گاهی که پست های ساده تر می نویسم با خودم فکر می کنم شاید این مطلب زیاد هم به درد کسی نخورد و با خودم می گویم باید مطالب را سنگین تر و تخصصی تر کنم. اما با نگاه عمیق تری که کردم متوجه شدم نه این خبر ها هم نیست…بهتره کمی هم از پنجره به بیرون نگاه کنیم و در را باز کنیم و چند تا رفیق جدید به جمع خودمان اضافه کنیم.
در ادامه به توضیح برخی از ابتدایی ترین نکاتی می پردازم که هر کاربر ساده کامپیوتر باید بداند. اگر از کاربران تازه کار کامپیوتر هستید دوستانه توصیه می کنم این مطلب را با دقت بخوانید.
1- اول آدرس ایمیل www نمی گذارند: اول آدرس ایمیل هرگز www نمی گذارند.
2- اینترنت اون علامت e آبی رنگ نیست: اون e آبی رنگ علامت برنامه Internet Explorer، محصول شرکت Microsoft است. خود اینترنت یک شبکه است که برنامه یا آیکون خاصی ندارد.
Internet Explorer به شما کمک می کند از این شبکه برای دیدن سایت های مختلف استفاده کنید. درست مثل اینکه می توانید برنامه کانال های تلویزیون را با یک تلویزیون Panasonic یا با یک تلویزیون Sony یا با هر مارک دیگری ببینید…
برنامه های دیگری هم وجود دارند که کار آن e آبی را می کنند و حتی خیلی بهتر! مثل Safari، Chrome، Opera یا Firefox که می توانید از آنها استفاده کنید.
3- چت همان یاهو مسنجر نیست: چت کردن لازم نیست حتمآ با برنامه یاهو مسنجر انجام شود. یاهو یکی از شرکت هایی است که سرویس چت اینترنتی را ارائه می کند. با ICQ، MSN Messenger یا Gtalk و… هم می توانید چت کنید (با سایر کاربران همان سرویس).
4- هر کامپیوتری الزامآ ویندوز نیست: این خیلی مهمه! ببینید یک کامپیوتر را خاموش فرض کنید! اصلآ به آن چه روی صفحه مانیتورش دیده می شود فکر نکنید. این به خودی خودش یک کامپیوتر است.
حالا باید یک برنامه روی این کامپیوتر نصب بشه که این کامپیوتر بتونه روشن بشه و ما ازش استفاده کنیم. به این برنامه ها می گوییم «سیستم عامل» یا «Operating System» یا OS.
یکی از معروف ترین این برنامه ها «ویندوز» نام داره که نسخه های مختلفی هم داره که می دونم همگی با آنها آشنا هستید. مثل ویندوز 98 یا ویندوز xp یا ویستا. ویندوز محصول شرکت Microsoft است.
حالا نکته اینجا است، هیچ اجباری به استفاده از ویندوز نیست و ویندوز تنها انتخاب موجود نیست. بلکه این تصور غلط به خاطر سلطه مایکروسافت بر روی بازار به وجود آمده. در اصل شرکت های مختلف و مشابهی وجود دارند که در این صنعت با مایکروسافت در رقابت هستند و خودشان «سیستم عامل» تولید می کنند.
به عنوان مثال، شرکت Apple سیستم عامل Mac را دارد. یا مثلآ سیستم عامل Ubuntu مال شرکت Canonical است.
5- هر کامپیوتری الزامآ پنتیوم نیست: pentium فقط اسم مدل یکی از پردازنده (CPU) های شرکت اینتل است! فکر می کنم واضحه، مثلآ من اگر از CPU یک شرکت دیگه مثل AMD استفاده کنم دیگه «کامپیوترت پنتیوم چنده؟» مفهومی نداره. در ضمن مدل های pentium هم الان تقریبآ منسوخ شده و قدیمی به حساب می آیند.
6- فایروال همان آنتی ویروس نیست: هر دو امنیت کامپیوتر را تامین می کنند اما با یکدیگر فرق دارند. توضیح تخصصی این تفاوت از حوصله این مطلب (و احتمالآ شما) خارج است. بگذارید این طور بگویم، فایروال یا دیواره آتش مثل یک گارد هست که شما بگذارید دم در خانه تا از ورود افراد خطرناک جلوگیری کند. آنتی ویروس مثل یک محافظ شخصی است که اگر کسی یه جوری گارد را دست به سر کرد یا یواشکی از دودکش شومینه اومد توی خونه او را دستگیر کنه.
7- تفاوت فایل، فولدر و درایو: اصلآ به کامپیوتر فکر نکنید، درایو مثل طبقه ای است که شما پوشه های مختلف از اسناد تان را نگهدای می کنید. فولدر همان پوشه هایی است که اسناد در آنها وجود دارند.
