دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1764894
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان


این روزها مهمانی های محمود احمدی نژاد خلوت است و هر بار خلوت تر هم می شود. همان طور که رئیس دولت نهم تمایلی ندارد به دعوت ها پاسخ دهد، این روزها صندلی اش در بسیاری از جلسه های رسمی خالی است. 

در مقابل ضیافت های پاستور هم چندان پررونق نیست تا جایی که یکشنبه شب در مهمانی که قرار بود به افتخار نماینده ها ترتیب دهند تنها 20 نماینده از 290 نماینده رفتند تا ضیافت تبدیل به یک ملاقات مختصر شود.

مجلسی ها می گویند با کابینه یی که احمدی نژاد معرفی کرده دیگر توجیهی برای رفتن و آمدن و رایزنی وجود ندارد. شاید با همین استدلال هم بود که هیچ یک حاضر نشدند با وجود دعوت های مکرری که یکشنبه ظهر در راهروهای مجلس از آنها می شد، برای افطار به دفتر احمدی نژاد بروند.
 
آنهایی هم که رفتند هیچ یک از چهره های شاخص نماینده نبودند تا قهر مجلسی ها با احمدی نژاد در آستانه رای اعتماد به کابینه نمود بیشتری پیدا کند. اما خبرگزاری دولت برای تحت الشعاع قرار دادن نرفتن 270 نماینده به مهمانی احمدی نژاد سریع این خبر را روی خروجی خود قرار داد که نماینده ها قرار است در قالب گروه های 10 و 20 نفره به دیدار احمدی نژاد بروند و در مورد گزینه ها قانع شوند. 

حال آنکه تاکنون بی سابقه بوده احمدی نژاد هر شب را به چنین دیدارهایی اختصاص دهد. وی که حتی دیدار مشورتی اش با نماینده ها با هزار بار اصرار از سوی نماینده ها نهایی شد اگر قرار باشد شبی با 20 نماینده دیدار کند حداقل 15 شب را باید به این ملاقات ها اختصاص دهد حال آنکه کمتر از یک هفته دیگر تکلیف کابینه اش در مجلس مشخص می شود.
 
از طرفی روز یکشنبه دعوت از نماینده ها برای حضور در پاستور بسیار وسیع بود و اگر قرار بر این بود که تنها 20 نماینده به این برنامه بروند دیگر لزومی به این همه اصرار برای دعوت بزرگان مجلس نبود. دیروز چهره های شاخص اصولگرا در پاسخ به سوال «اعتماد» مبنی بر اینکه به چه دلیل حاضر نشدند به دعوت احمدی نژاد جواب دهند، پاسخ های مشترکی داشتند.
 
آنها عنوان می کنند در چند هفته یی که اصرار داشتند احمدی نژاد جلسه مشترک بگذارد و در مورد ترکیب احتمالی کابینه با هم مشورت کنند، با سردی وی روبه رو می شدند، حال که توپ در زمین مجلس افتاده و قرار است ماندن یا رفتن وزرای پیشنهادی به اراده نمایندگان باشد، دیگر آنها مایل نیستند با احمدی نژاد دیدار کنند. 

در حال حاضر نماینده ها تا کنون پیغام های خوبی را برای پاستور مخابره نکرده اند و اگر همین روال ادامه یابد احتمال بسیاری وجود دارد که پیش بینی های محمدرضا باهنر مبنی بر رای نیاوردن پنج تا شش وزیر تحقق یابد. این دل نگرانی به پاستورنشین ها و حلقه مشاوران احمدی نژاد هم منتقل شده و به همین دلیل تلاش ها را برای اقناع نماینده ها آغاز کردند.
 
وزرای پیشنهادی این روزها راه بهارستان را یاد گرفته و یکی پس از دیگری به جلسه های کمیسیون های مجلس رفته و با دستی پر از برنامه های رنگارنگ به نماینده ها قول می دهند که اگر آنها را وزیر کنند مو به موی وعده ها را اجرایی می کنند. مشاوران و معاونان پارلمانی هم در رفت و آمد هستند.
 
اما پاسخ منفی آنها به درخواست ملاقات احمدی نژاد می تواند حکایت از آن داشته باشد که هنوز مجلس ناراحت است و ممکن است اگر این دلخوری ها به زودی رفع نشود، هفته آینده برای احمدی نژاد دردسرساز شود.احمدی بیغش عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که یکی از 20 نماینده حاضر در جلسه بوده در مورد نتیجه بخش بودن این دیدار می گوید احمدی نژاد نمایندگانی را که ابهاماتی در خصوص کابینه پیشنهادی دهم داشتند قانع کرد و همه نمایندگان قانع از جلسه بیرون آمدند.
 
البته او توضیح اینکه این «همه» چه کسانی هستند و چقدر در نظر جمعی مجلس تاثیرگذار هستند را این طور توضیح می دهد؛ «20 نفر نماینده بودند. هفت نفر از نمایندگان خوزستان، دو نفر از نمایندگان خراسان و دو نفر از نمایندگان شمال کشور 9 نفر دیگر را هم اسم نمی برد تا به این ترتیب ملاقات کنندگان احمدی نژاد در مجلس محرمانه بمانند.»
 
هر چند این نماینده اصرار دارد بگوید همه سلیقه ها حضور داشتند و انصافاً رئیس جمهور با توضیحاتی که درباره کابینه پیشنهادی خود به نمایندگان ارائه کردند همه نمایندگان به این امر واقف شدند که رئیس جمهور مظلوم واقع شده و اصلاً از خودش دفاع نمی کند و همه نمایندگان قانع از جلسه بیرون آمدند.

اما این نظر را اکثر مجلسی ها ندارند شاید به همین دلیل است که به مهمانی احمدی نژاد نرفتند. به هر روی باید منتظر ماند و دید احمدی نژاد تا شنبه شب هفته آینده موفق می شود چند نماینده از 290 نماینده را قانع کند که گزینه های او بهترین هستند و بهتر از آنها هیچ وقت وجود نخواهد داشت.

منبع : فرارو

دسته ها : خبر سیاسی
سه شنبه سوم 6 1388
بیانیه فاطمه هاشمی درباره استعفایش

فاطمه هاشمی رفسنجانی طی بیانیه ای دلایل استعفایش را تشریح کرد و نسخه ای از این بیانیه در اختیار تابناک فرار گرفت .


بسمه تعالی

خداوند متعال را سپاسگزارم که در طول بیش از چهارده سال، توفیق خدمت به هموطنانی را در بنیاد امور بیماریهای خاص به من عطا فرمود که رنج بیماری را خود و خانواده‌شان در همه عمر با خود دارند؛ بیمارانی که همواره یادآور ما انسانهای سالم هستند تا یکی از دو نعمت بزرگ الهی یعنی سلامت را به فراموشی نسپریم و پاس بداریم و از خدا بخواهیم که آن نعمت دیگر یعنی امنیت را برای ملت ما رقم زند؛ عزیزانی که به عنوان آحادی از ملت بزرگ ایران، علاوه بر درد بیماری، برخی از آنان رنج استضعاف را هم با خود دارند و به گفته امام راحل فرزانه ولی‌ نعمت مایند.

ارائه خدمت به مبتلایان عزیز، پرداخت بخشی از هزینه‌های سنگین درمانی، ایجاد و پشتیبانی صدها مرکز درمانی و از جمله چند مرکز بزرگ و نمونه بیمار‌های‌خاص در کشور، تلاش برای احداث مرکز درمان بیماری‌های سرطان، حمایت و آموزش بیماران و خانواده‌ها و ترویج فرهنگ پیشگیری و خدماتی دیگر که بدون ایجاد تشکیلات اداری وسیع و با حمایت همه جانبه ملت شریف ایران و با پشتیبانی گسترده حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی صورت گرفت، زمانی می‌توانست کارسازتر باشد که فضای تلاش و امید و شادابی و مشارکت و احساس توانایی و حضور اثرگذار و مفید در جامعه، در دل این عزیزان زنده و بارور شود.

پیشنهاد تاسیس فدراسیون ورزش‌های بیماران خاص از سوی اینجانب در سال 1377 گامی برای تحقق این هدف ارجمند بود تا بستری مناسب برای فعالیت بیماران در رشته‌های ورزشی مناسب وضع درمانی آنان و افزایش امید و تلاش در آنان فراهم آید.

اینک، پس از نزدیک به یازده سال تلاش در سمت ریاست انجمن ورزشی و فدراسیون بیماران خاص و احساس عدم امکان ادامه خدمت، پیشانی سپاس و تسلیم در برابرقضای الهی بر خاک می‌سایم و این مهم را به امید فراهم آمدن فرصت توفیقی دیگر به کسانی می‌سپارم که بتوانند، راهی در حلقه بسته مدیریت اجرایی کنونی کشور بجویند.

به رغم دشواری‌های کنونی و نادیده انگاشتن خواست و اراده مردم و نخبگان، من و همه فرزندان این انقلاب همچنان به تداوم خط امام راحل (ره) و تحقق آرمانهای فجرآفرینان

نخستین نهضت امیدواریم، و برآنیم آنان که با قطب بندی جامعه و بیگانه انگاری هر آن که با آنها نیست و حتی با مخالفت‌های پنهان و آشکار با اصل ولایت و امامت امت، دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام را نشانه‌ گرفته‌اند و همه منتقدان را دشمن می‌پندارند و با بیان و ادبیاتی استهزاآمیز تلاش در حذف آنان دارند و عرصه را بر خدمت خادمان تنگ کرده‌اند، راه به جایی نخواهند برد و مشیت الهی همواره در تحقق توفیقات روزافزون ملت ما رقم خواهد خورد.

بی گمان، من و همکارانم در بنیاد امور بیماریهای خاص که سازمانی غیردولتی است، همچنان درخدمت به ملت سرافراز و بیماران ارجمند ثابت قدم خواهیم ماند. از آغاز دوران سخت اخیر، ادامه خدمت در فدراسیون دشوار می‌نمود، اما اعلام کناره‌گیری بنابه ملاحظاتی، به ویژه باتوجه به تاکید جناب آقای سید باقر فاطمی نسب که در سمت نائب رئیس فدراسیون تلاش‌های ماندگاری داشته است، تا امروز به تعویق افتاد.

با سپاس و پوزش از همه کسانی که در این سالها مرا همراهی کردند و کاستی‌هایی در انجام وظیفه خدمت به آنان داشته‌ام، از خدای متعال دوام توفیق را خواستارم. و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین.

فاطمه هاشمی رفسنجانی
دسته ها : خبر سیاسی
سه شنبه سوم 6 1388
۰۱ شهریور ۱۳۸۸

«اما بعد از فحش‌ها!»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آفتاب یزد است که در آن می‌خوانید؛پس از نامه‌نگاری‌ها و مصاحبه‌های مهدی کروبی و ابراز نگرانی‌های او نسبت به احتمال بعضی برخوردهای ناشایست با بازداشتی‌های حوادث اخیر، سیل حملات متوجه او شد. اکثر حمله‌کنندگان معتقد بودند که حتی به فرض صحت برخی ادعاها، طرح تریبونی آنها می‌تواند موجب سوءاستفاده دشمنان شود. البته در صداقت بعضی از این مدعیان، تردید اساسی وجود دارد چون ابراز نگرانی‌های اخیر کروبی متوجه اقدامات تعدادی مامور خودسر و گروهی از مسئولان غافل یا بی‌کفایت در رده‌های پایین مدیریتی کشور بود که به فرض اثبات ادعاها، برخورد مقامات بالاتر با آنها می‌توانست از بدنامی نظام جلوگیری و تنها وجود ضعف نظارتی در نهادهای بالادستی را آشکار سازد. این در حالی است که حدود یک ماه قبل از ادعاها و نگرانی‌های اخیر کروبی، رسانه‌ای که نام ملی بر آن نهاده‌اند اظهارات دومین مقام کشور را به صورت مکرر پخش نمود که از وجود فساد در عالی‌ترین سطوح کشور خبر می‌داد و بر زدن داغ ننگ بر پیشانی این «عالی‌رتبگان فاسد» تاکید می‌کرد. کسانی که آن روز، سکوت پیشه ساختند و امروز فریاد «حیثیت نظام» را سر می‌دهند به سختی خواهند توانست صداقت خود در مرثیه‌سرایی‌های اخیر را ثابت کنند. اما به فرض که حق با آنان باشد و آنچه که از هتاکی و فحاشی یا حملات انفرادی و سازمان یافته، نصیب کروبی شده حق مسلم او! آیا همه ماجرا به همین جا ختم می‌شود؟ کافی است صفحات ر‌وزنامه‌ها در روزهای قبل و بعد از افشاگری‌های مکتوب و شفاهی کروبی، ورق زده شود.

