دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1811905
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

یا مهدی ... 

 

فرزانگان نیامده دیوانه می‌شوند


اسطوره‌ها کنار تو افسانه می‌شوند


چون رودها که بی‌تو به دریا نمی‌رسند


با آب تشنگان تو بیگانه می‌شوند


دریا به قطره، کوه به شن، آسمان به آه


منظومه‌ها به پای تو ویرانه می‌شوند


وقتی که گیسوان تو محبوس روسری است


انبوه بادها همه بی‌خانه می‌شوند


حرف از فنا نزن که در آغوش آتشت


زرتشت‌های سوخته پروانه می‌شوند


وقتی که پلک می‌زنی از کوچه‌های مست


داروغه‌ها مراقب میخانه می‌شوند


دلتنگ من نباش که مردان بی‌دریغ


لب تر کنی نفس‌به‌نفس شانه می‌شوند


نه مهرگان‌ِ شعله... نه نوروزِ هفت‌سین


این روزها بدون تو زیبا نمی‌شوند

 

 

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
چهارشنبه هفتم 11 1388
وزیر خاتمی به هتل پناه برد
احمد مسجد جامعی وزیر ارشاد دولت خاتمی و عضو شورای شهر تهران اخیرا مجبور شده است برای چند روزی همراه با خانواده در هتل زندگی کند.

به گزارش خبرنگار جهان مسجد جامعی در تمام دوران مسئولیت خود در خانه قدیمی حوالی میدان منیریه ساکن بوده و این روزها به دلیل گودبرداری غیر اصولی همسایه ،منزل قدیمی اش در آستانه تخریب قرار گرفته و مجبور شده است همراه خانواده چند شبی را خارج از خانه و در هتل زندگی کند.
منبع : تابناک
دسته ها : خبر - سیاسی
چهارشنبه هفتم 11 1388

مثل معمّا

تو را تنهای تنها آفریدند


برای خاطر ما آفریدند


تمام عشق را در تو نهادند


تو را با عشق یک جا آفریدند


وضوح روح تو ابهام دارد


تو را مثل معما آفریدند


تو را چون سورة توحید قرآن


برای نسل فردا آفریدند


کتاب وصف تو دل می‌رباید


تو را از بس که زیبا آفریدند


مرا سلمان پشت پایت ـ ای مرد!


تو را شبگرد صحرا آفریدند


تو را دریای امواج تجلی


مرا غرق تماشا آفریدند

 

رضا جعفری

دسته ها : ادبی - شعر
چهارشنبه هفتم 11 1388

حکایت «حال» و «نت فالش» و «به رنگ ارغوان»

 جشنواره فیلم فجر  - ابراهیم حاتمی‌کیا

همیشه گفتم که خود را متعلق به سینمای حرفه‌ای نمی‌دانم و البته می‌دانم که خیلی توضیح نداده‌ام این سینمای حرفه‌ای چه موجودی است. شاید تعریفی که من از سینماگر حرفه‌ای می‌دهم، تعریف ناقصی باشد، ولی برای خودم قابل درک است.

مثلاً فیلمنامه‌نویس حرفه‌ای برای نوشتن، یک قلم می‌خواهد و یک کاغذ سفید و کلی اطلاعات آماده در حول و حوش موضوع. حال می‌شود منتظر ماند تا فیلمنامه در یک زمان معقول آماده شود، ولی من هر وقت چنین برنامه‌ای را برای خودم چیدم با مغز، زمین خوردم.

من برای نوشتن، همه این ابزار بالا را می‌خواهم به اضافه یک عنصر، و آن چیز مزاحمی است به نام «حال». این حال، بیچاره می‌کند. چنان کاسه و کوزه عقل و درایت و برنامه‌ات را به هم می‌ریزد که می‌شوی ذلیل فی‌الارض. این حال چه قالبی دارد که تا اعلام آمادگی نکند، هر تدارکی را دیده باشی باز مجبوری رهایش کنی. این حال، زمان‌شناس نیست.

