دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1812338
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

پیام تسلیت رهبر انقلاب

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی رحلت عالم پارسا و بزرگوار مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید مرتضی نجومی را تسلیت گفتند.


به گزارش واحد مرکزی خبر ، متن پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

رحلت عالم پارسا و بزرگوار مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید مرتضی نجومی رحمت الله علیه را به عموم ارادتمندان ایشان مخصوصاً جامعه علمی و هنری و مردم وفادار کرمانشاه، آن خطه صفا و جوانمردی و به خاندان مکرم ایشان تسلیت می گویم. این فقیه اخلاقی و مردمی که در عین حال هنرمندی چیره دست و نام آور بودند، در طول سالیان اقامت خود در کرمانشاه در جایگاه عالمی عامل و وظیفه شناس در خدمت تربیت دینی و اخلاقی مردم آن مرز و بوم و در دوران انقلاب، در پیشبرد هدفهای نظام جمهوری اسلامی، تلاش ارزنده و شایسته ئی کرده و همواره در صراط مستقیم انقلاب پای فشرده و زحماتی متحمل شدند.

فقدان ایشان برای آن استان و بخصوص جوامع علمی و هنری آن خسارتی است که از خداوند متعال جبران آنرا مسألت می کنم. رحمت و غفران الهی ارزانی آن روح با صفا و با اخلاص باد.

سید علی خامنه ای

27 ، آبان ، 1388

زندگینامه

حجت الاسلام والمسلمین نجومی در سال 1307 در کرمانشاه متولد شد و تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در این شهر به پایان رساند .

وی علوم حوزوی را نزد پدر ، استادان گرانقدری چون آقامیرزا ابراهیم پور معتمد، حاج سید محمود معصومی لاری و حاج شیخ حسن حاج آخوند و مدتی نیز در کربلا و نجف به اتمام رساند و به درجه اجتهاد رسید.

وی در مبارزات ضد رژیم ستمشاهی هدایت اصلی جریان انقلاب اسلامی در کرمانشاه را بر عهده داشت .

از آثار نجومی می توان به مجموعه عکسی ازآثارخطی ایشان ، چند رساله بعد معنوی هنر خط ، التصویر و التمثیل ، الغناء ، النجاسه الخمر ، تفسیر سوره مومن و رساله ای در تعظیم شعائر اسلامی اشاره کرد.

نجومی که از استادان بزرگ هنرخوشنویسی و عضو فرهنگستان هنرجمهوری اسلامی است ، در سال 1381 بعنوان چهره ماندگار کشور در عرصه هنر خوشنویسی معرفی شد.

وی از عالمان برجسته معاصر، مفسر قرآن کریم و اندیشمندی فرزانه بود که در هنر خوشنویسی نیز سرآمد هنرمندان جهان اسلام و در خط زیبای ثلث بی نظیرترین هنرمند معاصر به شمار می آمد.

از وی سه فرزند پسر و سه فرزند دختر به یادگار مانده است.
منبع : آینده
چهارشنبه بیست و هفتم 8 1388
صیادی که جان 22 نفررانجات داد
رستمی پس از دو ساعت تلاش، ایثار و از خود گذشتگی و بدون هیچگونه چشمداشتی این تعداد از مسافران را از آب گرفته و با قایق خود سالم در ساحل امن خلیج فارس و بندر صیادی گناوه پیاده نمود .
خلیج فارس: رییس اداره بنادر صیادی شیلات استان بوشهر اعلام کرد: ظهراب رستمی از صیادان قایق دار گناوه ای همان فردی است که در جریان غرق شدن اتوبوس دریایی خارگ- گناوه با فداکاری جان 22 نفر را نجات داد.

علیرضا زارع افزود: جمعه 3 هفته پیش در یک روز طوفانی این صیاد با اقدامی خداپسندانه و بی نظیر با قایق خود جان 22 نفر از 25 مسافر اتوبوس دریایی خارگ را که بر اثر طوفان و برخورد موج منهدم و واژگون شده بود، در 4 مایلی گناوه نجات داد.

به گفته وی، رستمی پس از دو ساعت تلاش، ایثار و از خود گذشتگی و بدون هیچگونه چشمداشتی این تعداد از مسافران را از آب گرفته و با قایق خود سالم در ساحل امن خلیج فارس و بندر صیادی گناوه پیاده نمود .

