السلام علیک یا ثارالله ...
عصر عاشورا کنار خیمههای سوخته
ذوالجناحی ماند با یال رهای سوخته
کاروان میرفت و میبلعید دشت دیرسال
کودکان تشنه را با دست و پای سوخته
در کجا دیدید یا خواندید روی نیزهها
آسمان قرآن بخواند با صدای سوخته
قطره قطره شرم شد آب فرات از دیدنِ
رقص خونآلود شمشیر و هوای سوخته
چارده قرن آسمان بارید و میبارد هنوز
چشم زینب را به خاک کربلای سوخته
ابرها بارانی و شاید خدا هم گریه کرد
عصر عاشورا کنار خیمههای سوخته
محمود اکرامی
السلام علیک یا صاحب الزمان ...
سلام وارث تنهای بینشانیها!
خدای بیت غزلهای آسمانیها
نیامدی و کهنسالهایمان مُردند
در آستانهٔ مرگاند نوجوانیها
چقدر تهمتِ ناجور بارمان کردند
چقدر طعنه که: «دیوانهها! روانیها!
کسی برای نجات شما نمیآید
کسی نمیرسد از پشتِ نُدبهخوانیها»
مسیحِ آمدنی! سوشیانس! ای موعود!
تو ـ هر که هستی از آنسوی مهربانیها!
بگو به حرف بیایند مردگانِ سکوت
زبان شوند و بگویند بیزبانیها
هنوز پنجرهها باز میشوند و هنوز
تهی است کوچه از آوازِ شادمانیها
و زرد میشوند و دانهدانه میافتند
کنار پنجرهها برگِ شمعدانیها
پانتهآ صفایی بروجنی
یا ابا صالح ...
همین است ابتدای سبز اوقاتی که می گویند
و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که می گویند
اشارات زلالی از طلوع زاده ی نرگس
پیاپی می وزد از سمت میقاتی که می گویند
زمین در جستجو هرچند بی تابانه می چرخد
ولی پیداست دیگر آن غلاماتی که می گویند
جهان این بار دیگر ایستاده با تمام خویش
کنار خیمه ی سبز ملاقاتی که می گویند
کنار جمعه ی موعود گل های ظهور او
یکایک می دمد طبق علاماتی که می گویند
کنون از ابتدای دشت های شرق می آید
صدای آخرین بند مناجاتی که می گویند
و خاک این خاک شاعر آسمانی می شود کم کم
در استقبال آن عاشق ترین ذاتی که می گویند
و فردا بی گمان این سمت عالم روی خواهد داد
سرانجام عجیب اتفاقاتی که می گویند
زکریا اخلاقی
غریب کربلا ...
چند وقت است دلم می گیرد
دلم از شوق حرم می گیرد
مثل یک قرن شب تاریک است
دو سه روزی که دلم می گیرد
مثل این است که دارد کم کم
هستیم رنگ عدم می گیرد
دسته سینه زنی در دل من
نوحه می خواند و دم می گیرد
گریه ام، یعنی باران بهار
هم نمی گیرد و هم می گیرد
بس که دلتنگی من بسیار است
دلم از وسعت کم می گیرد
لشکر عشق، حرم را به خدا
به خود عشق قسم می گیرد
قیصر امین پور
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه ها ی مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده است
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست
شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد ، واژه ی لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید
بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید
او را چنان فنای خدا بی ریا کشید
حتی براش جای کفن بوریا کشید
در خون کشید قافیه ها را ، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
"خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود"
اوکهکشان روشن هفده ستاره بود
خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن ...
پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن ...
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن ...
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن ...
در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچکس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...
سیدحمیدرضا برقعی
فارس نوشت:
سید ضیاءالدین مظهری با بیان این که یکی از عادات غذایی غلط که در دوران نوجوانی شکل میگیرد، تمایل نوجوان به صرف غذاهای حاضری است، گفت: این غذاها از نظر دارا بودن ریز مغذیهایی مانند آهن، کلسیم، ریبوفلاوین (ویتامین B2) و ویتامین A فقیر هستند. اگر در کنار این رژیم غذایی از میوهها و سبزیها استفاده نشود، فرد دچار کمبود ویتامین C نیز میشود.
این متخصص تغذیه با اشاره به این که اغلب غذاهای آماده حاوی بیش از 50 درصد چربی هستند که تهدیدی جدی برای سلامت به شمار میروند و البته در این زمینه رسانههای گروهی نیز تأثیر زیادی بر انتخاب غذا توسط نوجوانان دارند، افزود: آمارها نشان میدهند که به طور متوسط هر کودکی که به سنین نوجوانی میرسد، تقریباً در حدود 100 هزار تبلیغ مواد غذایی از طریق تلویزیون و مجلات میبیند که اغلب این تبلیغات به معرفی محصولات غذایی اختصاص دارند که سرشار از چربی و قندهای ساده هستند.