هر سند موجود در پوشه مثل یک فایل هست. در نتیجه من اگر از شما بپرسم فلان سند کجاست؟ شما می گویید: «در طبقه دوم، پوشه سبز رنگ، کاغذ آخر.»
حالا اگر بپرسم «اون تحقیق شیمی که دانلود کردی کجاست؟» چه می گویید؟ «درایو C، فولدر Shimi، فایل shimi.pdf» یا مدل کامپیوتری تر: C:\Shimi\shimi.pdf
این طور بخوانید، «سی دو نقطه بک اسلش شیمی بک اسلش شیمی دات پی دی اف».
حالا چطوری فرق اینا را هم به خاطر بسپاریم؟ یکی اینکه درایو ها تعداد شان زیاد نیست. عمومآ همین C و D و E و اینها هستند… فولدر ها یا پوشه ها هم که اصلآ از آیکون شان مشخص است.
فایل ها هم می توانید این جوری بشناسید. هر آیتمی که وقتی رویش کلیک می کنید دیگه جلوتر نمی توانید بروید یک فایل است. به عنوان مثال وقتی روی یک فولدر کلیک می کنید وارد آن می شوید، دوباره می توانید چیزی انتخاب کنید… در نتیجه این یک فایل نیست.
اما اگر روی یک عکس کلیک کنید آن عکس خودش باز می شود، دیگر داخل آن عکس پوشه های دیگر یا فایل های دیگر وجود ندارد. در نتیجه یک عکس یک فایل است. به عبارتی هر آیتمی که یک پسوند داشته باشد، مثلآ txt. یا jpg. و… یک فایل است.
8- پسوند فایل ها مهم است: اول از همه، اصلآ پسوند چیه؟ پسوند اون سه حرف آخر اسم هر فایل است (اگر ویندوز شما پسوند ها را نشان نمی دهد مثل این راهنما عمل کنید).
پسوند به ویندوز و شما می گوید که این چه نوع فایلی است. به عنوان مثال یک فایل متنی که فقط حاوی نوشته است پسوندش txt. است. عکس های واقعی مثل آنها که با دوربین عکاسی می گیرید عمومآ دارای پسوند jpg هستند. عکس های کارتونی و کامپیوتری و غیر واقعی هم عمومآ gif یا png هستند.
فایل های فشرده شده عمومآ دارای پسوند zip یا rar هستند که آنها را باید با برنامه های مخصوص مثل Winzip یا WinRAR باز کنید.
فایل های اجرایی مثل فایل های برنامه های یا فایل های Setup بازی ها و… هم عمومآ دارای پسوند exe. هستند. آهنگ ها هم که مطمئنم خودتان می دانید، عمومآ mp3 یا wav هستند.
پسوند فایل ها اطلاعات زیادی به ما می دهند. مثلآ اگر کسی یک فایل به شما داد که پسوند آن exe. بود و گفت این عکس خودم است. دارد دروغ می گوید! احتمالآ به جای عکس یک برنامه مخرب مثل یک ویروس است.
9- تفاوت وبلاگ و وب سایت: «وبلاگ» از جمله چیز هایی است که تعریف دقیقش یکم سخته. یک باور اشتباه اینه که یک وب سایت یک آدرس مستقل دارد، مثلآ تنها کاربران عضو سایت قادر به مشاهده لینک ها هستند.
عضویت در سایت / ورود به سایت
یک سایت است اما microsoft.persianblog.ir یک وبلاگ است. این تعریف اشتباه است.
وبلاگ جایی است که – عمومآ – یک نفر یادداشت هایی می نویسد. این یادداشت ها می توانید شخصی، تخصصی یا عمومی باشد. وبلاگ ها بر پایه یکی از برنامه های مدیریت محتوا نظیر وردپرس یا مووبل تایپ هستند. همچنین می توانند روی سرویس دهنده های وبلاگ آنلاین باشند، مثل Blogspot یا Persianblog و… که در این صورت آدرس آنها به شکل EsmeWeblog.Persianblog.ir و… درمیاید. اما می توانند آدرس شخصی هم داشته باشند. مثل Zangoole.com که یک وبلاگ است.
اکثر وبلاگ ها شامل بخش نظرات هم هستند که خوانندگان از این طریق با نویسنده در ارتباط هستند و نظر خودشان را به اطلاع نویسنده می رسانند. هم وبلاگ و هم وب سایت می تواند متعلق به یک نفر، چند نفر یا یک شرکت هم باشد در نتیجه مالکیت یا مخاطب یک نشانه برای تمیز دادن وبلاگ از وب سایت نیست. اما عمومآ وبلاگ متعلق به یک نفر است و شما با ورود به آن می دانید که در حال خواندن نوشته چه کسی هستید. وبلاگ ها عمومآ غیر رسمی تر از وب سایت ها هم هستند.
