داخل آن موجب شده که برنامه های مختلف رادیو و تلویزیونی به صورت گفتاری از آوردن افراد برشمرده منع شوند و پخش شبکه های مختلف رادیو و تلویزیونی به جهت عدم انتشار اسامی مورد اشاره مکتوبی را به بخش های تولیدی اعلان نکنند، اما از پخش تصاویر این افراد در قالب برنامه های تلویزیونی جلوگیری می کنند.
در این میان بیشترین تاثیر را برنامه "این شب ها"، "صبح عالی بخیر" و برنامه "خانواده" در شبکه یک، "دو قدم مانده" به صبح در شبکه چهار، "به خانه برمی گردیم" در شبکه تهران و "خانه فیروزه ای" در شبکه سه دچار بحران داخلی شده و بسیاری از میهمانان، کارشناسان و حتی مجریان خود را از دست داده اند.
با این وضع و محدودیت های شدید اعمال شده آیا می توان این رویه و ممنوعیت فعالیت افراد برشمرده را تکذیب کرد؟
البته که دیوار حاشا بلند است و به همان خاطر که مکتوبی برای ممنوعیت تصویری و فعالیت افراد مختلف منتشر نمی شود، بهانه برای تکذیب میسر است. اما متولیان محترم سازمان صداوسیما دقت داشته باشند که مجریان و کارشناسان یک برنامه به محض اینکه قلع و قمع می شوند از سوی مردم و مخاطبان حرفه ای به خوبی قابل شناسایی است و با افراد حذف شده نیز به همین دلیل قطع همکاری می شود.
ای کاش سینه چاکان لفظ رسانه ملی، آن قدر شجاعت و دیدگاه بلند داشتند که دعواهای زن و شوهری در حاشیه سلیقه های انتخاباتی در کشور را که در هر کشوری وجود دارد، به دیده یک چشم عاقل می نگریستند و از به هم زدن این کلاف سردرگم در پاشنه جام جم خودداری می کردند.
اگرچه این حرفها به این سادگی به گوش تئورسین های متولی بر صداوسیما نمی رود، اما می توان کاهش شدید آگهی های بازرگانی و واکنش های تند مردم نسبت به برنامه هایی مانند بخش خبری 20:30 شبکه دو، بخش خبری 20 شبکه خبر و برنامه های بی مایه سیاسی و از بین رفتن اعتبار بخش های خبری صداوسیما را از عوارض نخست این اشتباه رسانه ای و تسویه حساب شخصی دانست.
اسامی برگزیدگان بخشهای مختلف بیست و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان همدان طی مراسمی اعلام شد.
به گزارش فارس، مراسم اختتامیه جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان همدان عصر امروز در تالار ابنسینای استان همدان برگزار شد و برگزیدگان آن به شرح زیر اعلام شدند:
* بخش فیلم کوتاه
بچههای اناران ساخته مصطفی کرمی، لبخند فرشتگان ساخته هاشم اولیایی مقدم، خاتون ساخته سیف یزدانی و محسن غضنفری، هاوری ساخته اکبر شهبازی، مادرهای برفی ساخته پیمان نهان قدرتی، جوایز بخش فیلم کوتاه را از آن خود کردند.
* بخش پویانمایی
دیپلم افتخار بخش پویانمایی به فیلم سیب سرخ (علی لطفی و مریم هاشمی پور)، گرگ و میش (محمدعلی سلیمانی)، صندوق شاهد (بابک نظری) و پروانه زرین به فیلم پویانمایی همسایهات را مخور (محمود نفیسی) تعلق گرفت.
*بخش فیلمهای ویدئویی نیمهبلند
ضمن تقدیر از فیلم هدیهای برای آسمان پروانه زرین و لوح تقدیر بهترین فیلم نیمه بلند ویدئویی به یک روز قشنگ برفی (ماهایا پطروسیان و امیرتوده روستا) اهدا شد.
* بخش جنبی
جایزه ویژه بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همدان به فیلم کودک و فرشته (مسعود نقاش زاده) اهدا شد و جایزه ویژه اکو به دو فیلم مومو از کشور ترکیه و نقش و نقاش (مهدی جعفری) تعلق گرفت.