اصلاً منطق و ادب سرش نمی‌شود. وقت و بی‌وقت، سروکله‌اش پیدا می‌شود. احترامی و اعتنایی به تجربه‌های درخشانت نمی‌کند! چنان بی‌اعتنا به ارض و سماست که گویی از عالم دیگری است و هیچ محتاج این القاب نیست. فیلمنامه به رنگ ارغوان چهار سال با همین حال بر زمین نشست و ما سراغ دیگری رفتیم. تا این که در شرایطی که «نت فالش» نیاز به «حال» داشت، سراغمان آمد.

حس می‌کردم این موجود نامرئی، مثل بارداری ناخواسته در حال عرض اندام است. حس آدم خیانتکاری را داشتم که نباید دل در گرو کس دیگری داشته باشم؛ ولی او بی‌رحمانه حجم ذهن و روحم را اشغال کرد و من ناگهان فهمیدم در شهر تورنتو کانادا، آن هم در دل پروژه «نت فالش» در حال نگارش به رنگ ارغوانام. من با این حال چه کنم. می‌دانم که دوستان حرفه‌ای به ریش بنده می‌خندند و این ادا و اطوار را بازی می‌دانند.

نمی‌دانم، شاید آنها به همین وضع من دچار می‌شوند، ولی غم نان، چنان تحت فشارشان قرار می‌دهد که به روی مبارکشان نمی‌آورند و چنین است که کورتاژهای عجیب و غریب می‌کنند و سینمای ما پر است از فکرهای دو ماهه و سه ماهه که به دلیل روح حرفه‌ای ناخواسته وارد دنیای واقعی شده‌اند.

این نجوا را بلند گفتم که دوستان منتقد مدادها را تیز کنند تا مشروعیت به رنگ ارغوان را زیر نوک تیز مدادهایشان کالبدشکافی کنند. بسم‌الله.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : نامه - فرهنگی
چهارشنبه هفتم 11 1388
به یاد فهیمه محبی مدیر دایره‌المعارف تشیع
او به حق زینب زمانه بود
بابک رشنوزاده
بحث بر سر همت و اراده پولادین فاطمه فهیمه محبی، مدیر توانای دایرة المعارف تشیع است، اما در آغاز شرحی هرچند مجمل در معرفی دایرة المعارف تشیع لازم است. این اثر با حمایت مالی بنیاد اسلامی طاهر که مؤسسه‌ای وابسته به موقوفات مرحوم سید ابوالفضل تولیت، متولی آستانه حرم حضرت معصومه(س) بود، در 1360 خورشیدی شروع به کار کرد. نخستین رئیس آن دکتر مهدی محقق بود و ویراستاران آن دکتر سید احمد صدر حاج سید جوادی، استاد بهاءالدین خرمشاهی و کامران فانی بودند. پس از آنکه دکتر محقق به خواست آیت الله سید علی خامنه‌ای، برای راه‌اندازی دانشنامه جهان اسلام به آن بنیاد رفت، دکتر صدر حاج سید جوادی عهده‌دار سمت او شد و تاکنون این مرد فرهیخته و مؤمن با کهولت سن همچنان به عشق علی(ع) به مدیریت مشغول است. تاکنون از این دایرة المعارف13 جلد(از مدخل آب تا قبله) منتشر شده است.

فاطمه فهیمه محبی در 1309 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش از علمای خوش سیرت و مردم‌دار بود. در 1346 خورشیدی همسر خانم محبی که خلبان هوانیروز بود، بر اثر سانحه‌ای گویا عامدانه به شهادت رسید. پس از شهادت همسرش او با سه فرزند (دو پسر و یک دختر) تنها ماند. پسر خردسالش سعید، که آن زمان 6 ساله بود و ذکاوت فراوان داشت، مادر را مجبور به ترک ایران کرد. در سال 1352 خورشیدی خانم محبی با سعید و پسر بزرگش به لندن رفت و در آن سامان هفت سال زیست. در لندن خانه خانم محبی محل تجمع جوانان پرشور انقلابی شد که اینک برخی از آن جوانان دارای اسم و رسم سیاسی اند.