یک تفاوت دیگر هم این است که وب سایت ها عمومآ سرویس یا محصول خاصی دارند اما وبلاگ ها – حداقل مستقیمآ – سرویسی ارائه نمی کنند و فقط حاوی نوشته های نویسنده هستند.
10- دومین، دامین یا دامنه: ببینید خودتان را درگیر نکنید، خیلی ساده است. اسم هر سایت (آدرسی که تایپ می کنید که واردش شوید) دامنه آن سایت است. مثلآ دامنه یاهو yahoo.com است. برای داشتن این نام ها باید نام مورد نظر آزاد باشد و مبلغی را سالیانه پرداخت کنید تا به نام شما ثبت شود.
توجه کنید که مثلآ در مثال یاهو، کل عبارت “Yahoo.com” دامنه است، نه فقط “Yahoo” در نتیجه “Yahoo.net” هم یک دامنه جدا است که می تواند متعلق به فرد دیگری باشد، همچنین “Yahoo.org” و… اما خوب شرکت های بزرگ تمام دامنه های اسم شرکت شان را به نام خودشان ثبت می کنند.
11- هاست یا هاستینگ: هاست، هاستینگ یا Host یعنی فضایی که فایل های یک سایت اینترنتی روی آن قرار می گیرد. هر چیزی که شما روی یک سایت می خوانید باید روی یک کامپیوتر واقعی در یک جایی از دنیا وجود داشته باشد. همین مطلب که الان شما دارید می خوانید روی سرور زنگوله در تگزاس آمریکا است.
این فضا ها هم توسط شرکت ها فروخته می شود. در نتیجه اگر می بینید می گویند «هاست 100 مگابایتی» یعنی به شما 100 مگابایت فضا می دهند که فایل های سایت تان را در آن نگهداری کنید.
12- پروکسی همان فیلتر شکن نیست: پروکسی (proxy) همان فیلتر شکن نیست و هیچ ربطی هم به فیلتر شکن ندارد. به کامپیوتر اصلآ فکر نکنید، پروکسی می دانید مثل چیست؟ مثل اینکه من زنگ بزنم به شما بگم «اگر می تونی سر راه برو فلان کتاب فروشی ببین این کتاب را داره؟» شما می روید و از همانجا به من زنگ می زنید، می گویید «آره مثلآ فلان کتاب هست جلدش این رنگیه قیمتشم اینه…». این یعنی پروکسی.
وقتی شما IP و Port پروکسی را در برنامه ای وارد می کنید یا از فیلتر شکن استفاده می کنید کامپیوتر شما به یک کامپیوتر دیگه در جایی از دنیا وصل میشه و اون کامپیوتر میره اون آدرسی که شما می خواهید را باز می کنه و به شما نشان میده. حالا اگر پروکسی شما در یک کشور خارجی باشه می تونه جاهایی بره که شما نمی تونید برید! خیلی واضحه نه؟
در مطالب بعدی توضیحات کامل تری در این زمینه خواهم داد.
13- وی پی ان (vpn) همان فیلتر شکن نیست: نمی خواهم به ساختار vpn و… بپردازم. بلکه می خواهم بر عکس خیلی ها ساده برای تان توضیح بدهم که خوب متوجه بشید. vpn یک نوعی از شبکه است که اطلاعاتی که در آن رد و بدل می شود به خاطر فرایند رمزنگاری قابل دیده شدن نیست.
مثل چی؟ این سناریو را تجسم کنید، من و دوستم و شما با هم در یک اتاق هستیم. من و دوستم هر دو علاوه بر فارسی به زبان چینی هم مسلط هستیم اما شما یک کلمه هم چینی بلد نیستید.
حالا شما به من به فارسی می گویید «تو حق نداری راجع به آن موضوع با دوستت صحبت کنی!». حالا اگر من شروع کنم به چینی با دوستم حرف بزنم چی؟ شما نمی توانید بفهمید من دارم راجع به چی حرف می زنم.
اینکه vpn به عنوان یک فیلتر شکن استفاده می شود هم موردی مشابه است. «آن موضوع» همان سایت مسدود شده است و «زبان چینی» هم همان رمزنگاری شبکه vpn.
14- RAM بیشتر همیشه بهتر نیست: رم و حافظه بیشتر همیشه الزامآ بهتر نیست. یعنی کلآ این عدد ها هر چقدر بزرگتر می شوند الزامی نیست که بهتر شوند. چرا؟ به دلایل مختلف، مهم ترینش اینکه خیلی اوقات کامپیوتر شما توان استفاده از آن مقدار عظیم RAM را اصلآ ندارد… به عنوان مثال، اکثر افراد از ویندوز های 32 بیت استفاده می کنند که توان استفاده بیشتر از 4 گیگ رم را ندارند یعنی اگر شما 8 گیگ رم هم داشته باشید هیچ فرقی نخواهید دید… پس اگر از نحوه کار یک دستگاه آگاه نیستید حواستان جمع باشد که پول تان را بی خود هدر ندهید. برای استفاده بیشتر از 4 گیگ رم باید از سیستم عامل های 64 بیت استفاده کنید. مثلآ Windows Vista x64 Ultimate.