در میان صفحات روزنامه‌ها، نام بسیاری از شخصیت‌های سرشناس اصولگرا به چشم می‌خورد که تلویحا یا به صراحت، از وجود ناهنجاری، رفتار ناشایست، افراط در خشونت و مواردی از این قبیل در برخورد با بازداشتی‌ها یا تجمع‌کنندگان خیابانی خبر داده‌اند. این در حالی است که به نظر می‌رسد فضای حمله به کروبی و موسوی، شرایطی برای متخلفان احتمالی فراهم کرده تا از هر نوع رسیدگی به تخلفات آنها و جبران حقوق تضییع شده بازداشتی‌ها، مصون بمانند. البته از کروبی خواسته شده تا مدارک و مستندات خود را ارائه نماید. او هم برای ارائه این اسناد اعلام آمادگی کرده است. اما به نظر می‌رسد حتی بدون ارائه مدارک از طرف کروبی هم می‌توان وجود برخی اقدامات تاسف برانگیز را قطعی دانست.

کافی است به دو نامه اخیر که یکی توسط حسین شاهمرادی و دیگری به وسیله احمد توکلی خطاب به کروبی نوشته شده است توجه کرد. نامه حسین شاهمرادی که روزنامه اصولگرای جام جم آن را منتشر نمود شامل جملات متعددی در گلایه از کروبی است که چرا عهد خود را شکسته است. همین گلایه نشان می‌دهد که چیزی بوده است که به کروبی گفته شده و گوینده تصور می‌کرده است کروبی آن را بازگو نخواهد کرد! شاهمرادی، کروبی را به تحریف هم متهم کرده اما هیچ‌گاه ‌ ‌مدعی نشده است که کروبی داستان سرایی کرده و هر آنچه او در خصوص ترانه موسوی گفته، عاری از حقیقت است. احمد توکلی هم به گلایه از کروبی پرداخته که چرا خوراک برای دشمنان نظام درست کرده است. در عین حال در نامه او نیز به حقایقی اشاره شده که ظاهرا حداقلِ مورد توافق افراد و جناح‌های گوناگون در خصوص رفتارهای ناهنجار و غیراخلاقی با تجمع‌کنندگان و مخالفان روند انتخابات است.

احمد توکلی برخی اقدامات صورت گرفته را «جنایات غیرقابل تحمل» نامیده است. برخی افراد دیگر هم کروبی را مورد اعتراض قرار داده‌اند که چرا این مسائل را علنی کرده، این موضوعات باید به صورت مخفی رسیدگی شود. البته برای نگارنده مشخص نیست که این ادعا، ریشه در کدام حکم عقلی و شرعی دارد که «جنایت غیرقابل تحمل» را مخفی کنیم مبادا دشمنان سوءاستفاده کنند! آیا کسانی که جنایت‌ها را مرتکب شده‌اند «دوست» هستند که اگر آبروی آنها برود «دشمن» سوءاستفاده کند؟ اما حتی اگر حق با کسانی باشد که به کروبی حمله می‌کنند یا از تریبون‌ها به او فحاشی می‌نمایند، آیا آنها بعد از فحاشی‌ها و حملات ، هیچ وظیفه‌ای برای خود قائل نیستند؟ چهار سال و اندی قبل، عده‌ای به خاطر افشای ریشه قتل‌های زنجیره‌ای، خاتمی را مورد حمله قرار دادند که «چرا این مسائل را علنی کرده است؟» اندکی بعد از این توبیخ، خاتمی و یارانش از حکومت حذف شدند. کسانی که ظاهرا تنها ادعانامه آنها ‌‌علیه خاتمی، علنی کردن مسئله قتل‌های زنجیره‌ای بود به مردم بگویند برای مجازات عاملان آن جنایت چه کردند؟ آیا در صورت سکوت کروبی، موسوی، احمد توکلی، حسین شاهمرادی، عماد افروغ، حسین اعلایی و... تضمینی وجود دارد که ریشه این «جنایات غیرقابل تحمل» -به تعبیر احمد توکلی- خشکانده شود؟ کسانی که به دنبال دولت پاک بودند و برای تشکیل این دولت پاک، افشاگری در بالاترین سطوح کشور را وظیفه خود می‌دانستند اکنون به کدامین دلیل، افشاگری علیه تعدادی مامور جنایتکار را، «ریختن آب به آسیاب دشمن» تعبیر می‌کنند؟

آیا آنها می‌دانند که با این حجم از هجمه به افشاگران، شائبه‌ای در اذهان به وجود می‌آورند که دفاع آنها تنها از چند مامور خودسر نیست و آنها احتمالاً در مقام دفاع از مسئولانی هستند که ممکن است خدای نخواسته با این افراط‌گری‌ها همراهی کرده باشند؟

منبع : بازیاب
دسته ها : خبر سیاسی - مقالات
يکشنبه اول 6 1388
بهشتی: داستان انتخابات و عملکرد جناح مقابل را از ساعت دو بعدازظهر می‌دانستیم

کیوان مهرگان ، امین علم الهدی: دو ماهی که ایران از خرداد ماه پشت سر گذاشت بیش از 20 سالی که میرحسین موسوی سکوت کرده بود، خبر داشت؛ خبرهایی که امروز ثبت و ضبط و فردا در حافظه جمعی ایرانیان ماندگار خواهد شد، درست بسان حوادث 20 سال پیش. میرحسین موسوی که آمد همه، همه چیز در او یافتند الا سخنی تازه. چون 20 سال جانب سکوت گزیده بود و وقتی این سکوت شکست، علاوه بر آن همه چیز، سخنی به قدمت یکصد سال دموکراسی خواهی از حنجره او به گوش ها رسید، برای همین منحنی اقبال جامعه از موسوی از روز اعلام نامزدی تا روز انتخابات چنان رشدی داشت که اگر همه چیز به روال عادی می گذشت شاید امروز جلوی نام میرحسین موسوی می نوشتیم؛ آقای رئیس جمهور. تا روز انتخابات مردم در جریان هستند اما از روز انتخابات به این طرف حجم و سرعت حوادث به گونه یی پیش رفت که بسیاری از اتفاقات مهم در خبرها و نظرها نیامد. از جمله این اخبار تکاپوی ستاد موسوی از روز رای گیری به این طرف است.

دکتر سیدعلیرضا حسینی بهشتی از مشاوران نزدیک موسوی در گفت وگو با «اعتماد» همه آنچه را که در ستاد اتفاق افتاده نمی گوید اما در لابه لای سخنانش به بیان آنچه ناگفته مانده، اشاره می کند. بهشتی از تدوین آنچه در انتخابات گذشته خبر می دهد؛ تدوین آنچه فصل مهمی از تاریخ این سرزمین نازنین است.

---

-شما از نزدیک ترین افراد به مهندس موسوی هستید. روز انتخابات در ستاد مرکزی چه خبر بود، میرحسین موسوی چه کاری انجام می داد؟

ستاد در روز انتخابات در قسمت های مختلف فعال بود اما مهم ترین قسمت ستاد کمیته صیانت از آرا بود که این قسمت سیستمی را راه اندازی کرده بود برای ارتباط آنلاین با ناظران صندوق ها؛ البته آن قسمت از ناظرانی که اجازه حضور پای صندوق ها را گرفته بودند. این مساله که مطرح می کنند مبنی بر حضور 40 هزار نماینده مهندس موسوی بر سر صندوق ها اندکی با واقعیت تفاوت دارد. ما نزدیک به 40 هزار داوطلب داشتیم و برای آنها درخواست صدور کارت نظارت داده بودیم که از این تعداد 25 هزار نفر بیشتر نتوانستند به عنوان ناظر پای صندوق حضور داشته باشند. دوستان به مابقی افراد اجازه حضور ندادند و کارت نظارت شان را صادر نکردند. در عین حال از همان تعداد نیز عده زیادی زمان شمارش آرا از صندوق ها اخراج شدند. خیلی موانع درست کردند تا نظارت صورت نگیرد. قبل از آن پیش بینی کردیم اس ام اس ها را قطع کنند و با آنکه وزارت ارتباطات به ما اطمینان داده بود مبنی بر قطع نشدن سیستم پیامک ها برای اطمینان بیشتر خطوط تلفنی نیز برای ستاد در نظر گرفته شد. شب انتخابات با قطع شدن سیستم پیامک ها قرار بود از خطوط تلفن استفاده کنیم که در روز انتخابات بیش از 300 خط تلفن ستاد صیانت از آرا را نیز قطع کردند. آقای موسوی هم نزدیک ستاد کمیته صیانت از آرا بودند که در جریان کار باشند.

-شما در جریان قطع شدن پیامک ها و بعد از آن تلفن های ستاد یا راه ندادن ناظران به صندوق ها با مراجع قانونی رایزنی داشتید؟

هم اعضای اصلی ستاد و هم مهندس موسوی در روز انتخابات و حتی قبل از آن رایزنی های زیادی برای حل مشکلات انجام دادند.

-با چه افراد یا مراجعی؟

با وزارت کشور که هم تماس گرفته شد افرادی نیز به عنوان نماینده ستاد به وزارت رفتند. با شورای نگهبان، قوه قضائیه و حتی بیت رهبری نیز رایزنی های زیادی انجام دادیم. هر کاری که می‌توانستیم انجام دادیم اما اراده یی مبنی بر حل اختلافات دیده نمی شد. در عین حال با همان اخباری که نمایندگان توانستند به ستاد برسانند یا مراجع رسمی خبر می دادند، نشان می داد اقبال خیلی گسترده یی درباره انتخابات وجود دارد و اکثر افرادی که می آمدند به عنوانی ابراز تمایل به سمت موسوی داشتند. نزدیک ساعت دو بعدازظهر بود که ما حس کردیم مساله دیگری مطرح است. تا آن زمان بیشترین دغدغه نبودن تعرفه انتخاباتی در شهرها بود که البته بعد از آن نیز این مساله ادامه پیدا کرد مانند شهرهای تبریز یا شیراز. البته مساله تمدید ساعت رای گیری نیز وجود داشت. در اکثر انتخابات دولت خود زمان رای گیری را تمدید می کرد که تعداد بیشتری در انتخابات شرکت کنند اما در این انتخابات مساله کاملاً تفاوت داشت؛ در بسیاری از حوزه ها بعد از ساعت 30/7 بعدازظهر دیگر اجازه دادن رای نمی دادند و این مساله بسیار عجیب بود.

-ساعت دو بعدازظهر چه اتفاقی افتاد؟

به نظر می رسید اساساً مساله شمارش آرای حقیقی منتفی شده است و بیشترین زوم روی شمارش کامپیوتری است که قرار بود به صورت آزمایشی مورد استفاده قرار بگیرد.

-بحثی مطرح شده است مبنی بر آنکه علی لاریجانی روز انتخابات به میرحسین موسوی تبریک گفته است، شما این گفته را تصدیق می کنید؟

من چنین امری را به خاطر ندارم اما از بعضی موسسات رسمی و بعضی خبرگزاری های رسمی بعدازظهر همان روز تماس گرفتند و تبریک گفتند. آنقدر اختلاف زیاد بود که به نظر نمی رسید حتی بین مهندس موسوی و احمدی نژاد رقابت به دور دوم کشیده شود.

-از طرف مقامات رسمی فردی تبریک گفت؟

الان حضور ذهن ندارم.

-چه شد مهندس موسوی ساعت 11 شب اعلام پیروزی بکنند؟ چون این اتفاق مورد انتقاد شدید جریان رقیب قرار گرفت.

خبرگزاری های حامی دولت در ابتدای شب خبر پیروزی احمدی نژاد را روی خروجی خودشان قرار دادند حتی اطلاعاتی که ما داریم نشان دهنده آن است که روزنامه های حامی دولت پنجشنبه تیتر خودشان را انتخاب کرده بودند و در بعضی موارد مجبور شدند تیتر خودشان را برای آنکه مساله یی به دست رقیب اش نیفتد عوض کنند. معلوم بود روند انتخابات آنچنان که طبق قانون است طی نشود. ما آماری داشتیم و همچنین تماس هایی که خبر از پیروزی موسوی در انتخابات می دادند و بر همین اساس میرحسین موسوی خبر پیروزی خود را اعلام کرد.

-در روز انتخابات شاهد پلمب شدن ستاد های انتخاباتی مهندس موسوی بودیم. در رایزنی هایی که انجام دادید علت کار را چطور توضیح دادند؟

یکی از مسائلی که بسیار مشکوک بود حمله ور شدن به ستاد های مهندس موسوی در روز انتخابات و پلمب بدون مجوز آنها بود. به عنوان مثال بعدازظهر همان روز ستاد قیطریه و بعد از آن ستاد مرکزی موسوی در میرهادی بدون حکم مشخصی پلمب شد. مراجع رسمی هم در این مورد هیچ دلیلی را بیان نکردند به این صورت که در بسیاری از موارد ارتباط و رایزنی ما یک طرفه بود؛ ما نامه می نوشتیم و گزارش می دادیم اما هیچ عملکرد مشخصی از جانب طرف مقابل صورت نمی گرفت. نه تنها کاری نمی کردند حتی گاه جوابی نیز نمی دادند.