رییس اداره بنادر صیادی شیلات استان درخواست کرد: مسئولین سیاسی استان ، خصوصا مسئولین و متولیان امر دریانوردی که وظیفه نجات از نظر قانونی بر عهده آنها می باشد به نحو شایسته ای از این فرشته نجات تقدیر معنوی و مادی به عمل آورند تا انگیزه ایثار و گذشت در بین همه دریانوردان توسعه باید.

گفتنی است در جریان این حادثه دریایی 3 نفر جان خود را از دست دادند.
منبع : فردا
دسته ها : خبر - حوادث
چهارشنبه بیست و هفتم 8 1388
 یا صاحب الزمان ...

 

 

دست تو باز می کند پنجره های بسته را

 

هم تو سلام می کنی رهگذران خسته را

 

دو باره پاک کردم و به روی رف گذاشتم

 

آینه ی قدیمی غبار غم نشسته را

 

پنجره بی قرار تو کوچه در انتظار تو

 

تا که کند نثار تو لاله ی دسته دسته را

 

شب به سحر رسانده ام دیده به ره نشانده ام

 

چشم به راه مانده ام جمعه عهد بسته را

 

این دل صاف کم کمک شدست سطحی از ترک

 

آه شکسته تر مخواه آینه شکسته را...

 

 

سهیل محمودی

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
چهارشنبه بیست و هفتم 8 1388

آیت الله موسوی اردبیلی:به عنوان دومین بسیجی کشور انتظار دارم بسیج و سپاه وارد سیاست و اقتصاد نشوند

آیت الله موسوی اردبیلی گفت : ما بسیار مصر هستیم که بسیج و سپاه همواره پاک بماند و مورد تهمت قرار نگیرد.

به گزارش ایسنا این مرجع تقلید در دیدار سردار سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان این که من دومین فردی بودم که عضو بسیج شدم گفت : ما پیوسته با جان و دل همراه سپاه و بسیج بوده ایم و از دستاوردهای آنان بسیار خوشحال می شویم .
ایشان با اشاره به این که من تاریخ زنده انقلاب اسلامی هستم اظهار کرد : ما بسیار مصر هستیم که سپاه و بسیج پاک بماند و به گونه ای رفتار نشود که این دو نهاد مقدس مورد تهمت قرار گیرند.
ایشان ادامه داد : این دو نهاد باید به راه خود که در واقع در راه خدا بودن است ادامه دهند و وارد میدان های سیاسی و اقتصادی نشوند زیرا این دو میدان تهمت آور بوده و چه کار انجام شود و چه نشود تهمت آور است .
آیت الله موسوی اردبیلی با بیان این که باید مواظب بود که آبروی سپاه و بسیج لکه دار نشود گفت : بسیج و سپاه نعمت های خداوند هستند و باید مواظب باشیم .
این مرجع تقلید با اشاره به این که در دنیا از ابتدا زننده و خورنده وجود داشته است گفت : بسیاری از این افراد از دنیا رفته اند; اما آنچه که باقی مانده اسم ها بوده است .
ایشان با اشاره به وجود گرانی در کشور بیان کرد : ما باید سعی کنیم که پیوسته در کنار مردم باشیم و برای آن ها خدمت رسانی کنیم .
 منبع : خبر آن لاین

دسته ها : خبر - سیاسی
چهارشنبه بیست و هفتم 8 1388

 یا جواد الائمه ...

 

