دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1814613
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
آقای پناهیان این تذهبون؟!
محمدجواد بربریان
جناب حجت الاسلام پناهیان که در دانشگاه هنر سخن گفته است، با برخی بی‌پروایی‌ها که امروز نقل و نبات برخی مجالس شده (آن گونه که رسانه‌ها روایت کرده‌اند)، برخی اتهامات را به اشخاصی از جمله محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در هشت سال دفاع مقدس، بی‌مهابا و غیر اخلافی وارد کرد‌ه و به این هم بنسده نکرده، جملاتی را به امام راحل نسبت داده‌اند که معلوم نیست در جلسه روضه امام حسین (ع) آن قایم در امر به معروف و نهی از منکر، کدام هدف را دنبال می‌کند؟!

پناهیان در بخشی از سخنان خود که امید به تکذیب یا تصحیح آن می‌رود، خطاب به آقای رضایی گفته است، «یک بچه هم عقلش تا قوزک پایش هم نمی‌رسید، آمده می‌گوید که امام بعدها فهمید که قطعنامه جام زهر نبوده است و بعدها شیرینی آن را چشید».

صرفنظر از این که آقای رضایی چنین جمله‌ای را گفته باشد یا خیر که از ظاهر امر برمی‌آید که چنین نگفته است و جملات دیگری را بیان کرده که تنها مربوط به امام و پذیرش قطعنامه نبوده، بلکه ایشان با بیان تلقی پذیرش قطعنامه ، رشادت‌های رزمندگان اسلام پس از پذیرش را نیز بیان و آن را به شیرینی تعبیر می‌کند، استفاده از تعبیر «یک بچه که عقلش تا قوزک پایش هم نمی‌رسد...» درباره کسی که فرمانده هشت سال سپاه را در شرایط جنگی آن همه از سوی حضرت امام داشته است.

آقای پناهیان که به ظاهر در دفاع از حضرت امام برآمده است، آیا امام عزیز که با مدیریت، تدبیر و رهبری انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و ده سال نیز آن را با هشیاری تمام رهبری کرده‌اند، چگونه یک چنین فردی که شما با آن ادبیات از آن یاد کرده‌اید، به فرماندهی سپاه ـ که بخش اعظم جنگ را بر دوش داشت ـ واگذار کرده‌اند؟

آیا این گونه دفاع از امام است یا حمله به ایشان؟

شما می‌توانید مخالف کسان یا کسانی باشید، اما پرسش این است که چرا برای بیان مخالفت خود با افراد از امام آن هم به بدترین نحو ممکن بهره می‌گیرید؟

مخالفت شما با آقای رضایی همین بس که گفته‌اید، «ما هشت سال جنگ، تو را تحمل کردیم؛ آیا بس نبود»؛ هرچند معلوم نکردید، شما در هشت سال دفاع مقدس کجا بوده‌اید و چه مسئولیتی داشته‌اید؟

آیا از فرماندهان عالی‌رتبه جنگ یا مسئولان ارشد کشور بوده‌اید که مجبور به تحمل فرمانده منصوب حضرت امام شده‌اید؟ آیا این تحمل ، مخالفت با نظر صریح امام نبوده است؟

آقای پناهیان، هزینه از بنیانگذار جمهوری اسلامی برای ابراز مخالفت خود با افراد آن هم در شرایطی که کشور هر روز نیاز بیشتری به نظریات و دیدگاه‌های حضرت امام داریم و از سوی دیگر هر روز از ایشان فاصله می‌گیریم به چه هدفی انجام می‌گیرد؟

دفاع از امام یا سنگر گرفتن ناشیانه پشت مواضع و سخنان امام برای رسیدن به اهداف خود.

اگر آقای رضایی آن است که شما با بداخلاقی تمام یاد کرده‌اید، چرا اکنون چنین فردی در جایگاه عضو و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم رهبری انقلاب است؟

آیا اینگونه تعابیر شما جفا به امام و رهبری نیست که منصوبان گذشته و کنونی آنها را این گونه یاری کنید.

آقای پناهیان به این هم بسنده نکرده و جمله‌ای را به امام روح‌الله منصوب کرده که هر چه در صحیفه امام گشتم، آن را نیافتم. وی مدعی شده است که امام فرموده‌اند: «اگر می‌دانستم مردم این گونه از جنگ حمایت می‌کنند، قطعنامه را نمی‌پذیرفتم». آقای پناهیان این جمله را از کجای صحیفه امام استخراج کرده‌اید؟ این جمله حتی با سلوک و منش حضرت امام هم تطابق ندارد.

امام راحل حتی در قضایای عزل بنی‌صدر پس از رأی مجلس چنین نمی‌گویند یا در قضایای آیت‌الله منتظری که خدایش رحمت کند، همچنین تعابیری نفرمودند. با وجود آن که تأکید کردند «از ابتدا هم با انتخاب شما مخالف بودم».

از سوی دیگر، پس از پذیرش قطعنامه و یورش دوباره لشکریان صدام حسین به خاک کشورمان، برخی فرماندهان جنگ را بر آن داشت تا با توجه به حضور گسترده مردم، جنگ را ادامه دهند که امام فرمودند:
 
"همان‌گونه که قبلا گفتیم، با مردم خود با صداقت صحبت می‌کنیم. ما در چهارچوب قطعنامه 598 به صلحی پایدار فکر می‌کنیم و این به هیچ وجه تاکتیک نیست، ولی سلحشوران ارتش اسلام باید خود را آماده کنند که اگر دشمن به حملاتی دست زد، جواب مناسبی به آن بدهند. فرزندان انقلابی‌ام، توجه کنند که امروز روز حضور گسترده در جبهه‌هاست. فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است، خود را مسلح به سلاح ایمان و جهاد کنید. بر دشمن غدار رحم جایز نیست. اینها همه حرفهایشان یک فریب است. ما می‌خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بین‌المللی نیست و ما تا قبول قطعنامه از سوی عراق، جواب دشمنان اسلام را در جبهه‌ها خواهیم داد.»

صحیفه امام ج. 21 صفحه 102 تاریخ 31 تیرماه 1367

همچنین حضرت امام در 26/6/67 در جمع فرماندهان و مسئولان سپاه می‌فرمایند: «ما در سیاست خود برای رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شورای امنیت جدی هستیم».

حال از کجای این جملات حضرت اما آنچه که آقای پناهیان نسبت داده، استخراج می‌شود.

در صحیفه امام بعد از تاریخ 26/6/67 به جز یک پیام به تاریخ یکم آذر ماه 1367 درباره هفته بسیج مستضعفین، هیچ مطلب دیگری درباره قطعنامه 598 و ادامه جنگ به چشم نمی‌خورد.
منبع : تابناک
دسته ها : مقالات - سیاسی
چهارشنبه دوم 10 1388

یادداشت زهرا رهنورد با عنوان "سفیر خورشید" در تشریح نقش حضرت زینب در نهضت عاشورا در روزنامه اعتماد را می خوانید.

حضرت زینب(س)؛ به خدا قسم، جز زیبایی چیز دیگری ندیدیم.

این پاسخی است به سوال بازجومنشانه فرعونیت مدار حاکمی که خود را در اوج قدرقدرتی و پیروزی می بیند و با تبختر از او می پرسد اوضاع را چگونه دیدی؟ اما آیا این جناب حاکم نمی داند این چهره پرشکوه و مقاوم و صبوری که در مقابل او ایستاده کیست، آیا این زن که پیشوای زنان و کودکان بی پدر و یتیم و شوهر از دست داده است و تنها در کنار آنها یک جوان بیمار قرار دارد، برای یزید و یزیدیان ناشناس است؟ آنها نمی دانند او زینب کبری، عقیله بنی هاشم، زن خردمندی است که به «راه» پیوسته.
 
این حاکم، این سلطان غاصب، به قدرقدرتی خود و سرکوب نهضت عاشورا می نازد و شراب غرور را سرکشیده و دیوانه وار عربده سر می دهد، چه سخت است برای او یادآوری پیغام حسین ابن علی؛ «خروج کردم برای نجات امت جدم و هیچ هدفی ندارم جز اصلاح.» 