-اعلام نتایج انتخابات از ساعت 12 شب شروع شد تا ساعت 9 و بعد از آن در یک سکوت خبری رفت تا ظهر شنبه. در این زمان وضعیت ستاد و مهندس موسوی چطور بود؟

ما آن روز تا ساعت پنج صبح بیدار بودیم. استراحت اندکی کردیم و دوباره به آن اخباری که منتشر می کردند گوش می دادیم چون داستان انتخابات و عملکرد جناح مقابل را از ساعت دو بعدازظهر می دانستیم به همین خاطر آنچنان از اخبار منتشر شده متعجب نبودیم اما از بعضی از حرف ها و گفته هایی که زودتر از زمان رسمی شورای نگهبان زده می شد غافلگیر شدیم.

-میرحسین موسوی روز شنبه بعد از اعلام نتایج انتخابات با توجه به آمارهایی که در دست داشت چه عملکردی را در پیش گرفت؟

ما کار خاصی نمی توانستیم انجام دهیم چرا که یکسری رابط داشتیم با موارد اخذ رای که بسیاری از آنها همان روز انتخابات دستگیر شدند. اعضای ستاد هم تا دو روز بعد از انتخابات همه به زندان افتادند و بنا به دلایل بی اساس آنها را در زندان نگه داشتند. روز شنبه بیشتر درگیر آن بودیم که چه کسی را دستگیر کردند، چرا آنجا را بستند و چراهای زیاد دیگری که مجبور بودیم به آنها رسیدگی کنیم.

-اما همان روز مردم معترض به خیابان آمدند و هزینه بسیاری هم دادند. تیم اولیه مهندس موسوی و خود ایشان آن روز کجا بودند، چه کاری انجام می دادند؟

ما آن روز جلساتی داشتیم چرا که برای مهندس موسوی اصل بوده و هست که کمترین هزینه یی نیز بر مردم وارد نشود به همین خاطر روز شنبه جلساتی بود که با یک برنامه ریزی دقیق و مشخص که مردم نیز در آن هزینه یی ندهند به نتیجه برسیم. از طرف دیگر مساله این بود که ما قصد براندازی نداشتیم و نداریم. در چارچوب نظام آمده و در انتخابات شرکت کرده بودیم. قصد این بود که اعتراضی خارج از ساختار رخ ندهد.

-طبیعتاً از انتخابات تا روز 25 خرداد یکسری غافلگیری اجتماعی داشتیم. برای راهپیمایی روز 25 خرداد آقای موسوی و آقای کروبی هر دو تقاضای مجوز کرده بودند و مجوز داده نشد اما مردم به خیابان آمدند. چنین راهپیمایی را با چنین عظمتی تصور می کردید؟

خیر، مطمئناً ما تصور نمی کردیم چنین جمعیتی به خیابان بیاید. همان طور که اشاره کردید مهندس موسوی و آقای کروبی هر دو تقاضای مجوز کرده بودند و تا ظهر همان روز معلوم نبود که مجوز صادر می شود یا نه. ظهر خبر رسید که مطمئناً مجوز صادر نمی شود. به دلیل آنکه ما هیچ رسانه یی نداشتیم تا به مردم این اتفاق را خبر دهیم و بگوییم برای ندادن هزینه به خیابان نیایید درخواست گفت وگو در صدا و سیما را داشتیم اما آنها اجازه ندادند به همین خاطر قرار بر این شد که آقایان موسوی و کروبی به راهپیمایی بیایند تا از شدت برخوردهای احتمالی نیروهای امنیتی با مردم کم شود. ما برای اعتراضات و راهپیمایی سه راه داشتیم؛ یک مساله برخوردهای خارج از ساختار و خشن از جانب مردم شکل بگیرد. راه دوم نیز چنین بود اما راه سوم یک اعتراض مسالمت آمیز مدنی بود که مردم در 25 خرداد چنین برخورد کردند و این همان خواست ما بود.

دیگر اینکه اعضای اصلی ستاد نیز به خیابان بیاییم و اگر مردم در جاهایی تجمع کرده بودند با آنها حرف بزنیم تا بروند اما وقتی با آن موج عظیم جمعیتی روبه رو شدیم خودمان نیز در کنار دیگران به جمعیت پیوستیم. چون راهپیمایی مجوز نگرفت هیچ انتظاماتی نیز در نظر نگرفته بودیم اما شاهد بودیم مردم بدون هیچ چالش و برخوردی توانستند در راهپیمایی مسالمت آمیز 25 خرداد حضور پیدا کنند. حتی تعداد اندکی از افراد که شعارهای خارج از ساختار می دادند توسط خود مردم کنترل می شدند. البته این اتفاقات آنچنان دور از ذهن نبود چرا که قبل از انتخابات در خیابان های اصلی شهر که دو دسته طرفداران مهندس موسوی و احمدی نژاد جلوی یکدیگر قرار می گرفتند بدون هیچ برخورد خشنی به طرفداری از کاندیدای مورد نظر خود مشغول بودند. من همان زمان به یکی از دوستان در روزنامه کلمه سبز گفتم اگر این مساله در اوایل انتخابات بود حتماً درگیری های خونینی شکل می گرفت. این مساله نشان داد مردم به سطح بالایی از فهم و شعور سیاسی رسیده اند و اگر برخوردهای تندی بعد از انتخابات شکل گرفت به خاطر اشتباه مردم یا اعتراضات نبود.

-با توجه به حضور پرشور مردم در راهپیمایی 25 خرداد به نظر می رسید باید روش ها و نوع نگاه حاکم بر انتخابات از طرف جریان حاکم عوض شود اما چنین اتفاقی رخ نداد، برای این خواست مردم که آنچنان ابراز کردند شما کاری انجام دادید؟

ما پیگیری های زیادی کردیم. جلسات زیادی با مراجع مختلف قانونی انجام دادیم که یک تجدید نظر کلی نسبت به انتخابات شکل بگیرد چراکه خواست مردم نه تغییر نظام بود و نه تغییر ساختارهای کلی قدرت، بلکه تنها خواست شان تغییر نهاد اجرایی نظام یعنی دولت بود. البته جریان حاکم از این خواست برداشت اشتباهی داشت چرا که از دید آنان این جریان یک جریان برانداز بود که به دنبال تغییر نظام است. این نوع تحلیل در گفتارها و برخوردهایشان نمود داشت اما خواست مردم این نبود. این اشتباه تحلیلی باعث شد معضلاتی پیش بیاید که برای آینده نظام نیز خطرآفرین است. تصور می شد از ابزارهای قانونی بتوانیم به خواست مردم جامه عمل بپوشانیم اما چنین نشد. البته ما به شورای نگهبان که قبل از انتخابات بسیاری از اعضایش موضع گیری رسمی به نفع احمدی نژاد کرده بودند امیدی نداشتیم.

-شنیده می شد آقای موسوی گفته بودند اگر انتخابات باطل شود در دور بعدی انتخابات به عنوان کاندیدا حضور پیدا نمی کنند، این مساله حقیقت داشت؟

مساله یی که مطرح بود مشکل شخصی بعضی افراد با آقای موسوی بود، به همین خاطر آقای موسوی گفتند شما انتخابات را دوباره برگزار کنید و اگر مشکل شما با شخص من است من در این دور انتخابات کاندیدا نخواهم شد.

-سه روز بعد از انتخابات نمایندگان کاندیداها با مقام رهبری دیدار کردند، چه اتفاقاتی در آن جلسه رخ داد؟

آن چیزی که منتشر شد صحبت های مقام رهبری بود و صحبت های نمایندگان کاندیداها پخش نشد. در آن جلسه نمایندگان سه کاندیدای معترض هر سه به انتخابات اعتراضات جدی داشتند و خواستار ابطال آن بودند و نمونه های تخلفات و تقلبات مطرح شده را نیز بیان کردند؛ خواسته های نمایندگان مطرح شد.

-صحبت های مقام رهبری در آن دیدار بسیار امیدوارکننده بود. برخوردهای امنیتی با راهپیمایی بعدی نیز نوید از یک حرکت مسالمت آمیز می داد. چه اتفاقی افتاد که در روز جمعه آن اتفاقات رخ داد و بعد از آن شنبه برخوردها به شدت افزایش یافت و هزینه های مردمی بسیار گسترده تر شد؟

همان طور که اشاره کردم برداشت از اعتراضات مردمی نادرست بود. مردم به نظام اعتراضی نداشتند، تنها به انتخاباتی که درون نظامی نیز بود، اعتراض می کردند. آنها خواستار براندازی نبودند، نه مردم بلکه مطمئناً کاندیداهایی که در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران شرکت کرده بودند خواستار براندازی نبودند. اما برداشت درست در تضاد با این واقعیت بود. برداشت جناح حاکم و القای آنان به دیگران این بود که مردم می خواهند نظام را به سمت براندازی ببرند و خواست ساختارشکنی است، به همین خاطر در آن شنبه چنین رخ داد و برخوردها به شدت امنیتی تر از گذشته شد.

-در این مدت نامی از آقای هاشمی در میان نبود، آیا مهندس موسوی با آقای هاشمی دیداری انجام داد؟

نه، چراکه مساله، مساله کاندیداها بود نه مساله آقای هاشمی و حتی آقای خاتمی، چراکه مساله در راستای انتخابات دیده می شد و دلیلی نداشت این دو بزرگوار بخواهند خود را درگیر کنند.

-اما از یک زمانی به بعد ما شاهد بودیم این افراد نیز وارد اعتراضات شدند.

بله از زمانی که برخوردهای امنیتی شدت یافت و مساله آینده نظام مطرح شد، آقای هاشمی به عنوان یکی از پشتوانه های نظام و آقای خاتمی وارد میدان شدند. نوع برخوردی که با مردم شده بود، بسیار ناپسند بود. برخوردهایی که ما نمی خواستیم شاهد آن باشیم که متاسفانه رخ داد. ما نیز می دانستیم اگر فضا امنیتی تر بشود جایی برای روش های مدنی نخواهد ماند.

-هر سال به واسطه تبلیغات مراسم هفتم تیر به شکل رسمی برگزار می شد اما امسال ما شاهد بودیم در مراسم مسجد قبا ازدحام جمعیت تا شریعتی نیز رسید. علت این امر را چه می دانید؟

البته ما هر سال خودمان نیز مراسمی برگزار می کردیم. در این مراسم مهندس موسوی حضور پیدا می کردند اما مطمئناً ازدحام جمعیت امسال بسیار بیشتر بود. ما به هیچ وجه انتظار چنین جمعیتی را نداشتیم به همین خاطر مراسمی که قرار بود برگزار شود، تنها در داخل مسجد خلاصه می شد اما با آمدن این میزان جمعیت نتوانستیم مراسم را به صورت کامل برگزار کنیم. آقای کروبی در این مراسم حضور داشتند، آقای موسوی هم قرار بود بیایند که نتوانستند از خیابان ها رد شوند البته مساله دو دلیل داشت؛ یکی از آنها به خاطر ازدحام جمعیت بود و دیگری به خاطر مانع شدن بعضی از ماموران امنیتی. در این مراسم تنها کاری که توانستم بکنم گرفتن یک بلندگوی دستی از پلیس بود تا به مردم اطلاع بدهم مهندس موسوی نمی توانند در مراسم حضور پیدا کنند.

-قبل از مراسم از مراکز امنیتی با شما تماسی گرفتند؟

بله مراکز امنیتی بعد از تعطیل کردن روزنامه کلمه سبز با ما بسیار نزدیک شده بودند. به همین خاطر هرچند روز یک بار تماس می گرفتند. قبل از برگزاری مراسم در مسجد قبا همچنین تماسی گرفتند و گفتند مواظب جمعیت و اعتراضات آنها باشید. مراسم مسجد قبا تا انتها درگیر خشونت نشد. متاسفانه در انتهای مراسم با حرکت مردم به سمت خیابان شریعتی برخوردها خشن شد.

-روزنامه کلمه سبز به چه دلیلی بسته شد؟

از روزنامه با من تماس گرفتند و گفتند نیروهای امنیتی به داخل روزنامه آمده اند و تحریریه را در اتاق ها حبس کرده اند به سرعت خودم را به روزنامه رساندم. نوع برخورد نیروهای امنیتی مانند برخورد با یک خانه تیمی منافقین بود. همه جا را می گشتند. وقتی علت کارشان را پرسیدم گفتند در تظاهرات هفت تیر چند نفر به این ساختمان پناه آورده اند و در پشت بام نیز عده یی دیگر مشغول عکاسی بودند. بعدها فهمیدم گفته آنها واقعیت نداشت اما اگر هم واقعیت داشت در یک روزنامه و یک نهاد خبری از اتفاقات مهم عکس می گیرند. اگر خبرنگاری از چنین اتفاقی عکس نگیرد باید پرسید آن عکاس کجا بوده که عکس نگرفته؟ عکس گرفتن از یک تظاهرات چه مشکلی دارد. در همان جا مسوول یکی از تیم های امنیتی که آمده بود برگه یی را آورد که آن را امضا کنم. در آن برگه نوشته بود در ستاد مخفی تعدادی سی دی خلاف پیدا کرده و تعدادی دختر و پسر را دستگیر کردیم. من برگه را امضا نکردم، گفتم کی اینجا چنین اتفاقاتی رخ داده است؟ در عین حال آن چند روز روزنامه تعطیل بود و روزنامه نگاران آمده بودند حقوق شان را بگیرند.

