دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1812298
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 

پیام‌ تسلیت موسوی به مناسبت شهادت فرماندهان سپاه

میرحسین موسوی حادثه تروریستی روز گذشته که منجر به شهادت تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و تعدادی از سران قبایل و طوایف سیستان و بلوچستان شد را تسلیت گفت.

  به گزارش آفتاب،‌ در پیام میرحسین موسوی آمده است:

 

خبر شهادت تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران و دیگر افراد بیگناه در حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان مردم ما را متاثر کرده است. خشونت لجام گسیخته‌ای که تعصب و قشری‌گری در مرزهای شرقی کشور ما بر انگیخته است جا دارد این تامل را در ما برانگیزد که بذرهایی از این نوع در هر کجا و هر زمان که کاشته شوند به فاصله چند سال چه بحران های ریشه‌داری را شکل می‌دهند و چگونه مجال زندگی را بر انسان‌ها تنگ می‌کنند. وظیفه ملی همه ایرانیان از هر قشر و قومیتی است که اجازه صدور بحران‌هایی که هنوز به خارج از مرزهای ما تعلق دارند را به خاک خود ندهند. امنیت، وحدت و تمامیت ارضی کشور ودیعه‌ای بزرگ است که همه ما در زمینه حراست از آن در برابر نسل‌های آینده مسئولیت داریم.

اینجانب ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی اخیر برای شهیدان آن رحمت و مغفرت و برای بازماندگانشان صبر و اجر از خداوند مسئلت می‌کنم.

مبع : خبر آن لاین

 

دسته ها : خبر - نامه
دوشنبه بیست و هفتم 7 1388
آخرین توضیحات همسر مهدی کلهر
خانم معصومه طاهری موسوی با ارسال توضیحاتی در خصوص مطالب منتشره درگفتگوی این خبرگزاری با مهدی کلهر ، نسبت به نکات مطروحه از سوی مشاور رسانه رئیس جمهور در این مصاحبه واکنش نشان داد.
مهر: معصومه طاهری موسوی درتماس و توضیحات ارسالی خود به "مهر" اعلام کرد : پیرو مصاحبه آقای مهدی شهید کلهری (کلهر) مشاور رسانه ای رئیس جمهور مورخ 21/7/88 براساس قوانین مطبوعات مرتبط، تقاضا دارد این جوابیه نیز انتشار یابد.

وی در این جوابیه آورده است: اینجانب معصومه طاهری موسوی، همسر دائمی و قانونی ایشان به دلیل کذب محض بودن مواردی که به اینجانب مربوط می شود ضمن مستند کردن اظهاراتم به مدارک پیوست، آمادگی دارم طی مصاحبه ای مشابه و یا ضمن حضور در خبرگزاری اصل مدارک را نیز جهت روشن شدن افزونتر اذهان عمومی ارائه نمایم.

1- آقای مهدی کلهر درمصاحبه فوق اظهار نمودند: ازهمسرم جدا شده ام و حتی سال 1384 را ذکر کرده اند. لازم به ذکر است بر اساس شناسامه، سند ازدواج و هم سکنایی (خانه ای که درحال حاضر درآن زندگی می کنم و در مالکیت ایشان است) تا امروز در این لحظه هیچگونه طلاقی بر اساس قوانین خانواده میان ما وقوع نیافته است و علاوه بر مدارک مستند فوق، بر اساس تایید کتبی واحد امور کارکنان سازمان صدا و سیما همچنان تحت تفکل نامبرده هستم.

2- اینکه در بخشی از مصاحبه فرموده اند : "جدایی ما به دلیل مسائل سیاسی و ... بوده" اگر چه ایشان خروجشان از خانه را دلیل جدایی و طلاق می دانند، لکن در مورد بخش دوم سخنانشان در رابطه با گرایش های خاص سیاسی و ... باید متذکر شوم: اینجانب مدت 22 سال است که کارمند رسمی دائم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می باشم و درحال حاضر به عنوان کارشناس ارشد آموزش در این سازمان دولتی خدمت می نمایم و کمترین حرکت های سیاسی کارمندان از نگاه تیزبین مسئولان ذیربط این مجموعه حساس دور نمی ماند و تا امروز هیچگونه رفتاری که سخنان ایشان را تایید نماید در پرونده ام وجود نداشته ضمن اینکه پس از اخذ درجه دکترا و حتی در دوره دانشجویی دکتری به عنوان مدرس ( از 1384 تا کنون) در بخش تخصصی خبر به شاغلین سازمان صدا و سیما در زمینه هایی مانند مسائل سیاسی، جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک و خبر مکررا تدریس نموده ام و کمترین مشکلی در این رابطه تا کنون نبوده. چگونه ایشان با وجود غیبت بیش از یک سالشان از خانه، پی به ضدیت اینجانب با جناب رئیس جمهور برده اند؟ چگونه بدون ارائه مدرک مستند به خود اجازه می دهند اینگونه مرا متهم نمایند ضمن اینکه مدت 2 سال است در دانشکده صدا و سیما نیز به امر تدریس دانشجویان اشتغال دارم.

جالب اینکه با توجه به سابقه پژوهشی و نگارش مقالات متعدد (حدود 130 مقاله چاپ شده در مطبوعات مختلف) در چهاردهمین جشنواره مطبوعات مقام دوم را در رابطه با مقاله سیاسی خارجی کسب نمودم و در حضور رئیس جمهور و وزیر ارشاد وقت، جایزه ای دریافت داشتم که خبر آن همچنان در اینترنت موجود است.

3- در سال 1382 به دریافت کد مدرسی از دانشگاه علمی کاربردی وبا تایید وزیرعلوم وقت نائل آمدم که تا امروز با این سازمان علمی در زمینه تدریس همکاری مستمر دارم و از اساتید مورد تایید این مجموعه علمی می باشم.

4- سال 1387 رساله دکترای اینجانب با عنوان "جغرافیا و استراتژی ملی ایران با تاکید بر استراتژی سیاسی" توسط سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح به چاپ رسیده که هم اکنون در مراکز خرید کتاب قابل رویت و مشاهده است و سال گذشته نسخه ای از آن را برای رئیس جمهور محترم ارسال داشتم.

5- به سبب طولانی شدن کلام از عضویتم در مجامع علمی بین المللی مانند موسسه ابرار معاصر تهران، عضویت در هیئت نویسندگان همشهری دیپلماتیک (1384)، فعالیت مداوم با همایش های بین المللی وزارت امور خارجه (خلیخ فارس و قفقاز)، موسسه ژئوپلتیک ایران و ....صرفنظر می نمایم وتنها به این نکته بسنده می نمایم که اینجانب خود را فردی فرهنگی و دانشگاهی می دانم و همواره مسائل سیاسی را از بعد آکادمیک می نگرم وهیچگونه گرایش سیاسی به جناح ویا گروهی خاص ندارم، مقالاتم در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، همچنین چگونگی حضورم در مجامع علمی و دانشگاهی تاییدی بر این مداست.

البته متاسفم از اینکه مشاور محترم رئیس جمهور به جای قبول برخی از اشتباهات و کوتاهی خود در خانواده سعی وافر دارند با مصاحبه های متعدد اصل فوق را مستتر نمایند.

