دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1812190
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
ستاد آیتی در گفت و گو با خبرآنلاین

ارتباط نسل جدید با نخبگان منقطع شده است

 آیتی، عبدالحمید  - مردی که از سال 1329 در مسیر تحقیق و ترجمه کتب علوم عربی و پرورش شاگردان دیروز و استادان امروز نقش والایی داشته است، کسی نیست جز استاد عبد المحمد آیتی.

 چهره ماندگار ادبیات و ترجمه در ایران که این روزها در سن کهن سالی به سر می برد و هنوز دست از نگارش و ترجمه بر نداشته است. گفت و گوی کوتاه ما را درباره نخبگی و وضعیت نخبگان، با این استاد برجسته می خواند:

تعریف شما از نخبه چیست ؟
نخبه یعنی انتخاب شده و به نظر من یکی از ویژگی های نخبه این است که باید از دیگران پرکارتر باشد. نخبه فعال در صحنه جامعه است. کسی که باید متن جامعه را راهبری کند.

خیلی ها از نخبه، یک چهره در حاشیه می شناسند. چرا؟
فرد نخبه حتی اگر در کنج خانه مشغول تحصیل و تحقیق باشد باید اثر کارش در متن جامعه نمایان شود. در بیداری مردم ، هدایت افکار عمومی و تربیت افراد موثر باشد.

ارزیابی شما درباره نقش نخبگان امروز در جامعه چیست؟
فعال نیستند. کارهای موثر فراوانی انجام شده اما هدایت شده و برنامه ریزی شده نیست. با وضعیت مطلوب خیلی فاصله داریم.

ارتباط نسل جدید با نخبگان را چگونه می بینید؟
ضعیف است. منقطع شده. کمتر این روزگار جوان ها به سراغ اهل علم و تفکر و تحقیق می روند. در گذشته این طور نبود. این ارتباط حلقه های فراوانی داشت.

دسته ها : گفتگو - فرهنگی
چهارشنبه بیست و پنجم 9 1388

کتاب‌هایی که نه به درد دنیا می‌خورند، نه به درد آخرت

 رحماندوست، مصطفی  - این گفت‌وگوی کوتاه را علی چنگیزی با مصطفی رحماندوست انجام داده است که آن را در وبلاگ مهمان قرار داده‌ایم:

به نظر شما به ادبیات کودک و نوجوان بومی رسیده‌ایم؟

آره رسیده‌ایم. چند وقتی هست که رسیده‌ایم. همین که در کشور تالیفاتی مثل شعر قصه و رمان داریم که در حد مسابقه کتاب سال هستند؛ یعنی ما ادبیات کودک و نوجوان بومی داریم.

آیا شاخصه‌های جهانی شدن را در ادبیات کودک و نوجوان داریم؟

در بعضی‌ها بله. نوشته‌ها و قصه‌هایی هستند که شاخصه‌های جهانی شدن را دارند. البته تعدادشان زیاد نیست. اما سالی سه چهار کتاب در سال به زبان‌های دیگر ترجمه می‌شوند و مورد استقبال هم قرار می‌گیرند. هرچند کم است و این به دلیل مشکلاتی است که وجود دارد، ترجمه از زبان فارسی سخت است و آدم‌های کمی هستند که بتوانند این کار را انجام بدهند. هرچند به پیشرفت‌هایی هم رسیده‌ایم اما هنوز کم است.

آیا به عقیده شما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان مشکل کتابسازی داریم؟

مفصل. از حدود چهار هزار کتاب حدود دوهزار و پانصد عنوان آن یا کتاب‌های کمک آموزشی هستند، که نه به درد دنیا می‌خورند و نه به درد آخرت، یا کتاب‌های سطحی و بازاری هستند.

هنوز هم معتقدید باید به بعضی کتاب‌ها زرشک طلایی داد؟

[می‌خندد] آره، هنوز معتقدم باید علامت استاندارد به کتاب‌ها بدهیم. باید به پدر و مادر این امکان را بدهیم که کتاب خوب را از بد تشخیص بدهند.

آیا فکر نمی‌کنید کارکترهای داستان‌های کودکان و نوجوان ایران قافیه را به کارکترهای فرنگی باخته‌اند؟

نه، معتقدم هنوز به این نقطه نرسیده‌ایم. هنوز خانواده‌های ایرانی کارکترهای خودمان را بیشتر می‌پسندند. برای مثال من یک کتاب نوشته‌ام شامل پنجاه شصت قصه کوتاه برای بازی با انگشت که اتفاقا خیلی مورد توجه خانواده‌های ایرانی قرار گرفته است و حتا به سوئدی و انگلیسی هم ترجمه شده است.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : گفتگو - فرهنگی
شنبه بیست و یکم 9 1388

اظهارنظر میرحسین در باره اهانت به تصویر امام (ره)/ هرکس محبتی به من دارد این کار را جایزنمیداند

مهندس میرحسین موسوی پاره کردن عکس امام در جریان وقایع 16 آذر را کاملا مشکوک و یک اقدام ضدانقلابی دانست .

وی در پاسخ به این سئوال روزنامه جمهوری اسلامی که موضع شما درباره پاره شدن عکس امام و نشان دادن صحنه اهانت به عکس امام از سیمای جمهوری اسلامی و تلویزیون های بیگانه چیست گفت : حضرت امام خمینی احیاگر دین در قرن حاضر و بیدارگر بزرگ ملت ها برای مبارزه با مستکبران است . ایشان به گردن همه ملت ها به ویژه ملت های مسلمان و مردم ایران حق بزرگی دارند و قطعا هیچ انسان منصف و مومنی به خود اجازه نمی دهد چنین اهانتی به عکس ایشان بکند.
میرحسین موسوی افزود : کسانی که به اینجانب محبتی دارند هرگز کوچکترین اهانت به حضرت امام خمینی را جایز نمی دانند و حفظ حرمت امام را واجب می دانند. اطمینان دارم که دانشجویان هرگز دست به چنین ساختارشکنی هائی نمی زنند زیرا همه میدانیم که دانشجویان به امام عشق می ورزند و حاضرند برای آرمان های امام جان فشانی کنند.
مهندس موسوی گفت : اطلاعات دقیقی درباره اینکه اصولا چنین کاری صورت گرفته باشد ندارم کما اینکه درباره عاملان این اقدام ساختارشکنانه نیز اطلاعات روشنی نداریم ولی بهرحال اگر چنین کاری صورت گرفته باشد این یک اقدام مشکوک است و پخش آن صحنه ضدانقلابی از سیمای جمهوری اسلامی نیز اقدام نادرستی بود. از رسانه های بیگانه که همواره درحال دشمنی با نظام جمهوری اسلامی هستند انتظاری جز این نیست که با سواستفاده از این قبیل حوادث مرتکب چنین اقدامی بشوند اما چنین اقدامی توسط رسانه ملی که موجودیت خود را به برکت انقلاب عظیمی که به رهبری حضرت امام خمینی پیروز شد مرهون است بهیچوجه قابل قبول نیست .