در سال 1358 خورشیدی با اخطار دولت انگلیس که تمایلی به آن جلسات نداشت، به ایران بازگشت. سعید که دریافته بود عراق قصد حمله به ایران را دارد، تحصیل را نیمه تمام رها کرد و در مرداد ماه 1359 خورشیدی به ایران رفت و به مادر پیوست. در اوان جنگ تحمیلی به جبهه رفت و... سرانجام در سال 1361 خورشیدی به درجه رفیع شهادت رسید و چه سعیدهایی جان فدا کردند که ایران، ایران بماند. خانم محبی پس از شهادت پسرش به یاری رزمندگان شتافت و بارها به جبهه رفت و در حد توان خود به ایران و رزمندگان سلحشور کمک کرد.

در بازگشت از جبهه دچار سانحه شد و چندین سال بستری بود. او با فروش یک طبقه از منزل مسکونی‌اش بنیاد خیریه "شط" را به یاد شهید سعید محبی به راه انداخت تا دانشجویان درمانده را یاری رساند، اما در همان زمان از دکتر سجادی شنید که دایرة المعارف تشیع در شرف بسته شدن است و او با سرمایه خود جلد سوم آن را منتشر کرد. از این اثر تا 1370 خورشیدی دو جلد به طبع رسیده بود. چاپ جلد سوم دو سال به درازا کشید و از آن پس این «بزرگا زن» بردبار، کار نشر این اثر را پی گرفت و به گفته خود شادروان خانم محبی در 60 سالگی که سن بازنشستگی است، او تازه شروع به کار کرده بود.

خانم محبی برای ماندگاری این اثر همه خانه‌اش را فروخت و به خانه دخترش یا احیاناً خانه خاله‌اش رفت. تاکنون هیچ نهادی به طور جدی از این مؤسسه حمایت نکرده است، جز اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند دوره از این اثر را بخرد و پس از یک سال با تخفیف بهای آن بپردازد. ما همگی نیاز به این اثر گرانبها داریم. ای کاش همه نهادها، مؤسسات فرهنگی، کتابخانه‌های عمومی و سازمان‌های گوناگون هزینه ناچیزی را صرف خرید این دایرة المعارف بکنند. خانم محبی زینب‌وار صراحت لهجه داشت به همگان نامه می‌نوشت که این کتاب به نتیجه برسد. ای کاش دست‌کم بنیاد شهید، سپاه پاسداران و بسیج و مراکز فرهنگی وابسته به آنها، به خانم محبی التفات می‌کردند، چرا که نفس انقلاب و جنگ با شهادت تنیده است و دایرة المعارف تشیع نیز حکایت شهید و شهادت است.

خانم محبی زنی تنها، اما دریا دل ،ذکر خیرش همه جا مشحون و از همه مهمتر او مادر شهید بود. او جگر گوشه‌اش را به ایران و انقلاب تقدیم کرده. تنها دلخوشی او این بود این اثر گرانقدر به سرانجام برسد و به قول خود او به یاد 16 مظلوم در 16 جلد به نتیجه برسد. خانم محبی، زینب کبری(س) و ابوالفضل عباس(ع) را نیز در کنار 14 معصوم برشمرده بود. شأن مادر شهید والاست. ای کاش همه مسئولان همت کنند که این اثر به نتیجه برسد. خانم محبی قابل ستایش است، هم همسر شهید است و هم مادر شهید و هم دوستدار تشیع ایرانی. کافی است سری به دفتر دایرة المعارف تشیع می‌زدی و می دیدی این بانوی بزرگوار چقدر دلواپس ادامه انتشار این اثر بود و چقدر از آقایان دکتر صدر حاج سید جوادی و بهاء الدین خرمشاهی و کامران فانی سپاسگزاری می کرد. سرانجام این زن دردکشیده در4 بهمن 1388 از دار دنیا رهید و ما او را آنگونه که باید در نیافتیم: «آی آدم‌ها که بر ساحل...».