-اعضای تحریریه چند روز در بازداشت ماندند؟

زمانش فرق می کرد بعضی از دوستان تا 16 روز در بازداشت بودند.

-حضور مهندس موسوی در نماز جمعه چطور رخ داد؟ آیا این اتفاق با هماهنگی هاشمی بود؟

بله با هماهنگی آقای هاشمی این اتفاق رخ داد. آقای هاشمی خواسته بودند آقای موسوی و آقای کروبی در نماز جمعه حضور یابند و چنین شد البته آقای موسوی بسیار شک داشتند برای حضور در نماز جمعه در عین حالی که نیروهای امنیتی می خواستند مانع حضور ایشان شوند خودشان نیز نمی خواستند جو ملتهب شود اما ایشان آمدند و واکنش های مردمی بسیار مثبت بود.

-احتمال دستگیری مهندس موسوی یا نزدیکان ایشان وجود دارد؟

خیر فکر نمی کنم چنین کاری بکنند که منجر به ملتهب شدن دوباره فضا شود.

-اگر بخواهند شما را دستگیر کنند، شما چنین آمادگی دارید؟

هم من و هم تمام اعضای خانواده ام آمادگی چنین اتفاقی را داریم.

دسته ها : خبر سیاسی - گفتگو
شنبه سی یکم 5 1388
عماد افروغ:

هروقت، آزادی جای خود را به امنیت داده ضربه خورده‌ایم

مطالب دیگران  - عماد افروغ گفت: شاهد تلاش برای حذف رقیب درون گفتمانی و رقیب برون گفتمانی از عرصه سیاسی هستیم.

این استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایسنا تاکید کرد: ضرورت طرح دیدگاه‌های مختلف و وجود تکثر درعرصه سیاست، همانند اکسیژن در عرصه حیات فردی است و همان‌طور که یک انسان بدون اکسیژن حیاتی ندارد و رو به موت حرکت می‌کند، جامعه نیز بدون تکثر و طرح دیدگاه‌های مختلف و زمینه‌سازی برای طرح این دیدگاه‌ها، یک کالبد بی‌رمق و یک جسم مرده و بی‌روح است.

وی با بیان این‌که " این امر بارها هم مورد تایید بنیانگذار کبیرانقلاب اسلامی و هم مورد عنایت بزرگان دینی، حکما و فیلسوفان شهیر قرار گرفته است" خاطرنشان کرد: دراین میان می‌توان به آرای خواجه نصیر طوسی ـ که حضرت امام(ره) سخت به ایشان علاقه مند بودند ـ اشاره کرد، این حکیم حسب ارایه یک بنیان فلسفی برای اختلاف‌ها و دیدگاه‌های مختلف، نکته‌ای را مورد توجه قرار داده است و برای انسان سه عالم جسمانی، مثال و عقلانی قائل است. او معتقد است از آن‌جا که ما در این عالم زندگی می‌کنیم وجهی جسمانی داریم که این وجه، اختلافاتی را ایجاد می‌کند وآن چه تحت عنوان وحدت مطلق ازآن یاد می‌شود، در این عالم به دست نمی‌آید؛ چراکه جمع الجمع به عالم عقل و آخرت مربوط می‌شود.

افروغ هم‌چنین با بیان این‌که " فقدان کثرت موجبات شکل‌گیری نفاق را فراهم خواهد کرد" گفت: هم خصلت عوام‌فریبی و هم خصلت چاپلوسی و تملق در جوامعی حاکم می‌شود که گذشته از قانونمند نبودن توجهی به دیدگاه‌های مختلف ندارند و این نوع دیدگاه‌ها را برنمی‌تابند؛ بنابراین تکثردیدگاه‌ها و وجود رقبای مختلف هم آب حیاتی برای زندگی سیاسی و هم ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای رشد و اعتلای جامعه است..

وی با تاکید بر این‌که " باید دانست نیت خیرخواهانه داشتن، تنها شرط اخلاق اجتماعی نقد است و یک نقد خوب باید روشمند و مستدل باشد" افزود: اگرچه ممکن است که بسیاری از این تملق‌ها و چاپلوسی‌ها که در فضای سیاسی کشور مطرح می‌شود از سر دلسوزی باشد، ولی به دلیل این‌که هم نیت خیرخواهانه‌ای را ندارد و هم روشمند نیست، به مصیبت منجر می‌شود و من فکر می‌کنم بخشی از مصیبتی که امروز جامعه ما گرفتار آن است، به این بر می‌گردد که سیاست‌گذاران ما به سهم خودشان توجهی به مقوله‌ای به نام نقد و یا تخطئه ندارند.

وی در ادامه در واکنش به شائبه احتمال حذف جناح اصلاح‌طلب از عرصه سیاسی کشور با توجه به اتفاقات رخ داده پس ار انتخابات ریاست جمهوری و با تاکید بر این‌که " این جناح یک شاخه و یک دیدگاه نیست" افزود: من همیشه گفته‌ام که دوم خرداد یک واقعیت چند گفتمانی است و چندین خرده گفتمان با اصلاح طلبی مرتبط هستند و اصلاح‌طلبانی که به قانون اساسی و انقلاب اسلامی التزام دارند و مبانی دینی و ارزشی این حکومت را درک کردند به هیچ وجه نباید ازعرصه رسمی حذف شوند.

وی گفت: علاوه بر این، حتی کسانی که به انقلاب اسلامی التزام و چندان توجه و عنایتی به قانون اساسی ندارند، نباید از حق شهروندی محروم شوند و حتی می‌توانند از عرصه فعالیت عمومی نیز بهره‌مند شوند.

این استاد دانشگاه افزود: ما نباید سخنان بزرگان انقلاب در بدو انقلاب را فراموش کنیم؛ چراکه مثلا مرحوم مطهری در کتاب، پیرامون انقلاب اسلامی، خودشان به کرات در سخنرانی‌های خود اشاره می‌کنند که ما باید کرسی مارکسیسم را برای تدریس در دانشگاه‌ها در اختیار یک مارکسیست معتقد، دو آتشه و فهیم قرار دهیم.

وی با تاکید بر این‌که " در تاریخ اسلام هرگاه آزادی جای خود را به امنیت داده، اسلام ضربه خورده است" گفت: به تعبیر دیگری هرگاه مصلحت جانشین حقیقت شده اسلام خدشه‌دار شده است.

وی در ادامه باتاکید براین‌که " با این وجود عرصه رسمی باید در اختیار آن دسته از اصولگرایان و اصلاح‌طلبانی قرار گیرد که به انقلاب اسلامی و قانون اساسی التزام داشته باشند و اصلاحات خود را در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی دنبال کنند" خاطرنشان کرد: اگر جامعه رقیب نداشته باشد و دیدگاه‌های مختلف در آن مطرح نباشد، دچار رکود و سکون می‌شود و از رشد و پویایی لازم می‌افتد.

افروغ گفت: امروزما شاهد تلاش برای حذف رقیب چه رقیب درون گفتمانی و چه رقیب برون گفتمانی هستیم و برخی بنا به تفسیر متحجرانه قصد دارند که فقط یک شاخه باریک و عده کوچکی که مدعی پیشرفت کشور و اسلام‌خواهی و انقلاب‌خواهی بوده و سابقه درخشان نیز در پیدایش انقلاب نداشتند، می‌خواهند هم رقبای درون اردوگاهی و هم رقبای برون گفتمانی خود را حذف کنند و در واقع همان دعوای تاریخی که زمانی بین معتزله و اشعریون و از سوی دیگر بین اصولیون واخباریون بوده را تکرار کنند و به سمت این می‌رود که اخباریون و متحجران در فضای سیاسی کشور حاکم شوند، ولی باید به شدت در مقابل این نگاه که ممکن است به تعبیر حضرت امام(ره) رنگ و لعاب عوض کرده باشد ایستاد.

منبع : خبر آن لاین

شنبه سی یکم 5 1388
منتجب‌نیا: هیاتی زیر نظری رهبری، مراجع تقلید و مجلس خبرگان حوادث رخ داده در بازداشتگاه‌ها را بررسی کند/انجمن حجتیه این روزها فوق‌العاده فعال شده‌

پارلمان‌نیوز: قائم مقام حزب اعتماد ملی با اشاره به تخریب‌های صورت گرفته علیه یاران امام(ره) نسبت به فعال شدن انجمن حجتیه هشدار داد و گفت:«کسانی که یاران انقلاب و امام را تخریب می کنند در واقع هدفشان اتهام به امام است و بعید نیست که دامنه انتقادها نسبت به دوران رهبری حضرت امام نیز گسترش پیدا کند و حتی جسارت‌هایی نسبت به ایشان صورت گیرد.»

حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا در گفتگو با ایلنا نسبت به تخریب‌هایی که اخیرا بر علیه مراجع صورت می‌گیرد هشدار داد و گفت:«مردم ما به خصوص نخبگان باید توجه کنند که این یک امر ساده نبوده بلکه برنامه‌ای حساب شده می‌باشد که باید با دقت با آن برخورد شود.»

وی با اشاره به بگومگوها و شایعاتی که در خصوص بدرفتاری‌هایی در زندان‌ها مطرح شده است اظهار داشت:«این چیزی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم در جامعه منتشر شده است امروز مردم ما به صداوسیما و روزنامه‌ها اکتفا نمی‌کنند بلکه اغلب با رسانه‌های بیگانه و ماهواره‌ها در ارتباط هستند که آنها نیز درست یا غلط مطالبی را منتشر می‌کنند لذا باید با این قضیه به عنوان یک مشکل به وجود آمده نظام برخورد کرد.»

قائم مقام حزب اعتماد ملی افزود:«اینکه اشخاصی را که این موضوع را تذکر داده‌اند و حتی درخواست پیگیری آن را مطرح کرده‌اند را بلافاصله مورد انتقاد و تخریب قرار دهیم در حقیقت از پاک کردن صورت مسئله نیز کمتر است چرا که این موضوع در ذهن مردم پاک شدنی نیست.»

وی پیشنهاد کرد:«به نظر من باید برای حل این قضیه یک گروه ویژه و آن هم نه از یک جناح بلکه از همه گروه‌ها جمع شده و زیر نظر رهبری و مراجع تقلید و مجلس خبرگان بررسی کنند و همه حرف‌ها را بشنوند و نتیجه را نیز اگر لازم نباشد تنها به رهبری و مراجع تقلید اعلام کنند تا حداقل آنان در جریان کار قرار بگیرند.»

وی تاکید کرد:«بنابراین هرچقدر صداوسیما و رسانه‌های جناح اصولگرا در این زمینه حرف بزنند این قضیه بدتر خواهد شد.»

منتجب‌نیا در ادامه نسبت به تخریب شخصیت‌هایی که ریشه در انقلاب داشته و در دوره رهبری حضرت امام(ره) مسوولیت‌های مهمی داشتند هشدار داد و گفت:«اینکه آقای موسوی را تحت عنوان کوپنی کردن اقتصاد و یا آقای کروبی را به اتهام بازداشتگاه کردن بنیاد شهید محکوم می‌کنند در واقع انتقاد و اتهام به امام و دوران دفاع مقدس است یا اینکه دوران سازندگی را زیر سوال می‌برند به نحوی برخورد با حضرت امام و مقام معظم رهبری می‌باشد این مسائل که مطرح می‌شود بعید نیست که دامنه انتقادها نسبت به دوران رهبری حضرت امام نیز گسترش پیدا کند و حتی جسارت‌هایی نسبت به آن امام بزرگ صورت گیرد.»

وی با تاکید بر اینکه معتقد نیستیم که امام(ره) و یا مقام معظم رهبری معصوم می‌باشند،گفت:«همه غیر از ائمه اطهار ممکن‌الاشتباه هستند که امام(ره) نیز در مواردی اعلام می‌کند که اشتباه کرده است پس بنابراین افراد دیگر نیز قطعا امکان اشتباه و لغزش را البته نه تعمدا بلکه سهوا خواهند داشت.»

قائم مقام حزب اعتماد ملی تصریح کرد:«البته می‌دانیم که حضرت امام(ره) در عین اینکه معصوم نبوده اما یک پدیده استثنایی بود که بعید است تا ظهور حضرت حجت نظیر او خلق و پرورش یابد.»

وی با بیان اینکه این مسائل توطئه‌هایی است که در زمان حیات امام نیز نظیر آن مطرح بود افزود:«مثلا می‌گفتند که امام کانالیزه شده است و تصمیمات را احمد آقا می‌گیرد که امام به شدت ناراحت شده و تاکید کردند کسی جز من کاره‌ای نیست و همچنین توطئه‌هایی تحت عنوان اینکه ولایت فقیه استبداد دینی است که همگی آنها با درایت حضرت امام خنثی شد.»

منتجب‌نیا خاطرنشان کرد:«فکر می‌کنم هدف این مباحث و تنها روشنگری و هدایت نبوده بلکه مخدوش کردن چهره امام و شکستن ابهت انقلاب و زیر سوال بردن حرکت‌های یاران امام و به طور غیرمستقیم زیر سوال بردن مقام معظم رهبری است. در گذشته منافقین اینگونه طراحی‌ها را انجام می‌دادند امروز نیز چه بسا که منافقین و ضدانقلاب در پشت صحنه این مسائل نباشد.»