اصلاح؟، ریویزیونیسم، بازگشت به ارزش ها و رفتار جاهلی، کبر، جباریت، خودمداری، ریا و خودمحوری و منفعت طلبی در حاکمیت، رشوه و ربا و تقلب و نابرابری در اجراییات؛ مسلم است که حسین(ع) این همه را برنمی تابد. اما این «خروج برای اصلاح» چه داغی به دل حاکمان اموی نهاده که چاره آن را در کشتار خاندان پیامبر(ص) می بینند و امروز فکر می کنند جام زهرناک طعنه و ریشخند خود را بر کام زینب کبری بریزند و هیچ پیش بینی نمی کنند که ممکن است با جوابی بïراتر از تمامی شمشیرهایی که یزیدیان بر تارک حسینیان فرو کوفتند پاسخ بشنوند؛ «به خدا قسم جز زیبایی چیزی ندیدم.»

زینب(س) می داند در کنه مکنون هر واقعه یی چنانچه از دیدگاه الهی و ارزش های عدالتخواهی نگریسته شود، چیزی جز زیبایی قرائت نمی شود، زیرا زیبایی از ذخایر جاودان انبان انتهاناپذیر حق است، چرا که خداوند خود فرموده همه چیز را زیبا آفریده است؛ «الذی احسن کل شیء خلقه».آیا زیبایی که زینب به آن اشاره می کند یک زیبایی شکلی و فرمالیستی است؟ زیبایی افق خونین و دشت نینوا؟ یا قد و قامت و خط و خال و ابرو؟ آیا سر بریده حسین(ع)، یا بی کفن بدن او؟ یا قامت بی دست برافراشته ابوالفضل عباس، سقای کربلا، یا مرثیه ناخوانده یتیمان و زنان شوهر از دست داده یا معصومیت گلوی بریده علی اصغر یا جوانی پرپرشده علی اکبر، یا حماسه اشک آلود ام وهب، مادر پسران که می سراید «مرا دیگر مادر پسران ننامید» که چهار پسرش در روز واقعه به دست یزیدیان به شهادت رسیده اند...

یا بی پسری زینب کبری که دو پسرش را در راه ارزش های الهی تقدیم کرد و امروز باید بر قلب به تیر جفا از حرکت ایستاده آنان چکامه اندوه بسراید؟نه همه اینها شاید بهانه یی برای تعزیه پردازان و رمان نویسان و شاعران و نقاشان و هنرمندان باشد اما برای زینب در یک کلمه خلاصه می شود؛ «هر چه دیدم زیبایی بوده است.» زینب(س) یک زن چندبعدی است، یک زن، یک مادر، یک مبارز، یک عارف، یک شخصیت ارزشی، دختر علی، خواهر حسین، اما او برتر از اینها است. زینب، «زینب است، پیام آور کربلا». 

و این پیام در اوج زیبایی است. چه پیامی بالاتر از این (محتوایی) که؛ هر روز، عاشورا و هر خاک، کربلا است، هر چند این پیام مقدر را بعدها ائمه کرام در سیمای واژگان و کلمات بیان کنند، که هر خاک، کربلا و هر روز، عاشورا است؟ او می داند در پیروزی یزیدیان بر نابودی بدن های هفتاد و دو تن بزرگ ترین شکست استراتژیک نهفته است. «مظلومیت حق» در این واقعه، حق خواهی ابدی حق طلبان را به دنبال داشته است. او می دانست تا حق به حقدار نرسد بشریت و به خصوص «شیعه» از پای نخواهد نشست. اما از آنجا که او یک عارف بود و عرفان او محصول پرورش یافتن در دامان علی و فاطمه بوده است، حدیث هفتاد و دو تن را قصه شورانگیز وصلی جانانه می دانست که هفتاد و دو تن به خورشید پیوستند و جذب نورافشانی ابدی حق شدند.

منبع : فرارو

دسته ها : ادبی - مذهبی - مقالات
چهارشنبه دوم 10 1388
خاطراتی درباره مرحوم منتظری
علی مطهری
علی مطهری در مقاله ای خاطراتی از روزگار رفاقت آیت الله منتظری با استاد شهید آیت الله مطهری و نیز دیدار با آیت الله منتظری در دوران حصر نوشت.

در این مقاله که برای "تابناک" ارسال شده، آمده است:

رحلت فقیه عالی قدر آیت الله حسینعلی منتظری ثلمه ای در اسلام وارد کرد که هیچ چیز جایگزین آن نیست . آیت الله منتظری نزدیک ترین دوست و یار شهید آیت الله مطهری بود . این دو بزرگوار یازده سال در مدرسه فیضیه هم مباحثه بودند ، هشت سال شاگرد مرحوم آیت الله بروجردی در فقه و اصول بوده و دو شاگرد برجسته آن مرجع تقلید به شمار می رفتند . همچنین این دو یار دیرینه در کشف شخصیت امام خمینی (ره) و شناساندن آن عزیز به حوزه علمیه قم نقش اساسی داشتند . دوازده سال در محضر آن حکیم فرزانه فلسفه الهی را تلمذ کردند و سپس با پایه ریزی درس اصول فقه امام خمینی مقدمات مرجعیت ایشان را فراهم نمودند و دو شاگرد مبرز امام محسوب می شدند .

هر دو بزرگوار چند سالی در درس الهیات شفای ابن سینای مرحوم علامه طباطبایی شرکت داشتند و از اولین شاگردان آن مرحوم به شمار می رفتند . و باز هر دو بزرگواردر تابستانها به اصفهان می رفته و پای درس نهج البلاغه معلم اخلاق و عرفان ، مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی می نشستند . شیخ حسینعلی منتظری اصفهانی و شیخ مرتضی مطهری خراسانی آنچنان با هم یکی بودند که گاهی طلاب ، منتظری را خراسانی و مطهری را اصفهانی صدا می کردند و به گفته آیت الله منتظری گاهی که نیاز مالی پیدا می کردیم دست در جیب یکدیگر می کردیم و بعداً به هم خبر می دادیم .

قبل از انقلاب ، آیت الله منتظری هرگاه از زندان آزاد می شد مستقیماً به منزل ما می آمد ، شاد و خندان و بدون هرگونه گله ای از سختیهای زندان . معمولاً به ما بچه ها می گفتند چقدر انگلیسی بلدید و شروع می کردند به احوال پرسی به زبان انگلیسی . گاهی آیه قرآن یا حدیث می خواند و معنی آن را از ما می پرسید . هر وقت خواهر کوچک ما را می دید می گفت این عروس من است . شهید محمد منتظری نیز زیاد به منزل ما می آمد و به همین جهت یک بار ساواک به صورت دسته جمعی و مسلحانه به منزل ما هجوم آوردند برای بازداشت او اما خوشبختانه در آنجا نبود . گاه که آیت الله منتظری تبعید می شد آیت الله مطهری به هر وسیله ممکن خود را به تبعیدگاه می رساند و به دیدارش می شتافت ، همچنان که در جریان بازداشت آیت الله مطهری در قیام 15 خرداد 42 آیت الله منتظری آرام و قرار نداشت .

چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیت الله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم . اولین جمله ای که به من گفت این بود : علی ! دیدی با من چه کردند ؟! دلم فرو ریخت . گفتم اگر شهید مطهری بود این طور نمی شد . سخن مرا تایید کرد و یک ساعت و نیم با من درد دل کرد . از وضع خودش در آن سالها و از خاطراتش با شهید مطهری گفت . از جمله مسئله رابطه شهید مطهری با آیت الله بروجردی و کدورتی را که میان آنها پدید آمده بود خوب ودقیق توضیح داد و جزئیات حوادث در خاطرش بود .                                                         

در مجموع ، ما با او خوب رفتار نکردیم . امام خمینی رهبری آیت الله منتظری را به دلیل روحیات خاص ایشان صلاح نمی دانست که شاید اگر آیت الله مطهری حضور داشت نیز همین نظر را داشت اما امام روی جنبه فقاهت آیت الله منتظری تاکید کرده و اظهار امیدواری نموده بود که ایشان گرمی بخش حوزه علمیه در این جهت باشد اما ما گاهی برای تدریس ایشان نیز مانع تراشیدیم و تحمل هیچ گونه اظهار نظر اجتماعی و سیاسی او را نداشتیم و گاهی برخی روزنامه ها  به ایشان توهین آشکار کردند . خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد . 
منبع : تابناک
دوشنبه سیم 9 1388

آرمان امام مبنای همدلی

 مجید انصاری

امام خمینی در زمان حیات خود مظهر وحدت ملی بودند به ترتیبی که تمام افراد و شخصیت های انقلاب فارغ از مرز بندی های سیاسی در کنار امام بودند و حرف و سخن امام می توانست آنان را زیر یک چتر گرد آورد و همین رمز پیروزی انقلاب در تمام عرصه های سیاسی و اجتماعی بود.