بابک رشنوزاده (از مؤلفان دایره‌المعارف تشیع)
چهارشنبه هفتم 11 1388

 

 

پیش از این‌ها بهار دیگر بود، هیچ سروی زمین نمی‌افتاد
و تبر این‌چنین عزیز نبود، و درخت این‌چنین نمی‌افتاد

فصل فصل شکوه ابراهیم، جنگ جنگ بت بزرگ و خدا
گرچه نمرود بود و آتش هم، قلب‌ها از یقین نمی‌افتاد

باغ‌هامان نچیده‌تر بودند، میوه‌هامان رسیده‌تر بودند
شاخه‌ای هم اگر تبر می‌خورد میوه‌ای دستچین نمی‌افتاد

پیش از این روزگار دیگر بود، چشم‌ها سفره نمک بودند
در پی دست دوستی‌هامان مار از آستین نمی‌افتاد

کاش مثل قدیم‌ها بودیم، همه تکرار یک صدا بودیم
و صدا مثل کوه بود، کوهی که هیچ‌گاه از طنین نمی‌افتاد

کاش مثل قدیم‌ها، آری، بعد از این عیدهای تکراری
در دل سیزده‌بدرهامان حسرت هفت‌سین نمی‌افتاد

 

اسماعیل محمدپور

دسته ها : ادبی - شعر - اجتماعی
چهارشنبه هفتم 11 1388

 یا ا با الفضل ..

 

خواب دیدم یک نفر در مشک دریا می فروخت
بالها را می خرید و دستها را می فروخت
 
خواب دیدم آب بی تاب نگاهش مانده بود
او نگاهش را به یک فردای زیبا می فروخت
 
مثل باران در صدایش مهربانی غرق بود
اشکهایش را به یک لبخند صحرا می فروخت
 
او علم بر دوش با خورشید پیمان بسته بود
ماه زیبا را به تاریکی شبها می فروخت
 
گریه می کردند آنشب نخلهای نینوا
در کنار کودکی تنها که خرما می فروخت
 
خواب دیدم مشک را بر شانه اش آتش زدند
دستهایش در میان رود دریا می فروخت

 

نغمه مستشارنظامی

دسته ها : ادبی - شعر - عاشورایی
چهارشنبه هفتم 11 1388
نهایت عدل
امام علی (علیه ‌السلام):
غایَةُ الْعَدْلِ أنْ یَعْدِلَ الْمَرْءُ فی نَفْسِهِ.
نهایت عدالت آن است که آدمی با خودش به عدالت رفتار کند.
Behaving fairly towards oneself is the highest point of Justice.
غررالحکم و دررالکلم، ح 6368
دسته ها : مذهبی - احادیث
چهارشنبه هفتم 11 1388
مقررات اعطاى مدارک علمى حوزه علمیه قم

معمم بودن دائمی طلاب، شرط اعطای مدرک علمی حوزه‌های علمیه

 در گواهینامه مدارک علمى سطح سه و چهار، تصریح مى‏شود که این مدرک مخصوص کسانى است که ملبس به لباس روحانیت‏باشند. فضلا و محققان و اساتید که به فضل شهرت دارند و یا صاحب تالیفات قابل ملاحظه هستند، مى‏توانند بدون گذراندن سطح سه براى اخذ مدرک سطح چهار طبق مقررات اقدام کنند و تشخیص صلاحیت آنان و تعیین مدت مذکور در ماده 14 با شوراى عالى حوزه است.

 به گزارش سرویس اندیشه خبر آنلاین شرایط و مقررات اعطاى مدارک علمى حوزه علمیه به شرح ذیل است. متن زیر، مصوبه 214 شوراى‏عالى حوزه علمیه است که در آن، شرایط و مقررات اعطاى مدارک علمى حوزه علمیه به تصویب رسیده است .