6- آقای کلهر در بخشی از مصاحبه خود از مقطع 1384 ( شروع ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد ) و جدایی ما صحبت کرده اند، در حالی که اواخر سال 1386 که ایشان دچار مشکل قلبی شدند و در بیمارستان شریعتی تهران بستری گردیدند نامه موافقت عمل جراحی قلب باز ایشان را اینجانب امضا و اعلام موافقت به عنوان همسر نمودم و در حال حاضر امضای فوق در پرونده بیمارستان وجود دارد. ضمن اینکه بسیاری از دولتمردان ، مشاوران و وزرا ضمن عیادت از نامبرده، بنده را در حال انجام وظیفه مراقبت و کمک به پرستاری درکنار تخت ایشان درICU این بیمارستان رویت فرموده اند و بخشی از عیادت کنندگان هم در خانه فعلی که زندگی می کنم به دیدار ایشان آمدند. بنابراین ما چگونه از یکدیگر جدا بودیم؟

علاوه بر این ما به عنوان والدین در تابستان 1386 دو دخترمان (شفق و سحر خانم ) را به سلامتی به خانه بخت فرستادیم و مراسمی جهت هر دو در تالار پذیرایی نهاد ریاست جمهوری بسیار خوب و خوش برگزار کردیم چگونه هیچکدام از اقوام، مهمانان و ... حتی دخترانمان از جدایی ما مطلع نشدند؟!

7- آقای کلهر در اواخر سال 1386 جهت اینجانب اقدام به دریافت گذرنامه و ثبت محضری زوجیت نمود، چگونه در صورت جدا بودن قانونی این امر میسر است؟ ( به شماره 13045798 مورخ 1386.12.12)

آقای کلهر در مصاحبه ای دیگر از سفر طولانی اخیر من و دخترشان نرگس سخن گفته اند. چگونه در حالی که موظفم هر روز در اداره کارت حضور و غیاب خود را مکتوب نمایم ساکن خارج از ایران هستم و یا بوده ام؟ مدارک حضورم در بخش معاونت آموزش و پژوهش صدا و سیما و جدول تدریس هایم درمراکز علمی نشانه حضور مستمرم در این سالها در ایران است به همین گونه در مورد دخترم نرگس به این دلیل که ایشان تا همین یک ماه قبل در کسوت دانشجویی، ملزم به حضور در کلاس های درس بوده و اینکه ما دو نفر درخارج از کشور به سر برده ایم کذب محض است. (مدارک حضور ما دو نفر در سازمان صدا و سیما و موسسه آموزشی کمال الملک نوشهر) موجود و قابل رویت است.

در پایان متاسفم از اینکه آقای مهدی کلهر نه به عنوان همسری که پیمان ازدواجمان در مهرماه 1353 انعقاد یافت و یا نه به این عنوان که مادر سه فرزندش هستم و سالهایی طولانی همواره مدافع و حامی سرسختش بودم ( به شهادت تمامی آنهایی که ما را می شناسند) بلکه با این گلایه مندی که افرادی در مقام ایشان باید الگوی مثبت و شاخصی جهت دیگران به خصوص قشر جوان جامعه باشند سخنانم را به پایان می برم و به عنوان فردی فرهنگی و دانشگاهی از دولتمردان که در رده های آقای کلهر هستند تقاضا می نمایم با هیچ توجیه و دلیلی خود را از واقعیات و حقایق دور نکنند و تلخی موقت قبول اشتباه را هرگز با شیرینی اگر چه گذرا لکن کاذب معامله نفرمایند.

توضیح مهر:

1- جوابیه خانم طاهری موسوی بر اساس درخواست ایشان و طبق مفاد قانون مطبوعات منتشر می شود و انتشار آن در "مهر" به معنی تائید صحت و سقم آن نیست.

2- نسخه ای از مدارک ارسالی همراه با متن توضیحات وی در خبرگزاری مهر موجود می باشد.

3- "مهر" حق پاسخگویی و توضیح آقای مهدی کلهر را نیز محترم می داند.
منبع : فردا
دسته ها : خبر - سیاسی - نامه
پنج شنبه بیست و سوم 7 1388

اعتراض مادر یکی از قربانیان حوادث انتخابات به اظهارات حداد عادل

مادر سهراب اعرابی، در نامه ای به حداد عادل از مواضع وی به‌شدت انتقاد کرد.

  
به گزارش  سرمایه در این نامه آمده است:

آقای حداد عادل، شما را نماینده ما مردم در مجلس معرفی می کنند، یعنی باید از مردم دفاع کنید، از من مادر که فرزندم را کشته اند و بعد از سه ماه و اندی هنوز هیچ مسوولی و هیچ ارگانی و قوه ای در این مملکت پاسخگوی من نبوده و هنوز معلوم نیست کدام نیرو یا چه کسی او را کشته، به کجا برده و بعد از چندین روز او را عریان به پزشکی قانونی تحویل داده است.

با اینکه من به تمام مسوولان مربوطه نامه داده ام و از آنها دادخواهی کرده ام ولی هنوز هیچ کدام پاسخگو نبوده اند و گلایه من از شما این است که اگر زخم ما را التیام نمی بخشید، لااقل روی آن نمک نپاشید.

اگر فرزند شما هم مانند فرزند آقای روح الامینی و فرزندان ما مادران مورد آزار قرار می گرفت و در خیابان کشته می شد، آیا باز هم اینگونه قضاوت می کردید؟

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : سیاسی - نامه
سه شنبه جهاردهم 7 1388

انتقاد مطهری از اقدام اخیر افراطیون خبرگان

 
       


علی مطهری در یادداشتی عملکرد افراطیون خبرگان را ناشی از نشناختن جایگاه مجلس خبرگان دانست.

وی در این یادداشت در پارلمان نیوز می نویسد: برخوردی که با آیت الله سید علی محمد دستغیب در مجلس خبرگان انجام شد حاکی از وجود یک نگاه غلط در این مجلس نسبت به وظیفه خبرگان رهبری است.
 
این جریان فکری آیت الله دستغیب را که در نطق خود خواهان حضور مخالفان در این مجلس و بیان نظراتشان بود ونسبت به امنیتی شدن فضای جامعه هشدار داده بود، متهم به ساختارشکنی کردند و پرونده ایشان را به کمیسیون تحقیق ارسال نمودند تا در صورت لزوم حکم اخراج ایشان صادر شود و چه زیبا رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی این اقدام جریان فکری مذکور را که بوی تملق و چاپلوسی از آن به مشام می رسید تقبیح نموده و بر وجود آزادی بیان و اظهارنظر مخالف در مجلس خبرگان رهبری تأکید نمودند.

خبرگان رهبری حتی مجازند عملکرد رهبری را مورد بررسی قرار داده و پیشنهاداتی به معظم له ارائه نمایند، خصوصا که مکالمات و گفت وگوهای این مجلس مستقیما از رسانه ملی پخش نمی شود و تنها نتیجه جلسات به اطلاع مردم می رسد. اساسا در مجلس خبرگان رهبری کمیسیونی به نام "نظارت" پیش بینی شده است که حاکی از روشن بینی و آزاد اندیشی این مجلس است.

شاید برخی اعضای این مجلس چنین فکر می کنند که هر چه از مقام معظم رهبری تعریف و تمجید کنند ایشان خوشحال تر می شوند، در حالی که رهبر فرزانه ما مانند مقتدای خویش امام علی علیه السلام و همان گونه که خود بارها در خطابه های خویش فرموده اند از اینکه دیگران با ایشان با مصانعه و ملاحظه کاری رفتار کنند و آنچنان که با سلاطین سخن می گویند سخن بگویند رنج می برند و از کسانی که به نصیحت و خیرخواهی برای ائمه و پیشوایان مسلمین می پردازند استقبال می کنند.

بهترین نمونه در تاریخ انقلاب اسلامی ما نوع برخورد شهید آیت الله مطهری با امام خمینی (ره) است. به جرئت می توان گفت که شخصیتی نزدیکتر از شهید مطهری از نظر روحی و علمی به امام خمینی وجود نداشت و امام خمینی نیز به هیچ یک از یاران و شاگردان خود به اندازه شهید مطهری علاقه مند نبود تا آنجا که او را حاصل عمر و پاره تن خود نامید. اما همین شهید مطهری در مراودات خود با امام خمینی صریح ترین افراد بود و نظرات خود را بدون هرگونه مصانعه و مجامله با ایشان مطرح می کرد.