بعد از گذشت بیست سال از رحلت حضرت امام (ره )، آرمان ها و اندیشه های امام به فراموشی سپرده شده است به گونه ای که نسبت به یاران صدیق حضرت امام جفاهای زیادی روا داشته شد و بسیاری از همراهان آن عزیز سفر کرده مورد تهمت و افترا کسانی قرار گرفتند که خود را وارث این اندیشه ها می دانند.

این جریان نوظهور آزمون خود را برای سنجش صداقت به خوبی پس داده است زیرا این افراد نسبت به یاران امام به راحتی هتاکی می کنند و به خود اجازه می دهند که شخصیت های اصیل و با سابقه انقلاب که همواره مورد احترام امام بودند را مورد بی مهری قرار دهند و افرادی که امام بارها بر صداقت آنها تاکید کرده بود را زیر سوال ببرند. چنین گروهی حتی به نوه حضرت امام رحم نکردند و ایشان و موسسه نشر آثار امام را مورد حمله قرار دادند.

 این وضعیت ایجاد شده که بارها توسط یاران صدیق امام محکوم شده است فرصت مناسبی است تا چهره این افراد مدعی شناخته شود زیرا این افراد از این فرصت برای اهانت به یاران امام بهره گرفتند و به دروغ خود را مدعی آرمان های امام و ولایت فقیه نشان می دهند در حالیکه به هیچ وجه این اصول را باور ندارند.

در شرایط مذکور محور قرار گرفتن نام و یاد امام (ره )بسیار خوب است به شرطی که هیچ گروه و جریان سیاسی نخواهد از آن به عنوان یک ابزار بهره بگیرد. و اگر چنین شرطی محقق شود مبنائی برای همدلی گروه های سیاسی  به وجود می آید و هدف تمام دلسوزان نظام که همانا وحدت است محقق می شود.

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز

 

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : مقالات - سیاسی
شنبه بیست و هشتم 9 1388
علائم سکته قلبی
در مواردی که فرد دچار سکته قلبی می‌شود ، درد 20 دقیقه طول می‌کشد و گستره درد ممکن است به صورت سنگینی یا خنجری یا احساس فشردگی در قفسه سینه خود را نشان دهد.
مهر: سن مرگ و میر ناشی از سکته قلبی در کشور به زیر 50 سال رسیده و این در حالی است که از نظر پزشکی مرگ و میر ناشی از سکته قلبی در سنین زیر 55 و 50 سال مرگ ناگهانی تلقی می‌شود.
رئیس چهارمین کنگره بین‌المللی قلب و عروق خاورمیانه با هشدار نسبت به این مساله ادامه می‌دهد: متاسفانه سن بروز سکته‌های قلبی در ایران و خاورمیانه طی یک‌دهه اخیر بشدت در حال کاهش است که این مرگ و میر در آقایان بیشتر رخ می‌دهد.

دکتر محمدجواد زیبایی می‌گوید: بیش از 50 درصد مرگ و میرها در این منطقه ناشی از بیماری‌های عروق کرونر است و حدود 70 درصد هزینه‌های بهداشتی و درمان کشورهای خاورمیانه صرف بیماری‌های قلبی و عروقی می‌شود.

رئیس مرکز تحقیقات قلب و عروق شیراز از ریزفاکتورهایی همچون فشار خون، دیابت، قند خون و... به عنوان علت‌های اصلی بروز سکته قلبی در افراد نام می‌برد و ادامه می‌دهد: عدم تحرک و غذاهای چرب به همراه مصرف سیگار و الکل و استرس‌ها از عوامل اصلی بروز بیماری‌های عروق کرونر است.

او به ارزان بودن هزینه درمان بیماری‌های قلبی در ایران و مراجعه بیمارانی از کشورهای عرب منطقه به شیراز و تهران برای جراحی قلب اشاره و اظهار می‌کند: هزینه آنژیوگرافی بدون بیمه در کشور حدود 700 هزار تومان، عمل آنزیوپلاستی رگ حدود 2.5 میلیون تومان و جراحی قلب بین 7‌تا 8 میلیون تومان است که این هزینه‌ها در سایر کشورها 2 تا 3 برابر ایران است.

زیبایی از آلودگی هوا به عنوان عامل تسریع در سکته‌های قلبی نام می‌برد و می‌گوید: گرفتگی عروق تا 70 درصد بدون علامت است که وقتی فرد در معرض آلودگی هوا قرار بگیرد، این وضعیت به 90 تا 100 درصد می‌رسد و منجر به سکته قلبی می‌شود.

علائم سکته قلبی

یکی از علائم سکته قلبی شروع درد قفسه سینه است که این درد قفسه سینه می‌تواند متنوع باشد و گاه به شکل درد زیر جناق سینه یا ریشه گردن و دست‌ها بویژه دست چپ و گاهی همزمان در هر دو دست و کتف و شانه بروز می‌کند.

در مواردی که فرد دچار سکته قلبی می‌شود ، درد 20 دقیقه طول می‌کشد و گستره درد ممکن است به صورت سنگینی یا خنجری یا احساس فشردگی در قفسه سینه خود را نشان دهد.

این دردها معمولا با سایر علائمی همچون تعریق شدید و احساس سردی در تمام نقاط بدن که ناشی از تحریک قوه سمپاتیک است ، همراه می‌باشد. در این موارد همچنین افراد دچار احساس ترس، نگرانی و بی‌قراری، تپش قلب و افت فشار خون و گاه نیز افزایش فشار خون می‌شوند.

متاسفانه در بعضی افراد همچون دیابتی‌ها، سالمندان، افرادی که دارای سابقه طولانی مدت فشار خون هستند، افرادی که اعتیاد شدید دارند، خانم‌های خیلی چاق و سیگاری‌های حرفه‌ای درد ناشی از سکته احساس نمی‌شود.

بزرگ‌ترین خطر بی‌توجهی به سکته قلبی و علائم آن، مرگ است و در غیر این صورت فرد دچار نارسایی قلبی، تنگی تنفس، خستگی زودرس و علائم نارسایی قلبی همچون ورم پا و تندی ضربان قلب در هنگام فعالیت و استراحت می‌شود.

اغلب موارد علائم این سکته‌ها با بیماری گاستریت یا التهاب معده اشتباه گرفته می‌شود که این امر بسیار خطرناک است زیرا در این موارد این علائم نشان‌دهنده سکته قلبی است که بیمار بلافاصله باید به مرکز درمانی مراجعه کرده تا منطقه سکته رد شود.

دکتر ناصر ابراهیمی دریانی، فوق تخصص بیماری‌های گوارش و کبد می‌گوید: عرق‌های سرد مداوم، حالت تهوع شدید و بویژه درد شدید معده از علائم اصلی سکته‌های خفیف قلبی بویژه سکته‌هایی است که در بخش تحتانی قلب رخ می‌دهد.

این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران به ایسنا می‌گوید: بویژه در افرادی که مبتلا به دیابت هستند سکته‌های سطح تحتانی قلب شایع‌تر است که در اغلب موارد درد ناشی از این سکته‌ها در معده بروز می‌کند.

به گفته وی، گاستریت یا التهاب معده اکثر اوقات با درد در ناحیه معده بروز می‌کند، اما نکته‌ای که در این میان حائز اهمیت است لزوم عدم مصرف دارو بدون تجویز پزشک است زیرا ممکن است دردی که در معده بروز کرده ناشی از سکته بوده نه گاستریت در نتیجه عوارض سکته قلبی در این موارد افزایش می‌یابد.

دکتر دریانی ادامه می‌دهد: افرادی که دچار سکته قلبی شده‌اند الزامی است، علاوه بر پزشک متخصص قلب همواره تحت نظر متخصص گوارش و کبد هم قرار داشته باشند تا از ایجاد ناهنجاری‌های گوارشی بویژه زخم و درد معده، التهاب معده و هرگونه اختلال در کار معده در امان باشند.

پیشگیری

در سایت سازمان جهانی بهداشت در پاسخ به این سوال که چطور می‌توان از بروز حمله قلبی یا سکته قلبی جلوگیری کرد، ابتدا تاکید شده که وقوع 80 درصد از حملات قلبی قابل پیشگیری هستند.