ماده 1) به متقاضیان مدارک علمى حوزه علمیه قم که واجد شرایط باشند، در چهار سطح (سطح یک، سطح دو، سطح سه، سطح چهار) طبق ضوابط، مدرک علمى داده مى‏شود .

ماده 2) متقاضیان مدارک علمى حوزه، باید واجد شرایط ذیل باشند:

الف) داشتن پرونده در مرکز مدیریت‏حوزه یا یکى از حوزه‏ها و مدارس تحت پوشش;

ب) نداشتن سوء پیشینه . تشخیص این امر با معاونت آمار و بررسى مرکز مدیریت است;

ج) داشتن نمره قبولى در همه پایه‏ها;

د) معدل چهارده در امتحانات سال ششم براى سطح یک;

ه) معدل چهارده در امتحانات سال ششم و نهم براى سطح دو;

و) معدل چهارده در امتحانات سال ششم و نهم و دهم براى سطح سه;

تبصره) کسانى که در امتحانات حوزه، نمره قبولى را کسب کرده‏اند، اما معدل چهارده ندارند، مى‏توانند براى یک بار دیگر در امتحانات سطح مربوط ، که نیاز به معدل چهارده دارد، شرکت کنند تا در صورت تحصیل معدل چهارده، مدرک علمى و یا موضوع براى نوشتن رساله دریافت کنند .

ز) ارایه گواهى شش سال شرکت در درس خارج از دو نفر از اساتید درس خارج که مورد تایید مرکز مدیریت‏حوزه علمیه قم باشند و قبولى در مصاحبه مربوط به شش سال درس خارج و داشتن رساله سطح سه با نمره قبولى هشتاد جهت‏شرکت در سطح چهار;

ح) معمم بودن مستمر متقاضى سطح سه و چهار .

تبصره) در گواهینامه مدارک علمى سطح سه و چهار، تصریح مى‏شود که این مدرک مخصوص کسانى است که ملبس به لباس روحانیت‏باشند .

ماده 3) مدرک سطح سه و چهار در هر سال تا حد معینى اعطا مى‏شود و حد مذکور را همه ساله شوراى عالى حوزه تصویب مى‏کند .

تبصره 1) در صورتى که متقاضیان واجد شرایط، بیش از حد تعیین شده باشند، متقاضیانى که امتیاز بیشترى داشته باشند، اولویت دارند .

تبصره 2) سقف شرکت در امتحان سطح سه و چهار، دو برابر حد تعیین شده در آن سال خواهد بود .

ماده 4) کسانى که قبل از تشکیل شوراى مدیریت (سال 1360) دروس سطح را خوانده‏اند و پرونده کاملى در مرکز مدیریت نداشته و یا فاقد پرونده مى‏باشند و سن آن‏ها کمتر از سى سال نباشد، در صورتى که دو نفر از اساتید و علماى حوزه مراتب تحصیلى آن‏ها را تایید کنند، مى‏توانند در امتحان سطح سه شرکت کنند و در صورتى که رساله آنان نمره هشتاد را بیاورد، مى‏توانند، با ارایه گواهى شش سال درس خارج و قبولى در مصاحبه مربوط به آن، براى سطح چهار رساله بنویسند .

تبصره) فضلا و محققان و اساتید که به فضل شهرت دارند و یا صاحب تالیفات قابل ملاحظه هستند، مى‏توانند بدون گذراندن سطح سه براى اخذ مدرک سطح چهار طبق مقررات اقدام کنند و تشخیص صلاحیت آنان و تعیین مدت مذکور در ماده 14 با شوراى عالى حوزه است .