به عنوان نمونه ایشان در نامه ای که در سال 56 به امام خمینی (ره) می نگارد، پس از اشاره به یک جریان فکری منحرف که به جمع دانشجویان خارج از کشور نیز راه یافته بود می نویسد :"من لازم می دانم حضرت عالی گاهی برخی افراد بصیر را ولو به طور خفا به اروپا و آمریکا بفرستید، جریانها را از نزدیک ببینند و گزارش دهند، که به عقیده بعضی از دوستان در آنجا، پاره ای از حقایق از حضرت عالی کتمان می شود."

آری، دوستی با ولایت فقیه این است نه آنچه برخی اعضای مجلس خبرگان رهبری انجام دادند و رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی از این انحراف جلوگیری نمودند.
والسلام.

 

منبع : فرارو

دسته ها : سیاسی - نامه
دوشنبه سیزدهم 7 1388

نامه انصاری به لاریجانی:چرا نمی‌گذارند درباره انتخابات هم مثل هولوکاست تحقیق شود؟

*دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را حق مسلم آزاداندیشان دانسته‌اند چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمی‌دهند
*اگر قرار باشد کودتای مخملی و نرم اتفاق بیافتد اول کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه پراکنی و فرهنگی شکل می‌گیرد و خواص و نخبگان و پیشگامان نهضت و آزاد اندیشه و دلسوزان واقعی ملت و اسلام و حتی دودمان امام از گزند حرافان و مدعیان در امان نمی‌مانند

در پی اظهارات اخیر محمد جواد لاریجانی در خصوص بیت حضرت امام و سید حسن خمینی، مدیر موسسه نشر و آثار امام خمینی(ره) در نامه‌ای به وی،تاکید کرد تامل بیشتری بر اهداف حرمت‌شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنماید.

به گزارش ایلنا متن نامه محمد علی انصاری بدین شرح است :
جناب آقای دکتر محمد جواد لاریجانی
با سلام

لطفا تامل بیشتری بر اهداف حرمت شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنمایید
چند گاهی است ملت ایران موجی از تخریب و شایعه و بعضا اهانت را علیه بیت شریف امام و خصوصا حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسن خمینی مشاهده می‌کند اینجانب به تاسی به بیت مکرم امام بنا نداشتم به دروغ پردازی‌ها و دشنام‌ها و تخریب‌ها پاسخ گویم اما سابقه آشنایی مرا برآن داشت که چند کلامی هر چند کوتاه در این باره بنگارم باشد که اگر لازم بود در آینده شرح و بسط بیشتر در این حوزه بدهم.

قطعا برای مردم و بسیاری از صاحب‌نظران این سوال مطرح است که فلسفه این کار چیست و با بیان آن چه هدفی را دنبال می‌کنند بی‌گمان توفیق کامل در پاسخ به این سوال مستلزم بازخوانی و واکاوی امواج گسترده شایعات و تخریب‌ها علیه شخص امام و یادگاران گرانقدر ایشان قبل و بعد از انقلاب است شاید برای نسل دوم و سوم و حتی نسل اول انقلاب دشوار باشد باور این واقعیت که امام با آن همه ابعاد بیکران معنویت، عرفان، فقاهت، سیاست و ایثار در راه نجات مردم، آماج تهمت و هتک و برچسب‌های گوناگون وابستگی از قبیل وابسته به اجانب، غیر ایرانی، کمونیست و. . . قرار گرفته باشد و یا فرزندان پاک و نجیب و فاصل و با ایمان ایشان مرحوم آیت‌الله شهید حاج آقا مصطفی و خصوصا مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید احمد خمینی با شدت بیشتری هدف این تهاجمات باشند. تا آنجا که امام را علی‌رغم دعوت به سکوت و صبر و خویشتن داری فرزندانشان مجبور به دفاع از آنان بنمایند و تصریح کنند که احمد بعد از من از تو انتقام می‌گیرند آری، این واقعیت است که اتفاق افتاده است اما نکته مهمی که کار بررسی و نتیجه‌گیری را از هدف طراحان دشوار می‌کند این است که نمی‌توان همه امواج تخریب و توطئه و شایعات را در یک طیف یا یک گروه و تفکر جستجو کرد. هر چند که نتیجه و محصول هم یکی باشد. ولی باید تصدیق کنیم که تمامی بسترها و پیشینه‌ها همچنان فعالند و چه بسا فعال‌تر نیز شده‌اند زیرا اگر امام از یک دودمان اصیل و پاک و فرزندان شایسته برخوردار نبود بعد از امام سیل حملات و انتقادات شیب ملایم تریب پیدا می‌کرد اما وجود یک کانون گرم و معنوی و همراه و همدل با آرمانهای امام و انقلاب در بیت امام همانند جناب آقای حاج سید حسن خمینی که از محبوبیت و مقبولیت خاصی برخوردار است باعث آشفتگی و عصبانیت بیشتر آنان شده است و علی‌رغم ارتقائ جایگاه علمی و سیاسی واجتماعی و مردمی و اخلاقی روز افزون ایشان به شدت القاء می‌کنند که آقای حاج سید حسن آقا شان و جایگاه جز انتساب به امام ندارد.

از جنابعالی که منتسب به بیت شریف مرجعیت هستید و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون در مناصب و عرصه‌های گوناگون از خوان نعمت جمهوری اسلامی ایران و امام بهره وافر نصیبتان شده است و به لطف و مدد الهی این بابت همچنان به روی شما و سایر عزیزان بیت شما باز و روز افزون است تعجب است که چرا بر خلاف نظر غالب دوستان اعم از جناح چپ و راست که شرایط کنونی کشور را بسیار حساس و گذر منطقی و عقلانی از آن را ضرورت حفظ و تداوم نظام وا نقاب و منافع ملی می‌دانند شمشیر از رو بسته‌اید و اقدامات خیر خواهانه و دولسوزانه شخصیت‌های برجسته و خدمتگذاران صدیق انقلاب را به رودرویی با نظام و اقدام علیه امنیت ملی کشور تفسیر نموده‌اید آیا احتمال نمی‌دهید که اعتراض مردم و نخبگان و جناح‌های سیاسی کشور درباره انتخابات برای کشف حقیقت و رفع ابهام از ذهن‌ها باشد. دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی و از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را که از سوی رییس جمهور محترم طرح و در دنیا جنجال وسیعی براه اندخت حق مسلم آزاداندیشان و تاریخ دانان ومخالفت با آن را خلاف دموکراسی و آزادی بیان و اندیشه دانسته و گلایه دارند که چرا در طرح تحقیق از یک موضوع تاریخی اینقدر عصبانیت و آشفتگی وجود دارد چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمی‌دهند و یا در مورد یادگار امام جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی، آیا هیچ دلیل موجهی از حجت شرعی یا مشکل شخص و امثال آن پیدا نمی‌شود که به ناچار به دروغ پردازی‌های هدفمند دهها بولتن و جعلیات بعضی از چهره‌های پشت صحنه تخریب روی می‌آورند ودر این روزها مکرر ملاقات ایشان را بامراجع یا سفر به فرانسه و یا شرکت در جلسات سران اصلاحات وکاندیداتوری ریاست جمهوری القاء می‌کنندو دانسته یا ندانسته براساس آنها نظریه‌پردازی و قضاوت نمود و جالب اینجاست که تمام خبرهایی همانند این، دروغ و بی‌اساس بوده و بعید است گویندگان از دروغ بودن بی‌اطلاع باشند اکنون بهتر که در این مجال یک تقسیم‌بندی اولیه وکلی ارایه دهم و قضاوت را در مورد افراد و گروهها به خود مردم واگذارم.