در ادامه این مطلب آمده است که داشتن یک رژیم غذایی سالم، داشتن تحرک و فعالیت بدنی منظم و نیز خودداری از استعمال تمام انواع محصولات دخانی کلیدهای اصلی این موفقیت هستند.

به گزارش ایسنا، سه راهکار ساده نه‌تنها به میزان قابل توجهی درصد بروز سکته قلبی را کاهش می‌دهند، بلکه در بیشتر موارد در پیشگیری از ابتلا به دیابت نوع دوم، اختلالات مزمن در مجاری تنفسی و نیز انواع خاصی از سرطان‌ها موثر هستند.

یک رژیم غذایی سالم داشته باشید: یک رژیم غذایی متعادل برای داشتن قلب و دستگاه گردش خون سالم ضروری است و اغلب شامل مقادیر زیادی از میوه‌ها و سبزیجات، غلات سبوس‌دار، گوشت لخم،‌ ماهی و مرغ می‌شود. همچنین لازم به ذکر است که در این رژیم غذایی میزان مصرف قند و نمک باید محدود شود.

تحرک بدنی منظم داشته باشید: حداقل 30‌دقیقه در روز فعالیت بدنی منظم داشته باشید تا سلامت قلب و عروق شما حفظ شود. به علاوه حداقل 60 دقیقه فعالیت بدنی در بیشتر روزهای هفته می‌تواند وزن بدن شما را در حد سلامتی نگه دارد.

سیگار نکشید: دخانیات از هر نوعی که باشد برای سلامت بدن به طور کلی بسیار مضر است. همچنین قرار گرفتن در معرض دود سیگار هم خطرناک است.

براساس تحقیقات علمی معتبر خطر بروز سکته قلبی به محض ترک سیگار کاهش می‌یابد و پس از گذشت یک سال این خطر نصف می‌شود.

اقدامات اولیه

بیمارستان‌هایی را که مراقبت‌های اورژانسی قلبی دارند همیشه به خاطر داشته باشید و اگر درد قلبی بیش از 2 دقیقه طول کشید، حتما به اورژانس زنگ بزنید.

مسلما با ترافیک کلانشهر‌هایی نظیر تهران، احتمال بموقع رسیدن آمبولانس ضعیف است، اگر می‌توانید سریع‌تر بیمار را به بیمارستان یا مرکز درمانی برسانید، خودتان اقدام کنید.

کمک کنید تا بیمار در حالتی قرار گیرد که کمترین درد را داشته باشد. برای این کار لازم است که بیمار را بنشانید و پا را بالاتر از سطح قلب نگه دارید. لباس‌های اطراف گردن را باز کنید و در حالت شل نگه دارید.
منبع :فردا
دسته ها : علمی - مقالات
پنج شنبه بیست و ششم 9 1388

یک فن‌آوری استثنایی که به دانشمند‌ان اجازه می‌دهد مکالمات بین سلول‌ها را کنترل کنند، نحوه انجام آزمایشات پزشکی آزمایشگاهی را به کلی دگرگون خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، به گفته دانشمند‌ان، این روش احتمالا مطالعات آزمایشگاهی روی سرطان‌ها و سایر بیماری‌های انسانی و ارزیابی داروهای جدید برای مورد هدف قرار دادن آنها را دقیق‌تر خواهد کرد.

این پژوهش توسط دکتر رون لیندینگ، رییس گروه سلولی مولکولی در انستیتو تحقیقات سرطان در انگلستان به چاپ رسیده است.

دکتر لیندینگ می‌گوید: درک روابط بین سلول‌ها امری حیاتی است، چرا که بسیاری از سرطان‌ها و دیگر بیماری‌ها بر اثر قطع این سیستم‌های ارتباطاتی بروز می‌کنند.

وی خاطر نشان کرد: اعضا و بافت‌ها از انواع مختلفی از سلول‌ها تشکیل شده‌اند که هر کدام نقش مجزایی ایفا می‌کنند. برای عملکرد مناسب سلول‌ها باید با یکدیگر ارتباط بگیرند که این کار را از طریق شبکه ای از پروتئین‌های خاص موسوم به «مولکول‌های سیگنال دهنده» انجام می‌دهند.

دکتر لیندینگ تصریح کرد: در این تحقیق جدید روشی را ابداع کرده‌ایم تا به شیوه‌ای دقیق‌تر آنچه را که در بدن رخ می‌دهد تکرار کنیم. پیش از این دانشمند‌ان فقط می توانستند یک به اصطلاح تک گویی (یعنی سیگنال یک طرفه از یک سلول) را بشنوند، اما اکنون برای اولین بار ما توانسته‌ایم بازخورد آن یعنی در واقع خروجی یک مکالمه بین سلولی را ارزیابی کنیم.

این تکنیک جدید «طیف سنجی انبوه» نام دارد.

اطلاعات مربوط به پروتئین‌ها و ژن‌های استفاده شده برای طراحی یک مدل رایانه‌یی از شبکه‌های سیگنال دهنده که در این پروسه نقش دارند، به میزان چشمگیری نکات مهمی را در این مکالمه سلولی را نشان می‌دهند.

منبع:بازیاب

دسته ها : علمی - مقالات
پنج شنبه بیست و ششم 9 1388
گفتاری درباره محرم در آستانه این ماه
آیت الله العظمی وحید خراسانی
ــ در این ایام، سه مهم پیش رو داریم: اول، نسبت به خودمان، دوم نسبت به مردم و سوم، نسبت به صاحب این ایام. هرسه، بحثش مفصل است، اما اجمال مطلب این است که فرصتی برای شما پیش آمده و این فرصت برق‌آسا می‌گذرد و حسرت کبرایش برای فرد فرد ما می‌ماند. در حالیکه هریک از شما می‌توانید امر هدایت نفوس را متصدی بشوید.

ــ اول، نسبت به خودمان: این حدیث را خوب بفهمید که: «اشراف امتی حمله القرآن و اصحاب اللیل ـ بهترین امت من، حاملان قرآن و شب‏زنده‏داران هستند». اولاً امت او چه امتی است؟ «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ.» این ارزش امت اوست. شهدا بر عموم بشر امت اویند. حال باید دید اشراف این امت کیان‌اند؟ آن هم اشرافی که حضرت خاتم(ص) سکه شرف به سینه آنها نصب کند. «اشراف امتی حملةالقرآن و اصحاب‌اللیل».

ــ از امروز شروع کنید بدون استثنا، هیچ شب و روزی بر شما نگذرد، مگر با این عمل. اما روز، حملةالقران؛ «فاقروا ماتیسر من القرآن.» آن اندازه که میسر است قرآن بخوانید، ولی راه باید طوری رفت که سریع به مقصد رسید. تمام دقائق کمال در روایات متشتت است. باید اینها را جمع کرد. این جا این جمله را فرموده و جای دیگر باز فرموده چطور حامل قرآن شو. «قرآن بخوانید، اما آن قرآن را هدیه کنید به صاحب عصر ولی زمان (عج)». عمل را از خود منقطع و به او متصل کنید. چه می‌کند این فرموده؟ بحث فنی عظیمی دارد. خود انقطاع عمل از نفس و ربط عمل به مبدأ فیض وجود. حکم اکسیری پیدا می‌کند که فلز را منقلب می‌کند.

ــ اما کلمه دوم، به اصحاب اللیل مربوط است. به هر وضعی که هست، آخر شب بیدار شوید و روی این مطالب فکر کنید. بالاترین مقام چه مقامی است؟ مقامی که خدا برای شخص اول عالم معین کرده است. دیگر از نظر عقل و نقل غیر از این غیرمعقول است. چنین مقامی را خدا به همچو کسی وعده داد، اما به یک خصوصیت فرمود: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» از این جا باید فهمید چطور عمر ما گذشت و راه را طی نکردیم. به این شرف نرسیدیم.

ــ اشراف امتی حملةالقرآن و اصحاب اللیل. اگر این طور شدیم، نفس ما به مبدأ نور وصل می‌شود. از آن جا مدد می‌شود. آن وقت است که بشر خواهد فهمید اثر تربیت این دین چیست؟ این کاری است که باید با خودمان کنیم.