ماده 5) اعطاى مدرک علمى به طلاب رشته‏هاى تخصصى، براساس مقررات ذیل است:

الف) فارغ التحصیلان رشته‏هاى تخصصى، چنانچه معدل سالانه آن‏ها کمتر از شانزده نباشد، از گذراندن سطح سه معاف هستند و با موفقیت در کسب امتیاز رساله سطح چهار، مدرک علمى سطح چهار دریافت مى‏کنند . در غیر این صورت، با دارا بودن حداقل معدل چهارده مى‏توانند از مدرک علمى سطح سه استفاده کنند .

ب) طلابى که تا تاریخ تصویب این آیین‏نامه در رشته‏هاى تخصصى شرکت کرده و موفق به کسب نمره سالانه چهارده نشده‏اند، در صورت دارا بودن شرایط، مدرک معادل دریافت مى‏کنند .

ماده 6) برادران و خواهرانى که در غیر قم و استان خراسان در حوزه‏هاى مورد تایید مدیریت‏حوزه علمیه قم طبق برنامه‏هاى حوزه تحصیل مى‏کنند، نمره‏هاى قبولى آن‏ها در امتحانات کتبى ملاک شرکت در امتحانات شفاهى مدارک خواهد بود و تنها از مدارک سطح یک و دو بهره‏مند مى‏شوند و براى گرفتن مدارک سطح سه و چهار باید تحت پوشش مرکز مدیریت قرار گیرند .

تبصره) این ماده تا زمانى معتبر است که حوزه‏هاى مذکور برادران و خواهران، زیر پوشش مرکز مدیریت قرار نگرفته باشند .

ماده 7) خواهرانى که در حوزه‏هاى تحت پوشش مرکز مدیریت‏حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال دارند، لازم است‏براى دریافت مدرک علمى در هر یک از سطوح چهارگانه، شرایط مندرج در این آیین‏نامه را دارا باشند .

ماده 8) مسؤول بخش مدارک علمى، پنج نفر از اساتید و علما را به مدیر پیشنهاد مى‏کند تا پس از تایید مدیر حوزه، به عنوان هیات علمى با بخش مدارک علمى همکارى کنند .

ماده 9) موضوع رساله را هیات علمى بخش مدارک علمى مرکز مدیریت تعیین مى‏کند .

تبصره) موضوع رساله باید در باره یکى از موضوعات علوم اسلامى مانند علوم قرآن، حدیث، فقه، اصول، فلسفه، کلام، رجال و یا سایر رشته‏هاى تصویب شده در شوراى عالى باشد .

ماده 10) رساله سطح سه با نظارت استاد مشاور، و رساله سطح چهار زیرنظر استاد راهنما نوشته مى‏شود .

ماده 11) استاد مشاور و استاد راهنما و داوران، باید مورد تایید هیات علمى بخش مدارک علمى مرکز مدیریت‏باشند .

ماده 12) در تدوین رساله سطح سه، امور ذیل باید رعایت گردد:

1 - تحریر و تنقیح موضوع بحث و نقل اقوال علما در تدوین و جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى از آن‏ها نیز انسجام کامل بین مطالب رعایت‏شود .

2 - مطالب منقول رساله، مستند و با ذکر مدارک معتبر و قابل استناد باشد .

3 - از نظر آیین نگارش و جهات ادبى، در حد قابل قبول باشد .

4 - از نظر نظام تالیفى داراى مقدمه، فصل‏بندى، نتیجه‏گیرى، فهرست و منابع باشد .

5 - رساله باید نتیجه ابتکار و تحقیق خود او باشد نه تقریرات بحث گروهى و مانند آن .

6 - به زبان فارسى یا عربى باشد .

تبصره) به رساله‏هایى که به زبان عربى صحیح نوشته شود، ده امتیاز از صد امتیاز تعلق مى‏گیرد .

7 - حداقل 150 صفحه وزیرى و حداکثر دویست صفحه وزیرى باشد .

ماده 13) در رساله سطح چهار، علاوه بر شرایط یک تا شش مندرج در ماده 12، باید دو شرط ذیل نیز رعایت گردد:

1 - باید بیان قول مختار و دلیل آن، همراه با نقد قول و یا اقوال مخالف باشد، به طورى که از فضل و مراتب علمى صاحب رساله، حکایت کند .