وی با بیان اینکه افراد انجمن حجتیه این روزها فوق‌العاده فعال شده‌اند اضافه کرد:«متحجران و مرتجعان و برخی روحانیون کج‌اندیش در این تحرکات نقش موثری دارند.»

قائم مقام حزب اعتماد ملی ادامه داد:«وقتی که آقایان همه یاران امام را منحرف بنامند و زیر سوال ببرند قطعا گردوغبار آن به چهره انقلاب خواهد نشست.»

وی حرکت انجمن حجتیه را حرکت منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و انگلیس و آمریکا عنوان کرد و با اشاره به طرح مسائلی نظیر بازداشت موسوی و کروبی گفت:«بحث‌هایی درخصوص بازداشت و مجازات یاران امام همچون آقای موسوی و کروبی مطرح می‌شود که این توطئه‌ها، توطئه‌هایی است که از سوی طراحان شیطان سیرت و ضد انقلاب صورت می‌گیرد.»

وی طرح خشونت، تندی و بگیر و ببند را فی‌حدنفسه یک طرح غیرمنطقی و غیرعاقلانه دانست و ادامه داد:«طرح‌هایی همچون از بین بردن نخبگان، قتل‌های زنجیره‌ای و حمله به کوی دانشگاه طرح‌هایی هستند که فرقه ضد انقلاب و ملت آنها را برنامه‌ریزی می‌کند و متاسفانه هر بار نیز به دست افرادی انجام می‌شود که نه نظامی و نه انتظامی و نه وزارت اطلاعات مسئولیت آن را می‌پذیرد و تنها پس از حادثه می‌گویند که لباس شخصی‌ها و یا افرادی ناشناس مردم را زدند.»

منتجب‌نیا در ادامه این گفت‌وگو به جسارت‌هایی که نسبت به آیت‌الله صانعی صورت گرفته است اشاره کرد و گفت:«حضرت آیت‌الله صانعی به عنوان مرجعی است که میلیون‌ها مقلد در داخل و خارج از کشور دارد. وی عالمی روشنفکر، روشن‌دین و آگاه به زمان است که فتاوی ایشان نیز نوعا به روز می‌باشد.»

قائم‌مقام حزب اعتماد ملی تصریح کرد:«از این مرجع تقلید جمله‌ای را نقل می‌کنند که در واقع در قالب یک داستان طولانی بوده و اصلا ربطی به رئیس‌جمهور و رئیس مملکت ندارد و از آن گذشته اگر مومنی بگوید که نیت او از خطابه‌ای چنان نبوده باید آن را پذیرفت به هر حال بر حسب روایات و از نظر شرعی مراجع تقلید حجت امام زمان بین مردم بوده و امنا و خلفای پیامبرانند و در این زمینه نیز استثنایی بین مراجع طرفدار یا مخالف دولت وجود ندارد.»

وی با بیان اینکه توهین به مراجع توهین به امام زمان می‌باشد افزود:«از نظر قوانین جاری و موضوعه نیز مراجع جایگاه ویژه و استثنایی دارند به عنوان مثال در ماده 515 قانون مجازات اسلامی آمده است که حکم سوءقصد به مراجع، حبس و زندان از سه سال تا 10 سال می‌باشد و یا همچنین در ماده 21 قانون مطبوعات آمده است که درج مطالب افترا و خلاف واقع به صورت انشاء یا نقل نسبت به مراجع موجب می‌شود که مدیرمسوول و نویسنده آن یک تا سه سال حبس جنحه‌ای محکوم شوند.»

قائم مقام حزب اعتماد ملی با اشاره به توهین فردی به نام رشید مطلق در روزنامه اطلاعات به امام(ره) در سال‌های قبل از انقلاب اضافه کرد:«پس از توهین ،مردم به پا خواستند، راهپیمایی عظیمی در قم به وجود آمد و انقلاب توانست اوج بیشتری بگیرد یعنی مراجع در قلوب مردم جا دارند.»

وی سوابق آیت‌الله صانعی را در پیروزی انقلاب و پس از انقلاب بسیار مهم و موثر عنوان کرد و گفت:«ایشان دادستان منصوب از سوی امام(ره) بودند و در ابتدای رهبریت آیت‌الله خامنه‌ای در میان اجازه‌هایی که برای اجتهاد وی صادر شد اجازه آیت‌الله صانعی نیز وجود داشت.»

منتجب‌نیا با بیان اینکه هیچ‌کس حتی مراجع، رهبران و مسئولان معصوم نیست، ادامه داد:«اما این موجب نمی‌شود که اگر اشتباه یا رفتار خلاف میلی از آنان سر زد بلافاصله با استفاده از طلبه‌های بی‌سواد و کم تقوا به آنان جسارت و توهین شود.»

وی در پایان تاکید کرد:«از مراجع عظیم‌الشان تقلید و رئیس قوه قضائیه تقاضا دارم که در برابر این مسائل و توطئه‌ها ساکت نباشند چراکه آن دامنگیر همه خواهد شد.»

دسته ها : خبر سیاسی
جمعه سیم 5 1388
حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی:

کاش مرده بودم و حوادث اخیر را ندیده بودم

سیاست > چهره ها  - حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی در مراسم دومین سالگرد مرحوم آیت‌الله مروی معاون اسبق قوه قضاییه سخنرانی کرد.

طباطبایی در سخنان خود به موضوع شایسته‌سالاری پرداخت و زیان‌های تصدی افراد ناشایست در سمت‌های مدیریتی را گوشزد کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان ویژگی‌های مرحوم مروی پرداخت و در قسمتی از سخنانش در حالی که بغض کرده بود گفت: درود بر او که رفت و حوادث اخیر را ندید. کاش من هم مرده بودم و این وقایع را نمی‌دیدم.

اظهارات طباطبایی پس از پایان منبر وی واکنش‌هایی را در محاوره‌های شرکت کنندگان برانگیخت.

در مراسم سالگرد آیت‌الله مروی، برخی شخصیت‌های مذهبی و سیاسی از جمله  آیت‌الله خزعلی، آیت الله راستی کاشانی، علی لاریجانی، محسن رضایی، ابراهیم رئیسی، قدرت علیخانی، موسی قربانی و عده‌ای از مسئولان قوه‌قضاییه حضور داشتند.

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : خبر سیاسی
جمعه سیم 5 1388
روایت تازه کروبی از ترانه موسوی مقیم کانادا
مهدی کروبی با تاکید بر اینکه «چنانچه این روند ادامه پیدا کند مسائل دیگری را صریح تر از گذشته مطرح خواهم کرد» به بیان واقعیت ماجرای ترانه موسوی پرداخت و تاکید کرد: « من از پشت پرده این ماجرا می گویم تا ببینم کسانی که در مذمت دروغگویی صحبت می کنند برآشفته خواهند شد و در برابر این دروغگویی موضع گیری کنند.»

به نوشته سحام نیوز، وی چنین ماجرا را شرح داد: «مدتی پیش در سایت ها، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه خانم ترانه موسوی به همراه تعدادی دیگر در حاشیه مراسم مسجد قبا ربوده شده است. مدتی بعد هرچند که تعدادی از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولی ترانه موسوی آزاد نشد و سپس اعلام کردند خانواده اش بیایند و جنازه اش را تحویل بگیرند. در همان زمان به جای آنکه تحقیقاتی درباره این موضوع انجام شود در مقابل هیاهوی رسانه های بیگانه برخی مسوولان در اندیشه طراحی سناریویی برای به انحراف کشاندن این موضوع در داخل و خارج بودند. بنابراین طراحان نابغه و مدیرانی دوراندیش سناریویی را نوشتند.

برای اجرای این سناریو به وسیله فردی که نام او را نمی برم متوجه شدند که خانواده ای عروسی دارند به نام ترانه موسوی که در کانادا زندگی می کند و تنها نیاز به آن بود که به صحنه سازی بپردازند و خانواده این دختر را وادار به انجام مصاحبه ای کنند که در آن بگویند دخترشان زنده است و در کانادا زندگی می کند. پس چند نفر از افراد نظامی، انتظامی و اطلاعاتی که چهره هایی شناخته شده هستند به منزل این خانواده محترم و شریف می روند و خطاب به خانواده می گویند که ترانه موسوی دچار سانحه سوختگی شده و برای آنکه معلوم شود این عروس آنها هست یا خیر بیایند و جنازه اش را تحویل بگیرند. در همین هنگام پدر خانواده می گوید که عروس ما در ایران زندگی نمی کند و چون بزرگان خانه اهل سیاست نبوده و چهره های علمی هستند بسیار ساده به این موضوع نگاه کردند.

در همین حال پدر خانواده به پسرش که یکی از چهره های علمی و سیاسی است تلفن می کند و می گوید که چنین ماجرایی روی داده و شماره تلفن دیگر پسرش شوهر ترانه را می خواهد که فرزندش به او می گوید برادرش برای آنکه بداند موضوع از چه قرار است به کانادا رفته و هنوز نرسیده که بتوانند با او تماس بگیرند. در همین حال مادر متوجه می شود که چنین اتفاقی افتاده و از حال می رود و به بیمارستان منتقل می شود. پدر خانواده وقتی که متوجه می شود قضیه جدی است برای بار دوم با پسرش تماس می گیرد که او متوجه می شود قضیه بیخ پیدا کرده و بنابراین خود را شتاب زده به منزل می رساند. او مشاهده می کند که چند نفری در خانه حضور دارند که برخی از آنها از چهره هایی هستند که در دوران دفاع مقدس حضور داشته اند که این موضوع مرا به یاد سخنی از شهیدحمید باکری می اندازد که می گفت: « ای کاش ما در جبهه ها به شهادت برسیم زیرا اگر بمانیم معلوم نیست که چه بلایی بر سرمان آید و جز چه جمعیتی باشیم.»

این آقا که دارای آگاهی سیاسی بود هنگامی که با این افراد صحبت می کند، می گوید که نزد من این حرف ها را نزنید چرا که من می دانم اصل قضیه چیست و حتی این اصطلاح را به کار می برد که پیش کولی معلق نزنید. آن افراد نیز چون متوجه آگاهی این فرد می شوند از این جهت با او صحبت می کنند که برای حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازی های رسانه های بیگانه به صلاح است که با آنها همکاری کنند. در همان حال اعضای خانواده گفته اند که شما از ما چه می خواهید آنها می گویند که شما در مقابل دوربین قرار بگیرید و بگویید که ترانه زنده است. برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت می کند و می گوید که اصل این قضیه صحیح نیست و از سوی دیگر ما هم تا حدودی چهره هایی شناخته شده هستیم البته از آنها پرسیده که چنانچه چنین کاری انجام شود با ترانه واقعی چه کار خواهند کرد که آن افراد گفته اند شما به این کارها کاری نداشته و نگران نباشید. همچنین این خانواده گفته اند عکسی که شما دارید عروس ما نیست که آنها می گویند شما به این کارها کاری نداشته باشید. در همین حال برادرشوهر ترانه که یکی از چهره های علمی و سیاسی بوده تحت تاثیر قرار می گیرد و فکر می کند که با انجام چنین کاری مقابل سوءاستفاده بیگانگان ایستادگی می شود ولی او پیشنهاد می کند که بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت کنند. در همین حال این افراد شماره تلفن منزل آنها را جویا می شوند که برادرشوهر ترانه می گوید آنها منزل شان را تغییر داده اند ما شماره ای از آنها نداریم و برادرم هم به مقصد نرسیده که از او شماره شان را بگیریم.

پدر شوهر ترانه نیز می گوید شاید حاج خانم (همسرش) شماره ای در اتاقش داشته باشد ولی به دلیل اینکه همسرش به بیمارستان منتقل شده در اتاقش بسته بود و کلید نبود که افراد حاضر تصمیم می گیرند در اتاق را بشکنند که با ممانعت اعضای خانواده روبه رو شده اند که خطاب به این افراد گفته اند شما بروید و ما خودمان سعی می کنیم شماره تلفن آنها را پیدا کنیم ولی جالب توجه اینکه قبل از آنکه اعضای این خانواده شماره تلفن پدر و مادر ترانه را پیدا کنند آنها خودشان تلفن را پیدا می کنند. در همین راستا برادر شوهر ترانه با پدر و مادر وی تماس می گیرد و می گوید که شما تنها تا این اندازه صحبت کنید و خطاب به این آقایان می گوید این خانواده در جریان موضوع نیستند و تا این اندازه با آنها صحبت کنید. چنین شد که مادر و پدر ترانه موسوی در مقابل دوربین قرار گرفتند و گفتند که دخترشان زنده است و در کانادا زندگی می کند. البته بعد از اینکه این خانواده متوجه شده اند که اصل ماجرا چه بوده است بسیار ناراحت شده اند و می خواستند که ماجرا را بازگو کنند که برادر شوهر ترانه به آنها گفته که حرفی نزنید وگرنه سرنوشت شما معلوم نیست چه شود.»