کجاست زنده‌دلی، کاملی، مسیح دمی

که فیض صحبتش از دل برد غبار غمی

خلیل بت‌شکنی کو که نفس دون‌ شکند

که نیست در حرم دل به غیر از صنمی

زکید چرخ در آن دور گشت نوبت ما

که نیست ساقی ایام را سر کرمی

زمانه خرمن دانش نمی‌خرد به جوی

بهای گنج هنر را نمی‌دهد درمی

مباد آنکه شود سفله‌ خوی کامروا

که هر زمان کند آغاز فتنه و ستمی

گذشت عمر و دریغا نداد ما را دست

حضور نیم‌شبی و صفای صبحدمی

قسم به جان عزیزان به وصل دوست رسی

اگر از این تن خاکی برون‌نهی قدمی

خلاف گوشه‌نشینان دلشکسته مجوی

که نیست جز دل این قوم دوست را حرمی

غم زمانه نخور ای رفیق، باده‌ بنوش

که دور چرخ نه جامی گذاشته نه جمی

ز بی‌نوایی و دولت، غمین و شاد مباش

که در زمانه نماند گدا و محتشمی

ز اشتیاق بلند آستان شه، هر شب

فراز عرش فرازم زه آه خود علمی

به خلق آنچه رسد فیضی ز آشکار و نهان

زبحر جود شه دین، جواد، هست نمی

محمدبن‌علی تاسع ائمه، تقی

که بحر همت او هست بی‌کرانه یمی

بدان خدای که باشد زکلک قدرت او

نقوش دفتر هستی ماسوا رقمی

که با ولای شفیعان حشر، احمد و آل

«محیط» را نبود از گناه خویش غمی

شهان کشور نظمیم ما ثناگویان

اساس سلطنت ماست دفتر و قلمی

 

محیط قمی

دسته ها : ادبی - مذهبی - شعر
چهارشنبه بیست و هفتم 8 1388
غریب بغداد
به مناسبت شهادت امام جواد(ع)
الف) سیماى جواد الائمه در یک نگاه

امام محمدبن على علیه السلام جوادالائمه نهمین امام از اهل‌بیت علیهم السلام است. القابى که براى آن امام برشمرده‏اند و هر یک گویاى بُعدى از شخصیت آسمانى حضرت است، عبارت‏اند از: «مختار، مرتضى، متوکل، متقى، زکى، تقى، منتجب، مرتضى، قانع، جواد، عالم ربانى، منتجب المرتضى و ...» مشهورترین لقب امام، «جواد» است.

کنیه‏ هاى حضرت نیز عبارت‏ اند از: ابو جعفر ثانى و ابو على.

ایشان در حالى که 25 سال از عمرش مى‏گذشت سال 220 هجری شهید شد.

اینک که در آستانه شهادت جانگداز آن امام قرار گرفته‏ایم، به بازخوانى گوشه‏هایى از دوره امامت تا لحظه شهادت مى‏پردازیم.

ب) رنج‌هاى امام جواد علیه السلام

امام جواد علیه السلام از همان آغاز امامت ‏با سیل رنج‌ها رویرو بود؛ مشکلاتى که گاه از سوى حاکمان، زمانى از طرف کارگزاران و منسوبین به طاغوت‌ها و گاهى از سوى جاهلان، متعصبان، گروه‌هاى انحرافى و ... ایجاد مى‏شد. اینک نمونه‏هایى را مرور مى‏کنیم:

1 . شکستن حریم امامت

محمدبن ریان مى‏گوید: مامون به هر حیله‏اى متوسل مى‏شد تا بر امام نفوذ کند، اما ممکن نمى‏شد، تا این که این فرصت هنگام ازدواج دخترش با امام به دست آمد .

وقتى مى‏خواست دخترش، ام فضل را به خانه امام جواد علیه السلام بفرستد، زیباترین کنیزکان خود را طلبید و به هر یک جامى که داخل آن گوهرى بود، داد تا وقتى در جایگاه نشست، از او استقبال کنند، اما حضرت به هیچ یک توجهى نکرد. در آنجا مردى بود که مخارق نامیده مى‏شد و صاحب صدا و عود و ضرب بود، مامون او را طلبید. مخارق گفت: اگر به چیزى از امور دنیا مشغول باشد، من براى مقصود شما کفایت مى‏کنم. آن گاه رو به روى امام نشست، وقتى توجه همه را جلب نمود، شروع به نواختن کرد. امام دقایقى بى توجهى کرد و ناگهان سر برداشت و فرمود: «اتق الله؛ از خدا بپرهیز» مخارق چنان از فریاد امام وحشت کرد که ساز و عود از دستش افتاد.

وقتى مامون از دلیل آن حالت پرسید، گفت: از وقتى ابوجعفر بر سرم فریاد کشید، وحشتى مرا فرا گرفت که هرگز از جانم بیرون نمى‏رود. (1)

2 . تهمت مستى و ...