ــ دوم، نسبت به مردم: اما کاری که با مردم است اینکه این فرصت‌ها از دست نرود. سعی کنید در این دهه که بهار حیات دل‌هاست به هر قیمتی که هست این دو کار را انجام دهید؛ چرا که بالاتر از این دو پیش خدا هیچ عملی نیست: یک گمراه از خدا را به خدا برگردانید؛ عبد آبق از این مولا را برگردانید به عبودیت او ؛ و یک کسی که امام زمانش را گم کرده با ولی عصر (عج) آشنایش کنید.

ــ مجالستان را منحصراً در این دو کلمه صرف کنید. ارزش این دو مقوله به حدی است که نباید وقت را ببازید و از دست بدهید. اول، آن قرآن و شب‌زنده‌داری را عملی کنید. بعد متصدی هدایت مردم شوید. آن وقت، اثرش این است اگر یک گنهکار را از گناه توبه دهید و بیگانه از امام زمان (عج) را با او آشنا کنید. اجرش، ثواب صد سال است که همه روزها را روزه بگیرید و شب‌ها تا به صبح عبادت کنید. «اغتنموا الفرص ـ فرصت‌ها را از دست ندهید».

ــ سوم، نسبت به صاحب این ایام: باید وظیفه‌مان را نسبت به صاحب این ایام بدانیم و بفهمیم که چه خونی ریخته شده است؟ هیچ دانستیم که چه کسی کشته شد؟ «شیخ طوسی»، «شیخ صدوق» و «ابن قولویه» این روایت را نقل کرده‌اند. مختصری از این روایت بس است. این نص حدیث صحیحی است که مثل «شیخ انصاری» در موارد احتیاط در نفوس طبق سند این حدیث فتوا می‌دهد. در این حدیث مسأله این است: «اشهد انّ دمک سکن فی‌الخلد ـ شهادت می‌دهم خون تو در خلد مسکن کرده است». کیست که بفهمد حسین بن علی کیست؟ خلد کجاست؟ در آن ملأ اعلی که مرکز قدیسین عالم است، خون او زینت آن عالم است. کسی که جسمش آنجاست، روحش کجاست؟ کیست که بفهمد چه کسی کشته شد؟ چطور کشته شد؟ برای چه کشته شد؟

ــ ما در آن حد نیستیم که خود او را بشناسیم. باید نگاه کنیم ببینیم آن آخرین مرحله‌ای که شعاع وجود او تابیده به کجا رسیده، بعد کشف کنیم که آن آفتاب چیست وکجاست؟ وقتی شعاعش به زائر قبرش می‌خورد، اثرش معلوم می‌شود. فرمود: «پیاده اگر بروی به هر قدمی یک حسنه برایت می‌نویسند و یک سیئه محو می‌کنند. سواره بروی به هرجا که سُم اسبت برسد به هر قدمی یک حسنه ثبت و یک سیئه محو می‌شود». یعنی از آنجا تصفیه‌ات می‌کنند تا لیاقت پیدا کنی. فرمود: «وقتی رسیدی به در حرم، خدا تو را از رستگاران قرار می‌دهد». خود من هنوز متحیرم چه خبر است. وقتی رسیدی به در حرمش می‌شوی از رستگاران و مفلحین. یعنی چه از مفلحین؟ به قرآن رجوع کنید و ببینید به فلاح رسیدن چه شرایطی دارد؟ بعد بفهمید این دستگاه چه دستگاهی است.

ــ در سوره مؤمنون می‌خوانیم: «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون.» تا برسد به اینجا که «والذین هم عن اللغو معرضون.» وقتی به این جا رسید، می‌شود «المفلحون.» این مقام به قدری عظیم است که «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون.» این چه اکسیری است که این طور منقلب می‌کند؟ آهنی را به طلای احمر مبدل می‌کند که در راه قبر او قدم زده است.

ــ فرمود: «وقتی از مناسکت فارغ شدی خدا تو را از فائزین می‌نویسد». اینجا حج خود خداست. حج قصد است و مقصد در آنجا عبارت است از کعبه، اما مقصد در این زیارت، خود خداست؛ چون به نص صحیح: «من زار الحسین بکربلا کان کمن زارالله فی عرشه». پس از حج خدا که فارغ شدی، فرمود: «وقتی فرغت من مناسکک، خدا می‌نویسد تو را از فائزین». دیگر از مقام مفلحین از در قبر او، متقلب می‌شود به مقام فائزین به بالا سر او. متن کلام خدا را باید دید تا حدیث را فهمید: «الذین آمنوا و‌هاجروا و جاهدوا فی سبیل‌الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله والئک هم الفائزون». مقام فائزون این مقام است: «یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها ابدا ان الله عنده اجر عظیم.»

ــ این مرحله که مرحله کمال سعادت بشری است، در گرو بالاسر قبر حسین بن علی (ع) است. کسی که این طور زیارت قبرش او را منقلب می‌کند، آیا روز قیامت وقتی مادرش با آن پهلوی شکسته با آن بازوی ورم کرده، آن پیراهنی که به همچو خونی آغشته بر سر بیندازد، چه خواهد شد و چه خواهد کرد؟

ــ این است که مملکت باید یکپارچه «یا حسین» بشود. باید سراسر این مملکت شیون و صیحه در عزای یک همچو کسی باشد ... واقعه، واقعه‌ای است که نص صحیح این است: «جمیع‌الخلائق بکت السموات السبع.» هفت آسمان بر او گریه کرد. «بکت‌السموات السبع والارضون السبع و ما فیهن و ما بینهن و ما یری و ما لایری.» مردم باید بیدار شوند. ابن حجر هیثمی کتابی در رد شیعه نوشته و در این کتاب تصریح کرده که تمام رجال عامه ـ آنها که اهل حدیث و نظرند ـ ضبط کردند که وقتی سر او بالای نیزه رفت، در تمام کره زمین هرجا سنگ از روی زمین برداشتند، خون جوشید. وظیفه مردم در ایام عاشورا چیست؟ ... اگر دستتان از دامن او کوتاه شد، خسرالدنیا و الاخره‌اید.

ــ این دین، این توحید و این قرآن فقط زنده به خون اوست. اوست که با این قدم و با این عمل، کاری کرد که تا روز قیامت این دین آسیب نبیند. او پرده از چهره قرآن برداشت و ایمان و دین خدا را او زنده کرد. چرا یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر مثل پروانه دور قبرش می‌گردند؛ چون اگر عاشورای او نبود، آنچه انبیا و مرسلین آورده بودند به باد فنا رفته بود.

منبع: ابنا
دسته ها : مذهبی - مقالات
چهارشنبه بیست و پنجم 9 1388
تجاوز های کوچک مردان صاحب جاه

گرگ در پوستین شبان

 گلزاری، محمود  - رنج آور است نمایاندن گوشه‌ای از کژکاری‌های رو به افزایش مردان به ظاهر توانمندی است که موقعیت اجتماعی خود را، ناجوانمردانه، به کار می‌گیرند تا زنان پاکدامنی را که در دایره قدرت آنها هستند، وادار به رابطه‌ای غیراخلاقی کنند.