کروبی پس از شرح این ماجرا از دروغ گویی های مسوولان ابراز تاسف کرد و گفت: « این افراد اظهار کرده اند برای حفظ اصل نظام باید این خانواده اقدام به چنین کاری کند ولی از نظر ما برای حفظ اصل نظام و پایبندی به قانون اساسی، ارزش های انقلاب و آرمان های حضرت امام مهم است. حفظ اصل نظام بر
پایه عمل به وعده هایی است که به مردم داده ایم ولی متاسفم که اینک از انقلاب برگشته ایم و با آبروی نظام بازی می شود.»

وی تاکید کرد: « آیا مسوولان از این طریق می خواهند اعتماد مردم را جلب کنند ولی این آقایان بسیار بی تدبیر عمل کرده اند چرا که مردم آنقدر هوشمند هستند که اصل موضوع را بفهمند.»
کروبی با بیان اینکه «برای مسوولان گوشه ای از حوادث تاریخی را بازگو می کنم»، گفت: «هنگامی که در سال 41 مبارزات نهضت انقلاب اسلامی شروع شد یک سری افراد ناآگاه که وابسته به حکومت بودند قصد داشتند تا با شبیه سازی ماجرای بهلول در حادثه مسجد گوهرشاد حرکت امام را متوقف کنند. ماجرای بهلول از این قرار بود که هنگامی که حادثه مسجد گوهرشاد روی داد مدتی بعد عکس فردی سرحال را در رسانه ها منتشر کردند و گفتند این همان فردی بوده که عامل حادثه گوهرشاد بوده است ولی یک هفته طول نکشید که اعلامیه مبسوطی در مشهد منتشر شد که روی آن دو عکس چاپ شده بود؛ یکی عکس فردی که آنها می گفتند بهلول بوده و دیگر عکس بهلول واقعی که معلوم شد این فرد مدت هاست که در زندانی در افغانستان بوده است. این حادثه در 48 سال پیش روی داد و در آن زمان این قضیه برملا شد حالا چطور این مسوولان انتظار دارند در تهران و آن هم در عصر ارتباطات حادثه ای روی دهد و کسی متوجه آن نشود.»

کروبی افزود: «همان شبی که فیلمی درباره ترانه موسوی از تلویزیون پخش می شد من قبل از آنکه در جریان اصل ماجرا قرار گیرم تحت تاثیر قرار گرفتم ولی همان شب به مراسم عروسی رفتیم در آن مراسم جوانی نزد من آمد و گفت آیا اینها فکر می کنند مردم نمی دانند چند تا ترانه موسوی در ایران وجود دارد و من از این حرف متعجب شدم و با خود گفتم من با این سن و سال و تجربه ای که دارم به موضوع شک کردم ولی این جوان اصلاً شک هم نکرده است.»
وی با اشاره به موثق بودن منبعی که جزئیات ماجرای ترانه موسوی را به وی منتقل کرده است، گفت: « می دانم که آنها از چه طریقی این ترانه موسوی را پیدا کرده اند و منبع خبر نیز موثق است و اگر لازم باشد در این باره صریح تر صحبت می کنم تا مشخص شود نقش افراد تا چه اندازه بوده است.»

وی همچنین به مورد دیگری از رفتارهای برخی از مسوولان اشاره کرد و گفت:«در سال هایی که قتل های زنجیره ای رخ داده بود هنوز انتخابات سال 76 برگزار نشده بود که گفتند حرم امام (ره) را منفجر کرده اند و قصد داشتند در حرم حضرت معصومه نیز بمب گذاری کنند که عامل آن دستگیر شده است. پس از گذشت یک هفته چند دختر را به تلویزیون آوردند و آنها بسیار سر حال در مقابل دوربین طوری سخنرانی کردند که از هر سخنران ماهری بهتر صحبت کردند. من درهمان زمان خندیدم و گفتم که این موضوعی مسخره است مگر می شود فردی را بازداشت کنند و او را شکنجه کنند تا اعترافی کند و بعد با این سرعت و با این حالت آنها را به مقابل دوربین بیاورند و آنها نیز اعتراف کنند. نتیجه چنین کارهایی موجب روی دادن ماجرای قتل های زنجیره ای، نویسندگان و کشته شدن فروهر و همسرش می شود.»
کروبی در ادامه خطاب به کسانی که قصد دارند او را وادار به سکوت کنند، گفت: « من تنها در برابر چنین رفتارهایی موضع گیری این چنینی ندارم بلکه همان طور که می دانید نسبت به دوستان و همفکران خودم نیز چنین موضع گیری هایی را دارم. من بزرگ ترین نقش را در توفیق جریان اصلاحات داشتم ولی هنگامی که اختلافاتی روی داد همان آقای بزرگواری که من نقش موثری را در پیروزی اش در انتخابات داشتم از من حمایت نکرد و همین افراد بیشترین تلاش را برای ناکامی اصلاحات در سال 84 داشتند.»

کروبی در نهایت تاکید کرد: «اکنون شرایطی را ایجاد کرده اید تا دیگر کسی جرات حرف زدن نداشته باشد ولی من باز می گویم که این رفتارها و ایجاد رعب و وحشت مرا به سکوت وادار نمی کند و چنانچه لازم باشد برخی مسائل را مطرح می کنم.»
منبع : آینده
دسته ها : خبر سیاسی - گفتگو
دوشنبه بیست و ششم 5 1388
بیش از 120 پزشک و استاد دانشگاه در مورد رویدادهای پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بیانیه ای منتشر کردند

به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی در این بیانیه ضمن اعتراض به رفتارهای ناشایست و خشن با معترضین به نتیجه انتخابات بر شناسایی و محاکمه عاملان و آمران فجایع حوادث اخیر تاکید شده است .
در این بیانیه آمده است :
با اظهار تاسف از حوادث غمباری که به موجب ضعف تدبیر و خروج از انصاف و داد در تامین حقوق حقه بخش عظیمی از رای دهندگان رخ داد متاسفانه شاهد آن هستیم که شیرینی مشارکت فوج فوج آحاد قشرها و گروه های اجتماعی در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به کام همه اعم از مردم و مسئولان تلخ شد.
رفتار مسئولان و برخی از افراد و گروههای غیر رسمی سبب توهین به حرمت منتقدان و معترضان شد و در بسیاری از موارد آسیب های جسمانی و روانی شهروندان را در پی داشت و سلامت مردم را به مخاطره افکند.
امضا کنندگان این بیانیه به سبب دانش خود در حوزه پزشکی به شدت نگران لطماتی هستند که به سلامت جسمانی روانی اجتماعی و معنوی شهروندان و جامعه وارد می شود.

نگارندگان این بیانیه که هر یک عضوی از جامعه پزشکی و دانشگاهی کشور بوده و دغدغه حفظ سلامت همه جانبه اهالی این مرز و بوم را دارند ضمن پشتیبانی از نامه های سرگشاده استاد فرزانه جناب آقای دکتر ایرج فاضل و برخی از بزرگان جامعه حقوقی کشور در مذمت رفتارهای ناشایست و خشن با معترضین به نتیجه انتخابات و اعلام ابراز ناخشنودی دردمندانه نسبت به فجایعی که در هفته های اخیر اتفاق افتاده و همدردی سوگوارانه با خانواده های شهدا و زندانیان و آسیب دیدگان این وقایع و ضرورت پرهیز از آن را تاکید می نمایند. همچنین مصرانه از دست اندرکاران امور در کشور می خواهند که از طریق شناسایی و محاکمه آمرین و عاملین این جنایات و توقف اخذ اعتراف در شرایط غیر عادی روانی و جسمی از زندانیان و عدم پخش آن از تلویزیون که آثار سو روانی بر جامعه خواهد داشت و توقف دستگیری افراد خوشنام و خدمتگزار و آزادی هر چه سریعتر زندانیان سیاسی سبب رفع تنش و خشونت در کشور گردند.
در پایان لازم به تاکید است که از این پس در بررسی صلاحیت افرادی که عهده دار مسئولیتهای کلیدی کشور خواهند شد لازم است سلامت روانی آنها توسط یک کمیته آگاه و مورد تائید جامعه پزشکی مدنظر قرار گیرد.

برخی امضاکنندگان مشهور این نامه عبارتند از:

دکتر رضا ملک زاده ـ دکتر علی نوبخت ـ دکتر سیدعلی ملک حسینی ـ دکتر حسن عارفی ـ دکتر مسلم بهادری ـ دکتر مصطفی معین ـ دکتر بهروز برومند ـ دکتر مسعود کنزی ـ دکتر احمدعلی نوربالا ـ دکتر محمدرضا ظفرقندی ـ دکتر محمدحسین ماندگار- دکتر اصغر آقامحمدی_ دکتر بهزاد آرمین دکتر علی امامی میبدی دکتر غلامرضا انصاری دکتر فرساد ایمانی دکتر حسن ارگانی دکتر محمدعلی بیطرف دکتر فرهاد بی نیاز دکتر حسین بنازاده دکتر ملیحه برازنده دکتر علی پورفتح الله دکتر علی جوادزاده دکتر کوروش جعفریان دکتر انوشه حقیقی دکتر رضا فریدحسینی دکتر جمشید حاجتی دکتر مرتضی خسروآبادی دکتر مرتضی خیرآبادی دکتر عبدالرضا شیخ رضایی دکتر اصغر رامیار دکتر جهانگیر رافت دکتر هادی روزبه دکتر علی حاج زینعلی دکتر فریدون سیامک نژاد دکتر میرمصطفی سادات دکتر عباس سلیمانی دکتر رسول میرشریفی دکتر کاظم آشفته دکتر ابوالقاسم اباسهل دکتر زهرا احمدی نژاد دکتر مصطفی آقامحمدی دکتر رحیم آقازاده دکتر حسین برادران دکتر محمد بیات دکتر حسین علی بخشی دکتر فرشته بقایی دکتر مرتضی تقوی دکتر سیدعلی جزایری دکتر محمدمهدی حفیظی دکتر ایرج حریرچی دکتر اکبر حسینی دکتر سیدمحمدرضا خاتمی دکترمحمدرضا خواجوی دکتر شهاب دولتشاهی دکتر خسرو رهبر دکتر احمدرضا روفیگری دکتر هوشنگ امیررسولی دکتر علی زمانی دکتر سعید سمنانیان دکتر جواد سلیمی دکتر علی کاظمی سعید دکتر مجتبی سالاری فر دکتر صدیقه شمس دکتر علی شکوری راد دکتر شهباز خانی دکتر ابوالفضل شجاعی فر دکتر محمدعلی صحرائیان دکتر عباس صابری دکتر سیاوش صحت دکتر محمد طائب پور دکتر علوی دکتر جمشید علیزاده دکتر هادی غفرانی دکتر سهیل فدایی دکتر جعفر فره وش دکتر حسین فروتن دکتر سیدمحمد قدسی دکتر زرین تاج کیهانی دوست دکتر عباس کبریایی زاده دکتر مرتضی کلهر دکتر کلانی دکتر لیلی کوچک زاده دکتر محمدصالح گنجویان دکتر مجتبی میری دکتر مجید معینی دکتر محمود معتمدی دکتر افلاطون مهرآئین دکتر داود منادی زاده دکتر محمدرضا نیکوبخت دکتر اتابک نجفی دکتر شاکری دکتر محمد شیرانی دکتر کوروش شهبازی دکتر محمدعلی صدیقی گیلانی دکتر سعیدصادقیان دکتر وحید ضیایی دکتر محمدرضا عباسی دکتر عزت اله عبدی دکتر محبوبه حاج عبدالباقی دکتر حسین فائزی پور دکتر فیروز فصیحی دکتر علیرضا فرزاد دکتر حسین قلیچ نیا دکتر عسگر قربانی دکتر علیرضا کریمی یزدی دکتر محمد کاخکی دکتر رضا رئیس کرمی دکتر کریمیان دکتر ابراهیم کسائیان دکتر محمدقاسم محسنی دکتر علی میرمظفری دکتر علیرضا مفید دکتر مجتبی مجتهدزاده دکتر فریدون معماری دکتر رسول میرشریفی دکتر ایرج نجفی دکتر منصور نصیری کاشانی دکتر فرهاد واعظ زاده دکتر محمدرضا یزدان خواه دکتر علی یعقوبی
منبع : تاباک
دسته ها : علمی - خبر سیاسی
دوشنبه بیست و ششم 5 1388
بیداد گرانی و دیواربلند حاشای مقامات
"ماه رمضان امسال گرانی نداریم و لذا نیازی به توزیع بن ویژه ماه رمضان نیست".

معاون وزیر بازرگانی در توسعه بازرگانی داخلی این‌گونه به مردم اطمینان خاطر داد که از بابت سفره‌های خود در ماه مبارک رمضان نگرانی نداشته باشند. این مقام مسوول اعتقاد داشت که اقدامات دولت نهم در سال‌های اخیر و همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان در کنترل و نظارت بر قیمت‌ها بی‌سابقه بوده و به جز توزیع مواد پروتئینی همچون گوشت و مرغ، سایر کالاها با قیمت مناسب عرضه شده است.