15- قوی بودن یکی از اجزای کامپیوتر ضعیف بودن جزئی دیگر را جبران نمی کند: این هم از جمله اشتباهاتی است که از خیلی ها تا به حال شنیده ام. هر عضو کامپیوتر وظیفه منحصر به فرد خودش را دارد و قوی بودن یک جز، مثلآ RAM ضعیف بودن CPU را جبران نمی کند. مثلآ شنیده ام که می گویند «این بازی 2 گیگ رم می خواد ولی اگر CPU ات قویه با 1 گیگ هم جواب میده…» که کاملآ اشتباه است.
منبع : بازیاب
اواسط دهه 90 متخصصان اعلام کرده بودند که این ماده موجب توقف رشد غده سرطانی در سینه می شود.
ایرنا: دانشمندان دانشگاه های گلاسکو آمریکا و استراتکلاید انگلیس که سرگرم آزمایش روش جدید درمان سرطان هستند ، اعلام کردند تزریق عصاره ویتامین "ای" به خون تاثیر بسیار سریعی بر غده های بدخیم دارد.
به گزارش رسانه های آمریکایی، این دانشمندان گفتند تزریق عصاره این ویتامین طی یک شبانه روز ، اندازه غده سرطانی را در حد قابل توجهی کاهش می دهد و بعد از 10 روز موجب از بین رفتن کامل آن می شود.
بر اساس این گزارش ، محققان تاکنون متوجه شده اند که ویتامین ای می تواند سلول های سرطانی پوست را شناسایی کرده و از بین ببرد اما آنها اطمینان دارند که این روش درمان برای مبارزه با سایر انواع سرطان هم مفید خواهد بود.
ویتامین ای در موادی از قبیل روغن های گیاهی ، گردو ، سبزیجات سبز رنگ ، غلات و تخم مرغ وجود دارد و سرشار از آنتی اکسیدان هایی است که با ممانعت از آسیب رساندن رادیکال های آزاد ، مولکول های مضر و سلول های مهاجم به سلول ها ، از بدن انسان در برابر بیماری ها حفاظت می کنند.
عصاره ویتامین ای به وفور در روغن نخل ، روغن کاکائو ، جو و گندم یافت می شود.
اواسط دهه 90 متخصصان اعلام کرده بودند که این ماده موجب توقف رشد غده سرطانی در سینه می شود.
از آن زمان ، تحقیقات بی شماری به منظور بررسی تاثیر تزریق این ماده در درمان سرطان سینه انجام شده است اما بیشتر آزمایش ها با شکست روبرو شده چون این ماده قبل از رسیدن به محل مورد نظر ، اثر خود را از دست داده است.
علاوه بر این ، مقدار زیاد این ماده نه تنها برای بیماران و بلکه برای بافت های سالم بدن سمی و خطرناک است.
به گفته محققان انگلیسی ، حل این مشکل با کمک قرار دادن عصاره ویتامین ای در هزاران بادکنک میکروسکپی از جنس چربی میسر شده است.
به این ترتیب ، این ماده بدون هیچ خطری و بدون آسیب رساندن به سلول های سالم ، به مقصد می رسد.
کارشناسان به منظور حصول اطمینان از رسیدن این بادکنک های میکروسکوپی به محل های مورد نظر ، آنها را با لایه ای از ماده اصلی انتقال دهنده عنصر آهن در بدن که تراسفرین نام دارد ، پوشاندند و از آنجا که سلول های سرطانی به آهن نیاز دارند ، گیرنده های زیادی در سطح آنها وجود دارد که این بادکنک ها را جذب می کنند و در نتیجه عصاره ویتامین ای به جایی که باید می رسد و پس از حل شدن چربی ، غده سرطانی را می کشد.
در حال حاضر در انگلیس تحقیقات دیگری نیز در جریان است که طی آن ، دانشمندان سعی می کنند نقش ویتامین ای را در جلوگیری از سرطان مثانه مشخص کنند. نتایج این تحقیقات سال 2010 منتشر می شود.
منبع : بازیاب
مهر نوشت:
محققان دانشگاه تکزاس کشف کردند که "گرلین" که به هورمون اشتها نیز معروف است بدن را ترغیب می کند که حتی پس از رسیدن به حس سیری تمایل به خوردن غذاهای اشتها زا داشته باشد. گرلین، ماده ای است که در مغز حضور دارد.
این محققان با آزمایش بر روی موشها نشان دادند که تزریق گرلین این جوندگان را ترغیب به جستجوی بیشتر غذا می کند حتی اگر این حیوانات به اندازه سیر شدن غذا خورده باشند.