طیف اول، ‌آنانکه با هدف خیرخواهی و مصلحت اندیشی نصحیت و نقد و تذکر دارند ولی از دو نکته غافلند اول اینکه خیرخواهی و نقد هیچ گاه با ادبیات بد اخلاقی و هتک و اهانت قابل جمع نیست و دوم اینکه نصحیت و نقدو اعتراض چرا قبل از اینکه در فضای رو در رو و صمیمانه انجام شود در فضای غوغاسالاری و رسانه‌ها طرح و پیگیری می‌شود مردم به خوبی بین ادبیات دوستی و خیرخواهی یا ادبیات تحکم و انتقام و تخریب و طلبکاری فرق قائلند قطعا از نگاه آنان یک مقاله یا سخنی که در آن پیش داوری‌ها و قضاوتهای نابجا وجود دارد را نمی‌توان با یک جمله به ظاهر قصد خیرخواهی تطهیر نمود چه کسی امروز می‌تواند ادعا کند که در زمان امام و پس از آن باب نقد و اعتراض و نصیحت صحیح بر روی مردم و نخبگان بسته بوده است که آنان مجبور به شیوه‌های ناصواب باشند.

گروه دوم، آنانکه تیرگی و سیاهی و ارزش ستیزی بر باطن آنان سایته انداخته است و نمی‌توانند در برابر پاکان وخوبان و آزاد صفتان صف آرایی نکنند در حقیقت جنس و فکر و عمل آنان شیطانی است و در همه ادوار تاریخ بشریت بوده‌اند و هیچکدام از پاکان و صالحان و پیامبران و امامان و دودمان آنان بی نصیب از حملات و هتاکی آنان نبوده‌اند و قهرا امام و پیروان راستین امام ودودمان آنان نیز بی‌نصیب نخواهند ماند.

گروه دیگر افراد، خانواده‌ها، حکومت‌ها، احزاب و انجمن‌هایی که در حوادث قبل و بعد از پیروزی، ‌خواسته یا ناخواسته در برابر امام و انقلاب صف آرایی کرده‌اند و متحمل خسارت‌های جانی و مالی و اجتمای شده‌اند طبیعی است که نگاه آنان به امام یاران و دودمان امام دوستانه نیست البته در میان این گروه هم بسیار بوده‌اند کسانی که با عقل و انصاف بر کینه و حب و بغض شیطانی و شخصی خود غلبه کرده‌اند و همگام و همراه مردم شده‌اند و تا مرز شهادت هم پیش رفته‌اند.

گروه دیگر منتقدین و متعرضینی که بد اخلاقی و بی‌پروایی بر اندیشه سیاسی و حتی مکتبی آنان سایه انداخته است و ادبیات آنان هتک حرمت و پرخاشگری و سیتزه جویی و دشمن تراشی و فرافکنی ومهم تر از همه خود برتر بینی در همه حوزه‌هاست و متاسفانه بعضی از اصحاب رسانه‌ها و مطبوعات از این طایفه‌اند کان هیچ فردی از گزند آنان مصونیت ندارد و اینجانب با قاطعیت می‌گویم که بسیاری از تنش‌ها و اختلافات و کینه‌ها از کانون بغض این رسانه‌ها شکل گرفته و متاسفانه رو به توسعه است و اگر رویه آنان را در راستای دوستی و خدمت به نظام وامام وولایت و مردم تفسیر کنیم قطعا برای ایجاد شکاف و نهایت آسیب‌پذیری نظام نیازی به دشمن خارجی و داخلی نیست و باید همه ما به خدا پناه ببریم از اینکه این افراد بخواهند در دفاع از اسلام و امام و نظام به حربه سب و لعن و تکفیر رو بیاورند در این کشور انشاء‌الله هیچگاه کودتای نظامی ومخملی و نارنجی و امثال آن شکل نخواهد گرفد و این هم یک اهانت بزرگ تاریخی به نظام و امام و رهبری و مردم است که درباره آنان چنین قضاوتی باشد ولی اگر قرار باشد کودتای مخملی و نرم اتفاق بیافتد اول کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه پراکنی و فرهنگی شکل می‌گیرد و خواص و نخبگان و پیشگامان نهضت و آزاد اندیشه و دلسوزان واقعی ملت و اسلام و حتی دودمان امام از گزند حرافان و مدعیان در امان نمی‌مانند و در حیرت از وظیفه صبر و سکوت یا فریادو اعتراض و دفاع از خود که سخت‌ترین آزمایش است مستاصل و ناتوان می‌شوند. آری اگر این راه و رسم ادامه یابد و حرمت و اخلاق انسانها فدای برداشت های متحجرانه و یک سویه بعضی از قلم بدستان گردد همه چیز در راه هست راستی این داستان تمامیت خواهی کی به پایان می‌رسد و راستی هر که با ما نیست دشمن است از کدام فرهنگ از کدام رفتار امام و گفتار امام و ولایت شکل گرفته است که یک روزنامه‌چی یا نویسنده چنین تصور کند که در این کشور باید همه افراد حتی در جایگاه مرجعیت، استاد حوزه و دانشگاه، ‌مبارزان سیاسی و انقلابی و دودمان امام از معبر تفکرات سیاسی آنان مشروعیت پیدا کنند و خارج از دایره آنان به نفاق، توطئه براندازی نظام وابستگی به اجانب، لیبرال و سکولار و دهها برچسب دیگر متهم کردند.

چرا افرادی تصور می‌کنند که فقط آنان عصاره اسلام ناب و ولایت و یا معجون کامل ارزش‌های انسان و سرآمد معرفت و اخلاق و دین‌شناسی و به تعبیر بهتر میزان الاعمال یک ملت بزرگ و انقلابی هستند که به هرکس که باب میلشان بود نمره قبولی و الا مردود و یا هم کلاس نفوذی‌ها و بیگانه‌پرستان و منافقین شده و نهایت کارنامه مهدورالدم بودن آنها امضا شود و جالب است که بعضی از آنان که سواد متعارف و معمولی هم ندارند بر کرسی قضاوت تعیین حد علمی و فقاهت و شان رجال سیاسی و نخبگان کشور نشسته‌اند و اخیرا پای بعضی از علیا مخدرات نیز به این معرکه باز شده است و علی‌رغم داشتن نظرات افراطی بر ناصواب بودن حضور زنان در عرصه‌های مدیریت کشور تعیین شان و منزلت آسمانی و زمینی حسینی و یزیدی، اعتبار و عدم اعتبار افراد و جریانات با سابقه انقلاب را برعهده گرفته‌اند. آیا ما انتظار داریم جامعه در ورای یک چنین بی‌انصافی‌هایی به ساحل وحدت و آرامش برسد و ریشه افراطی‌گری و تعصب و تحجر خشکانیده شوند و در لایه‌‌های زیرین آن داستان غم‌انگیز بازداشتگاه کهریزک رقم نخورد. کج‌اندیشان باید بدانند که سرانجام مقاله‌های امثال رشیدی مطلق درباره امام در سال 56 و بعضی از سردبیران مجهول‌الهویه خبرگزاری‌ها در زمان حاضر به یک چیز ختم می‌شود و مجددا تاکید می‌کنم سخنان و تحلیل‌های بی‌پایه و قضاوت‌های غیرمنصفانه افراد و جناح‌ها را درباره بزرگان یا دودمان امام نمی‌توان با لعاب کم‌رنگ خیرخواهی و دوستی با امام تقویت نمود.