 این سوءاستفاده از قدرت، «مزاحمت جنسی» یا به تعبیر «اوفیر» تجاوز کوچک نام دارد. بدین معنی که مرد صاحب جاه، طرف مقابل خود را ضمنی یا مستقیم مجبور می‌کند تا به خواهش‌های نفسانی او تن دردهد وگرنه استخدام، ادامه کار و یا ارتقایش دچار توقف و مشکل می‌شود!
غم‌انگیز، انسانی که به قول خواجه اهل راز، هر بامداد و شام او را از عرش الهی ندا می‌دهند و ذکر خویش در عالم قدس، حاصل تسبیح فرشتگان است و می‌تواند به دلیل کرامت ذاتی خود دردانه هستی و جانشین خداوند در ناسوت و ملکوت شود، این‌گونه در چاه طبیعت فرو افتد، صفای جانش را با خاشاک هوس تیره و آلوده سازد و این عتاب سازنده را به دل نسپارد:
که‌ای بلند نظر شـاهباز ســـدره نشین
نشیمن تو، نه این کُنج محنت آبادست
ترا زکنگره عرش می‌زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
اما رنج‌آورتر این است که در جامعه انسانی و به ویژه در نظام اسلامی، هرزه‌پویان بداندیش دارای موقعیت و مقام ‌شوند و به همکار، مُراجع و دانشجوی خود، به عنوان امانت که همچون طعمه و ابزار بنگرند.
قرآن، که کامل‌ترین نسخه وحیانی و آخرین منشور یزدانی است، برای کارگزاران اجتماع دو شرط اساسی قائل است: «توانایی» و «امانتداری». «اِنَّ خَیْرَ مَنْ اسْتَأْجْرتَ القویُّ أمین؛ بهترین کسی که می‌توانی به او مسئولیت بسپاری امین توانمند است.» (قصص 26)
روشن است که منظور کلام خدا از توانایی، تنها قدرت جسمی نیست، بلکه مراد کارآمدی علمی و تجربی و قوت بر انجام وظیفه است. مدیر توانا کسی است که حوزه مأموریت خود را به خوبی بشناسد، در برنامه‌ریزی بصیر و چیره باشد و بتواند با شکیبایی و مهارت همکارانش را به سوی هدف‌هایی روشن هدایت کند. علاوه بر این شایستگی‌ها که در دانش مدیریت تفصیل آنها را می‌بینیم، قرآن بر ویژگی مهم امین بودن نیز تأکید می‌کند.
امین، انسانی خیرخواه، درستکار و پاکدامن است. نمونه‌ای است از حاملان بار امانت الهی که وجودشان سرشار از فروغ ایمان و گرمای امنیت است و به همین رو به دیگران و بویژه به کسانی که با آنها پیوندی نزدیک دارند، امان و ایمنی می‌دهد. اگر مدیری که وظیفه دارد با برنامه‌ریزی درست و سازنده و سامان‌دهی مناسب، افراد مجموعه خود را در مسیر نوآوری و شکوفایی ارتقا دهد و مؤسسه‌اش را به بالاترین میزان بهره‌وری برساند، سر به اطاعت نفس فروآورد؛
اگر معلمی که باید زلال گوارای حکمت را در کام جان شاگردانش بریزد و آنها را به سوی چکاد آزادگی و پارسایی رهنمون شود، تیر مسموم نگاه خود را به آنها بدوزد و فریبکارانه روزنه‌ای برای تصاحب جسمشان بیابد؛
اگر درمانگری که انتظار می‌رود با کلام و دانش و رفتارش، شفابخش آلام دردمندان آسیب‌دیده شود، از زخم جسمی و روانی مراجعان خود برای رسیدن به خواسته‌های نفسانی بهره گیرد، فروغ معنویت و شادابی از جامعه دور می‌شود و ابر تیره بدبینی و نومیدی بر فضای زندگی مردم سایه می‌افکند.
مدیران، استادان، پزشکان، روان‌شناسان، وکیلان و همه دارندگان مقام و موقعیت را نمی‌توان با تذکرهای اخلاقی و بدون پشتوانه قانونی، از نادرستی و خیانت بازداشت. این عالمان گستاخ، بهتر از ساده‌دلان کم‌دانش کلام رسای پیامبر والایی‌ها را که فرمود: «بدترین دشمنان تو نفس سرکشی است که درون تو جای دارد.» بارها خوانده‌اند و حتی آن را تدریس کرده‌اند! اینان خوب به خاطر دارند که سعدی بزرگ فرموده است:
کند مرد را نفس اماره خوار اگر هوشمندی عزیزش مدار
اما مگر خداوند نفرموده است که دانش بدون عمل نجات‌بخش و راهگشای انسان هوشمند مختار نیست؟ اضله الله علی علم (جاثیه/ 23)
اگر سی سال پس از استقرار جمهوری اسلامی عده‌ای از مسئولان، گزینش دینی و اخلاقی کارکنان دولتی را جدی نمی‌گیرند و روش‌های علمی و دقیق و منصفانه‌ای برای این کار ندارند، اما هیچ‌کس نیست که منکر نظارت دقیق و قانونی عملکرد مدیران و قدرتمندان جامعه باشد.
نخستین مرحله برای نظارت و ارزیابی، وجود قانونی جدی در مورد مزاحمت‌های جنسی است. قانونی که همه مصادیق این انحراف رنج‌آور اخلاقی را مشخص نماید و با رعایت آبرو و حرمت طرفین دعوا، مانع سوءاستفاده مزاحمان، اغواگران و شایعه‌سازان شود.
هرچه هست اگر این مسئله را کوچک بپنداریم و نقاب از چهره گرگانی که در پوستین شبان در کمین دختران و زنان جوان هستند، برنداریم، تولید و بهره‌برداری مادی و اقتصادی کشور رو به کاهش می‌گذارد و مهم‌ترین رکن سرمایه اجتماعی، یعنی اعتماد آرام‌آرام از فضای جامعه رخت برمی‌بندد و چنین مباد!

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : مقالات - اجتماعی
دوشنبه بیست و سوم 9 1388
خواص مخلوط شفابخش عسل و دارچین
عسل و دارچین هر کدام به تنهایی به علت دارا بودن مواد غنی طبیعی و سرشار بودن از انواع ویتامین‌ها در طول تاریخ همواره مورد توجه قرار گرفته‌اند اما در این مقال سعی داشته‌ایم به بررسی خواص دارویی این دو ماده حیاتی در زمان ترکیب بپردازیم.
شبکه ایران: عسل و دارچین هر کدام به تنهایی به علت دارا بودن مواد غنی طبیعی و سرشار بودن از انواع ویتامین‌ها در طول تاریخ همواره مورد توجه قرار گرفته‌اند اما در این مقال سعی داشته‌ایم به بررسی خواص دارویی این دو ماده حیاتی در زمان ترکیب بپردازیم.

ترکیب عسل و دارچین دارای اثراتی همچون؛ درمان بیماری‌های قلبی، درمان التهاب مفصل، از بین بردن عفونت مثانه، درمان درد دندان و بسیاری از موارد دیگر بدین شرح است:

١ . درمان بیماری قلبی:
مخلوطی از عسل و پودر دارچین را تهیه کنید و به جای مربا روی نان قرار دهید و به طور منظم در وعده صبحانه صرف کنید.این روش در کاهش کلسترول،جلوگیری از بروز حمله قلبی، تنفس راحت و تقویت ضربان قلب موثر است.بیماران مبتلا به حمله قلبی نیز با مصرف روزانه این مخلوط از حمله قلبی بعدی درامان خواهند بود.بررسی روی سالمندان در آمریکا و کانادا نشان داده است،با بالا رفتن سن شاهرگ های حیاتی و سیاهرگ ها خاصیت انعطاف پذیری خود را از دست می دهد.عسل و دارچین به شاهرگ ها و سیاهرگ ها قدرتی تازه میبخشد.

٢ . از بین بردن اثر خارش نیش‌های حشرات :
مخلوطی از یک سهم عسل، ٢ سهم آب ولرم و یک قاشق چای خوری پودر دارچین را روی قسمتی از بدن که احساس خارش می کنید،قرار دهید خارش و درد در عرض یک یا ٢ دقیقه فروکش خواهد کرد.

٣ . درمان التهاب مفصل(آرتریت):
روزانه،یک وعده صبح و یک وعده شب،مخلوطی از یک فنجان آب گرم، ٢ قاشق چای خوری عسل و یک قاشق چای خوری پودر دارچین مصرف شود.این مخلوط معجزه گر در صورت مصرف به طور منظم آرتریت های مزمن را نیز درمان می کند.بررسی های اخیر روی ٢٠٠ بیماری که قبل از صرف صبحانه از این مخلوط استفاده کردند نشان داد، ٧٣ نفر از آنان در عرض یک هفته کاملا از درد رهایی پیدا کردند و پس از یک ماه بیشتر افرادی که قادر به راه رفتن یا حرکت نبودند،بدون احساس هیچ دردی توانایی راه رفتن و تحرک خود را به دست آوردند.

۴ . جلوگیری از ریزش مو:
قبل از دوش گرفتن مخلوطی از مقداری روغن زیتون داغ،یک قاشق چای خوری عسل و یک قاشق پودر دارچین را به مدت ۵ تا ١۵ دقیقه روی سر قرار دهید و سپس آن را بشویید.

۵ . از بین بردن عفونت مثانه:
٢ قاشق غذاخوری عسل به همراه یک قاشق چای خوری پودر دارچین را با مقداری آب ولرم حل کنید و آن را بنوشید.این روش باعث می شود که میکروب های مثانه از بین برود.