اما زمانی که این دانشمندان عملکرد این ماده را غیرفعال کردند، موشها تمایل به خوردن غذا را از دست دادند. این ماده به طور طبیعی در ادامه یک رژیم غذایی کم کالری و یا یک دوره غذا نخوردن در جریان خون ترشح می شود.
براساس گزارش سافت پدیا، این پژوهشگران در این خصوص توضیح دادند: "نتایج این تحقیقات نشان می دهد که چرا افراد پس از خوردن مقدار زیادی غذا بازهم تمایل به خوردن دسر دارند. گام بعدی ما کشف مدارات مغزی است که فعالیت گرلین را کتنرل و تنظیم می کنند."
ایسنا نوشت:
این تحقیق توسط پژوهشگران یک شرکت مهم انگلیسی انجام شده که تولید کننده مکملهای ویتامینی است. این تحقیق نشان داد که یک سوم از زنان در گروه سنی 25 سال دچار ریزش مو میشوند. محققان می گویند؛ عامل اصلی این ریزش مو، الگوی زندگی مدرن، استرسزا و فقدان رژیم غذایی و تغذیه مناسب است.
به گفته متخصصان؛ در این پژوهش و بسیاری از مطالعات دیگر، رابطه بدیهی و آشکاری بین رژیم غذایی فقیر و نامطلوب و داشتن پوست و موی ضعیف و بیمارگونه وجود دارد. محققان هشدار میدهند که این ضعف با امتناع از غذا خوردن بویژه به دلیل ترس از چاقی تشدید میشود.
رژیم غذایی سرشار از پروتئین و آهن میتواند کیفیت مو را به طور بارزی تحت تاثیر قرار دهد.البته برخی کارشناسان میگویند؛ مکملهایی نیز با تبلیغ پرپشت کردن مو وارد بازار شده، ولی نتیجه عکس دارد. اگرچه ممکن است بعضی از این مکملها واقعا نتیجه بخش باشد، اما چه بهتر که با کمک تغذیه صحیح به هدف خود برسیم. همچنین در موارد نادری ملاحظه شده که مصرف بیش از اندازه مکمل ویتامین آ منجر به ریزش مو شده است.
تحقیقات نشان میدهد که مصرف برخی مواد برای حفظ سلامت موها ضروری است. این مواد عبارتند از:
- ماهی آزاد: این غذای دریایی سرشار از اسید چرب امگا 3 ، پروتئین، ویتامین ب 12 و آهن است. اسید چرب امگا 3 برای سلامت پوست سر مفید و ضروری است و کمبود آن موجب خشکی پوست سر و ریزش مو میشود.
- سبزیجات سبز تیره: اسفناج، بروکلی و برگ چغندر سرشار از ویتامین آ و ث هستند که بدن به منظور ساختن چربی پوست به آنها نیاز دارد و سلامت مو را تضمین میکنند. به علاوه سبزیجات سبز تیره سرشار از آهن و کلسیم هستند.
- لوبیا، عدس، نخود: این مواد نه تنها سرشار از پروتئین هستند، بلکه آهن، روی و بیوتین نیز در آنها یافت میشود که تمامی این مواد برای سلامت مو مفیدند.
- آجیل یا مغزهای گیاهی: این دسته از مواد غذایی برای پرپشت شدن و درخشندگی موها لازم هستند. این مواد سرشار از سلنیوم هستند که برای سلامت پوست سر مفید است. بعلاوه مغز گردو حاوی اسید آلفا لینولنیک (نوعی اسید چرب امگا 3) است که حالت مو را بهبود میبخشد. آجیل همچنین سرشار از روی است. گفته میشود که کمبود روی در رژیم غذایی منجر به ریزش مو میشود.
- گوشت مرغ و بوقلمون: این مواد سرشار از پروتئین هستند که سلامت موها را تضمین میکند. کمبود پروتئین موجب شکنندگی و کم پشتی مو میشود و کمبود شدید آن نتیجهای جز ریزش مو و تغییر رنگ آن ندارد. این مواد همچنین حاوی آهن هستند.
- تخم مرغ: سرشار از پروتئین است. همچنین بیوتین و ویتامین ب 12 نیز به مقدار فراوان در آن یافت میشود.
- غلات سبوس دار: این مواد سرشار از آهن، روی و ویتامینهای گروه ب هستند، همچنین انرژی را ارتقا میبخشند.
- لبنیات کم چرب: این دسته از مواد به خصوص ماست و شیرکم چرب سرشار از کلسیم هستند که ماده معدنی حیاتی برای رشد مو است.
- هویج: هویج بهترین منبع ویتامین آ میباشد که برای سلامت پوست سر و قدرت بینایی مفید است.