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : گفتگو - سیاسی
شنبه بیست و یکم 9 1388
لاله اسکندری با سریال ابراهیم حاتمی‌کیا کارش را شروع کرد. شروع موفقی داشت و توانست در آن نقش، بسیار خوب بدرخشد. کارنامه کاری اسکندری تغییر و تحول زیادی دارد، اما «در چشم باد»، سریالی است که او پنج سال درگیر آن بود و یکی از نقش‌های اصلی آن را برعهده دارد. کم‌کم حضور او را بیشتر حس خواهید کرد، به همین بهانه با او درباره سریال و قسمت‌های آمریکا به گفت‌و‌گو نشستیم.

از «در چشم باد» بگویید و اینکه اینقدر طولانی شد. حتی بخش‌های آمریکای این سریال هم طولانی‌مدت شد. چرا؟!
زمانی که من سال 84 برای این سریال قرارداد بستم، بخش آمریکا در فیلمنامه بود و مثل همه فیلمنامه‌ها که می‌خواندم، نوشته بود: «فخرالسادات/ لس‌آنجلس/ خارجی». با خودم فکر می‌کردم به لواسان می‌آیند یا شمال می‌روند! یا در نهایت اگر بخواهند خیلی به فیلمنامه وفادار باشند به کشوری در همسایگی و مرز می‌روند. واقعیتش را بخواهید فکر نمی‌کردم با این شرایط کنونی به آمریکا برویم و تولید مشترک کشورها به‌نظرم امر عجیبی بود. 

به آقای جوزانی گفتم واقعا به آمریکا می‌رویم؟! ایشان گفتند اگر این کار را نکنیم من سریال را تحویل نمی‌دهم! در واقعیت این کار بسیار سخت است چون ما 11 نفر از ایران بودیم و بقیه آمریکایی بودند. از بازیگران اصلی هم من، کامبیز دیرباز و پارسا پیروزفر بودیم اما اینکه چرا اقامت ما در آمریکا طولانی شد هم امری طبیعی است، چون به‌هرحال هر کاری پیش‌تولید می‌خواهد. برای ساخت یک تله‌فیلم نزدیک به دو ماه پیش تولیدش وقت می‌برد، یکی از مشکلات ما هم این بود که رسیدن ما به آمریکا همزمان شد با مشکلات بعد از انتخابات و طبعا این فاصله‌ها و شرایط ناآرام کشور سیر تولید ما را کند کرد اما چون به تاریخ پایان اعتبار ویزایمان نزدیک شده بودیم باید وارد خاک این کشور می‌شدیم و نزدیک به 60 روز هم آنجا پیش‌تولید طول کشید.
 
چون ما گریمورمان را نتوانستیم با خودمان ببریم، آقای ملکان نتوانستند بیایند و آنجا هم مجبور شدیم از گریمور دیگری استفاده کنیم. چند نفر تست دادند تا بالاخره آقای دین‌جونز نهایی شد اما از لحاظ زمان فیلمبرداری همان زمانی را که تخمین زده بودند (یعنی یک ماه) کار را به‌پایان رساندند. 

چرا گریمور نتوانست بیاید؟
تولید این پروژه پنج، شش ساله با 340، 350 بازیگر ادامه پیدا کرد و بالاخره انجام شد. کل این پروژه نزدیک به 12 میلیارد هزینه داشته است

یکی از دلایلش این بود که ویزای ایشان دیر درست شد اما بعد از اینکه ویزایشان درست شد هم به‌علت اینکه سر کار دیگری رفته بودند نتوانستند به‌خاطر تعهد کاری‌شان همراه گروه شوند. هم ایشان و هم آقای رمضانزاده که دستیار ایشان بودند. 

طرح گریم پیری شما در ایران زده شده بود؟
نه. قرار بود که این اتفاق بیفتد و ما سکانس‌های پیری را در ایران هم داشته باشیم اما فقط پارسا پیروزفر با این گریم جلوی دوربین رفت. پس دست طراح گریم در آمریکا برای پیری من و کامبیز دیرباز بازتر بود. به‌خاطر همین هم برای نزدیک شدن به گریم پارسا پیروزفر، طراح چندین بار تست زد تا به آن شکل برسد. 

طولانی شدن مدت فیلمبرداری باعث بیشتر شدن هزینه هم شد؟
تولید این پروژه پنج، شش ساله با 340، 350 بازیگر ادامه پیدا کرد و بالاخره انجام شد. کل این پروژه نزدیک به 12 میلیارد هزینه داشته است. برای ساخت چنین سریالی با این همه آدم و لوکیشن نسبت به تولیدات آن طرف آب‌ها چنین هزینه‌ای شوخی است. مثلا برای طراحی گریم ما هر بخشی را یک نفر انجام می‌داد.
 
برای قطعه‌سازی، ساخت مو یا ریش هر کسی جدا انتخاب می‌شد با یک دستمزد جدا و مشخص. برای داشتن هریک از این افراد یک رقم نجومی هزینه می‌شد. بچه‌های اینجا همه با جان و دل کار می‌کنند. بچه‌های ایران واقعا با هیچ‌چیز کار می‌کنند! این از طرفی خوب است و از طرفی هم این کم‌خواهی آنها باعث می‌شود که شرایط تولید آنگونه که باید، پیش نرود. 

مثلا ما در یک کار در کنار جوی آب می‌ایستیم و آفتاب هم در چشم و سرت می‌زند و رتوش می‌شویم! اما در آمریکا برای هر کاری یک کاروان وجود داشت، یک کاروان مخصوص لباس، یک کاروان مخصوص گریم یا در حقیقت بهتر است بگوییم هر بازیگری برای خودش یک کاروان داشت! هرکدام از این موارد هزینه‌ای داشت اما می‌ارزید! هر بلایی سر بازیگر در ایران می‌آید، گروه تولید با خود می‌گویند: «عیبی ندارد، بازیگران صبورند» این اتفاق خوبی نیست! 

اینکه صبور هستید اتفاق خوبی نیست؟
اینکه باید با همه شرایط کنار بیاییم! من بسیاری از اوقات برای اینکه صحنه خارجی داریم و سرما نخورم با ماشین خودم به سر کار می‌روم تا حداقل وقتی کار ندارم بتوانم بخاری ماشین را روشن کنم اما اگر ماشین نبرم، حتما مجبورم در یک مینی‌بوس بنشینم که با گاز نفتی گرم می‌شود و کنارش اتاق گریم هم همانجا بنا شده است و سرما می‌خورم و فردا نمی‌توانم جلوی دوربین بروم. سینما صنعت گرانی است. ایجاد شرایط رفاهی باعث بازدهی بالا می‌شود. 

این شرایط کاری در آمریکا برای چند
در آمریکا برای هر کاری یک کاروان وجود داشت، یک کاروان مخصوص لباس، یک کاروان مخصوص گریم یا در حقیقت بهتر است بگوییم هر بازیگری برای خودش یک کاروان داشت! هرکدام از این موارد هزینه‌ای داشت اما می‌ارزید! هر بلایی سر بازیگر در ایران می‌آید، گروه تولید با خود می‌گویند: «عیبی ندارد، بازیگران صبورند» این اتفاق خوبی نیست!

دقیقه از سریال برپا شد؟
برای 45 دقیقه! یعنی یک قسمت از سریال. یک ماه فیلمبرداری برای 50 دقیقه. 