رسانه دولتی منتشر کننده این خبر نیز با خوشحالی در ادامه این گفت‌وگو آورد که دولت در سال 1387 در ماه مبارک رمضان اقدام به توزیع بن ویژه این ماه شامل مواد پروتئینی، عدس، لوبیا و شکر در میان حقوق‌بگیران و کارگران کرد.

بیماری فراموشی همه گیر شده است
سال 87 رئیس دولت نهم از توزیع ارزاق عمومی بین تمامی حقوق بگیران جامعه خبر داد ولی این وعده حداقل برای جامعه کارگری هیچ‌گاه محقق نشد، به‌گونه‌ای که این موضوع حتی در مجلس هم مورد بحث قرار گرفت ولی کارگران هیچ سهمی از ارزاق توزیع شده نیافتند و تنها قسمت این جامعه از ارزاق توزیع شده، منت‌هایی بود که بعدها بر سر آنها گذاشته شد. از این رو انتشار چنین اخباری ناشی از فراموشی سریع در برخی محافل نسبت به رویدادهای گذشته است.

میوه و سبزی جزء سایر کالاها نیست
همچنین نگاهی به سخنان معاون وزیر بازرگانی نشان می‌دهد که میوه جزء اقلام مورد محاسبه وی در سفره اقشار کم‌درآمد، محلی از اعراب ندارد، چون وی در حالی از عرضه مناسب سایر کالاها خبر می‌دهد که قیمت میوه‌های مختلف، بنا بر آمار اعلامی بانک مرکزی بین 23 تا 157 درصد افزایش را تجربه کرده است.

بنا به گزارش‌های رسمی بانک مرکزی که در سایت این نهاد قدرتمند مالی موجود است، زردآلو پیشتاز افزایش قیمت بین میوه‌های مختلف محسوب می‌شود. قیمت هر کیلو زردآلو از چهارم مرداد ماه سال 87 تا دوم مرداد ماه سال 88، از 11450 ریال به 29470 ریال رسیده که رشدی معادل 38/157 درصد را نشان می‌دهد. در همین بازه زمانی نیز طالبی که سال 87 با قیمت هر کیلو 4400 ریال به مردم عرضه می‌شد در مرداد سال‌جاری با قیمت کیلویی 5420 ریال به مردم عرضه شده است که از همین رو، با 18/23 درصد افزایش قیمت، کمترین رشد بین میوه‌ها را به خود اختصاص داده است.

آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد که سیب گلاب، آلو، گلابی، شلیل و شبرنگ و هلو به ترتیب با 9/95، 7/100، 140، 5/123 و 133 درصد افزایش قیمت نسبت به سال گذشته، جزء میوه‌هایی محسوب می‌شوند که مردم امسال مجبورند آنها را با قیمت‌هایی بیشتر از دو برابر قیمت سال گذشته آنها تهیه کنند.

انگور با 51 درصد، خربزه با 60 درصد و هندوانه با 64 درصد افزایش قیمت، جزء کالاهایی محسوب می‌شوند که باید برای تهیه آنها بیش از 5/1 برابر سال گذشته هزینه شود و پرتغال با 28 درصد و گیلاس با 39 درصد جزء میوه‌هایی محسوب می‌شوند که تقریباً با نرخ تورم 26 درصدی کشورمان در سال گذشته هماهنگ حرکت کرده‌اند.

در گروه سبزی‌های تازه هم جز گوجه فرنگی که به دلیل مشکلات سال گذشته، امسال با کاهش قیمت مواجه شده است، سایر محصولات این بخش نیز افزایش قیمت‌هایی بین 5 تا 45 درصد را تجربه کرده‌اند.
در این بخش، لوبیا سبز با 45 درصد رشد بیشترین جهش قیمتی را شاهد بوده و کدو سبز با 11/5 درصد افزایش، کمترین رشد قیمتی را داشته است.

در این گروه خیار حدوداً 34 درصد، بادنجان 33 درصد، سیب زمینی 26 درصد، پیاز 6/42 درصد و سبزی‌های برگی 8 درصد رشد قیمت نسبت به مرداد ماه سال 87 را تجربه کرده‌اند.
لبنیات از قافله تورم جا ماند
لبنیات در جداول بانک مرکزی جزء معدود گروه‌هایی است که از قافله تورم کشور جا مانده است. در این گروه کره پاستوریزه تنها کالایی است که با کاهش 19 درصدی قیمت روبرو شده است و در مقابل، ماست غیرپاستوریزه و پاستوریزه و پنیر پاستوریزه حدود 10 درصد رشد قیمت، پنیر غیرپاستوریزه 15/32 درصد و شیر استریلیزه 11/11 درصد رشد را تجربه کرده است.

مفهوم قیمت مناسب چیست؟
در گزارش‌های بانک مرکزی مربوط به دوم مرداد ماه سال‌جاری، نرخ 44 کالای خوراکی مورد نیاز مردم تصویر شده است که عبارتند از: ماست غیرپاستوریزه، ماست پاستوریزه، پنیر غیرپاستوریزه، پنیر پاستوریزه، کره، شیر، تخم‌مرغ، برنج وارداتی غیرتایلندی، برنج داخله درجه یک و دو، نخود، لپه نخود، عدس، لوبیا چیتی، سفید و قرمز، سیب، پرتغال، زردآلو، آلو، گلابی، شلیل و شبرنگ، گیلاس، هلو، انگور، طالبی، خربزه، هندوانه، خیار، گوجه‌فرنگی، بادنجان، کدو سبز، سیب‌زمینی، پیاز، لوبیا سبز، سبزی‌های برگی، گوشت گوسفند با استخوان، گوشت گاو و گوساله، گوشت مرغ، قند، شکر، چای خارجی و روغن نباتی جامد و مایع.

جمع قیمت هر کیلو از هر کدام از این کالاها با توجه به قیمت‌های اعلامی از سوی بانک مرکزی برابر با رقم 1 میلیون و 38 هزار و 311 ریال است. در صورتی‌که ما نیاز هر خانواده 4 نفره (کوچک‌تر از خانوار متوسط ایرانی که 5 نفره است)، را روزانه به ازای هر نفر یک قرص نان با قیمت متوسط یک هزار ریال در نظر بگیریم، هزینه نان این خانوار رقمی برابر با 120 هزار ریال در ماه خواهد بود. اگر اجاره بهای این خانوار در شهرهای بزرگ را حدود 1 میلیون ریال (مسلماً در شهرهای بزرگی چون تهران این رقم بالاتر است) در نظر بگیریم و این رقم را با احتساب هزینه‌های دیگر شهرنشینی مثل حمل و نقل، قبوض آب، برق، گاز و تلفن به 1 میلیون و 500 هزار ریال افزایش دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید که برای کارگری با حداقل دستمزد ماهانه 2 میلیون و 630 هزار ریال درآمد، تنها رقمی نزدیک به 1 میلیون و 130 هزار ریال برای هزینه‌های پوشاک و خوراک باقی می‌ماند. جمع اقلام بالا با احتساب نان، حدود 1 میلیون و 158 هزار و 311 ریال است؛ یعنی یک خانوار کارگری ساکن در شهرهای کشور، نه فقط درآمدی برای پوشاک، درمان، بهداشت و تفریح نخواهند داشت، بلکه از عهده تهیه ماهانه یک کیلو از هر کدام از اقلام فوق نیز بر نخواهند آمد و این در حالی‌است که مسوولان ما بر مناسب بودن قیمت کالاهای مصرفی مردم تاکید دارند.

عمق فاجعه هنوز هم برای برخی ناپیداست
در 44 قلم از کالاهای اعلامی توسط بانک مرکزی، 12 کالا به میوه و 8 قلم به سبزی‌ها اختصاص دارد. ناگفته پیداست که یک کیلو از اقلام فوق برای یک خانوار 4 نفره، نه تنها برای مصرف یک ماه کافی نیست، بلکه به مصرف یک هفتگی خانوار متوسط هم نخواهد رسید.

واضح است که 2 کیلو برنج، پنیر، ماست، گوشت قرمز و روغن و 1 کیلو کره، شیر، گوشت سفید، تخم مرغ، قند و شکر نیز جوابگوی نیازهای خانوار ایرانی با 4 نفر نخواهد بود و تنها شاید 1 کیلو از حبوبات برای مصرف این خانوار کافی باشد. لذا این سوال بی‌پاسخ باقی می‌ماند که چگونه با این شرایط سخت، برخی از مسوولان همچنان بر این نکته تاکید دارند که مردم نباید نسبت به افزایش قیمت‌ها نگران باشند و به‌راستی این عده از مسوولان، چه زمانی به عمق فاجعه معیشتی مردم و به‌خصوص قشر حقوق‌بگیر در کشور پی خواهند برد؟
منبع : آینده
دوشنبه بیست و ششم 5 1388
مهندس موسوی:
تشکیلات «راه سبز امید» را ایجاد می‌کنیم تا حقوق مردم را استیفا کنیم/با برخوردهای اخیر، جا دارد انسان سر به زیر خاک کند

مهندس میر حسین موسوی گفت: آنچه موجب پیدایش جنبش اعتراضی مردم و ابعاد روزافزون آن شده است نادیده گرفتن قانون و کرامت و حقوق ذاتی شهروندان و رفتارهای فراقانونی است.

وی که در دیدار با اعضای انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران این مطالب را عنوان می‌کرد افزود: اگر به جای آنکه مردم را خس وخاشاک بنامند و تحقیر کنند و در صدا وسیما شروع به جو سازی کنند، مواضع منصفانه‌ای می‌گرفتند و اگر قبل از آن که مردم به خیابان ها بیایند در چارچوب قانون و با احترام به حقوق مردم با آنان برخورد می‌کردند ما امروز با بسیاری از بحران‌ها روبرو نبودیم. او همچنین تاکید کرد: شبیه نظام جمهوری اسلامی در جهان وجود ندارد، به همین نسبت حفظ و حراست از آن هم کار دشواری است. وی افزود: شعارهای ما در طول انتخابات در چارچوب قانون اساسی واصولی که مردم باور دارند انتخاب شد، امروز هم به همان شعار ها پایبند هستیم و یقین داریم اگر با خواست مردم منصفانه برخورد می‌شد و دستگاه‌های تبلیغی به جای پیوند دادن حرکت‌های خودجوش مردم به بیگانگان و وارونه نشان دادن حقایق سعی در اقناع افکار عمومی با نقد منصفانه و التزام به راست‌گوئی می‌کردند به نفع نظام بود و روح بدبینی وبی‌اعتمادی به جامعه دمیده نمی‌شد.

نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در این دیدار به تشریح بخشی از ناگفته‌های روز انتخابات پرداخت و گفت: از چند روز قبل از 22 خرداد ستادهای ما با موج عظیمی از تماس‌های مردمی که حاکی از زمینه‌چینی گسترده برای تقلب در انتخابات بود و اطلاعات دقیقی در مورد تحرکات در دست انجام و سناریوهایی که برای روز انتخابات و بعد از آن طراحی شده است مواجه گردید، به صورتی که در شب انتخابات مجبور به صدور اطلاعیه‌ای برای فراخواندن مردم به خوش‌بینی نسبت به مجریان و پرهیز از قصاص قبل از جنایت شدیم. اما آنچه در فردای آن شب دیدیم عبارت از به اجرا درآمدن پیش‌بینی‌های ارائه شده به ما یکی پس از دیگری و قرائن بی‌شماری بود که سلامت جریان حوادث را زیر سوال می‌برد. آری تعلیمات اسلامی ما را ملزم می‌کند که نسبت به اعمال مومنین با حسن ظن برخورد کنیم، اما همین تعلیمات به ما اجازه نمی‌‌دهد که تن به دروغ دهیم.

مهندس موسوی در ادامه صحبت خود به حوادث روز انتخابات پرداخت و گفت: با تمام این احوال ما در ابتدا فکر کردیم که شاید آنچه شاهد آن هستیم ناشی از سوء تدبیر است، برای همین خود من تلاش کردم با مسئولان کشور تماس بگیرم و همان روز دوبار با رئیس قوه قضائیه، دو بار با دادستان کل کشور، دو بار با رئیس مجلس و چهار بار با بیت رهبری موضوع را مطرح کردم. علاوه بر این گروهی از طرف ستاد به دیدار وزیر کشور رفتند تا نگرانی‌های مردم را منتقل کنند و عجیب بود که وزیر کشور در حالی که در آن روز قاعدتا تنها کارش باید رسیدگی به مسائل مربوط به انتخابات باشد پس از مدت زیادی معطل کردن افراد اعزام شده به آنان وقت ملاقات نداد. اینها قرائنی بود که یکی پس ازدیگری انباشته می‌شد تا این که از عصر روز 22 خرداد حمله به ستادهای انتخاباتی اینجانب آغاز شد و سپس به ستاد مرکزی و سایر ستادها در سطح کشور گسترش یافت و مشخص شد که طرح و برنامه‌ای برای تقلب در انتخابات وجود دارد. البته بنده یک رای بیشتر نداشتم و می‌توانستم از حق خودم بگذرم، ولی از حقوق مردم نمی توانستم بگذرم، چون ما مسلمان هستیم وآموز‌ه‌های دینی به ما اجازه نمی‌دهد به دروغ تن بدهیم. قصد ما این بود که پس از تلاش نفس گیر ایام انتخابات، نتیجه هر چه باشد آن را بپذیریم، اما آنچه اتفاق افتاد ما و جامعه را به این سمت کشاند .