جایزه ویژه استانداری همدان نیز به فیلم پرواز مرغابیها ساخته علی شاه حاتمی اهدا گردید.
* بخش بینالملل
داوران کودک بخش بینالملل جشنواره جوایز خود را در بخش پویانمایی به فیلم شورش موشها از کشور اسپانیا اهدا کردند و در بخش ویدئویی فیلم مادرهای برفی (پیمان نهان قدرتی) پروانه زرین کسب کرد.
فیلم کوتاه نوبت منه از کشور آلمان جایزه بهترین فیلم کوتاه و فیلم رنگین کمانی از کشور اندونزی جایزه بهترین فیلم بلند را از آن خود کرد.
پروانه زرین بهترین فیلم آسیایی به فیلم کودک و فرشته (مسعود نقاش زاده) اهدا شد و در بخش فیلم نیمه بلند ویدئویی ورزشکار آماتور از کشور انگلستان پروانه زرین جشنواره را کسب کرد.
در بخش فیلم ویدئویی بلند بالهای خوشبختی (بهروز شعیبی) و کسی در راه است(رهبر قنبری) پروانه زرین این بخش را مشترکا دریافت کردند.
فیلم انیمیشن گرگ و میش (محمدعلی سلیمان زاده) جایزه بهترین پویانمایی را بدست آورد.
جایزه بهترین بازیگر نوجوان به مهرشاد اسفندیاری برای بازی در فیلم و کسی در راه است اهدا شد.
پروانه زرین بهترین فیلمنامه را نیز فیلم پیانوی جنگل از کشور ژاپن بدست آورد .
فیلم سینمایی مومو از کشور ترکیه نیز پروانه زرین بهترین کارگردانی را از آن خود کرد.
جایزه ویژه هیأت داوران در بخش بین الملل به فیلم پسر کیهانی از کشور برزیل اهدا شد و جایزه بهترین فیلم بلند بخش بینالملل جشنواره همدان به فیلم پیانوی جنگل از کشور ژاپن اهدا شد.
*بخش سینمای ایران
جایزه بهترین فیلم برگزیده داوران فیلمهای کودک و نوجوان به فیلم یک وجب از آسمان (علی وزیریان) تعلق گرفت.
پروانه زرین بهترین اثر ویدئویی بلند به فیلم بالهای خوشبختی (بهروز شعیبی) اهدا شد.
جایزه ویژه هیأت داوران سینمای ایران به مصطفی قربان پور کارگردان فیلم 12روز تعلق گرفت.
در این بخش جایزه بهترین بازیگر کودک به سوگل نصرتی برای بازی در فیلم افسانه خورشید اهدا شد و پارسا نصیریان بازیگر فیلم بالهای خوشبختی دیپلم افتخار این بخش را از آن خود کرد.
جایزه بهترین بازیگر نوجوان ضمن تقدیر از متین حیدرینیا برای بازی در فیلم مسیر عشق به مونا احمدی بازیگر فیلم سینمایی کودک و فرشته اهدا شد.
همچنین محمدجواد جعفرپور برای بازی در فیلم سینمایی 12 روز جایزه بهترین بازیگر نوجوان را به دست آورد.
پروانه زرین بهترین فیلمنامه به محمدرضا گوهری و مسعود نقاش زاده برای فیلمنامه کودک و فرشته اهدا شد.
همچنین جایزه بهترین کارگردانی فیلم بلند به غلامرضا رمضانی کارگردان فیلم همبازی تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلم جشنواره همدان به حسن کلامی تهیه کننده فیلم سینمایی کودک و فرشته اهدا گردید.
در انتها جایزه ویژه جشنواره فیلم کودک و نوجوان جشنواره همدان به علی شاهحاتمی کارگردان فیلم پرواز مرغابیها تعلق گرفت.