۶ . درمان درد دندان:
مخلوطی از یک قاشق چای خوری پودر دارچین و ۵ قاشق چای خوری عسل تهیه کنید و روی دندان خراب بمالید.این عمل را ٣ بار در روز تکرار کنید تا درد تسکین یابد.

٧ . کاهش کلسترول:
٢ قاشق غذاخوری عسل را با ٣ قاشق چای خوری پودر دارچین در یک لیوان چای حل کنید و بنوشید.این کار میزان کلسترول خون را طی ٢ ساعت به ١٠ درصد کاهش می دهد.

٨ . درمان سرماخوردگی:
به مدت ٣ روز از مخلوط یک قاشق غذاخوری عسل با یک چهارم قاشق چای خوری پودر دارچین استفاده کنید.این روش برای درمان سرفه مزمن و سرماخوردگی و سینوزیت به کار می‌رود.

٩ . درمان ناباروری:
برای برطرف کردن این مشکل،به مردان توصیه می‌شود ٢ قاشق غذاخوری عسل را قبل از خواب میل کنند.در کشورهای چین،ژاپن و خاوردور که با مشکل ناباروری مواجه‌اند،در طول روز مخلوطی از مقداری پودر دارچین و یک دوم قاشق چای خوری عسل را به طور مرتب روی لثه و داخل دهان خود قرار می‌دهند تا مخلوط حاصل از طریق بزاق وارد بدن شود.زوجی که مدت ١۴ سال بچه دار نمی‌شدند با شروع مصرف عسل و دارچین پس از مدت کوتاهی صاحب دوقلو شدند.

١٠ . درد معده:
مصرف عسل و پودر دارچین علاوه بر درمان درد و نفخ معده،زخم معده را نیز درمان می‌کند.

١١ . تقویت سیستم ایمنی:
استفاده روزانه از عسل و پودر دارچین سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و بدن را از حمله باکتری و ویروس محافظت می کند.دانشمندان دریافتند که عسل دارای مقدار زیادی ویتامین و آهن است.مصرف مداوم عسل گلبول‌های سفید خون را تقویت می‌کند تا بتواند با باکتری‌ها و بیماری‌های ویروسی مقابله کند.

١٢ . برطرف کردن سوء هاضمه:
قبل از هر وعده غذا،پودر دارچین را روی ٢ قاشق غذاخوری عسل بریزید و میل کنید تا از ترشح اضافی اسید معده رهایی پیدا کنید زیرا این مخلوط غذاهای سنگین را به راحتی هضم می‌کند.

١٣ . جلوگیری از آنفلوآنزا:
دانشمندی در اسپانیا ثابت کرده که مخلوط عسل و دارچین دارای مواد مفید طبیعی است که از میکروب‌های آنفلوآنزا و سرماخوردگی جلوگیری به عمل می‌آورد .

١۴ . افزایش طول عمر:
مصرف دائم و مرتب عسل و پودر دارچین مانع پیری زودرس می‌شود.مخلوطی از ۴ قاشق چای خوری عسل،یک قاشق چای خوری پودر دارچین و ٣ فنجان آب گرم را با هم بجوشانید.سپس مخلوط به دست آمده را ٣ الی ۴ بار در روز به مقدار یک چهارم فنجان میل کنید.این مخلوط علاوه بر طراوت بخشیدن و نرم نگه داشتن پوست از پیری زودرس نیز جلوگیری می کند.

١۵ .برطرف کردن جوش صورت:
قبل از خواب مخلوط ٣ قاشق غذاخوری عسل و ١ قاشق چای خوری دارچین را روی جوش‌ها قرار دهید و روز بعد با آب ولرم بشویید.تکرار روزانه این کار به مدت ٢ هفته،جوش‌ها را از بین می‌برد.

١۶ . درمان عفونت‌های پوستی:
قرار دادن مخلوطی به مقدار مساوی از عسل و پودر دارچین روی قسمت‌های مختلف پوست، عفونت‌های پوستی و اگزما را نیز درمان می‌کند.

١٧ . درمان سرطان:
تحقیقات جدید انجام گرفته در ژاپن و استرالیا نشان داده،سرطان‌های پیشرفته معده و استخوان به طور موفقیت آمیزی درمان شده است.بیماران مبتلا به این سرطان‌ها ٣ بار در روز و به مدت ٣ ماه یک قاشق غذاخوری عسل و یک قاشق چای خوری دارچین را مخلوط و مصرف می کنند.

١٨ . از بین بردن خستگی مفرط:
مصرف نصف قاشق غذاخوری عسل و مقداری پودر دارچین در یک لیوان آب اول صبح و بعد از ظهر که بدن با افت نشاط روبه رو است طی یک هفته نیروی حیاتی بدن را افزایش می‌دهد.

١٩ . از بین بردن بوی بد دهان:
شما می‌توانید پس از بیدار شدن از خواب با محلولی از یک قاشق چای خوری عسل،مقداری پودر دارچین و آب گرم غرغره کنید تا در طول روز مشکل بوی بد دهان را نداشته باشید.

٢٠ . مشکل شنوایی:
مصرف روزانه مقدار مساوی از عسل و پودر دارچین در صبح و شب مشکل شنوایی را برطرف می‌کند.
شایان ذکر است،عسل مورد مصرف باید خام و پاستوریزه نشده باشد.زیرا که آنزیم های لازم به هنگام عمل پاستوریزه به علت حرارت دیدن از بین می‌رود.
منبع : فردا
دسته ها : علمی - مقالات
دوشنبه بیست و سوم 9 1388
انتقاد شدید روزنامه جمهوری از صادق لاریجانی
آیا برای حفظ حق انتقاد سالم که شرعا و قانونا و عقلا برای حیات جامعه ضروری است و رسانه ها به کمک آن می توانند تا حدود زیادی جلوی مفاسد اقتصادی و سیاسی و فکری و اجتماعی و اخلاقی و اعتقادی را بگیرند و کمک بزرگی به قوه قضائیه بنمایند کاری کرده اید همین دو روز قبل از سخنان صریح و تحسین برانگیز شما بود که به چند روزنامه به خاطر انتقاد از کسی که گفته بود « اشغال عراق توسط آمریکا برای جلوگیری از ظهور امام زمان علیه السلام بود و اسناد آن را به دست آورده ایم » اخطار دادند و یک سایت منتقد را فیلتر کردند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود خطاب به رئیس قوه قضائیه از وی خواست با فساد سیاسی کسانی که ذهن جامعه را مشوش می کنند برخورد نماید.

در این سرمقاله آمده است:

شما چرا از مفاسد فکری و اجتماعی چیزی نمی گوئید؟ کسانی که جامعه را دچار آشوب های فکری و سیاسی و اجتماعی می کنند کسانی که حرمت انسان ها را لگدمال می نمایند زبان های شایعه ساز و هتاک قلم های فحاش و دروغ پراکن محافل تهمت ساز هسته های توطئه گر گروه های فشار عناصر افراطی رسانه های لاابالی و مجموعه هائی که لایه های پنهانی را برای تخریب و از میدان خارج کردن نیروهای انقلابی خدوم توانمند و فداکار و به صحنه آوردن عناصر فرصت طلب و میوه چینان انقلاب تشکیل داده اند و بشدت فعالند قطعا خطرناک تر از سایر مفسدین هستند.