گروه پنجم آنان که منصب و قدرت بر ایشان یک موهبت و ذخیره و سرمایه است و عملا مایل نیستند  در رقابت جدی گوی قدرت را از دست بدهند. طبیعی است آنان با هر کس که در مظان کسب قدرت باشد با احتیاط و بدبینی و حتی دشمنی و تخریب برخورد می‌کنند چه آن فرد تمایل به قدرت داشته باشد یا نداشته باشد داستان مجعول کاندیداتوری آقای حاج حسن آقا خمینی برای دوره یازدهم ریاست جمهوری و داستان اهانت سایت پارتیزان درسال 1386 به ایشان و نقل قول‌های محفلی ورسانه‌ای سال 1387 درانتخابات دهم از این قماش است. از هم اکنون با ارائه کدهای جعلی و تحلیل‌های خودساخته اصل حضور ایشان در رقابت انتخابات 4 سال دیگر را مسلم گرفته و توپ چیها شروع به شلیک کرده‌اند و عذرشان المامور معذور است و سایت‌های نصیحت -تهدید- اهانت به کار افتادند. افرادی می‌گویند که شان دودمان امام نیست که در سیاست دخالت کند و این را مستند به اظهارنظر امام می‌کنند در حالی که چنین امری بالکل بی‌پایه و اساس است. بعضی‌ها می‌گویند شان دودمان امام نیست که جناحی باشند. البته این نکته مهمی است و تاکنون نیز چنین بوده است، لیکن از نگاه آنان فراجناحی دودمان امام یعنی قطع همه نوع علقه اخلاقی و سیاسی و عاطفی با جناح مخالف آنان به این معنی که اگر جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی حتی از باب اظهار همدردی به عیادت یا بازدید آنان برود، فریاد وا اسلاما و اماما بلند می‌شود که ایشان به دیدار خانواده زندانیان و یا آقای بهشتی و امثالهم رفته است و تیترهای کذایی بعضی از خبرگزاری‌ها و سایت‌ها که متاسفانه بعضی از آنان دولتی و یا درسایه حمایت دولت‌اند و اینجانب با توجه به این که سی سال است فعالیت و سیاست خبرگزاری‌های رسمی را از نزدیک مشاهده می‌کنم همانند امروز سراغ ندارم یک خبرگزاری رسمی مطلبی را همانند سفر یادگار امام به فرانسه جعل کند و پس از تکذیب موسسه نیز اصرار بر صحت جعل خود داشته باشد.

تمامی اینها ناشی از توهم رقابت است که به تعبیر قرآن کریم (یحسبون کل صیحه علیهم ) گمان می‌کنند که هر فریادی علیه آنان است و چه بسا کابوس شخصیت دودمان امام خواب را از آنان گرفته باشد که با سراسیمگی خبر جعل کرده و موکد براه می‌اندازند که حاج حسن آقا خمینی در جلسه سران اصلاحات رسما نامزدی خود را اعلام کرده است، حضرات آقایان هاشمی و موسوی خوئینی‌ها و خاتمی چنین و چنان گفتند یا دختران بزرگوار امام دوباره حضور یا عدم حضور یادگار امام در فلان جلسه ابزار رضایت یا نارضایتی کردند و تعجب این که بسیاری از این تحلیل‌ها و برداشت‌ها در بعضی از بولتن‌های نهادها و ارگان‌ها نیز با آب و تاب منعکس می‌گردد، اگر نگوییم که اصل اخبار نیز ساخته و پرداخته آنان است.

جناب آقای لاریجانی هر کس در این وانفسای معرفت و صداقت به گونه‌ای دین خویش را به امام ادا کرده است. حوادث این روزها یادآور گذشته دور تاریخ ما است، ولی بگذارید از این تلخی‌ها بگذرم. در این مجال تا اندازه‌ای خیال دوستانتان را آسوده کنم و با شناختی که از بیت شریف امام دارم عرض کنم که زحمت تحلیل و تهدید به خود راه ندهید و مطمئن باشید که رقابت شکل نمی‌گیرد و جمع‌بندی من راجع به بیت شریف امام این است:

1-آنان هرگز مرعوب نمی‌شوند.
2-مفتون اسم و نام و رسم نیستند.
3-آزادانه و شجاعانه از حق وانصاف و عدالت و اسلام ناب دفاع می‌کنند.
4-همواره در خط اصیل امام و حفظ نظام بوده و خواهند بود.
5-انشاءالله سرنوشت و جایگاه آنان با دست لطف الهی رقم خواهد خورد کما این که در مورد امام و یاران راستین او چنین بوده است.
والسلام علیکم و رحمه الله
محمدعلی انصاری

منبع : آینده

دسته ها : سیاسی - نامه
دوشنبه سیزدهم 7 1388
آقای کلهر! چند روز جبهه تشریف داشتید؟!
قای کلهر در اول انقلاب خطاب به یکی از مسوولان گفته است که 25 ‌سال بعد جوان هایی را که با فرهنگ شما تربیت می شوند، خواهیم دید. الان ، همان 25 سال بعد است.آیا اهداف انقلاب در تربیت جوانان،محقق شده است یا آن که بحران هویت و اخلاق،اعتیاد،سرخوردگی،بیکاری و...بخش بزرگی از جوانان مان را درگیر خود کرده است؟! راستی نسلی که امروز تربیت می شود ، 25 سال بعد چگونه جوانانی خواهند بود؟/سخنان آقای کلهر در متهم کردن"ملت"به بی انصافی و آنها را شایسته دیکتاتوری مانند "رضاخان" دانستن را به حساب سهو کلام می گذاریم و نه اشارتی معنادار...
عصرایران ؛ یک ضرب المثل ترکی می گوید: "اگر گوش آدم هر روز چیزی جدیدی نشنود و یاد نگیرد، کر می شود"؛ این ضرب المثل حکیمانه، در جامعه امروزین ما عملا به این شکل ها تغییر یافته است: "اگر هر روز حرف های عجیب و غریب از مسوولان نشنوی، آن روزت روز نمی شود!" و یا "اگر مسوولان هر روز یک حرف عجیب و غریب نزنند،می میرند!"

حالا حکایت آقای مهدی کلهر است و حرف های شگفت انگیز وی در پایان هفته دفاع مقدس؛ بخوانید: "مهندس بیژن زنگنه ‌بعد از ادغام دو وزارت فرهنگ و هنر و ارشاد اسلامی، معاون فرهنگی وزارت جدید شد و در یک سخنرانی ‌اعلام کرد که جوانانی که ما تربیت کردیم هم اکنون در جبهه ها می جنگند. من دو سال و نیم پست های ‌معاونت فرهنگی، هنری و سینمایی را تجربه کرده بودم، بعد از سخنرانی به وی گفتم این جوانان تربیت شده ‌فرهنگ اسلامی شما نیستند، ظلم ستیزی این جوانان متاثر از فیلم های وسترن آمریکایی و ایتالیایی است. 25 ‌سال بعد جوان هایی را که با فرهنگ شما تربیت می شوند، خواهیم دید."

وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از منتقدان احمدی نژاد، آنها را بی انصاف خوانده و گفته است: "ملتی که انصاف نداشته باشد، حتی اگر گرفتار رضاخان شود نباید ناراحت شود."

البته آنچه ایشان گفته، لابد عقاید شخصی اش بوده است و در مملکتی که به قول رییس جمهور، آزادی مطلق وجود دارد، طبیعی است که مشاور رییس جمهور نیز بتواند از آزادی بیان موجود بهره مند شود و دیدگاه هایش را بگوید و اگر کسانی مانند آقای خورشیدی، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران و از سرداران دوران دفاع مقدس، در واکنش به این حرفها بگوید که علیه کلهر شکایت خواهد کرد و اگر به شکایتش رسیدگی نشود 2 کشیده به گوش او خواهد نواخت، نشانه آن است که در این کشور، افرادی که معتقدند باید "حرف" را با "سیلی" جواب داد، کم نیستند!