2 - حداقل دویست و حداکثر سیصد صفحه وزیرى باشد .

تبصره 1) هر صفحه از رساله‏هاى سطح سه و چهار، باید حداقل حاوى 250 کلمه باشد .

تبصره 2) در صورتى که یک موضوع، بنابه تشخیص واحد مدارک علمى، کشش علمى این مقدار را نداشته باشد، مى‏تواند، دو موضوع و یا بیشتر در اختیار متقاضیان قرار گیرد .

ماده 14) حداقل زمان نوشتن رساله سطح سه از تاریخ گرفتن موضوع، یک سال و حداکثر دو سال است و براى نوشتن رساله سطح چهار، حداقل دو سال و حداکثر سه سال است .

ماده 15) رساله‏هایى که قبلا تحت عنوان کتاب، رساله، جزوه، مقاله، پایان‏نامه علمى، چاپ و یا در جاى دیگر به عنوان رساله مدارک علمى مطرح شده باشد، پذیرفته نمى‏شود .

ماده 16) رساله در صورتى براى داورى پذیرفته مى‏شود که در سطح سه مورد تایید استاد مشاور و در سطح چهار مورد تایید استاد راهنما قرار گرفته باشد .

ماده 17) بخش مدارک علمى، باید در مدت زمانى که شوراى عالى حوزه تعیین مى‏کند، نظر خود را در باره آن اعلام کند، مگر اینکه نویسنده رساله درخواست تاخیر کند .

ماده 18) نویسنده رساله، باید در جلسه دفاعیه‏اى که سه نفر داور حضور دارند، از رساله خود دفاع و نمره لازم را کسب کند .

تبصره) استاد مشاور یا استاد راهنما مى‏توانند یکى از دوران باشند .

ماده 19) رساله‏هاى سطح سه، براساس سه درجه، عالى، خوب، متوسط و در سطح چهار در دو درجه عالى و خوب ارزیابى مى‏شود .

تبصره) درجه عالى از نود تا صد امتیاز، خوب از هشتاد تا 89 امتیاز، متوسط از هفتاد تا 79 امتیاز است و نمره کمتر از هفتاد امتیاز، نمره قبولى محسوب نمى‏شود .

ماده 20) هرگاه رساله‏اى در بار اول، امتیاز لازم را کسب نکند (مشروط به اینکه کمتر از پنجاه امتیاز نیاورد) براى بار دیگر به او فرصت داده مى‏شود تا اشکالات رساله خود را رفع و آن را تکمیل کند و پس از گذشت‏حداقل یک سال، جهت طرح در جلسه داورى ارایه دهد و اگر در طرح مجدد نیز موفق به کسب امتیاز نشود، پس از گذشت پنج‏سال و براى آخرین بار مى‏تواند اقدام به اخذ موضوع کند .

ماده 21) مدارک علمى با امضاى مدیر حوزه و مسؤول بخش مدارک مرکز مدیریت اعتبار دارد .

ماده 22) بخش مدارک علمى حوزه موظف است‏به استعلام‏هایى که در مورد مدارک افراد مى‏شود، ظرف حداکثر دو هفته پاسخ دهد و اعتبار آن‏ها را مشخص کند .

ماده 23) مواردى که نسبت‏به داوران، مشاوران، راهنمایان و رساله‏هاى علمى در این آیین‏نامه پیش‏بینى نشده، توسط هیاتى مرکب از مدیر حوزه، مسؤول بخش مدارک و سه نفر از هیات علمى بخش مدارک، بررسى و در باره آن‏ها تصمیم‏گیرى مى‏شود .