متخصصان میگویند؛ مخلوطی از مواد غذایی ذکر شده در رژیم غذایی روزانه به حفظ سلامت و زیبایی موها کمک میکند.
ایسنا نوشت:
بسیاری از تحقیقات قبلی نشان داده که مغز انسانهایی که این پدیده را تجربه میکنند با سایرین متفاوت است و در پژوهش جدیدی که از سوی محققان ایتالیایی انجام شده مشخص شد که یادگیری همچنین نقش مهمی در بروز این پدیده ایفا میکند و فرد حتی در شرایط آگاهانه نیز ممکن است از این تجربه خود مطلع شود.
محققان در آزمایشهای خود دریافتند افرادی که دچار این حالت میشوند، یعنی مثلا برای عدد 2 رنگ قرمز را میبینند، اگر یک عدد 2 با رنگ سبز به آنها نشان داده شود، دچار مشکل میشوند و مدتی طول می کشد تا بتوانند عکس العمل نشان دهند.
این حالت Synaesthesia نام دارد و شایعترین شکل آن شامل دیدن رنگها به هنگام خواندن واژهها و شمارهها است. این آزمایش نشان میدهد که تجارب افراد در حالت Synaesthesia حقیقی و خودکار است.
تحقیقات نشان داد این کندی در واکنش به این خاطر است که رنگ عدد یا رقمی که به فرد نشان داده میشود، با رنگی که خود فرد واقعا میبیند فرق میکند.
اینها فقط بخشی از خوندلهای استاد مطهری در خصوص عزاداری سیدالشهداء در کشور است که در کتاب حماسه حسینی جلدهای 1 و 3 به آن اشاره کرده است. قسمت غم انگیز ماجرا این جاست که بعضی از این تحریفات هنوز هم رایج بوده و در گوشه و کنار مجالس حضرت در سراسر کشور دیده و شنیده میشود...مرور این خرافهزداییهای دلسوزانه آیت الله شهید مطهری علاوه بر تذکر به پیرغلامان و هیئتداران، کتاب پرمغزی است برای مردم به عنوان میهمانان همیشگی خیمههای عزاداری سیدالشهداء.
داستان تشنگی
شهید مطهری می گوید: این جور نیست که [امام حسین و یارانشان] سه شبانه روز آبنخورده باشند، نه! سه شبانه روز بود که ممنوع بودند. ولی در این خلال توانستند یکی دوبار از جمله در شب عاشورا آب تهیه کنند. [اصلا] لقب سقا ، آب آور،قبلا [یعنی قبل از عاشورا] به حضرت ابوالفضل داده شده بود؛ چون یک نوبت یا دو نوبت دیگر در شب های پیش، حضرت ابوالفضل توانسته بود برود صف دشمن را بشکافد و برای اطفال اباعبدالله آب بیاورد. حتی غسل کردند، بدن های خودشان را شست وشو دادند.
دومین شبهه داستان اربعین است که شهید مطهری اینگونه پاسخ می دهد: اربعین که می رسد، همه، این روضه را می خوانند و مردم هم خیال می کنند این طور است که اسرا از شام به کربلا آمدند و در آن جا با جابر ملاقات کردند و امام زین العابدین هم با جابر ملاقات کرد. در صورتی که به جز در کتاب لهوف، که آن هم نویسنده اش یعنی سیدبن طاووس در کتاب های دیگرش آن را تکذیب کرده و لااقل تأیید نکرده است، در هیچ کتاب دیگری چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی هم این را تأیید نمی کند. ولی مگر می شود این قضایایی را که هر سال گفته می شود از مردم گرفت؟!
جابر اولین زائر امام حسین علیه السلام بوده است و اربعین هم جز موضوع زیارت قبر امام حسین علیه السلام [توسط جابر و نه اهل بیت] هیچ چیز دیگری ندارد. موضوع تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به کربلا نیست ، اصلا راه شام از کربلا نیست، راه شام به مدینه، از همان شام جدا می شود (ج۱)... عبور شهدا از کربلا و ملاقات امام سجاد با جابر افسانه است. (ج۳)
داستان دست علمدار
استاد شهید مطهری در خصوص داستانهای پیرامون حضرت عباس در سلسله مباحث حماسه حسینی می گوید: کسی که این روضه را می خواند اتفاقا تریاکی هم بود. این روضه را خواند و به قدری مردم را گریاند که حد نداشت. داستان پیرزنی را نقل می کرد که در زمان متوکل می خواست به زیارت امام حسین برود و آن وقت جلوگیری می کردند و دست ها را می بریدند تا این که قضیه را به آن جا رساند که این زن را بردند و در دریا انداختند. در همان حال این زن فریاد کرد یا اباالفضل العباس! وقتی داشت غرق می شد سواری آمد و گفت رکاب اسب مرا بگیر. رکابش را گرفت، گفت چرا دستت را دراز نمی کنی؟ گفت من دست در بدن ندارم، که مردم خیلی گریه کردند.