در ادامه سرمقاله این روزنامه آمده است:

آیا جرم تهمت فساد زدن به انسان های شایسته و فداکار کمتر از خود فساد است؟ آیا نمیدانید که راه درست مبارزه با فساد برخورد ریشه ای با علت است نه با معلول آیا کارشناسان قوه قضائیه تاکنون به این سئوال فکر کرده اند که چرا امروزه ارزان ترین متاع در جامعه اسلامی ما آبروی اشخاص آنهم اشخاص خوش سابقه و انقلابی و وفادار به نظام جمهوری اسلامی است؟ آیا قوه قضائیه و جنابعالی که در راس آن قرار دارید تاکنون برای حفظ کرامت انسانی شهروندان جمهوری اسلامی و جلوگیری از هتاکی ها فحاشی های سیاسی و تهمت زدن های باندی و جناحی که اکنون رایج تر از هر زمان دیگری شده است قدمی برداشته اید؟

آیا برای حفظ حق انتقاد سالم که شرعا و قانونا و عقلا برای حیات جامعه ضروری است و رسانه ها به کمک آن می توانند تا حدود زیادی جلوی مفاسد اقتصادی و سیاسی و فکری و اجتماعی و اخلاقی و اعتقادی را بگیرند و کمک بزرگی به قوه قضائیه بنمایند کاری کرده اید همین دو روز قبل از سخنان صریح و تحسین برانگیز شما بود که به چند روزنامه به خاطر انتقاد از کسی که گفته بود « اشغال عراق توسط آمریکا برای جلوگیری از ظهور امام زمان علیه السلام بود و اسناد آن را به دست آورده ایم » اخطار دادند و یک سایت منتقد را فیلتر کردند. شما به عنوان یک کارشناس اسلامی می دانید چنین سخنان بی پایه ای چه عوارض منفی زیان باری در بردارد چه ریزش های اعتقادی را موجب می شود و زمینه را برای چه مفاسد سیاسی و حتی اقتصادی بزرگی فراهم می کند؟ آیا قوه قضائیه جرات دارد به چنین افرادی حتی یک اخطار شفاهی بدهد؟
منبع : تابناک
دسته ها : مقالات - سیاسی
چهارشنبه هجدهم 9 1388

«حب، ولاء و اطاعت» کلید فهم غدیر

رسول جعفریان

 

 

 

  

 

دلی کز جان غلام مرتضا نیست

یقین می دان که در راه خدا نیست

 

حبّ علی علیه السلام آن هم از جان و دل معنا و مفهوم واقعی ولای نسبت به امام علی بن ابی طالب و اساس نظریه امامت و تشیع است.

این را می دانیم که طی قرن‌ها میان متکلمان شیعه و سنی بحث بر سر معنی ولاء است. این که این کلمه به معنای «حب» است یا به معنای «ولایت و امامت و احقیت».

رساله شیخ مفید (م 413) در این باب یکی از قدیمی ترین رساله هایی است که در این باب نوشته شده است. در آن قبیل بحث‌ها، علاوه بر بحث های لغوی، گفته می شود که دلیل اراده رسول از معنای مولی به امامت آن است که وقتی رسول (ص) این لفظ را در روز غدیر در باره امام علی علیه السلام فرمودند، شاعرانی چون حسّان بن ثابت در اشعاری که در این باره سرودند، از آن معنای امامت را فهمیدند.

آنچه در روز غدیر رخ داد، با عظمتی که داشت، نمی توانست صرفا به معنای دوستی باشد. گفتن چنین سخنی، نیاز به اجتماع دهها هزار نفری مردم نبود. این کار را حداکثر در مسجد مدینه در میان صحابه هم می شد انجام داد. یک دوستی ساده چه ارتباطی با دهها هزار عرب بدوی دارد که در بیابانها زندگی می کنند؟

این که مولی کاربردهای مختلفی دارد، قابل انکار نیست و در لغت، هر گاه کاربردهای مختلف باشد باید شرایط حالی و مقالی را در نظر گرفت و بر اساس آنها نظر داد.

اما نکته دیگر به لحاظ لغت آن است که سه حرف: و + ل + ی مانند بسیاری از لغات دیگر، و بر اساس دیدگاه خاصی که در لغت شناسی وجود دارد، یک معنای اصلی دارد که این معنای اصلی، جریان و سریان در تمامی کاربردها و معانی حاشیه ای خواهد داشت. این معانی حاشیه ای در دوره هایی خاص به معنای اصلی آن کلمه تبدیل شده و حتی ممکن است معنای اول یا به تعبیری کاربرد آن در معنای اول کنار گذاشته شود.

اگر معنای این کلمه سه حرفی، همان حب و دوستی باشد، چنین معنایی می تواند در کاربردهای مختلف آن با درجات متفاوت و نیز پیامدها و تبعات آن که معمولا در برخی از کاربردها منظور می شود، وجود داشته باشد.

برای مثال وقتی مولی به معنای ناصر و یاور بکار می رود – چنان که در قرآن آمده است که «خداوند مولای مسلمین است و کافران مولا ندارند» یا وقتی به معنای حلیف و جار یعنی همپیمان و همسایه به کار می رود، این به دلیل رابطه عاطفی  حب  و ولاء است که نوعی حق را میان آنان ایجاد می کند.

دو مؤمن نسبت به هم ولایت دارند ـ چنان که در قرآن آمده ـ یعنی حب و طبعا حق توصیه و امر به معروف دارند. دو همسایه حقوقی نسبت به یکدیگر دارند و طبعا نوعی ولایت، و لذا ولایت به معنای جار هم به کار می رود. چنان که دو همپیمان چنین رابطه ای دارند و همین کاربرد وجود دارد.

بنابرین ولاء و احق بودن، معنایی بسیار به هم نزدیک دارند که رشته آنها را «حب» برقرار می کند.

وقتی خداوند متعال در قرآن می فرماید: قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی، معنایش این است که حب را با اطاعت پیوند می زند. این پیوند از آن روست که اگر کسی عاشق کسی باشد از او اطاعت و پیروی هم خواهد داشت. این اطاعت و پیروی می تواند بسیار جدی و در حد بالایی باشد. عالی ترین جلوه آن عشق انسان به خدا است که اوج ولایت و اطاعت است و درجات پایین تر آن در مورد بندگان صالح است. و این اساس همان آیه است که می فرماید: انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا....

وقتی در روایت آمده است که «المرء مع من احب»، شخص با کسی محشور خواهد شد که او را دوست دارد دقیقا به همین معناست که دوستی نسبت به شخص، به معنای اسوه و محور قرار دادن اوست.

وقتی خداوند، حب علی را راه ورود به اطاعت از نبی و خداوند دانسته، قطعا حکمتی داشته است. علی علیه السلام و اهل بیت او دین شناسانی هستند که معارف اصیل اسلامی از زبان آنان بیان می شود. و پیداست که خداوند به یک حب ساده، بدون نوعی تقدم و اولویت که لازمه آن شاخص بودن است، کاری ندارد.

شعری که در آغاز آمد از شیخ حسن کاشی، شاعر اواخر قرن هفتم و اوائل قرن هشتم هجری است که تقریبا تمامی اشعار او در ستایش امیر مؤمنان علیه السلام است. او در این شعر جان تشیع را هم حب علی از جان و دل عنوان کرده و عشق دیگران را بیراهه می‌داند، و ادامه آن:

دلی دارم بحمدالله که در وی

به غیر از مرتضی دیگر هوا نیست

تو را گر آل بوسفیان امامند

مرا رهبر به غیر از مرتضا نیست

علی تا هست بر اوج ولایت

که جز او در دو عالم رهنما نیست

اساسا آنچه سبب شده است تا متکلمان شیعه مولی را به معنای اولی و احق تفسیر کنند، استنادی است که به گفته‌های لغت شناسان دارند. مبرد، ادیب معروف و لغت شناس درجه اول قرن چهارم هجری به صراحت می‌نویسد که مولی به معنای اولی و احق آمده است. چنان که در قرآن آمده است: النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم، و این معنای احق بودن رسول و مقدم بودن ایشان بر مؤمنان است.

این ولایت اساس تشیع و همان نظریه امامت است که شیعیان را به سمت اطاعت از اهل بیت و یادگیری دین از زبان آنان سوق داده و به آنان یاد داده است که حب اهل بیت تنها یک دوستی ساده نیست بلکه به معنای اطاعت از آنان است.

 

اینک شعری دیگر از شیخ حسن کاشی که رحمت ابدی خداوند بر او باد:

ای تخت امامت به تو زیبنده و لایق

فرمان تو و حکم قضا هر دو موافق

 

 

هم ذات تو مجموعه ابواب مکارم

هم شخص تو دیباچه عنوان حقایق

 

 

مولای تو با فسق مسلمان موحد

اعدای تو با طاعت معبود منافق

 

 

مقصود وجود دو جهان حیدر صفدر

ای جای رفیعت زبر سبع طرایق

 

 

از مهر تو هر دل که طلب کرد حمایت

فارغ ز حوادث شد و ایمن ز طوارق

 

 

دین نبی و امر حق و کار جهان را

تو حافظ و تو ضابط و تو فاتق و راتق

 

 

آن کیست که مثل تو بود بعد پیمبر

ای ذات تو را بعد نبی مثل نه لایق

در خانه دین هست علی در به حقیقت

از در نرود هر که بود خائن و سارق

 منبع : آینده
دسته ها : مذهبی - مقالات
شنبه جهاردهم 9 1388
X