تهیه‌کننده بخش آمریکا چه کسی بود؟
خود آقای جوزانی. 

پس برای ایشان هم هزینه کردن برای چنین مواردی سخت بوده؟
حتما. چون هرکدام از آن کاروان‌ها روزی چند 100 دلار اجاره داشت اما بالاخره ما باید فرهنگ‌سازی کنیم. چرا فقط درباره دستمزد بازیگران صحبت می‌شود و چرا هروقت موضوع کم می‌آورید، به سراغ دستمزد بازیگرها می‌روید؟! دستمزدی که قابل مقایسه با دستمزد کلانی که بازیگران آمریکا یا حتی هندوستان می‌گیرند، نیست. متاسفانه آدم‌ها فقط این وجه را می‌بینند. 

برگردیم به «در چشم باد». وقتی در آمریکا بودید «در چشم باد» را پیگیری می‌کردید؟
بله، از طریق اینترنت دنبال می‌کردم. چیزی که جالب است بگویم این است که قصه از ابتدا به این شکل نبود، از فلاش‌بک‌های آمریکا شروع می‌شد. چون کار به تعویق افتاد، مجبور شدیم پخش را شروع کنیم و بعد سکانس‌های آمریکا را بگیریم. 

هفته پیش در سکانسی از بلندی افتادید، راجع به آن توضیح دهید!
اتفاقا آن سکانس بداهه بود. 

یعنی واقعا از ارتفاع افتادید؟
بله. زیر من یک کاناپه بود. شاید هم بهتر باشد بگویم یک تخت روحوضی و از آن ارتفاع پایین افتادم. قرار بود چنین صحنه‌ای را در گورستان داشته باشیم ولی در گورستان نمی‌شد. به همین دلیل در این سکانس من به آقای جوزانی گفتم، فکر نمی‌کنید خوب باشد که اینجا من بیفتم؟ که ایشان هم استقبال کرد. من هم بدون هیچ فکری افتادم. بعد از کار، آقای نیکپور خیلی من را دعوا کرد و مدام به من می‌گفتند از اینکه گردن یا کتفت بشکند نمی‌ترسیدی؟ فقط کمی گردنم درد گرفت. 

کار آقای جوزانی چه تفاوتی با دیگر کارهایتان داشت؟
از این لحاظ که توانستیم وارد عرصه بین‌المللی شویم و حضور بین‌المللی را هم تجربه کنیم بسیار لذت‌بخش بود. ضمن اینکه در رده‌های سنی مختلفی نقش بازی کردیم. این تجربه و همکاری بسیار خوب و لذت‌بخش بود. شاید در وهله اول حضور کوچکی در این مجموعه بزرگ بازیگران را بترساند اما دیدید که همه آمدند و کار را هم قبول کردند. چون کار یک کار ملی است و همه مثل من به آن نگاه کردند. همه دست‌به‌دست هم دادند تا یک کار ملی و فاخر ساخته شود. کاری که بر مبنای مستندات تاریخی باشد و ماحصل آن چیزی است که روی آنتن می‌بینید. در سه مقطع زمانی و سه جنگ که ایران درگیر آن بوده را نشان می‌دهد. 

پیری خودتان را وقتی دیدید، چه احساسی پیدا کردید؟
اولین چیزی که گفتم این بود که چقدر شبیه مادرم شدم (خنده) خیلی‌ها هم این را گفتند. 

طبیعی بود؟
تقریبا. شاید می‌شد بهتر از این باشد ولی بهترین Option موجود بود. بسیار سخت است دورانی را که تجربه نکردی بخواهی تجربه کنی. ضمن اینکه فخرالسادات در دوران پیری عالی نبود و به لحاظ روحی شرایط سختی را می‌گذراند. من باید اکت‌های خاصی می‌داشتم و دلم می‌خواست جوری بازی کنم که برای تماشاگر این پیری باورپذیر باشد و با خودش فکر نکند که به‌زور گریم پیر شده است. 

منبع : فرارو

دسته ها : گفتگو - هنری - فرهنگی
جمعه بیستم 9 1388

ناگفته های مجید مجیدی از رهبرانقلاب
این را می گویم ولی شاید ایشان راضی نباشند. ولی یک فیلمی را آورده بودند که مورد نقد برخی متدینین و خیلی از مسئولین کشور بود ولی ایشان گفتند اگر من بودم به این فیلم تقدیرنامه می دادم.
پرچم: مجید مجیدی که از کارگردانان نامی سینمای کشور هستند چند سال پیش در گفتگو با یکی از نشریات به ناگفته هایی از زندگی و افکار هنری و اجتماعی رهبر معظم انقلاب پرداخته بود.

مجیدی در این گفتگوی طولانی درباره احاطه حضرت آیت الله خامنه ای به مسائل هنری و فرهنگی می گوید: ایشان در زمینه های فرهنگی جامع الشرایط هستند. شما هیچ یک از مسئولین فرهنگی کشور را نمی توانید نام ببرید که به اندازه ایشان با سواد باشد. فیلم دیده باشد و موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی را بشناسد.من یادم هست در سال های پیش حوزه هنری جلسات شعری می گذاشت . ماه رمضان بود مسئول حوزه یک تعداد شعر منتشر شده را آورد خدمت آقا به عنوان افتخارات نشر یکساله. خب به لحاظ کمی کلی کتاب بود فکر کرد آقا الان به وجد می آیند. اما آقا همین که این کتاب ها را تورق می کردند کلی غلط ویراستاری ، محتوایی و ... از این اشعار می گرفتند.

یکی از دوستان تعریف می کرد فیلم بادبادک باز که تازه ساخته شده بود آقا گفته بودند رمانش فوق العاده است امیدوارم فیلمش هم به اندازه رمانش قوی باشد.

خیلی خوب است اینجا یادی کنیم از معمار اصلی انقلاب که اتفاقا ایشان هم انقلاب ما را بیش از هر چیز فرهنگی می دانستند و اشراف قابل توجهی هم به سینما و اصلا مقوله هنرداشتند. چنانچه در سخنرانی تاریخی خود از سینما مصداق آوردند و بعدها فیلم گاو را مثال زدند. در حوزه هنری تئاتر هم آقای هنرمند تئاتری کارکرده بود به اسم حصار در حصار که یک بار امام مصداق هایی از آن را نام بردند.

مجیدی درباره اولین دیدارش با مقام معظم رهبری می گوید: اولین دیدار من با آقا بر می گردد به سال 70 و فیلم بدوک. این فیلم برای من منشا اتفاقاتی هم شد و البته مصداق بسیار خوبی است که تفاوت نگاه آقا را با مسئولین فرهنگی نظام برای شما عرض کنم. این فیلم را به همراه جمعی از هنرمندان و مسئولین در جلسه ای که اقا هم حضور داشتند دیدیم. فیلم که تمام شد آقا به شدت برافروخته و ناراحت شدند. این عین عبارت آقاست: اگر فیلم مبتنی بر درام است که حرفی نیست ولی اگر مبتنی بر واقعیات است من حرف دارم. آقای سید مهدی شجاعی که نویسنده فیلمنامه بود گفت متاسفانه مبتنی بر واقعیات است و من هم ادامه دادم که این فیلم فقط گوشه ای از واقعیت است و اگر می خواستیم همه آن را نشان دهیم فیلم ظرفیت این همه تلخی را نداشت. و باز این عین عبارت آقاست که خطاب به مسئولینی که آنجا بودند گفتند: اگر چنین است چرا به ما نمی گوئید . چرا به ما گزارش داده نمی شود؟" با همین لحن که بعدها از ما گزارش خواستند و ما هم گزارش هایمان را مکتوب کردیم و فرستادیم و اولین نتیجه آن این بود که کل مسئولین آن منطق عوض شدند.