یاد آن روزها به خیر که فکر میکردیم «آژانس شیشهای» فیلم پیچیدهای است. به نظرم میرسید که تقابل بین عباس و سلحشور، بین حاج کاظم و آدمهای داخل آژانس، ویژهترین بخش تاریخ این سرزمین است. وقتی اسطوره به خیابان میآید، وقتی جهان ارزشهای پیچیده بشر متمدن با جهان مقدس ارزشهای اساطیری درمیافتد، حاجکاظم برای نجات آرمانش حق آدمهای داخل آژانس را میخورد. آدمهای ظاهراً معمولی که یادگاری از جبهه نداشتند. او آدم بد داستان بود یا آدم خوبش؟! تناقض از این بیشتر؟
این شد که آژانس شیشهای، پر سروصداترین فیلم دوران خودش شد. به شکل غریبی، آدمها با طرز تفکر و خاستگاههای گوناگون، فیلم را از آن خودشان میدانستند. به بهانه فیلم حرفها زده شد و بحثها شکل گرفت. یکی، دو سال پیش در مقالهای نوشتم که هامون و آژانس شیشهای، چه دوست داشته باشیم یا نه، ماندگارترین فیلمهای سینمای ایران در دو دهه اخیر بودهاند. آژانس شیشهای، آینه جامعه ما بود و. . .
. . . و آینه جامعه ما ماند. کی فکرش را میکرد؟ کم کم تبدیل شد به پر سروصداترین و احتمالاً محبوبترین فیلم دهه 1370. تماشاگران بعدی و مخاطبهای تازه هم فیلم را زنده نگه داشتند. ارزشهای سینمایی داشته و نداشته به کنار، هر کدام از آدمهای داستان هوادارانی یافتند و مخالفانی و از آن مهمتر، آدمهایی شبیه به خودشان در بافت اجتماعی و سیاسی جامعه. هنوز بود و همچنان فکر میکردیم آژانس شیشهای تناقضی را مطرح میکند و دورانی که پیچیدهترین است و دیگر بعید است چنین پیچیدگیای را تجربه کنیم و چنین جهانی را از ارزشها و حقهای متناقض.
در یکی، دو ماه گذشته و همراه با تحولات اخیر، ابراهیم حاتمیکیا، ساکت بزرگ بود. هیچ جور موضعگیری نکرد و حرفی نزد. اما مخلوق جلوتر از خالقش حرکت کرد. پیش رفت و پیش رفت و کم کم جایش را در ذهن آدمها باز کرد. این که حالا سلحشور کجاست و حاج کاظم و عباس و ابوذر و سلمان و اصغر کجایند.
ملت، فیلم را مثل شابلون گذاشته بودند روی اتفاقات اخیر. پس وقتی در سایت «سینمای ما»، از آژانس شیشهای و این روزها نوشتیم، بازدید کنندگان سایت شروع کردند به شکل گستردهای از خاطراتشان گفتند و اتفاقهای امروز.
ابراهیم حاتمیکیا، وقتی این را دید، سکوت دو ماههاش را شکست. یادداشتی نوشت با این مضمون خطاب به مخاطبان آژانس شیشهای و از کاربران سایت خواست تا همراه و همدوش او، نظرشان را درباره امروز شخصیتها بگویند:
«یا لطیف - این ایام بعضی شوخی و جدی ازم آدرس حاج کاظم و سلحشور و اصغر و سلمان و عباس رو میگیرن. عزیزم من هم مثل شما گاهی وقتا اونا رو میبینم. از شما چه پنهون یه وقتایی فهمیدم که شونه به شونه هم وایستادیم، ولی ساکت. بیایید گیوههای مکاشفه رو وربکشیم و بریم تعقیبشون. ببینیم کجا میرن. با کی نشست و برخاست دارن. حرف دلشون چیه. حال و روزشون چطوره. نکنه دارن آژانس 2 رو میسازن و ما بیخبر نشستیم. ممنونتون میشم منو از دلشورگی دربیارین. ابراهیم حاتمیکیا»
همه اینها را نوشتم که برایتان بگویم: ما را بگو. ما آدمهای ساده را. فکر میکردیم آن سالهای میانه دهه 1370، پیچیدهترین سالهای عمر کوتاه و پر پیچ و خم ما بوده و حالا. . .
منبع : خبر آن لاین