 

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : مذهبی - خبر - فرهنگی
سه شنبه ششم 11 1388

طنز/ وزارت راه و ترابری و کشتار جمعی

 شکیبا، شهرام  - چندوقتی است که سازمان هواپیمایی کشور یک دستورالعمل جدید به دفاتر خدمات مسافرتی و شرکت‌های هواپیمایی داده است. مطابق این دستورالعمل دیگر دفاتر حق ندارند نام و نوع هواپیما را به مشتریان و مسافران اعلام کنند.

1- بنده به شدت با دستورالعمل مذکور مخالفم. بالاخره بنده حق دارم بدانم که قرار است با چه هواپیمایی سقوط کنم. مردم حق دارند نوع مرگشان را بدانند. بالاخص وقتی که دارند پولش را هم می‌پردازند.

2- این عمل سازمان هواپیمایی کشور مصداق غش در معامله است که کافة علما آن را حرام می‌دانند. برای روشن‌تر شدن موضوع مجبورم مثال بزنم. شما کلی پول، وقت و هزینه و احساسات صرف می‌کنید تا همسر محترمه‌تان را با توپولف بفرستید مشهد (در واقع آن دنیا) اما می‌بینید او را با بوئینگ صحیح و سالم در مشهد پیاده کرده‌اند و همه‌چیز بر باد رفته.

3- تازه اخیراً توپولف‌ها هم درست و دقیق عمل نمی‌کنند. نمونه‌اش همین توپولف آخری که عوض آتش گرفتن بالای ابرها و سقوط افتخارآمیز، در مشهد به زمین نشست و آنجا آتش گرفت و کلی امید و آرزو را بر باد داد. به قول «ه‍.. ا. سایه»:
یکدم نگاه کن که چه بر باد می‌دهی
چندین هزار امید بنی‌آدم است این

4- البته جور سازمان هواپیمایی کشور در کشتن مسافران را راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران کشید و قطار «تهران- مشهد» به شکل موفقیت‌بار و افتخارآمیزی از خط خارج شد و جماعتی را به کشتن داد.

5- خواهشمندم اگر تغییری در وظایف سازمان‌های زیرمجموعة وزارت راه صورت گرفته، جهت شفاف‌سازی و روشنایی اذهان عموم، ‌هرچه سریع‌تر به اطلاع مردم قهرمان برسانید تا مردم برای یک مردن ساده، سفیل و سرگردان نمانند بین انتخاب سفر با هواپیما و قطار.

6- نکتة خوشمزة ماجرای آتش گرفتن توپولف این بود که فردای روز حادثه همة روزنامه‌ها صدایشان درآمده بود، ولی تنها «وطن‌امروز» بود که با دیدی کاملاً ماوراء‌الطبیعی به ماجرا نگریست و تیتر زد: «معجزه در فرودگاه مشهد» و نمردن مردم را در توپولف معجزه (!) دانست. بدین وسیله از ایشان بسیار ممنونیم و از قوة‌قضائیه می‌خواهیم که به طور کلی و با جدیتی خاص با همه‌چیز برخورد قاطع نماید.

7- با توجه به اینکه در شرایط کنونی هواپیما و قطار به گونه‌ای وسیلة کشتارجمعی به حساب می‌آید، تقاضا می‌کنم نام «وزارت راه و ترابری» به وزارت «راه و ترابری و کشتار‌جمعی» تغییر یابد.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
سه شنبه ششم 11 1388

 

خیره است چشم‌ِ خانه به چشمانِ مات من
خالی است بی‌صدا و سکوتت حیات من

دل می‌کنم به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیز‌تر از خاطرات من

آیات سجده‌دار خدا چشم‌های توست
ای سوره مغازله، ای سور و سات من!

حق‌السکوت می‌طلبند از لبان تو
چشمان لاابالی و لب‌های لات من

 شاعر شدن بهانه تلمیح کهنه‌ای‌ست
تا حافظ تو باشم، شاخه نبات من!

شکر خدا که دفتر من بی‌غزل نماند
شد عشق نیز منکری از منکرات من

محمدمهدی سیار

دسته ها : ادبی - شعر
سه شنبه ششم 11 1388
X