ولی می دانید که فیلم توسط وزیر ارشاد وقت توقیف شد. نگذاشتند به جشنواره ها برود. فقط به کن رفت و رئیس جمهور وقت (آیت الله هاشمی رفسنجانی) نامه ای 11 بندی خطاب به من و حوزه هنری نوشت و توضیح خواست. در بند اول این نامه آمده بود که ما این همه سد و سیلو در کشور ساختیم این همه آبادانی چرا راجع به اینها فیلم نساختید؟

مجیدی همچنین در ادامه ناگفته هایش از زندگی رهبرمعظم انقلاب می گوید: این را می گویم ولی شاید ایشان راضی نباشند. ولی یک فیلمی را آورده بودند که مورد نقد برخی متدینین و خیلی از مسئولین کشور بود ولی ایشان گفتند اگر من بودم به این فیلم تقدیرنامه می دادم.

من معتقدم خیلی بیشتر از دشمنان خارجی دوستان داخلی چهره ایشان را تخریب کرده اند. چرا باید اینقدر نگاه ژورنالیستی نسبت به آقا وجود داشته باشد؟ چرا؟ مگر ایشان احتیاج به این چیزها دارند؟

ایشان مورد اتکای خیلی ها هستند. شاید جالب باشد بدانید من از منبع موثقی شنیده ام که ایشان به روز در جریان خیلی از مسائل جامعه قرار می گیرند و خیلی وقت ها به شکل مردمی در سطح شهر تردد می کنند. با پیکان یا پراید. بدون خبر قبلی هم تشریف می برند. متاسفانه ابعاد شخصیتی ایشان خیلی مهجور مانده است و این جفای بزرگی است . البته تاریخ یک روزی قضاوت خواهد کرد و حقایق ناگفته ای را خواهد گفت.

خیلی ها بعد از چاپ این مصاحبه خواهند گفت که مجیدی هم نگاه حکومتی دارد ولی خدا خودش می داند که نگاه من به ایشان خیلی متعالی است و برایم آن زمان که هنوز رئیس جمهور نبودند و بعد که بودند و می آمدند پیش ما سر سفره با ما املت می خوردند با الان که رهبر مملکت هستند فرقی نکرده اند. الان هم همان تعامل ، صمیمیت و تواضع را دارند که آن موقع داشتند. خیلی وقت ها ما دور هم جاهایی جمع شدیم که مسئولین سیاسی بودند ، هنرمندان هم بوده اند، باورتان نمی شود که ایشان اینقدر بچه های هنرمند را تحویل گرفته اند که مورد حسادت سیاسیون واقع شده است.
منبع : آینده


 


 


 


 
دسته ها : گفتگو - فرهنگی
دوشنبه نهم 9 1388

بازیگر نقش جهان در دلنوازان: قهر نکردم، آنفلوآنزا گرفته بودم

 «جهان از دلنوازان قهر کرده است» این شایعه‌ای بود که از هفته گذشته و با نزدیک شدن به پایان سریال در برخی محافل خبری مطرح و بعد هم دهان به دهان در میان مخاطبان این مجموعه پیچید.

وطن امروز نوشت:
براساس استدلال طرح‌کنندگان این شایعه، فلاحی‌پور از بزرگ‌نمایی بازیگران «دلنوازان» شاکی بوده و ادعا کرده که حرمت بازیگری او در نگارش فیلمنامه این مجموعه نادیده گرفته شده است و تنها چیزی که در این سریال به چشم می‌آید بازیگران جوان آن هستند(!!) احتمالاً بر همین اساس هم پرویز فلاحی‌پور با گروه قطع همکاری کرده و از ادامه حضور در پروژه انصراف داده است.

همچنین بودند کسانی که همین خبر را به اختلافات مالی بر سر دستمزد، مستدل کرده و آن را موجب دلگیری فلاحی‌پور از «دلنوازان» دانستند. یکشنبه‌شب و با پایان ناگهانی کاراکتر «جهان» در داستان «دلنوازان» و کشته شدن او احتمال صحت این شایعات و اختلافات در ذهن مخاطبان قوت گرفت و حتی برخی پایان سریال را متأثر از این حاشیه‌ها و زودتر از موعد مقرر دانستند، اما اصل ماجرا گویا صورت دیگری داشته است.

پرویز فلاحی‌پور در گفت‌وگو با «وطن امروز» درباره کشته شدن «جهان» در سریال و پایان نقشش می‌گوید: من متاسفانه چند هفته‌ای است مبتلا به آنفلوآنزای نوعA شده‌ام و حال خیلی بدی دارم. اصلا در شرایطی نبودم که بخواهم بازی‌ در این مجموعه را ادامه دهم. من حتی در پاسخ به اصرارهای پیاپی آقای مهام (تهیه‌کننده مجموعه) مبنی بر ادامه حضورم در سریال، به ایشان گفتم بیایند حال مرا ببینند، من تمام بدنم درد می‌کرد و قادر به حرکت نبودم و به خاطر تزریق انواع و اقسام آمپول‌ها تمام دستم سوراخ‌سوراخ شده بود! بازیگر نقش«جهان» در پاسخ به این سؤال که آیا از ابتدا قرار بود جهان کشته شود یا این تغییر در پایان‌بندی به‌ دلیل وضعیت او بوده ‌است، گفت: پایان نقش من به شکل دیگری بود و قرار نبود که در نهایت کشته بشوم، اما روال عادی داستان در نسخه فعلی تغییر چندانی نکرده است.

وی درباره حضور پررنگ‌تر بازیگران جوان و نقش بیشتر آنها نسبت به بازیگران پیشکسوت در مجموعه که برخی آن را محور اختلافش با گروه تولید «دلنوازان» اعلام کرده بودند هم گفت: من از حضور جوانان در این سریال راضی هستم و به نظرم حدیث میرامینی و شاهرخ استخری حضور خیلی خوبی داشته‌اند.

این حرف‌ها که درباره من گفته شده ساخته ذهن و توهم یک سری افراد است که من اصلا نمی‌دانم از کجا این حرف‌ها را درمی‌آورند. اصلا چرا من باید در این‌باره حساسیت از خودم نشان دهم، من که اسمم اول عنوان‌بندی آمده و عملا نقش یک سریال هستم. با وجود تمام این اظهارات اما فلاحی پور به طور قاطع وجود اختلافات را رد نکرد و چنین اختلاف سلیقه‌هایی را طبیعی دانست و گفت: من برای شخصیت‌پردازی‌ها با عوامل کار اختلاف سلیقه داشتم اما این اختلاف سلیقه دلیل بر دعوا و درگیری نیست. آقای سهیلی‌زاده از دوستان من است همین طور آقای مهام و محمدی، ما فقط سر شخصیت‌پردازی‌ها با هم مشکل داشتیم و به نظرم این تضارب سلیقه‌ها موجب بهتر شدن کار می‌شود.