اما فارغ از این مسایل، بد نیست مشاور روشنفکر رییس جمهور را به تامل در پرسشگری زیر فرا بخوانیم (و تجربتاً انتظار پاسخ نداریم):

1- آقای کلهر که معتقد هستند ظلم ستیزی جوانان در ابتدای جنگ متاثر از فیلم های وسترن بود، از آن هشت سال جنگ، چند روزش را در جبهه حضور داشت تا با مشاهده رزمندگان و همسنگری و هم رزمی با آنها متوجه شود که ریشه ظلم ستیزی آنها تعلقات دینی و عرق ملی شان بوده است یا فیلم های وسترن آمریکایی و ایتالیایی؟!

2- اگر سینمای غرب ،این قدر تاثیرات مثبت دارد که جوانان یک ملت مسلمان و شرقی را تا بدان اندازه تقویت می کند که هشت سال در برابر یک جنگ تحمیل شده از سوی قدرت های جهان مقاومت کنند و اگر سینمای آمریکا قادر است آن همه اخلاص و ایمان و فداکاری به جامعه تزریق کند، چرا همانند گذشته، درهای کشور را به سوی تولیدات بی سانسور هالیوود نمی گشاییم تا بلکه مشکلات معنوی جامعه امروز ما هم حل شود!

3- هر چند این سخن آقای کلهر عجیب و غریب است اما علت گفتن آن، چندان بیگانه با ادبیات سیاسی حاکم بر کشور ما نیست.

یک بار دیگر جملات ایشان را بخوانید؛ آقای کلهر این سخن که جوانان جنگ تحت تاثیر فیلم های وسترن بودند را در نقد حرف های بیژن نامدار زنگنه زده است که عضو جناح مقابل است.
این، بسیار زشت و ناشایست است که دو طرف یک دعوای سیاسی برای درآویختن با یکدیگر از دیگران و به ویژه از کسانی هزینه کنند که "همه ما" زندگی و میهن مان را مدیون فداکاری ها و جانفشانی های آنان هستیم.

4- آقای کلهر در سال های اول انقلاب خطاب به یکی از مسوولان گفته است که 25 ‌سال بعد جوان هایی را که با فرهنگ شما تربیت می شوند، خواهیم دید. الان ، همان 25 سال بعد است. نظرشان درباره جوانان امروز چیست؟ آیا اهداف انقلاب در تربیت اسلامی و ایرانی جوانان ، محقق شده است یا آن که بحران هویت و اخلاق ، اعتیاد ، سرخوردگی ، بیکاری و ... بخش بزرگی از جوانان مان را درگیر خود کرده است؟! راستی نسلی که امروز تربیت می شود ، 25 سال بعد چگونه جوانانی خواهند بود؟

5- آقای کلهر در بخشی از اظهارات خود گفته است: "ملتی که انصاف نداشته باشد، حتی اگر گرفتار رضاخان شود نباید ناراحت شود."
البته در اینکه بسیاری از منتقدان احمدی نژاد ، جانب انصاف و تقوا را نگه نمی دارند شکی نیست؛ اگر رسانه های منتقد دولت را مروری کنید در اکثر آنها ، کوچکترین اثری از کارهای مثبت دولت وی را پیدا نخواهید کرد و تو گویی که اساسا احمدی نژاد و دولتش در طول چهار سال گذشته، حتی یک کار مثبت هم انجام نداده اند! برعکس تا دلتان بخواهد حملات غیرمنصفانه و توهین و تحقیر را خواهید دید. این در حالی است که یک منتقد باید هم خوبی ها را ببیند و هم بدی ها را فریاد بزند که گفته اند "عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی."

آقای کلهر به نمونه هایی از این بی انصافی نیز اشاره کرده است، مانند خاطره وی از برج یکصد متری سیمان که وقتی از خبرنگاران پرسیده شد چرا از آن عکس نمی گیرید؟ گفتند چه فایده که سردبیرانمان اجازه انتشارش را نخواهند داد زیرا به نفع دولت است؟!

البته این به معنای آن نیست که هر آنچه منتقدان احمدی نژاد گفته اند و می گویند از سر عناد و لج بازی است بلکه بسیاری از نقدها نیز وارد است ؛ اما به هر حال ادبیات سیاسی جامعه ما اینگونه است و این رویکرد ناصواب نیز البته به یک طرف ماجرا مربوط نمی شود و هر دو سوی دعواهای سیاسی، این بی اخلاقی ها را دارند.

مع الوصف، آنچه باعث شد این بند به نوشتار حاضر اضافه شود این است که آقای کلهر گفته است: "ملتی که انصاف نداشته باشد، حتی اگر گرفتار رضاخان شود نباید ناراحت شود".
خطاب به جناب ایشان عرض می شود که چطور وقتی همین ملت در انتخابات شرکت می کند، می شود ملت شریف و همیشه در صحنه و حماسه ساز و ...ولی وقتی نقد و اعتراضی متوجه شما می شود، به ملت بی انصاف تبدیل می شوند که شایسته رضاخان می شوند؟!

بهتر است آقای کلهر و دیگران به این نکته توجه داشته باشند که در بازی های سیاسی و دعواهای جناحی شان از ملت خرج نکنند و صفات رذیله برخی سیاست بازان را به ملت نسبت ندهند، ملتی که زیر بار سنگینی فشارهای روزمره زندگی به سختی و نجابت روزگار می گذراند و از این همه دعواهای بی حاصل سیاسی، به ستوه آمده است.

سخنان آقای کلهر در متهم کردن "ملت" به بی انصافی و آنها را شایسته دیکتاتوری مانند رضاخان دانستن را به حساب سهو کلام می گذاریم و نه اشارتی معنادار و از قبل اندیشیده شده.
خداوند، پدران همه تان را حفظ کند و اگر به رحمت خدا رفته اند بیامرزد؛ پدرم در نصایح اش به من این ضرب المثل ترکی را بارها گفته است: "قبل از آنکه حرفی را بر زبان بیاوری ، در تنور گلویت آن را بپز."
منبع : تابناک
دسته ها : سیاسی - نامه
پنج شنبه نهم 7 1388
ادامه واکنش ها به اظهارات کلهر ؛
پاسخ تند یک رزمنده به اظهارات مرد گیس بلند دولت
البته از کسانی که یکروز در جبهه نبوده و فرق اتاق خواب و سنگر را خوب نمی دانند و هر روز و در همان ایام گیسوانشان را در مقابل میز" توالت " می آراسته اند، انتظاری جز این نیست.اما رزمندگان جبهه و جنگ و ایثارگرانی که با جان ودل در معرکه نبرد با دشمن حاضر می شدند و با دعا و توبه از خداوند طلب شهادت می کردند...
شفاف : اظهارات عجیب مشاور رسانه ای رئیس جمهور درباره اینکه رزمندگان دوران دفاع مقدس تحت تأثیر فیلم های وسترن آمریکایی بوده اند ، سبب بروز واکنش های تندی از سوی رزمندگان دوران هشت سال دفاع سرافرازانه ملت ایران شده است .

بعد از آنکه دکتر خورشیدی از سرداران دوران دفاع مقدس به این اظهارات واکنشی از سر دلتنگی نشان داد ، روز گذشته نیز یک سایت نامه ای را از رزمنده ای منتشر کرد که در نوع خود واکنش تندی محسوب می شود .