فضاى تنگ و خفقان آلود حاکم بر جامعه چنان امام و یارانش را در تنگنا قرار داده بود که گاه افراد وابسته به طاغوت به آن حضرت توهین‌هاى سنگینى مى‏کردند و امام تنها به شکوه به درگاه الهى بسنده مى‏کرد. از جمله، عمر از خاندان فرج که با چپاول و رشوه و دزدى ثروت زیادى فراهم آورده بود و در حکومت‏ بنى عباس نفوذ داشت، مدتى فرماندار مدینه شد و در همان زمان نسبت ‏به خاندان نبوت خشونت‏ به خرج مى‏داد و کار را به جایى رساند که به امام گفت: به گمانم تو مست هستى! امام جواد علیه السلام در مقابل این گستاخى تنها به درگاه الهى پناه برد و فرمود: «اللهم ان کنت تعلم انى امسیت لک صائما فاذقه طعم الخرب و ذل الاسر؛ خدایا! چنانچه تو مى‏دانى امروز براى تو روزه بودم، پس طعم غارت شدن و خوارى اسارت را به او بچشان.»

طولى نکشید که در سال 233 هجری متوکل بر او غضب کرد و دستور داد 120 هزار دینار به عنوان مالیات و 150 هزار دینار از برادرش بگیرند و دستور داد او را به بغداد بردند و همان جا در اسارت، مُرد. (2)

3 . توطئه قتل به اتهام خروج

قطب راوندى نقل مى‏کند: معتصم تعدادى از وزرایش را فرا خواند و گفت: بر علیه محمد بن على علیه السلام نزد من شهادت دروغ دهید و بنویسید که مى‏خواهد قیام کند. آن گاه امام را خواست و گفت: تو علیه من توطئه کرده‏اى! امام فرمود: «والله ما فعلت ‏شیئا من ذلک؛ به خدا سوگند! من چنین کارى نکرده‏ام.»

مامون بر وجود شاهدان پاى فشرد. امام هم دستش را بلند کرد و عرض کرد: «اللهم ان کانوا کذبوا على فخذهم؛ خدایا اگر بر من دروغ بسته‏اند، آنها را بگیر.» در آن لحظه ایوان لرزید و هر یک از اطرافیان معتصم که بر مى‏خاست، بر زمین مى‏افتاد. معتصم عرض کرد: «یا ابن رسول الله! انى تائب مما فعلت فادع ربک ان یسکنه؛ اى پسر رسول خدا! از آنچه کردم، توبه نمودم. از پروردگارت بخواه که آن را آرام سازد.» این بار امام دست ‏بلند کرد و عرض کرد: «اللهم سکنه و انک تعلم انهم اعداؤک و اعدائى؛ خدایا! آرامش ساز و تو مى‏دانى که آنها دشمنان تو و من هستند.» در پى این دعا آرامش به ایوان بازگشت. (3)

ج) اخبار شهادت امام جواد علیه السلام

وقتى ابوجعفر به دنیا آمد، امام رضا علیه السلام به یارانش فرمود: «در این شب براى من فرزندى شبیه موسى بن عمران به دنیا آمد که شکافنده دریاهاست، [و شبیه عیسى بن مریم] مادرش مقدس است و پاک و پاکیزه خلق شد. به جان پدر و مادرم شهیدى مى‏شود که اهل آسمان بر او مى‏گریند. از روى خشم کشته مى‏شود و خدا بر قاتل او خشم مى‏گیرد؛ پس [قاتل او] نمى‏ماند مگر اندکى تا این که خدا عذاب دردناک و عقاب شدید را به سوى او مى‏فرستد.»

اسماعیل بن مهران مى‏نویسد: وقتى ابوجعفر علیه السلام از مدینه به بغداد براى بار اول مى‏خواست ‏برود، گفتم: من بر شما مى‏ترسم. با چهره‏اى گشاده، فرمود: غیبت من در این سال نیست. وقتى بار دوم به سوى معتصم مى‏رفت، گفتم: شما مى‏روید، بعد از شما امامت ‏با کیست؟ حضرت جواد علیه السلام گریست و فرمود: «بعد از من امر امامت مربوط به فرزندم على علیه السلام است.» (3)