در حال حاضر هم از برخورد مردم و اینکه سریال «دلنوازان» با اقبال عمومی مواجه شده است، خوشحالم. امیدوارم که سلیقه مردم در آینده ارتقا پیدا کند و جایگاه‌ یک سریال را در قیاس با دیگر سریال‌ها بدانند.

 

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : گفتگو - هنری - فرهنگی
سه شنبه بیست و ششم 8 1388
عضو کمیسیون بهداشت مجلس

آمار مبتلایان آنفلوآنزا واقعی نیست

 آمار مبتلایان به آنفلوآنزای خوکی در ایران بسیار بالاتر از ارقام اعلام شده است


یک عضو کمیسیون بهداشت مجلس آمار مبتلایان به آنفلوآنزای خوکی در ایران را بسیار بالاتر از ارقام اعلام شده دانست و گفت: آمارهای ارائه شده درست و دقیق نیست.
انوشیروان محسنی بندپی در گفت و گو با شفاف درپاسخ به اینکه چرا تمهیدات پیشگیرانه لازم در رابطه با شیوع آنفلوآنزای خوکی در کشورمان اندیشیده نشده است، تصریح کرد: متأسفانه ما در رابطه با حوادث، سوانح و اپیدمی‌ها، آمادگی و مدیریت، تصمیم‌گیری لازم و درست و به موقعی نداریم.
وی با بیان اینکه در زمینه سیاست‌گذاری و اجرا نیز ما با مشکل رو به رو هستیم، گفت: در مکان‌های دسته جمعی نظیر مدارس امکان شیوع این نوع از آنفلوآنزا بالاست و با توجه به اینکه مسائل بهداشتی در برخی از شهرستانهای ما از استاندارد لازم برخوردار نیست اگر هم مدارس باز باشند باید بر آنها نظارت لازم صورت بگیرد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر آمار ارائه شده از تعداد مبتلایان واقعی نمی‌باشد، عنوان کرد: باید در زمینه تعطیلی مدارس فشار بیاوریم چون بحث جان و سلامت انسانها در میان است، باید نظارت‌های بهداشتی در کشور بیشتر شده و همچنین نسبت به تعطیلی مدارس هم اقدامات لازم صورت گیرد.
محسنی بندپی با اشاره به اینکه قرار است در کمیسیون بهداشت میان مسئولان مربوطه درباره تعطیلی مدارس بحث شود، گفت: ما در مسئله مهمی مانند حج شاهد کاهش نفرات اعزام شونده بودیم پس باید در زمینه مرکز آموزشی نیز تصمیم کارشناسانه لازم صورت بگیرد.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : گفتگو - سیاسی
سه شنبه دوازدهم 8 1388

"سردارشوشتری گفت بازرسی نکنید،بلوچ‌ها ناراحت می‌شوند"

شهریاری گفت: اما قدرت آن به حدی بود که تمام مردم آن حواشی را بر روی زمین کوبید و حدود پنج دقیقه در حالی که بیهوش بر روی زمین بودم، احساس ‌کردم نیمی از بدنم بی‌حس شده است.
وی خاطرنشان کرد: با همه اوضاع دنبال سردار شوشتری بودم که متوجه شدم رو به قبله نشسته و در حال گفتن شهادتین است.

ابراهیم شهریاری معاون قرارگاه قدس و همرزم شهید شوشتری در گفتگو با فارس اظهار داشت: با توجه به حضور من در سال‌های متمادی در استان سیستان و بلوچستان در طول تاریخ انقلاب جایی ندیده بودیم که بزرگان طایفه‌ها به نظام خیانت کنند و این افراد از اقدامات سردار شوشتری در مدت حضورش در این استان استقبال بسیار خوبی کردند.

وی افزود: بحث همایش‌های سران طوایف و عشایر که پیش آمد، هدف ایجاد وحدت در منطقه بین سران مد نظر بود تا همه دور هم جمع و توانایی هر طایفه سنجیده شود و همه اینها هزینه‌بر بود.
شهریاری خاطرنشان کرد: سردار شوشتری در این زمینه تاکید داشت که به همان رسم و رسوم خودتان چادرهایی را برپا کنید و دور هم جمع شوید.
وی تصریح کرد: تمام افرادی که از اوایل انقلاب با یکدیگر بودند و مشکلات داشتند، حتی قصد انتقام‌گیری از یکدیگر را در سر می‌پروراندند را دور هم جمع و نصحیت کرد و از آنها نسبت به یکدیگر رضایت گرفت و پس از 20 سال در برخی روستاهای اطراف سراوان اختلافات خود را کنار گذاشتند و دوستی‌های جدید شکل گرفت.
شهریاری اظهار داشت: یک هفته قبل از حادثه تروریستی سرباز یکی از سران طوایف بلوچ که در پاکستان مستقر بود، اظهار داشت حدود 3 هزار نفر قصد مراجعت به ایران و استفاده از رفاهی را دارند که شما برای آنها مهیا کرده‌‌اید و این افراد با فعالیت‌های فرهنگی شهید شوشتری به انقلاب، امام راحل و رهبری وصل شدند.

وی گفت: در همایشی در شهر سراوان گروه موزیکی برای اجرای سرود به بالای سن رفت و زمانی که قصد کنترل آن را داشتیم، مشاهده کردیم که همه اشعار آن از امام حسین(ع)، کربلا و حضرت علی(ع) است و زمانی که به سردار شوشتری موضوع را بیان کردم، ایشان بسیار خوشحال شدند.
معاون قرارگاه قدس افزود: شب قبل از حادثه تروریستی پیشین برخی از بلوچ‌ها تابلوهایی با شعارهای «‌ای رهبر آزاده آماده‌ایم، آماده»، «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند»، در سالن همایش نصب کردند و معتقد بودند که این شعارهای ملی و مذهبی ماست و ما به حمایت رهبری زنده هستیم.
وی تصریح کرد: یک روز فبل از حادثه تروریستی شهید حسین مرادی و برخی دیگر از شهیدان نزد من آمدند و گفتند که یک ایست و بازرسی درست کنیم و نیروهای آن را هم داشتیم، اما شهید شوشتری همه برنامه‌ها را به خود مردم واگذار کرده بود و هیچ دخالتی در امور آنها نداشت.
شهریاری خاطرنشان کرد: با اینکه می‌دانستم ایشان با بازرسی از ناحیه نیروهای سپاه موافقت نمی‌کند، به ایشان پیشنهاد دادیم اما شهید شوشتری گفت که به هیچ‌وجه این کار را نکنید، زیرا همت بلوچ‌ها بالاتر از این است و ناراحت می‌شوند.