مرحوم حاج شیخ محمدحسن، تاریخچه این قضیه را این طور نقل کرد که یک روز در حدود بازار، حدود مدرسه صدر (جریان، قبل از ایشان اتفاق افتاده و ایشان از اشخاص معتبری نقل کردند) مجلس روضه ای بود که از بزرگ ترین مجالس اصفهان بود و حتی مرحوم حاج ملااسماعیل خواجویی که از علمای بزرگ اصفهان بود در آن جا شرکت داشت. واعظ معروفی می گفت که من آخرین منبری بودم. منبری های دیگر می آمدند و هنر خودشان را برای گریاندن مردم اعمال می کردند. هر کس می آمد روی دست دیگری می زد و بعد از منبر خود می نشست تا هنر روضه خوان بعد از خود را ببیند. تا ظهر طول کشید.
دیدم هر کس هر هنری داشت به کار برد، اشک مردم را گرفت. فکر کردم من چه کنم؟ همان جا این قضیه را جعل کردم. رفتم قصه را گفتم و از همه بالاتر زدم. عصر همان روز رفتم در مجلس دیگری که در چارسوق بود، دیدم آن که قبل از من منبر رفته همین داستان را می گوید. کم کم در کتاب ها نوشتند و چاپ هم کردند! با این داستان، طوری حرف زده ایم که امام را در سطح بی ادب ترین افراد مردم پایین آورده ایم.
من یکدفعه تشنهام!
شهید مطهری به یکی دیگر از خرافات عزاداری ها اشاره می کند و می آورد: این قضیه را من مکرر شنیده ام و لابد شما هم شنیده اید که می گویند روزی امیرالمؤمنین علی علیه السلام بالای منبر بود و خطبه می خواند. امام حسین علیه السلام فرمود من تشنه ام و آب می خواهم. حضرت فرمود کسی برای فرزندم آب بیاورد. اول کسی که از جا بلند شد، کودکی بود که همان حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام باشد. ایشان رفتند و از مادرشان یک کاسه آب گرفتند و آمدند. وقتی که وارد شدند در حالی وارد شدند که آب را روی سرشان گرفته بودند و قسمتی از آن هم می ریخت که با یک طول و تفصیلی قضیه نقل می شود. بعد امیرالمؤمنین علی علیه السلام چشمشان که به این منظره افتاد اشکشان جاری شد. به آقا عرض کردند چرا گریه می کنید؟ فرمود قضایای این ها یادم افتاد که دیگر معلوم است گریز به کجا منتهی می شود. شما که می گویید علی در بالای منبر خطبه می خواند، باید بدانید که علی فقط در زمان خلافتش منبر می رفت و خطبه می خواند. پس در کوفه بوده است و در آن وقت امام حسین مردی بوده که تقریبا سی وسه سال داشته است. بعد می گوید اصلا آیا این حرف معقول است که یک مرد سی وسه ساله در حالی که پدرش دارد مردم را موعظه می کند و خطابه می خواند ناگهان وسط خطابه بگوید آقا من تشنه ام آب می خواهم؟
اگر یک آدم معمولی این کار را بکند می گویند چه آدم بی ادب و بی تربیتی است، و از طرفی حضرت ابوالفضل هم در آن وقت کودک نبوده، یک نوجوان اقلا پانزده ساله بوده است. می بینید که چگونه قضیه ای را جعل کردند. آیا این قضیه در شأن امام حسین است؟! و غیر از دروغ بودنش، اصلا چه ارزشی دارد؟ این شأن امام حسین را بالا می برد یا پایین می آورد؟ مسلم است که پایین می آورد، چون یک دروغ به امام نسبت داده ایم و آبروی امام را برده ایم، طوری حرف زده ایم که امام را در سطح بی ادب ترین افراد مردم پایین آورده ایم. در حالی که پدری مثل علی مشغول حرف زدن است، تشنه اش می شود، طاقت نمی آورد که جلسه تمام شود و بعد آب بخورد، همان جا حرف آقا را می برد و می گوید من تشنه ام، برای من آب بیاورید!
داماد در کربلا
داستان عروسی قاسم ابن الحسن نیز از مواردی است که استاد مطهری به آن اشاره می کند و می می گوید: در گرما گرم روز عاشورا مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند. حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند، و تا امام این دو رکعت نماز را خواندند، این دو نفر در اثر تیرهای پیاپی که می آمد از پا در آمدند. مجالی برای نماز خواندن به این ها نمی دادند. ولی گفته اند در همان وقت امام فرمود حجله عروسی را بیندازید، من می خواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در این جا [ببینم]. لااقل شبیه آن را هم که شده ببینم. من آرزو دارم. آرزو را که نمی شود به گور برد! شما را به خدا ببینید حرف هایی را که گاهی وقت ها از آدم هایی در سطح خیلی پایین می شنویم که مثلا می گویند من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، آرزو دارم عروسی دخترم را ببینم، به فردی چون حسین بن علی نسبت می دهند.