بنا به این گزارش ، در پی سخنان توهین آمیز کلهر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد که گفته است <<رزمندگان تحت تاثیر فیلم های وسترن امریکایی و ایتالیایی به جبهه می رفتند >> یکی از ایثارگران سالهای دفاع مقدس طی نامه ای خطاب به وی نوشت : گویا جنون فیلمهایی مانند اخراجی ها که با غفلت برخی موجبات تمسخر دلیرترین مردان ایران زمین را فراهم آورد موجب جو زدگی کسانی شده که یکروز در جنگ نبوده اند و تصور می کنند اتاق خواب همان سنگر است.

به گزارش عبرت این رزمنده دفاع مقدس در ادامه می نویسد :

از آن زمان که مسعود ده نمکی به ناگاه و بدون هیچگونه پیشینه و با حمایت برخی محافل قدرتمند وارد عرصه "هنر" شد و در نخستین قدمها توانست تابوهای ممنوع را با فقر و فحشا بشکند می دانستیم که در پی چنین پرده دری و قدرت نمایی "هنر گونه ای" آشکاری که متفاوت از [رفتار پیشینش بود] ،اهدافی بلند در میان است .

او آمد و در همین دولت که مدعی احترام به ارزشهاست کاری کرد که تا کنون هیچکس شهامت انجام آنرا نداشت و با صحنه سازی های مضحک و تمسخر گونه فرزندان رشید و دلاور و صادق ایام دفاع مقدس را در قیاسی کوچک و زبون مبدل به [افرادی] کرد که یکی به عشق دختری و دیگری به سودای قداره کشی در مقابل بعثیان به جبهه می روند و مابقی نیز که کلکسیونی از افراد مشهور و معروف و برخی دلقکهای نخ نما بودند نیز به مقصد "دست انداختن" فرزندان صبوری که بی نام و نشان ماندند و حقشان هیچگاه پرداخت نشد و همچنان زخم در بدن زجر می کشند و بخاطر بسیاری از مسائل لب به سخن گفتن نمی گشایند ،جنگ و جبهه و جهاد را مبدل به مضحکه ای کردند که ت... .

و اکنون آنچه در ادامه می بینیم اینکه مردی با گیسوان بلند و پیچ در پیچ در کسوت مشاور رسانه ای رئیس دولت بدون آنکه بداند چه می گوید در یک [گفتار ناپشند ] جبهه رفتن و حضور در جهاد فرزندان ملت را نتیجه و حاصل تماشای فیلمهای وسترن آمریکایی و ایتالیایی می انگارد.

البته از کسانی که یکروز در جبهه نبوده و فرق اتاق خواب و سنگر را خوب نمی دانند و هر روز و در همان ایام گیسوانشان را در مقابل میز" توالت " می آراسته اند، انتظاری جز این نیست اما براستی به این پدیده های نوظهور باید گفت:

رزمندگان جبهه و جنگ و ایثارگرانی که با جان ودل در معرکه نبرد با دشمن حاضر می شدند و با دعا و توبه از خداوند طلب شهادت می کردند هیچگاه فرصت مشاهده فیلمهای وسترن و ایتالیایی را نداشتند ، زیرا این جوانان از آمدن در شهر به احتمال آلوده شدن به گناه نیز پرهیز می کردند چه برسد به دیدن فیلم و رفتن به سینما و تحت تاثیر قرار گرفتن فیلمهای وسترن ، گویا برخی همه را به کیش خود می پندارند.

آقای کلهر و امثال ایشان ظاهرا از خاطر مبارکشان برده اند که در زیر خلعت همین شهدا و رزمندگان روزگار می گذرانده اند و شادمانه به جاه و مقام و پستهایشان تکیه می زده اند .

آیا این مردان تحت تاثیر فیلم وسترن آمریکایی و ایتالیایی به جبهه رفتند؟


 
منبع : شفاف
دسته ها : نامه - جبهه و جنگ
پنج شنبه نهم 7 1388

تشکرفرزند شهیدبهشتی از مردم وعلما

دکتر علیرضا بهشتی، فرزند شهید مظلوم آیت الله بهشتی با صدور پیام تشکر، مراتب سپاس و قدردانی خود را از تمامی مردمی که پس از آزادی او وی را مورد لطف خود قرار داده اند، اعلام کرد.

این مشاورعالی میرحسین موسوی، در روز 17 شهریور و در شب قدر بازداشت شد. او با قید وثیقه 200 میلیون تومانی در نیمه شب بیست و یکم شهریور ماه آزاد شد و در سحرگاه پس از آزادی میزبان اعضای بیت امام ره بود. حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی، مادر ایشان (همسر بزرگوار یادگار امام) و سید علی خمینی نماز صبح را در منزل دکتر بهشتی به جا آوردند.

متن کامل پیام تشکر فرزند شهید بهشتی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس فراوان خود را از مراجع عظام تقلید و نمایندگان محترم آنان، روحانیان گرانقدر تهران و شهرستان ها، بیت مکرم امام راحل، شخصیت های محترم سیاسی و اجتماعی، اساتید محترم دانشگاه ها، خانواده های تا ابد عزیز شهدای انقلاب و جنگ، خانواده های محترم معماران شهید و درگذشتة انقلاب اسلامی، دانشجویان و طلاب عزیز، همکاران دانشگاه تربیت مدرس، اصحاب رسانه ها و مطبوعات که در ایام بازداشت با اقدامات و دعاهای خیر خود در شب های قدر این حقیر را مورد مرحمت قرار داده اند و پس از آزادی با تشریف فرمایی مرا شرمنده خود کرده اند و نیز و شهروندان گرانمایه ای که در کوچه و خیابان اینجانب را مورد مهر و محبت خویش قرار داده اند اعلام می دارم.

از خداوند مهربان آزادی هرچه سریع تر همه بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات را خواستارم و برای خانواده های آنان صبر و اجر مسئلت دارم.

سید علیرضا حسینی بهشتی

منبع : آینده

دسته ها : سیاسی - نامه
چهارشنبه هشتم 7 1388

حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی خطاب به جوانفکر:برای مشروع شدن دولت نظر مراجع راجلب کنید

 در پی اظهارات سید مهدی طباطبایی نماینده سابق مجلس و استاد اخلاق در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما و بیان یکسری انتقادات نسبت به اظهارات اخیر احمدی‌نژاد، جوانفکر مشاور رئیس دولت دهم طی یادداشتی در وبلا‌گ خود، خواستار عذرخواهی طباطبایی شده بود. دیروز این نماینده سابق مجلس و معلم اخلا‌ق به یادداشت جوانفکر پاسخ داد.

 به گزارش نواندیش در پاسخ طباطبایی آمده است: از‌‌آنجا که سخنان اخیر اینجانب در صدا و سیما موضوع بحث در بعضی محافل شده بود ، تا آنجا که شما را ‌برآن داشت تا پاسخی به اظهارات بنده داشته باشید ، اختصارا عرض می کنم در بیان کلمه انتقادی خود به ‌جای کلمه مشروع، سهوا متشرع به کار بردم، اما عرض می‌کنم که مشروع‌تر شدن در صد سال اخیر را ‌وقتی خواهید داشت که سعی در فراهم کردن نظر مراجع تقلید که سکاندار واقعی تشیع هستند، ‌خاصه ‌اطاعت از فرمایشات و دستورات صریح مقام معظم رهبری در اسرع وقت، ‌عمل به وعده‌های داده شده و حفظ ‌حرمت‌ها داشته باشید. در آن وقت می‌شود گفت مشروع. امید است خداوند مرا و شما را از شر نفس حفظ کند.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : سیاسی - نامه
سه شنبه هفتم 7 1388
پاسخ علیرضا بهشتی به نامه احمد توکلی
در پی نگارش نامه ای از سوی دکتر احمد توکلی خطاب به مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی، سیدعلیرضا بهشتی، مشاور میر حسین موسوی در نامه ای به موارد مطرح شده در این نامه پاسخ داد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس در این نامه آمده است:آقای دکتر احمد توکلی در نامه ای خطاب به مهندس موسوی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی آنان را به قدرت طلبی و تخطی از خط امام متهم کرده است. او در این نامه ادعا می کند امام در زمان جنگ با سیاست های دولت مخالف بودند و به خاطر وجود دشمن خارجی آن را تحمل می کردند.