این مجروح حادثه تروریستی شهرستان سرباز گفت: سردار شوشتری هنگام ورود به همایش جلوی درب وقتی زحمت‌های مردم بومی را در برگزاری همایش مشاهده کرد، از توانمندی‌های این قوم و مردم منطقه تعریف و تمجید کرد.
وی اظهار داشت: در حالی که دو نفر از افراد صدا و سیما و شهید سردار حسین اسدی در حال فیلمبرداری بودند و من در حال خلوت کردن ورودی سردار شوشتری به سالن همایش بودم، انفجار رخ داد، اما آتش نداشت و دارای صدای خفیفی بود.
شهریاری گفت: اما قدرت آن به حدی بود که تمام مردم آن حواشی را بر روی زمین کوبید و حدود پنج دقیقه در حالی که بیهوش بر روی زمین بودم، احساس ‌کردم نیمی از بدنم بی‌حس شده است.
وی خاطرنشان کرد: با همه اوضاع دنبال سردار شوشتری بودم که متوجه شدم رو به قبله نشسته و در حال گفتن شهادتین است.
شهریاری تصریح کرد: شخصی که این جنایت را مرتکب شد، فرد مزدوری بود که قبلا به جرم حمل کراک و دزدی دستگیر شده و با ضمانت آزاد و عوامل ریگی او را به خارج از مرز ایران برده بودند و صبح زود از پاکستان برای اقدام تروریستی به همایش آمده بود.

منبع : آینده

دوشنبه یازدهم 8 1388

قیصر، حافظ زمانه است

 فاطمه راکعی

پیش‌تر بارها گفته‌ام؛ علاوه بر عاطفه سیال جاری در اشعار قیصر، علاوه بر زدن حرف دل مردم در متن شعرهایش، او در شیرین‌ترین و تلخ‌ترین روزهای انقلاب اسلامی ایران سخنگوی جمع انقلابی مردم در شعرهایش بود. طبیعی است که او در بین مردم جایگاه بلندی داشته باشد. مخاطب در شعرهای قیصر حرف دل خود را می‌بیند و می‌خواند.

در راه مبارزه ظلم و فساد و چپاولگران بیت‌المال، در برابر دشمنان ملت در جنگ و دشمنان انقلاب، برای شهیدان انقلاب و دفاع مقدس؛ قیصر برای همه اینها شعری گفته است. او همین‌طور در طول حیاتش با مردم پیش آمد و همراه مردم بود و در بطن مردم زیست. در تمام فرازونشیب‌ها همراه مردم بود و در کنار همه گروه‌ها، در شعر زندگی می‌کرد و همواره شعرهایش به موقع بود.

اینها درباره محتوای اشعار قیصر امین‌پور بود؛ اما به لحاظ فرم و صورت شعر در واقع می‌توان قیصر زمان‌مان را با حافظ مقایسه کرد. علیرغم اینکه اشعار قیصر با محتواست و از ارائه‌ها و فنون شعر پربار است، اما آنقدر استادانه استفاده شده که مخاطب شعر او متوجه آرایه‌ها و فنون شعری نمی‌شود.

قیصر آنقدر با مطالعه بود که فنون شعری ذات شعرهایش شده بود. منتقدان آثار او را شگفتی در زمینه استفاده از کنایات و استعارات و ایهام می‌دانستند و اینها بود که ارزش اشعار قیصر را بالا و بالاتر می‌برد. اینها بود و این سادگی‌های اشعارش که مردم را با خود همراه می‌کرد و همه به راحتی با او و شعرهایش ارتباط برقرار می‌کردند؛ همان‌طور که مردم هنوز هم با حافظ ارتباط برقرار می‌کنند.

منبع : خبر آن لاین
شنبه نهم 8 1388
موسوی: در مسیر مردم حرکت می‌کنم
«حیات نو» نوشت: نخست وزیر دوران دفاع مقدس در مصاحبه‌اى که فیلم آن دیروز روى سایت‌‌هاى اینترنتى قرار گرفت، به برخى سوالات درباره حوادث و شرایط پس از انتخابات پاسخ داد.

ماجراى وحدت ملی
مهندس موسوى در پاسخ به سوالى پیرامون طرح وحدت ملى گفت: این اصطلاح به اشکال گوناگونى مطرح مى‌شود که خوب است این موضوعات از همدیگر تفکیک شود. من در دیدارى که با نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس داشتم، بحث وحدت ملى را مطرح کردم که در آنجا قصد من از این اصطلاح بیشتر اشاره به یک حس و اراده جمعى بود که در طول انتخابات تشکیل شد که براساس پیوند با میراث تمدنى و منافع ملى خودمان در جهت سعادت و پیشرفت کشور بود و منظرى که براى آینده گشوده مى‌شد اهمیت پیدا مى‌کرد و همه شاهد بودیم که علاقه‌اى در این باره در کشور ایجاد شده بود. گمان مى‌کنم حتى با توجه به مسائل بعد از انتخابات این سرمایه همچنان باید حفظ شود و سعى شود که تقویت شود، وحدت ملى از این لحاظ فوق‌العاده براى ما مهم است و همه باید روى آن تکیه کنیم. در این جا منظور از وحدت، وحدت بین همه اقشار است روشنفکران و مردم، دانشجویان با مردم و قومیت‌هاى مختلف با هم و فرهنگ‌هاى مختلف . در آستانه انتخابات زنجیره سبزى که میدان تجریش را به میدان راه‌آهن جوش داد یکى از بهترین مظاهر وحدت بود که همه اقشار مردم در آن شرکت کردند و این مسأله در سراسر کشور ما موج پیدا کرد و براساس چنین تصورى ایده راه سبز امید شکل گرفت. منتها غیر از این موضوع مسأله وحدت ملى در معانى دیگرى هم بکار گرفته شد که بعد از مشکلات و مسائلى که در کشور پیش آمد که همگى به خوبى به آن وقوف داریم یک عده‌اى با انگیزه‌هاى گوناگون و گاه با انگیزه‌هاى خیر به دنبال این بودند که آیا مى‌شود در گفت‌وگوهاى افراد سیاسى دامنه تنش‌ها را کم کردیا نه؟

خاطره‌اى از امام
در این باره یک طرحى آقاى ‌هاشمى ‌رفسنجانى داشتند یک موقعى هم بحث این شد که آیت‌الله مهدوى کنى در این باره نظریاتى دارند، کلا افراد گوناگونى در این باره اظهارنظر کردند. آنچه در این جا مهم است اینکه بنده تا به حال در این رابطه اظهارنظرى نکرده‌ام.
منتها با توجه به شایعاتى که از بحث‌هایى در این باره مطرح است من یک خاطره‌اى از حضرت امام دارم که نقل مى‌کنم، نکته‌اى در آن هست که بنده براساس آن عمل مى‌کنم. بر سر مسأله مک فارلین که بحرانى ایجاد کرد و مردم هنوز نمى‌دانستند که مک فارلین به ایران آمده یا چه اتفاقى افتاده، اینکه آیا ایشان محرمانه به ایران آمده و برگشته. این موضوع اولین بار در یک روزنامه سوریه‌اى مطرح شد و در اینجا در بحثى که در میان سران سه قوه شکل گرفت، گفته شد که این مسأله به داخل کشور هم کشیده خواهد شد و با توجه به حسى که به مسأله رابطه با آمریکا و گفت‌وگو با آمریکا وجود داشت طبیعى است که بحرانى را در داخل کشور ایجاد کند، روساى سه قوه که بنده هم در خدمتشان بودم به اتفاق رفتیم خدمت حضرت امام (ره) و با ایشان صبحتى داشتیم. وقتى این مسأله براى ایشان توضیح داده شد که چگونه، چطور و به چه دلیلى اصلا این فرد با چه گروهى آمدند و رفتند و نتیجه چه بود و گفته شد که این مسأله در یک روزنامه لبنانى یا سوریه‌اى مطرح شده و به ایران هم خواهد کشید، ایشان فرمودند که بروید و به مردم این مسأله را بگویید، مردم باید در جریان باشند و یک مقدارى هم بحث کردند در این رابطه. وقتى که مى‌خواستیم بلند شویم ایشان یک جمله فرمودند که همیشه به عنوان یک جمله طلایى و مهم در ذهن بنده مانده است. ایشان فرمودند؛ هیچ موقع کارى نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید. که بنده این مسأله در ذهنم باقى مانده است. براى همین اگر گفت‌وگویى باشد، صحبتى باشد، بحث و موضوعى باشد طبیعتا به عنوان یک همراه این جریان عظیم با مردم آن را در میان خواهم گذاشت و چیزى نخواهد بود که نتوانم از آن دفاع کنم.