د) چگونگى شهادت امام جواد علیه السلام

سابقه خباثت و دشمنى معتصم، خلیفه عباسى، نشان مى‏دهد که دستور قتل توسط وى صادر شده است؛ این موضوع به قدرى روشن بود که مسعودى مى‏نویسد: «وقتى امام جواد علیه السلام از مکه به عراق بازگشت، معتصم و جعفر بن مامون دائما در تدبیر و دست ‏به کار چاره‏اى براى قتل او بودند.» خلیفه که از کینه ام فضل نسبت‏ به امام خبر داشت و مى‏دانست که ام فضل از او صاحب فرزند نشده است، در انگور سم ریخت و ام فضل با تعریف و تمجید آن را به امام داد و حضرت خورد. امام در اثر مسمومیت در بستر افتاد و سرانجام به شهادت رسید. (4)

پی نوشتها:

1)مناقب ابن شهرآشوب، ج‏4، ص‏396.

2) بحار الانوار، ج‏50، ص‏62 و 221.

3) کافى، ج‏1، ص‏323.

4) بحار الانوار، ج 5، ص‏16.

منبع: عابدی، محمد، نشریه مبلغان، شماره 49.
منبع : تابناک
دسته ها : مذهبی - مقالات
چهارشنبه بیست و هفتم 8 1388

بنگر چگونه‌ای
امام جواد (علیه السّلام):
وَاعلَم أنَّکَ لَن تَخلُوَ مِن عَینِ اللهِ فَانظُر کَیفَ تَکُونُ.
بدان که تو از چشم خدا پنهان نیستی، پس بنگر که چگونه‌ای.
Be aware, you are not concealing from God’s eye, so see how you are.
دسته ها : مذهبی - احادیث
چهارشنبه بیست و هفتم 8 1388

 غزل

 

بر ما چه رفته است که دل مرده ایم ما
دل را به میهمانی غم برده ایم ما

گل ها ی زرد دسته به دسته شکفته اند
بر ما چه رفته است که پژمرده ایم ما

سبزیم اگرچه مثل سپیدارهای پیر
سهم کلاغ های سیه چرده ایم ما

شاید به قول شاعر لبخندهای تلخ
یک مشت خاطرات ترک خورده ایم ما

باور کنید هیچ دلی را در این جهان
نشکسته ایم ما و نیازرده ایم ما

گفتی پناه می بر ی از بی کسی به چاه
ای بغض ناصبور مگر مرده ایم ما ؟

سعید بیابانکی

دسته ها : ادبی - شعر
سه شنبه بیست و ششم 8 1388

عشق

تو نیستیّ و کسی نیست در حوالی عشق

ببین چه آوردی بر سر اهالی عشق

تو نیستی و کسی نیست تا افاقه کند

برای آغوش و بازوان خالی عشق

همین که ابر نبارد از اعتصاب غمت

همین که قلب کویر و دل سفالی عشق،

ترک ترک به خداوند التماس کند

همین خودش یعنی مرگ احتمالی عشق

نه! التماس هم از او گمان ندارم هیچ

چنین که ایمان آورده ام به لالی عشق

تو نیستی و سکوت آخرین حضور صداست...

صدای فاتح! پژواک پر توالی عشق!

به جست و جوی تو پاپیچ کوه و دره شدیم

کجاست مقصد این جاده شمالی عشق؟...

 

سودابه مهیجی

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
سه شنبه بیست و ششم 8 1388

شاید این اوست...

گفته ام با دلم «خواهد آمد»
تا دلم با چه رنگش بنامد
گفته ام: خواهد آمد سوارت
نیست بیهوده این انتظارت
روزی از روزها خواه و ناخواه
یک نفر خواهد آمد از این راه
آن که صید کمند شهابش
بسته توری ماهتابش...
سالیانه دلم منتظر بود
اینک آن روز آن روز موعود
گنگ و مبهم درون غباران
زان سوی شاهراه سواران
پیش می آید آنک سواری
شاید این اوست – این اوست آری!
 حسین منزوی
دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
سه شنبه بیست و ششم 8 1388

بازیگر نقش جهان در دلنوازان: قهر نکردم، آنفلوآنزا گرفته بودم

 «جهان از دلنوازان قهر کرده است» این شایعه‌ای بود که از هفته گذشته و با نزدیک شدن به پایان سریال در برخی محافل خبری مطرح و بعد هم دهان به دهان در میان مخاطبان این مجموعه پیچید.