از دیگر سخنان قابل توجه در این نامه عبارتی است که پیش درآمد خبری سایت الف را شکل می دهد: « گویا می خواهید حاکمیت را به برخورد با خود بکشانید. تردیدی نیست که معارضه چیزی جز خیانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ایران نیست. تصمیم به بازگشت بگیرید.» با این حال به عنوان کسی که دوبار این نامه را خواندم هیچ یک از عبارات فوق را جان کلام نیافتم. در نامه ایشان جان کلام این است که آقای موسوی و آقای خاتمی چرا جلوی شعارهای ساختارشکنانه طرفدارانشان را نمی گیرند.

بهشتی در بخش دیگری از نامه خود آورده است: شعارهایی که در نامه خود به آنها اشاره کرده اید یقینا مورد علاقه و توصیه کسانی که برایشان نامه نوشته اید نیست. آیا به صرف اعلام برائت آنان نگرانی شما رفع می شود؟ آنان حتما این کار را خواهند کرد، و مطمئنا این اقدام آنان صورت مسئله را از میان نخواهد برد، اگر نتواند اعتماد از دست رفته مردم نسبت را باز پس بیاورد. آیا فکر نمی کنید برای تامین چنین هدف مهمی متولیان امور هم وظایفی دارند؟ وظایفی که خود باید بار سنگین آن را بردارند؟ سردبیر کلمه سبز نوشته است:آقای توکلی! موسوی و خاتمی جایی نرفته اند که لازم باشد برگردند.

آنها به خط امام پشت نکرده اند. آنها به جمهوری اسلامی، حتی پس از رویدادهای تلخ این چند ماه، پایبندند، زیرا آن را قابل اصلاح و غیر آن را موجد هزینه های سنگین و غیرقابل تحمل برای کشور می دانند. ضایعات این چندماهه، حتی حرکات عصبی گروهی از راهپیمایان در روز قدس، نتیجه خطاهای پی در پی متولیان امور است.وی ادامه داد:متولیان امور!؟ مشکل امروز ما این است که کسی آنان را نمی شناسد. این روزها وقتی از دوستانی که در رسانه ملی مشغول به کارند به خاطر رفتارهای صدا و سیما گله می کنیم می گویند مگر ما تصمیم گیر هستیم؟ سپس رهبری هم در نماز عید از شبهه افکنی هایی که در این رسانه انجام گرفته است انتقاد می کنند.

پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ مشابه همین وضعیت را در قوه قضائیه ببینید. وقتی برای قاضی استدلال های محکمه پسند ارائه می کنی در جواب می گوید مگر دست من است؟ سپس معلوم می شود رئیس قوه قضائیه هم تیغ برایی ندارد. مقام معظم رهبری هم که مخالفت خود را با برخی از مهمترین خطاهای انجام گرفته در دادگاه های اخیر اعلام کرده اند.

پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ وقتی با دوستان سپاهی صحبت می کنی می گویند دل ما بیشتر از شما خون است. بهشتی اضافه کرد: آیا کسانی که حرمت خاندان امام را می شکنند حرمت دیگری را رعایت خواهند کرد. آنها برای این گونه حرمت شکنی ها حتی به دنبال بهانه مناسب هم نیستند; بی بهانه و بی مقدمه و بدون رعایت حداقل ظواهر این کار را انجام می دهند.

فرزند شهید بهشتی ادامه داد:در روز قدس شعارهایی داده شده و اینک مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی از سوی آقای توکلی به این خاطر مورد مواخذه قرار دارند. آیا این مواخذه به حق است؟اولا گزارش هایی که ما از افراد حاضر در صحنه به دست آورده ایم نشان می دهد شعارهایی که آقای توکلی در نامه خود آورده و صدا و سیما با آب و تاب رویش کار کرده شعارهای اصلی راهپیمایان نبوده است.

ثانیا همان عده قلیل هم از روی عصبانیت و نه به عنوان یک سیاست راهبردی این شعارها را سر می دادند.بهشتی درپایان متذکر شد:آقای توکلی! انصاف بدهید. وجدانتان را قاضی کنید و در خلوتی صادقانه و مسئولانه با خود این پرسش را پاسخ بدهید که به راستی چه کسی باید از راه خطایی که رفته است باز گردد؟
دسته ها : سیاسی - نامه
پنج شنبه دوم 7 1388
دفتر خاتمی دیدار وی با سورس را تکذیب کرد
سید محمد خاتمی نه این شخص را می‌شناسد و نه طبعاً در داووس یا جای دیگری با ایشان دیدار و گفت‌و‌گوی شخصی یا مشخصی داشته است. البته در مجامع فراوان بین المللی که ایشان شرکت یا سخنرانی کرده‌اند شنوندگان فراوان داشته است و مطالب بیان شده توسط ایشان کاملاً روشن است و مسؤولان عالی‌رتبه نیز مرتباً چه به صورت مکتوب و چه شفاهاً در جریان قرار گرفته‌اند.
به دنبال انتشار مطالبی مبنی بر دیدار سید محمد خاتمی و جورج سوروس توسط برخی رسانه‌ها دفتر سید محمد خاتمی با انتشار اطلاعیه‌ای ادعاهای مطرح شده را تکذیب کرد.

به گزارش ایلنا متن این اطلاعیه بدین شرح است:

به نام خدا

با تأسف فراوان هر روز شاهد ادعاهای بی‌اساس نسبت به شخصیت‌های انقلاب و کشور و افراد و شهروندان و ایراد تهمت‌های ناروا به آنان هستیم. این امر اگرچه تازگی ندارد ولی اصرار بعضی محافل و رسانه‌ها بر این اقدام زشت، بعد از بیانات روشن رهبری معظم در خطبه نماز عید فطر درخور تأمل است و نشان دهنده میزان صداقت دروغ پردازان در ادعای پیروی از رهبری است.

آنچه به نقل از فردی به نام جرج سوروس در پاره‌ای مطبوعات و رسانه‌ها آمده یا تیتر سازی شده است اساساً فاقد صحت است.

سید محمد خاتمی نه این شخص را می‌شناسد و نه طبعاً در داووس یا جای دیگری با ایشان دیدار و گفت‌و‌گوی شخصی یا مشخصی داشته است. البته در مجامع فراوان بین المللی که ایشان شرکت یا سخنرانی کرده‌اند شنوندگان فراوان داشته است و مطالب بیان شده توسط ایشان کاملاً روشن است و مسؤولان عالی‌رتبه نیز مرتباً چه به صورت مکتوب و چه شفاهاً در جریان قرار گرفته‌اند.

همچنین متن سخنان و مصاحبه‌ها و مطالب ایشان نیز در رسانه‌های جهانی و ایرانی به موقع منعکس شده است.

گرچه این دروغ پردازی‌ها و تهمت زنی‌ها در وجدان بیدار مردم شریفی که اسلام و ایران و آزادی و پیشرفت و حرمت انسان را می‌خواهند، بی اثر بلکه دارای اثر معکوس است، ولی از بداخلاقی در جامعه و نظامی که باید مهمترین شاخصه آن راستی و اخلاق باشد به خدا پناه می بریم!!

سی و یک شهریورماه 1388
دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی
منبع : تابناک
دسته ها : خبر - سیاسی - نامه
سه شنبه سی یکم 6 1388
X