این متخصص تغذیه گفت: در حدود 65 درصد این تبلیغها مربوط به نوشابههای گازدار و شیرینی و شکلات هستند که میتواند خطر بالقوهای برای بروز چاقی در کودکان و نوجوانان باشد. این مسائل روی هم رفته باعث خواهند شد که نوجوانان در معرض ابتلا به بیماریهای ناشی از کمبود دریافت ویتامینهای A، B6، فولات، B2 و همچنین مواد معدنی چون آهن، کلسیم و روی باشند. علاوه بر این کمبود دریافت منیزیم، مس و منگنز نیز در دختران نوجوان دیده میشود.
وی گفت: چاقی یکی دیگر از مشکلات نوجوانان است و همان طور که میدانید میتواند زمینه ساز بروز بسیاری از بیماریهای مزمن در دوران بزرگسالی باشد. دیابت، بیماریهای قلبی - عروقی، انواع سرطانها، ناراحتیهای کلیوی، ناراحتیهای مفصلی و ناباروری از جمله عوارض چاقی به شمار میروند.
مظهری گفت: بروز این کمبودها در دختران خطرات جبران ناپذیر بیشتری را نسبت به پسران دارد، زیرا عدم کفایت تغذیهای رژیم غذایی و اختلالات رشدی ناشی از آن میتواند مشکلات عدیدهای را در دوران بارداری و پس از آن برای مادر و همچنین جنین ایجاد کند. به طوری که این مسئله بر تکامل فیزیکی، عصبی و روحی کودک این افراد هنگام بارداری تأثیرات جبران ناپذیری خواهد داشت
مهدی فاطمه بیا ...
۱
یک عمر تو زخم های ما را بستی
هر روز کشیدی به سر ما دستی
شعبان که به نیمه می رسد آقا جان!
ما تازه به یادمان می آید هستی!
۲
هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم
این نامه ی چندم است که می خوانی
داریم رکورد کوفه را می شکنیم
۳
هر چند که خسته ایم از این حال نیا!
شرمنده! اگر ندارد اشکال نیا!
ما خط تمام نامه هامان کوفی است
آقای گلم زبان من لال نیا!
۴
سر تا سر جان ما پر از تب نشده
چون جام جنون ما لبالب نشده
ما منتظریم ماه کامل بشود
دور قمری چهارده شب نشده
۵
هر چند که بیمار تو هستیم همه
دیوانه ی دیدار تو هستیم همه
بین خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلب کار تو هستیم همه
۶
هر روز به ما اگر که سر هم بزنی
بر ریشه ی خواب ما تبر هم بزنی
آقا تو که خوب می شناسی ما را
زنگ در خانه را اگر هم بزنی...
۷
از مزرعه های کوچک بعضی ها
برچیده شود مترسک بعضی ها
آقا خودمانیم چه کیفی دارد
وقتی بزنی به برجک بعضی ها
۸
این مرد که در ره است باید او را...
می ترسم اگر سر زده آید او را...
از هر که سراغ او گرفتم دیدم
در شهر کسی نمی شناسد او را
۹
ای قبله ی ابرهای بار آور تو!
دریا به نماز ایستاده در تو
باران که گرفته است تسبیح به دست
دارد صلوات می فرستد بر تو
جلیل صفربیگی
امام خمینی در زمان حیات خود مظهر وحدت ملی بودند به ترتیبی که تمام افراد و شخصیت های انقلاب فارغ از مرز بندی های سیاسی در کنار امام بودند و حرف و سخن امام می توانست آنان را زیر یک چتر گرد آورد و همین رمز پیروزی انقلاب در تمام عرصه های سیاسی و اجتماعی بود.
بعد از گذشت بیست سال از رحلت حضرت امام (ره )، آرمان ها و اندیشه های امام به فراموشی سپرده شده است به گونه ای که نسبت به یاران صدیق حضرت امام جفاهای زیادی روا داشته شد و بسیاری از همراهان آن عزیز سفر کرده مورد تهمت و افترا کسانی قرار گرفتند که خود را وارث این اندیشه ها می دانند.
این جریان نوظهور آزمون خود را برای سنجش صداقت به خوبی پس داده است زیرا این افراد نسبت به یاران امام به راحتی هتاکی می کنند و به خود اجازه می دهند که شخصیت های اصیل و با سابقه انقلاب که همواره مورد احترام امام بودند را مورد بی مهری قرار دهند و افرادی که امام بارها بر صداقت آنها تاکید کرده بود را زیر سوال ببرند. چنین گروهی حتی به نوه حضرت امام رحم نکردند و ایشان و موسسه نشر آثار امام را مورد حمله قرار دادند.
این وضعیت ایجاد شده که بارها توسط یاران صدیق امام محکوم شده است فرصت مناسبی است تا چهره این افراد مدعی شناخته شود زیرا این افراد از این فرصت برای اهانت به یاران امام بهره گرفتند و به دروغ خود را مدعی آرمان های امام و ولایت فقیه نشان می دهند در حالیکه به هیچ وجه این اصول را باور ندارند.
در شرایط مذکور محور قرار گرفتن نام و یاد امام (ره )بسیار خوب است به شرطی که هیچ گروه و جریان سیاسی نخواهد از آن به عنوان یک ابزار بهره بگیرد. و اگر چنین شرطی محقق شود مبنائی برای همدلی گروه های سیاسی به وجود می آید و هدف تمام دلسوزان نظام که همانا وحدت است محقق می شود.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز
منبع : خبر آن لاین