مشکلات رسانه هاى ما
طبیعى است که در این رابطه با توجه به ضعفى که رسانه‌هاى ما دارند و بر علیه راه سبز امید فعالیت مى‌کنند و ما رسانه رسمى‌ نداریم و تمام رسانه‌هاى ما محدود شده است، خبرهایى که در این رابطه یا مسائلى شبیه به این منتشر مى‌شود خوب است که مردم به این که خود این رسانه‌ها متعلق به چه جناحى هستند و با چه قصدى این اخبار را منتشر مى‌کنند، ان‌شاءالله توجه خواهند کرد. این مى‌تواند به همه ما کمک کند که در یک فضاى اندیشمندانه و پر از ارزش‌هاى مورد اعتقاد خودمان حرکت کنیم.

تماسى با من گرفته نشده است
وى درباره دیدارهاى صورت گرفته گفت: البته من در جریان پیشنهادى که آقاى ‌هاشمى ‌رفسنجانى در نماز جمعه مطرح کردند و بعد پیشنهاداتى که تعدادى از اعضاى مجمع تشخیص مصلحت نظام به ایشان کردند، هستم و همچنین از طریق رسانه‌ها در جریان صحبت‌هایى هستم که انتساب داده مى‌شود که حضرت آیت‌الله مهدوى کنى و دیگران مطرح کرده‌اند و گاهى هم دیده‌ام که دیگران و افرادى با نیت‌هاى خیر چنین مسأله‌اى را مطرح مى‌کنند، ولى تماس مستقیمى ‌در این رابطه با بنده گرفته نشده و نه نامه‌نگارى صورت گرفته و نه مذاکره رسمى‌ در این رابطه گرفته است. کلا در این رابطه کارى انجام نشده است.

همراه ملت هستیم
ملت ما یک حرکت بزرگى را شروع کرده و ما هم همراهش هستیم که ان‌شاءالله در همین جهتى باشم که مردم در آن حرکت مى‌کنند. اگر دقت شود اوایل این اتفاقاتى که در کشور افتاد بحث بود که چگونه باید حرکت کنیم و جواب ما چه باید باشد که از دستاوردهاى بزرگ انتخابات و انقلاب اسلامى ‌بتوانیم بهره مند باشیم و آنها را ادامه بدهیم. در این باره بحث حزب و جبهه و گروه‌هاى مختلف شد که مبارزات سیاسى تعریف شده در کشور یا در جهان مطرح بوده است، ما فکر کردیم که آن نمى‌تواند مقصود و اهداف ما را برآورده کند و با تجربیات خود انتخابات خیلى همخوانى ندارد البته آن تجربیاتى که باهمدیگر داشتیم.

هرکس هراندازه که مى تواند
در این انتخابات ما دیدیم که خانواده‌ها، گروه‌هاى سیاسی، مذهبی، هنری، فرهنگى و هرکس در هرجایى که هست به شیوه خودش و بنا بر توانایى خودش کمک رساند و در این رابطه وارد این حرکت شد، در حقیقت دنباله همان بحثى است که داشتیم و مطرح شد که هر شهروند یک ستاد چنین کارى بصورت شبکه‌اى در کشور صورت گرفت. قدرت این حرکت هم از همین مسأله نشات مى‌گرفت نه از یک حرکت حزبی، البته به این معنى نیست که احزاب موثر نبودند یا موثر نخواهند بود، نه آنها جایگاه خودشان را دارند و فوق‌العاده جایگاهشان ضرورى است و ضرورت دارد که آنها هم همچنان فعالیت‌هاى خودشان را داشته باشند. ولى براى ادامه این راه و رسیدن به اهداف و آرمان‌ها که تحت عنوان «ایران پیشرفته» مطرح شده است در جهت برآورده کردن خواسته‌هاى مردم و در حقیقت استیفاى حقوق مردم، ما فکر کردیم که مسأله خیلى با بازتابى گسترده‌تر با توجه به تجربه انتخابات مى‌خواهد پى گرفته شود، که همانطور هم شد و همین طور هم اعلام شد. در چنین نگاهى مهم نیست که هر کس چه قدر کمک مى‌کند، به چه شیوه‌اى کمک مى‌کند، اصل این است که یک اراده و نیت همگانى در سطح کشور ایجاد شده و بشود، حتى در یک خانواده و یک فرد بتواند به تنهایى تا برسد به احزاب و گروه‌ها و تشکل‌هایى که سابقه دارند هر کس در چارچوب فعالیت‌هاى خود که در حال انجام است و با آن زندگى مى‌کند به این حرکت عظیم کمک برساند. بنده همیشه اعتقاد داشتم یک آدم روشن دلی، پیرزنى یا پیرمردى فردى که اصلا به هیچ نوعى نمى‌تواند در این فعالیت‌ها شرکت داشته باشد در گوشه خانه‌اش یک دعایى مى‌کند ما این را به عنوان یک فعالیت در داخل این شبکه قلمداد کنیم تا برسد به فعالیت‌هایى که سازمان یافته و منظمى‌ که هست.

فراتر از احزاب،به گستردگى یک شبکه
امروز ما شاهد این هستیم که به صورت غیرعادى و استثنایى خلاقیت‌هاى هنرى در میان گروه‌ها و دسته‌هاى هنرى صورت مى‌گیرد، اینها هیچ کدام تابع یک حرکت حزبى نیست ولى متعلق به یک شبکه گسترده اجتماعى است، ما تعداد کلیپ‌ها و سرودهایى که داریم در این مدت ساخته شده و تعداد طرح‌هایى که در این مدت نقاشى شده، کاریکاتورهایى که داریم در این مدت کشیده شده اصلا با هیچ دوره تاریخى کشورمان قابل قیاس نیست و در حقیقت آنها هستند که محتواى گفت‌وگو و حرکت این موج و این راه عظیم را هدایت مى‌کنند و پیش مى‌برند. این کار در داخل یک حزب صورت نگرفته است گاهى سه یا دو هنرمند باهم و یا در دسته‌هاى بزرگ‌تر و کوچک‌تر در گوشه و کنار کشور و حتى در خارج از کشور به این راه کمک رسانده‌اند. همچنین گروه‌هاى مذهبى هستند، هیئت‌هاى مختلف، هیئت‌هاى خیریه و دسته‌هاى سیاسى و غیره.