مهندس موسوی در ادامه سخنان خود با نقد عملکرد متصدیان رفتار آنان را فراقانونی و موجب اصلی حوادث اخیر کشور دانست و گفت: اگر در جریان انتخابات وحوادث پس از آن مطابق قانون و انصاف عمل می‌شد ما شاهد این حوادث نبودیم، بلکه اگر بنده هم برروی مسائلی پا فشاری می‌کردم مورد اعتراض مردم قرار می‌گرفتم که چرا تندروی می‌کنم. اما نادیده گرفتن قانون و فراتر از قانون عمل کردن و نادیده گرفتن کرامت و حقوق ذاتی شهروندان موجب پیدایش جنبش اعتراضی و ابعاد روز افزون آن شد. وی با اشاره به عوامل تحریک احساسات مردم و تداوم موج اعتراضات گفت: به فاصله کمی از انتخابات فردی که به فراخور عنوانش باید نمونه ادب باشد یک ساعت و اندی در تلویزیون صحبت کرد و 37 مرتبه نام بنده را به زبان آورد و این برنامه 3 بار از صدا وسیما پخش شد بدون آن که کوچکترین فرصتی برای پاسخگویی داده شود. این تنها یک نمونه از رفتارهای غیرمنصفانه و تحریک ‌کننده‌ای بود که مردم را عصبی کرد وموجب گسترش آشوب‌ها شد. حال آن که اگر مردم از مسئولان نظام انصاف و احترام به حقوق ذاتی‌شان را می‌دیدند تجمعی همانند راهپیمائی چند میلیونی25 خرداد می‌توانست آبی بر آتش خشم آنان باشد .در حالی که با رفتارهای غلط و زشت بعدی روز به روز از چنین سرانجامی دورتر شدیم.

نخست وزیر دوران جنگ سپس به سوء استفاده از ظرفیت و جایگاه برخی نهادها و رو در رو قرار دادن آنها با مردم اشاره کرد و گفت: همه ما به انقلاب علاقه داریم. ما به نهادهائی چون بسیج وسپاه علاقه داریم، چون فکر می‌کنیم بسیج برای مقابله با دشمن است و سپاه برای آن ایجاد شده تا در مقابل دشمنان بایستد. آیا صف کردن سپاه و بسیج درمقابل مردم لطمه به افتخارات آنان نیست؟ و آیا تلاش برای وابسته نشان دادن حرکت خودجوش مردم از سوی صداوسیما و سایر رسانه‌های دولتی زمینه بی‌اعتمادی مردم به دستگاه های تبلیغاتی را فراهم نمی‌کند؟ ما می‌گوئیم به جای آن که جمعیت‌های میلیونی مردم رامتهم کنید، برای یافتن متهمان اصلی در بین کسانی بگردید که با کارگردانی وصحنه‌گردانی جنگ مسموم تبلیغاتی اعتماد و آ رامش مردم را هدف گرفتند و با تحلیل‌های مالیخوالیایی خود به دشمن خدمت می‌کنند. یقینا جریاناتی که در طول این دو ماه در صدا وسیما وهمچنین در روزنامه کیهان با مردم می‌جنگیدند تامین کننده منافع و در طول سیاست‌های آمریکه وانگلیس هستند.

مهندس موسوی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود تنها هدف دادگاه‌های نمایشی هفته‌های اخیر را اثبات یک توهم بی‌اساس دانست و اجرای این سناریوها بر علیه فرزندان انقلاب را تقبیح کرد. او با اشاره به نقض اصول اولیه دادرسی قضایی از جمله دسترسی آزاد متهمان و خانواده‌های آنان به وکیل و آزادی‌‌ آنها در دفاع از خود تاکید کرد: این چنین دادگاه‌هایی حتی اگر برای دشمنان انقلاب برگزار می‌شد شایسته جمهوری اسلامی نبود. آیا نباید در برپایی یک دادگاه اصول اولیه دادرسی در مورد دسترسی متهمان و خانواده آنان به وکیل و آزادی آنان در دفاع از خود رعایت شود.

وی افزود: اخباری که متاسفانه به تواتر رسیده است اگر درست باشد جا دارد انسان سر زیر خاک کند. آیا این نحوه برخورد با مردمی که با شعار الله اکبر به صحنه آمده اند به نفع کشور است! به نظر من این گونه عمل کردن موضوع را بغرنجتر می‌کند و راه‌حل آن رااز دسترس دورتر می‌برد و زمینه بدبینی واعتراضات را وسعت می‌بخشد.

مهندس موسوی در خاتمه به شکل‌گیری تشکیلات راه سبز امید به عنوان یک نهضت فراگیر اشاره کرد و گفت رنگ سبز نماد این راه و مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی شعار آن است و شبکه‌های اجتماعی خودجوش و خودمختار بی‌شمار و گسترده در سطح جامعه بدنه این جنبش هستند. در حقیقت راه سبز امید ادامه شعار راهبری هر شهروند یک ستاد است که این بار برای مطالبات به حق مردم و استیفای حقوق آنان شکل می‌گیرد. او گفت: نمی‌توان بخش‌هایی از قانون اساسی را اجرا کرد و بخش‌های دیگر آن را دور انداخت. همین دادگاه‌های نمایشی و کتک‌زدن و آزار مردم در خیابان‌ها نشان‌دهنده یک ساختار‌شکنی روشن است و ربطی به قانون اساسی و اعتقادات دینی و ملی ما ندارد.

مردم تشنۀ یک رسانۀ فراگیر قابل اعتماد هستند

در این دیدار ابتدا دکتر ظفرقندی ضمن تشریح فعالیت های صنفی، سیاسی و تشکیلاتی انجمن، حمایت بخش اعظم جامعۀ پزشکی کشور از مهندس موسوی را در انتخابات اخیر و وقایع پس از آن مورد تأکید قرار داد. وی با ارائۀ تحلیلی از شرایط موجود تداوم جدی این حمایت ها که اکنون ابعاد وسیع تری یافته است را اعلام و بر خواسته های مشترک مردم که در کلام وبیان مهندس موسوی وچارچوب مواضع وی متجلی است تأکید کرد.

سپس دکتر نوربالا، دکتر آشفته، دکترحریرچی، دکتر شیخ رضائی، دکتر شجاعی، دکتر واعظ زاده، دکتر شکوری راد، دکتر سروش و دکترسالاری فر به تشریح دیدگاههای خود پرداختند.

خلاصۀ نکات مورد توجه و تأکید سخنرانان عبارت بود از:

- فقدان رسانۀ فراگیر و مناسب که بتواند خلاء ارتباطی حامیان و هواداران را با رهبری جنبش برقرار کند کاملاً محسوس است و باید برای آن چاره ای اندیشید. عملکرد یک جانبه و همراه با تحریف و جعل اخبار در صدا و سیما موجب توجه مردم به رسانه های بیگانه، که در ارائۀ اخبار حرفه ای عمل می کنند و موجب جذب مخاطب و اعتماد آنها می شوند، شده است. این رسانه ها طبیعتاً اهداف خود را دنبال می کنند و در غیاب رسانۀ مطلوب ملی توان بیشتری در اثر گذاری می یابند. مردم در اعتراضات خود مصمم و پیگیر هستند. به همین دلیل تشنۀ یک رسانۀ فراگیر قابل اعتماد هستند و باید برای آن فکری بشود.

- رفتار حاکمان فعلی کل نظام جمهوری اسلامی را، با سابقۀ سی ساله آن، در انظار جهانیان به زیر سوال می برد و این گونه القاء می شود که سرنوشت همۀ نظام های دینی و ارزشی این چنین خواهد بود. نباید بگذاریم وجهۀ نظام جمهوری اسلامی که ثمرۀ مجاهدت های امام، خون شهدا و فداکاری ها و زحمات مردم است بیش از این تخریب شود. اگر علاقمندان به نظام سینه سپر نکنند و در صف مقدم این حرکت قرار نگیرند جای آنان را کسان دیگری پر می کنند که هدفشان ممکن است روشن و مشخص نباشد.

- امیدی که در مردم ایجاد شده برای آنان عزیز تر از جانشان است. آنها حاضرند برای حفظ این امید جان خود و عزیزانشان فدا شود. آنها یی که در این را شهید داده اند و یا آسیب دیده اند، پشیمان نیستند بلکه خواستار ادامۀ حرکت تا رسیدن به مقصود هستند. آنها نگران این هستند که مبادا خون شهدایشان به فراموشی سپرده شده و پایمال شود و نوعاً قدر شناس شما، بخاطر عدم سازش و ایستادگی بر اصول و پیگیری مجدانۀ حق شان، هستند.

- جوانها در این جنبش نشان دادند که همۀ تصورات در مورد بی انگیزگی و خمودگی آنها غلط بوده است و آنها بسیار جسور تر و پیگیر تر از نوع ما، که جوانهای دورۀ انقلاب بوده ایم، در صحنه حاضر هستند. علاوه براین روحیۀ بالا، آنها شعور بسیار زیادی را از خود در تنظیم آهنگ حرکت و طرح شعارها به نمایش گذاشته اند که بنظر می رسد حاصل تجربیات دورۀ اصلاحات است. آنها اسیر رادیکالیسم و تندروی نمی شوند و به شعارهای ساختار شکنانه، که می تواند به اصل حرکت فراگیر مردم لطمه بزند، توجه نمی کنند. آنها خیلی هوشمندانه حرکت خود را با رهبری جنبش هماهنگ می کنند. به همین دلیل این ارتباط باید نزدیک تر و مستمر تر باشد.

- ما از حضرت علی آموخته ایم که اگر مسلمان از شنیدن اینکه در قلمرو حکومت اسلامی خلخال از پای زن یهودی کشیده شده است دق کند بر او ملامتی نیست. آیا این همه شهید و مجروح به اندازۀ آن نبوده است که صدای برخی از علما بلند شود و اعتراضی بکنند؟ البته مردم قدر شناس مراجع و علمایی که واکنش های شایسته نشان داده و با آنان همراهی کرده اند و یا مرهم بر زخمشان گذاشته اند، هستند.

- باید وقایع اخیر آسیب شناسی شود. بنظر می رسد در حرکت انقلاب اسلامی برخی محاسبات اشتباه بوده و در مورد برخی موضوعات ساده اندیشی وجود داشته است که پس از سی سال کار به اینجا رسیده است.
- رابطۀ نخبگان با بدنۀ جامعه کم شده است. ما قبلاً بیشتر به میان مردم می رفتیم و با آنان ارتباط داشتیم. همین که برای آنها کار می کردیم و می دیدند ما اهل نماز و روزه و شعائر دینی هستیم خودش بهترین تبلیغ بود. این نوع ارتباطات کم شده و مردم ما را کمتر در کنار خود می بینند.

- در بارۀ مهدویت و امام زمان عوام فریبی گسترده ای وجود دارد. باید در این زمینه آگاهی بخشی در جامعه صورت بگیرد تا از اعتقادات دینی مردم سوء استفاده نشود.

- اگر چه نتیجه انتخابات به گونه ای دیگر اعلام و بدان عمل شد ولی دستاوردهای جنبش فراتر از رئیس جمهور شدن نامزد مورد علاقۀ ما بوده است و نتیجه حرکت به هیچ وجه،یا در مجموع، شکست نبوده است. مردم در شما صداقت و صلابت را دیدند و در کنار اصلاح طلبی اصولگرایی واقعی را دیدند و اعتماد کردند و با این اعتماد همچنان امیدوارند. حضور شما باعث باز پس گیری شعارهای اصیل انقلاب از کسانی شد که آن شعارها را بناحق برای خود مصادره کرده بودند.

- ما نه در این انتخابات، بلکه از سالهای سال پیش شما را می شناخته ایم و ارادت داشته ایم. طیف حامیان و هواداران شما خیلی گسترده است. برخی هم این سوال در ذهنشان است که آیا از ظرفیتی که در جریان انتخابات بدست آمد بهتر از این نمی شد استفاده کرد. آیا ظرفیت های قانونی بخوبی استفاده شد؟ پاسخ این انتقادها چیست؟

- ما نگران این هستیم که طرف مقابل برای برون رفت از بحرانی که گرفتارش است به فکر ایجاد بحران بزرگتری باشد که کل کشور را تهدید کند و آن نوعی حملۀ خارجی به ایران است. یک حملۀ خارجی به آنها این فرصت را می دهد که هر صدای مخالفی را با شدید ترین وجهی سرکوب کنند. آنها ممکن است این نسخه را برای رهایی خود تجویز کنند در حالی که می تواند برای کل کشور بسیار خسارتبار باشد.

منبع : پارلمان نیوز

يکشنبه بیست و پنجم 5 1388
X