آن هم در گرما گرم زد و خورد که مجال نماز خواندن نیست! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانی های قدیم ما هرگز جدا نمی شد عروسی قاسم نو کدخدا، یعنی نو داماد بود، در صورتی که این در هیچ کتابی از کتاب های تاریخی معتبر وجود ندارد. اصل قضیه صددرصد دروغ است.
لیلایی که وجود ندارد
نمونه دیگر قصه لیلا مادر حضرت علی اکبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند، ولی حتی یک مورخ نگفته که لیلا در کربلا بوده است. اما ببینید که چقدر ما روضه لیلا و علی اکبر داریم. حتی من در قم، در مجلسی که به نام آیت الله بروجردی تشکیل شده بود و البته خود ایشان در مجلس نبودند، همین روضه را شنیدم که علی اکبر به میدان رفت، حضرت به لیلا فرمود که از جدم شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است، برو در فلان خیمه خلوت موهایت را پریشان کن، در حق فرزندت دعا کن شاید خداوند این فرزند را سالم به ما برگرداند!
اولا لیلایی در کربلا نبوده که چنین کند. ثانیا اصلا این منطق، منطق حسین نیست . منطق حسین در روز عاشورا، منطق جانبازی است. تمام مورخین نوشته اند که هر کس اجازه می خواست، حضرت به هر نحوی که می شد عذری برایش ذکر کند، ذکر می کرد، به جز برای علی اکبر؛ فاستاذن فی القتال اباه فاذن له. یعنی تا اجازه خواست، گفت برو. حال چه شعرها که سروده نشده! از جمله این شعر که می گوید: خیز ای بابا از این صحرا رویم// نک به سوی خیمه لیلا رویم
وقتی آمار جواب نمیدهد
داستان هلاک کردن دشمن نیز یکی از داستان هایی است که دستخوش تحریف شده است بدین صورت که ملا آقای دربندی در اسرار الشهاده نوشته است که لشکر عمر سعد در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر بود. باید سؤال کرد این ها از کجا پیدا شدند؟ این ها همه در کوفه بودند؟ ... مگر کوفه چقدر بزرگ بود؟ کوفه یک شهر تازه ساز بود که هنوز سی و پنج سال بیشتر از عمر آن نگذشته بود، چون کوفه را در زمان عمربن خطاب ساختند. (این شهر را عمر دستور داد بسازند، برای این که لشکریان اسلام در نزدیکی ایران مرکزی داشته باشند.) در آن وقت معلوم نیست همة جمعیت کوفه آیا به صدهزار نفر می رسیده است یا نه؟
... و نیز در آن کتاب نوشته که امام حسین در روز عاشورا سیصدهزار نفر را با دست خودش کشت! با بمبی که در هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شدند، و من حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید پایین و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، کشتن سیصدهزار نفر، هشتادوسه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد.
بعد که دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمی آید، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بوده است!
نذر ریحان
چند سال پیش چیزی شنیدم که به عمرم نشنیده بودم. گفت بعد از این که حضرت لیلا رفت در آن خیمه و موهایش را پریشان کرد، نذر کرد که اگر خدا علی اکبر را سالم به او برگرداند و در کربلا کشته نشود از کربلا تا مدینه را ریحان بکارد. یعنی نذر کرد که سیصدفرسخ راه را ریحان بکارد! این را گفت و یک مرتبه زد زیر آواز: نذر علی لئن عادوا و ان رجعوا لازرعن طریق التفت ریحانا؛ یعنی من نذر کردم که اگر این ها برگردند راه تفت را ریحان بکارم. این شعر عربی بیشتر برای من اسباب تعجب شد. [فکر کردم] که این شعر از کجا پیدا شده؟
بعد به دنبال آن رفتم و گشتم، دیدم این تفتی که در این شعر آمده کربلا نیست، بلکه این تفت سرزمین مربوط به داستان لیلی و مجنون معروف است که لیلی در آن سرزمین سکونت می کرده و این شعر مال مجنون عامری است برای لیلی، و این آدم این شعر را برای لیلا مادر علی اکبر و کربلا می خوانده. تصور کنید اگر یک مسیحی یا یک یهودی یا یک آدم لامذهب آن جا باشد و این قضایا را بشنود، آیا نخواهد گفت که تاریخ این ها چه مزخرفاتی دارد؟ می گویند العیاذ بالله زن های این ها چقدر بی شعور بوده اند که نذر می کردند از کربلا تا مدینه را ریحان بکارند. این حرف ها یعنی چه؟!
منبع : خبر آن لاین