توقف پذیر نیست
در حقیقت در اینجا تلاش سیاسى تبدیل به یک زندگى شده است، زندگى که ادامه دارد و هیچگاه توقف‌پذیر نیست، این طور نیست که بشود آن را در یک نقطه‌اى متوقف کرد. به همین دلیل این حرکت یک حرکت آسیب‌ناپذیر هم هست و در یک فضاى گفت و گوى همگانى هم این حرکت‌ها تسریع مى‌شود مسیرش و پیش مى‌رود. از این لحاظ رسانه‌ها اهمیت فوق‌العاده‌اى دارند و زحمتى که کسانى در رسانه‌هاى ما مى‌کشند قابل تقدیر است و بنده همین جا باز هم توصیه مى‌کنم با توجه به اینکه ما هیچ وسیله‌اى را در اختیار نداریم به این ابزار و وسیله بیشتر توجه شود و از امکاناتش بیشتر استفاده شود، این معجزه‌اى است که ما در طول انتخابات و بعد از انتخابات دیده‌ایم که باید با توجه به موقعیتى که داریم از این وسیله استفاده کنیم. طبیعتا فضاى زندگى‌هاى فردى و اجتماعى را از طریق رسانه‌ها به هم پیوند مى‌دهیم و یک حرکت عظیم و گسترده و قابل دوامى‌ را ایجاد مى‌کنیم.یکى از دلایل تداوم همین حرکت به نظر بنده همین قضیه است که متعلق به یک گروه اندک یا حزب و یا جریان مبارزه با تمام ابعاد و جزئیات نیست بلکه یک جریانى است آمیخته با آرمان‌ها و آمال و شیوه زندگى خود مردم. ما مى‌خواهیم از تفسیر این آیه‌اى که «خانه‌هاى خود را قبله قرار دهید» الهام گرفته و این طور باشد که مردم در رجوع به شبکه وسیع اجتماعى و این تشکل‌هاى ریز و درشت خودشان که هر کدام ما در آنها چندین سهم و شرکت داریم در حقیقت این حرکت شکل و ادامه پیدا کند.میر حسین موسوى درباره راه حل هاى بحران اخیر گفت: تا هنگامى‌که مسأله بحران و مشکل در کشور قبول نشود، تا هنگامى‌که مردم کثیر و اکثریت مردم اغتشاشگر نامیده بشوند، تا موقعى که مردم به حساب نیایند، راه حل جامعى براى رفع مشکل پیدا نخواهد شد.
براى همین وحدت ملى در معناى دومى‌که بنده ذکر کردم که فعالیت‌ها و دسته‌ها و گروه‌ها مى‌کنند در این رابطه که برخى با نیت خیر است فکر مى‌کنم که این مسأله ضرورت دارد که در هر حرکتى به مردم احترام گذاشته بشود، اکثریت مردم رانده نشوند، مردم همه با همند حتى آنهایى که عقاید دیگرى دارند، این تفکیک و تجزیه را ما مى‌کنیم و متاسفانه مردم را از همدیگر جدا مى‌کنیم. اصل این است که به مردم احترام گذاشته شود، عقایدشان قبول شود و این اصل که همه ما باید به قانون اساسى برگردیم آن موقع راه‌حل خیلى راحت پیدا مى‌شود .
منبع : تابناک
دسته ها : گفتگو - سیاسی
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388
زلزله تهران برخلاف پیش بینی‌ رخ داد
گسل جنوب شرق تهران ببری خفته بود
مهر: رئیس پژوهشگاه زلزله با تاکید بر اینکه به لحاظ علمی نمی توان زلزله را پیش بینی کرد گفت: زلزله امروز شنبه تهران بر خلاف پیش بینی های ما رخ داده است و انتظار وقوع این زلزله در منطقه جنوب شرقی تهران وجود نداشت لذا باید احتیاطهای لازم در این زمینه در نظر گرفت.

دکتر عباسعلی تسنیمی در خصوص احتمال وقوع مجدد این زلزله در طی روزهای آینده گفت: به لحاظ علمی هرگز نمی توان وقوع و یا عدم وقوع زلزله را پیش بینی کرد.

وی با اشاره سابقه مطالعات این پژوهشگاه در زمینه گسله های تهران گفت: طبق مطالعات ما، انتظار وقوع زلزله در منطقه جنوب شرقی تهران نمی رفت ولی این زلزله برخلاف پیش بینی‌های ما رخ داد و نشان داد که این گسله مانند ببری خفته است.

تسنیمی با تاکید بر اینکه به دلیل عمق کم حرکت این گسل، مردم کل تهران این زلزله را احساس کرده است اظهار داشت: این زلزله در حاشیه تهران رخ داد و هر کس به نسبت ساختمانی که در آن بوده حرکتهایی را احساس کرده است.

رئیس پژوهشگاه زلزله با اشاره به رخ دادن مجدد این زلزله به مهر گفت: از آنجایی که پیش بینی زلزله ممکن نیست از این رو باید احتیاط های لازم در این زمینه انجام داد. البته این احتیاط امری عقلی است.

وی با تاکید مجدد بر ضرورت مقاوم سازی ساختمانها اضافه کرد: این زلزله برای ما هشداری است و نشان می دهد که نقاط مختلف تهران متاثر از زلزله است از این رو باید نسبت به مقاوم سازی ساختمانها اهتمام ویژه صورت گیرد.

تسنیمی با بیان اینکه پیش بینی زلزله برای شهروندان مصونیت نمی آورد، خاطرنشان کرد: ما برای مقابله با این پدیده طبیعی راهی جز مقاوم سازی نداریم که این امر نیز در یک زمان کوتاه میسر نمی شود بلکه با برنامه ریزیهای بلند مدت می توان به این هدف رسید.

معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله نیز در گفتگو با مهر با بیان جزئیاتی جدید از زلزله شنبه تهران گفت: طبق مشخصات ژئوتکتیکی منطقه و نوع گسله های جنوب شرقی تهران به نظر می رسد که حرکت این گسل فشاری باشد اما صحت این موضوع پس از آنالیز داده های ایستگاههای لرزه نگاری مشخص می شود.

دکتر مهدی زارع به بیان جزئیات حرکت گسل جنوب شرقی تهران پرداخت و گفت: طبق مشخصات ژئوتکتیکی منطقه و نوع گسله های جنوب شرقی تهران به نظر می رسد که حرکت این گسل فشاری باشد.

وی با اشاره به بزرگی این زلزله افزود: به دلیل کم بودن بزرگی این زلزله به سرعت نمی توان نوع حرکت را تعیین کرد از این رو این موضوع پس از آنالیز داده های ایستگاههای لرزه نگاری مشخص می شود.

زلزله ساعت 14 و 23 دقیقه و 56 ثانیه بعداز ظهر روز شنبه در تهران روی داد.
منبع : فردا
دسته ها : خبر - گفتگو - حوادث
يکشنبه بیست و ششم 7 1388
X