وطن امروز نوشت:
براساس استدلال طرح‌کنندگان این شایعه، فلاحی‌پور از بزرگ‌نمایی بازیگران «دلنوازان» شاکی بوده و ادعا کرده که حرمت بازیگری او در نگارش فیلمنامه این مجموعه نادیده گرفته شده است و تنها چیزی که در این سریال به چشم می‌آید بازیگران جوان آن هستند(!!) احتمالاً بر همین اساس هم پرویز فلاحی‌پور با گروه قطع همکاری کرده و از ادامه حضور در پروژه انصراف داده است.

همچنین بودند کسانی که همین خبر را به اختلافات مالی بر سر دستمزد، مستدل کرده و آن را موجب دلگیری فلاحی‌پور از «دلنوازان» دانستند. یکشنبه‌شب و با پایان ناگهانی کاراکتر «جهان» در داستان «دلنوازان» و کشته شدن او احتمال صحت این شایعات و اختلافات در ذهن مخاطبان قوت گرفت و حتی برخی پایان سریال را متأثر از این حاشیه‌ها و زودتر از موعد مقرر دانستند، اما اصل ماجرا گویا صورت دیگری داشته است.

پرویز فلاحی‌پور در گفت‌وگو با «وطن امروز» درباره کشته شدن «جهان» در سریال و پایان نقشش می‌گوید: من متاسفانه چند هفته‌ای است مبتلا به آنفلوآنزای نوعA شده‌ام و حال خیلی بدی دارم. اصلا در شرایطی نبودم که بخواهم بازی‌ در این مجموعه را ادامه دهم. من حتی در پاسخ به اصرارهای پیاپی آقای مهام (تهیه‌کننده مجموعه) مبنی بر ادامه حضورم در سریال، به ایشان گفتم بیایند حال مرا ببینند، من تمام بدنم درد می‌کرد و قادر به حرکت نبودم و به خاطر تزریق انواع و اقسام آمپول‌ها تمام دستم سوراخ‌سوراخ شده بود! بازیگر نقش«جهان» در پاسخ به این سؤال که آیا از ابتدا قرار بود جهان کشته شود یا این تغییر در پایان‌بندی به‌ دلیل وضعیت او بوده ‌است، گفت: پایان نقش من به شکل دیگری بود و قرار نبود که در نهایت کشته بشوم، اما روال عادی داستان در نسخه فعلی تغییر چندانی نکرده است.

وی درباره حضور پررنگ‌تر بازیگران جوان و نقش بیشتر آنها نسبت به بازیگران پیشکسوت در مجموعه که برخی آن را محور اختلافش با گروه تولید «دلنوازان» اعلام کرده بودند هم گفت: من از حضور جوانان در این سریال راضی هستم و به نظرم حدیث میرامینی و شاهرخ استخری حضور خیلی خوبی داشته‌اند.

این حرف‌ها که درباره من گفته شده ساخته ذهن و توهم یک سری افراد است که من اصلا نمی‌دانم از کجا این حرف‌ها را درمی‌آورند. اصلا چرا من باید در این‌باره حساسیت از خودم نشان دهم، من که اسمم اول عنوان‌بندی آمده و عملا نقش یک سریال هستم. با وجود تمام این اظهارات اما فلاحی پور به طور قاطع وجود اختلافات را رد نکرد و چنین اختلاف سلیقه‌هایی را طبیعی دانست و گفت: من برای شخصیت‌پردازی‌ها با عوامل کار اختلاف سلیقه داشتم اما این اختلاف سلیقه دلیل بر دعوا و درگیری نیست. آقای سهیلی‌زاده از دوستان من است همین طور آقای مهام و محمدی، ما فقط سر شخصیت‌پردازی‌ها با هم مشکل داشتیم و به نظرم این تضارب سلیقه‌ها موجب بهتر شدن کار می‌شود.

در حال حاضر هم از برخورد مردم و اینکه سریال «دلنوازان» با اقبال عمومی مواجه شده است، خوشحالم. امیدوارم که سلیقه مردم در آینده ارتقا پیدا کند و جایگاه‌ یک سریال را در قیاس با دیگر سریال‌ها بدانند.

 

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : گفتگو - هنری - فرهنگی
سه شنبه بیست و ششم 8 1388
X